دههی ده که آخرین روزهای آن را سپری میکنیم، دههی محو شدن مرز بازیهای ویدیویی و فیلمهای سینمایی بود؛ اتفاقی که بیش از همه خود را تحت تاثیر روایتهای مینیمال نیل دراکمن (Neil Druckmann) میبیند. آخرین اثر نیل دراکمن، بازی The Last of Us Part II است که در واپسین لحظات نسل هشتم بازیهای ویدیویی منتشر شد و با جنجالی که با خود به همراه آورد، خیلی زود تبدیل به سرتیتر معتبرترین رسانههای دنیا شد؛ اثری که جاهطلبیهای نامتناهی نیل دراکمن، آن را تبدیل به یکی از ماندگارترین آثار دنیای بازیهای ویدیویی کرده است. اما ریشهی این موفقیت کجاست و نیل دراکمن چگونه توانست یک دهه را به نام خود در تاریخ ماندگار کند؟
«زیبایی در سادگی است»؛ این جملهای است که به دفعات از دنبالکنندگان مکتب مینیمالیسم در مدیومهای مختلف شنیدهایم و اغراق نیست که بگوییم تک تکمان با این موضوع کم و بیش موافقیم. چندین دهه از ورود تفکر مینیمال به مدیومهایی نظیر نقاشی، سینما و … میگذرد و اشخاص زیادی در این مکتب هنری اثری از خود به جای گذاشتهاند. یکی از این اشخاص، نیل دراکمن، کارگردان اسراییلی-آمریکایی بازیهای ویدیویی، است؛ شخصی که هرچند شاید سن کمش مانع حضورش در لیست ۱۰۰ بازیساز برتر تاریخ از دید IGN شده باشد، آثار تاریخسازش تا حدی موثر بودند که دیگر میتوانیم او را یکی از مهمترین بازیسازان تاریخ بدانیم.
من در وهلهی اول، نیل دراکمن را یک نویسنده و راوی درجهی یک میدانیم، بعد کارگردان؛ چرا که کارنامهی درخشان او به خوبی این قضیه را نمایان میکند و جوایزی که در سالهای اخیر کسب کرده، شاهدی بر این ادعا میتواند باشد. او توانست در جریان مراسم The Game Awards 2020 که هفتهی گذشته برگزار شد، برندهی جوایز زیادی نظیر بهترین کارگردانی و روایت داستان شود. او به پردازش داستانهای ساده یا همان مینیمال با چاشنی شخصیتپردازی پیچیده علاقهی زیادی دارد. حداقل این چیزی است که هم خودش میگوید، هم از داستان بازیهایی که توسعه داده میتوان برداشت کرد. شاید پیش از نیل دراکمن در دنیای بازیهای ویدیویی کمتر کسی پیدا میشد که آنقدر ساده دست به قلم ببرد و آنقدر دشوار به روابط بین شخصیتهای اثرش اهمیت دهد؛ نکتهای که بیش از پیش اهمیت این کارگردان را برای بازیهای ویدیویی در دههی ده بیشتر و بیشتر میکند.
هرچند شاید سن کم نیل دراکمن نسبت به بازیسازهای بزرگ دیگر، مانع حضورش در لیست ۱۰۰ بازیساز برتر تاریخ از دید IGN شده باشد، آثار تاریخسازش تا حدی موثر بودند که دیگر میتوانیم او را یکی از مهمترین بازیسازان تاریخ بدانیم
نیل دراکمن که در سال ۱۹۷۸ در اسراییل متولد شد، از همان دوران کودکی خیلی زود به کمک برادر بزرگترش با مدیومهای مختلف سرگرمی آشنا شد و پای خود را به دنیای بینهایت سرگرمی باز کرد. او درست زمانی که در آنسوی دنیا، استودیوی جم سافتویر (Jam Software) نام خود را به ناتی داگ (Naughty Dog) تغییر داد، در سن ۱۱ سالگی به همراه خانوادهی خود به آمریکا مهاجرت کرد. او از همان دوران کودکی و نوجوانی در کنار تحصیلات آکادمیک خود، به یادگیری دانش توسعهی بازی میپرداخت و در چندین و چند پروژهی بازیسازی نیز شرکت کرده بود.
نیل دراکمن در دانشگاه به مطالعهی علوم کامپیوتر پرداخت و پس از کسب مدرک لیسانس علوم کامپیوتر، به تحصیل در رشتهی تکنولوژی سرگرمی در دورهی فوق لیسانس مشغول شد و دو سال بعد در سال ۲۰۰۵ موفق به کسب این مدرک معتبر شد. اما نقطهی عطف زندگی نیل دراکمن به هیچیک از اتفاقاتی که در دانشگاه برای او افتاد، منحصر نمیشود. در سال ۲۰۰۲، زمانی که نیل دراکمن در یکی از رویدادهای توسعهدهندگان بازیهای ویدیویی شرکت کرد، با جیسون رابین (Jason Robin) روبرو شد. بگذارید در پرانتز بگویم که مهم نیست چقدر زندگی موفقی داشتید یا نه، همیشه یک فرصت در خانهتان را میزند تا زندگیتان را برای همیشه تغییر دهد. این به شما بستگی دارد که چگونه از این فرصت استفاده کنید و پا در مسیر حماسهسازی بردارید. ملاقات با جیسون رابین دقیقا همین فرصت برای نیل دراکمن بود؛ فرصتی که شاید هیچکس بهتر از او نمیتوانست قدر آن را بداند و از آن استفاده کند. نیل دراکمن از روبرو شدن با یکی بنیانگذاران ناتی داگ به بهترین شکل ممکن استفاده کرد و موفق شد شمارهی او را ازش بگیرد. بعد از مدتی که از رویداد گذشت، نیل دراکمن آنقدر به جیسون رابین اصرار و التماس کرد تا سرانجام او را به عنوان کارآموز به ناتی داگ دعوت کرد و تبدیل به برنامهنویس این استودیوی انحصاری سونی شد.
ورود نیل دراکمن به استودیوی ناتی داگ، همان چیزی بود که شاید حتی از آن خبر نداشته باشیم، ولی زندگی خیلی از ما را تغییر داده است. نیل دراکمن پس از ورود به ناتی داگ قدم به قدم و سال به سال توانست اشخاص مهمی را در این استودیو به سایه ببرد و نام خود را در تاریخ سونی جاودانه کند. ابتدا با توسعهی Jak 3 و ورود به تیم نویسندگی ناتی داگ، و سپس شکست پروژهی Jack and Daxter و خلق روایت همیشگیاش، The Last of Us، توانست پله پله به نیل دراکمنی که اکنون میشناسیم، نزدیک و نزدیکتر شود. نیل دراکمن چندی پیش پس از گذشت و یک و نیم دهه از ورودش به ناتی داگ، توانست رییس ناتی داگ شود؛ اتفاقی که شاید به این سرعت برای هیچیک از بازیسازان دیگر نیفتاده است.
اگر از طرفداران سری بازیهای The Last of Us هستید، بیشک با یکی از جملههای معروف آن آشنایی دارید: «روشنایی را دریاب»؛ جملهای که شعار گروهی به نام فایرفلایز (Fireflies) است و نقشی کلیدی در هر دو بازی این سری ایفا میکند. اگر از من بپرسید، میگویم این جمله یکی از شخصیترین جملات بازی برای کارگردان آن، نیل دراکمن، است؛ چرا که این دقیقا همان کاری بود که نیل دراکمن در استودیوی ناتی داگ انجام داد. اوایل دههی ده که با توسعهی بازی جدید استودیوی ناتی داگ، The Last of Us، همراه بود، فشارهای زیادی ناتی داگ و سونی را متمرکز خود میکرد، اختلافات امی هنینگ (Amy Henning) و بروس استرلی (Bruce Straley) از یک سو و شکست پروژهی توسعهی Jack and Daxter از سوی دیگر، تمرکز این استودیو را تا حد زیادی از بین برده بود. در این زمان بود که جادوی نویسندگی نیل دراکمن در قالب شخصیترین بازی زندگیاش ظهور کرد. نیل دراکمن در دوران مضطرب ناتی داگ، با یافتن روشنایی موفقیت در دنیای تاریک The Last of Us توانست نظر منتقدان و طرفداران را به خود جلب کند و پیروزی رقابت نسل هشتم بازیهای ویدیویی را به سمت سونی متمایل کند؛ اتفاقی که ناتی داگ را به مهمترین استودیوی انحصاری سونی تبدیل کرد.
هرچند ریسک ساختارشکنی در اساس نویسندگی خود، میتوانست به کارنامهی نیل دراکمن یک بار برای همیشه ضربهی جبرانناپذیری وارد کند، درخشش The Last of Us Part II توانست مهر تاییدی بر فتح دههی ده توسط این کارگردان شود و نام او را در تاریخ ماندگار کند
نیل دراکمن پس از توسعهی The Last of Us، به دنبال جدایی امی هنینگ از استودیوی ناتی داگ که رهبری توسعهی Uncharted 4: A Thiesf’s End را برعهده داشت، به این پروژه پیوست و در کنار بروس استرلی به توسعهی این بازی پرداخت. با گذشت چند سال توسعه، پس از عرضهی چهارمین قسمت از سری بازیهای Uncharted، درست زمانی که رسانههای خارجی شانس کمی برای موفقیت این عنوان اختصاصی میدادند، Uncharted 4: A Thief’s End به موفقیت بسیار زیادی دست یافت و باری دیگر جادوی آثار ناتی داگ به رخ دیگر استودیوهای بازیسازی کشیده شد. نیل دراکمن همچون The Last of Us، برای Uncharted 4: A Thief’s End نیز موفق به کسب جوایز زیادی شد تا نام خود را بیش از پیش در این صنعت نمایان کند. البته این پایان کار نیل دراکمن و Uncharted نبود و این کارگردان سرشناس، با توسعه و عرضهی یک بازی فرعی به نام Uncharted: The Lost Legacy، توانست دوباره سرتیتر رسانههای سرگرمی دنیا را به خود و کلیدواژهی Uncharted اختصاص دهد.
پس از گذشت چند ماه از انتشار Uncharted 4: A Thief’s End، زمانی که توسعهی قسمت جدیدی از The Last of Us تنها در حد یک شایعه بود، در جریان مراسم PlayStation Experience از The Last of Us Part II رونمایی شد. نیل دراکمن دوباره در نقش کارگردان و نویسندهی اصلی به پروژهی جدید ناتی داگ پیوست. این بازی پس از چهار سال توسعه، سرانجام در آخرین لحظات نسل هشتم The Last of Us Part II منتشر شد. بازی جدید ناتی داگ جنجال فراوانی با خود به همراه داشت؛ جنجالی که ریشه در ساختارشکنی نیل دراکمن داشت. نیل دراکمن در The Last of Us Part II نه تنها در چهارچوب نویسندگی مینیمال خود انقلاب عظیمی ایجاد کرد، بلکه تصویر جدیدی از مضمون انتقام در تاریخ مدیومهای مختلف سرگرمی به نمایش گذاشت. بازی The Last of Us Part II در مراسم The Game Awards 2020 توانست با کسب ۷ جایزه از جمله بازی سال، رکورد برنده شدن در این مراسم را به نام خود جاودانه کند.
هرچند ریسک ساختارشکنی در اساس نویسندگی خود، میتوانست به کارنامهی نیل دراکمن یک بار برای همیشه ضربهی جبرانناپذیری وارد کند، درخشش بیپایان The Last of Us Part II توانست مهر تاییدی بر فتح دههی ده توسط این کارگردان شود و نام او را در تاریخ ماندگار کند. درست مانند اکنون که هرگاه یاد آن دهههای قدیمی زنده میشود، اسامی معروفی چون هیدئو کوجیما (Hideo Kojima)، شیگورو میاموتو (Shigeru Miyamoto) و … به یاد و خاطرمان میآید، در آینده نیز از نیل دراکمن به عنوان یکی از جریانسازترین بازیسازهای دههی ده یاد خواهد شد و آثار این نویسنده و کارگردان بزرگ، تا سالهای سال در قلب و ذهن ما ریشه خواهد کرد. هرچند پروژهی بعدی نیل دراکمن هنوز مشخص نشده، اما گمان میرود The Last of Us Part III باشد و باید منتظر باشیم تا ببینیم این کارگردان سرشناس چه سورپرایزی همچون رویداد PlayStation Exprience 2016 برای طرفداران ناتی داگ دارد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید