نویسنده و کارگردان No Time to Die از ایده‌ی عجیبش برای داستان این قسمت می‌گوید

کری فوکوناگا نویسنده و کارگردان No Time to Die در بخشی از گفتگوی اخیر خود به ایده‌ی عجیبش برای این داستان این فیلم پرداخت.

روند ساخت No Time to Die مدتی قبل تمام شد تا این فیلم اکشن و جاسوسی آماده‌ی اکران باشد اما برای رسیدن به این نقطه، فراز و نشیب‌های بسیاری را پشت سر گذاشته است. سازندگان در ابتدا برای پیدا کردن کارگردان با مشکل مواجه شده بودند؛ زیرا سه اولویت اولشان به دلایل مختلف از پذیرش پیشنهاد سر باز زدند. نفر چهارم نهایتا به تیم اضافه شد اما چند وقت بعد به خاطر اختلاف نظر از پروژه کنار رفت تا این وظیفه نهایتا به کری فوکوناگا (Cary Fukunaga) سپرده شود.

مشکلات قصد پایان یافتن نداشتند. مچ پای دنیل کریگ (Daniel Craig) بازیگر نقش جیمز باند در جریان فیلمبرداری یکی از صحنه‌ها آسیب دید و این هنرپیشه‌ی انگلیسی مجبور به انجام عمل جراحی شد. مدتی بعد و در جریان یک انفجار کنترل شده، به یکی از دست‌اندرکاران و بخشی از صحنه‌ی فیلمبرداری آسیب وارد شد. پس از این اتفاقات، روند ساخت بدون مشکل پیگیری شد و فاز پس‌تولید هم به پایان رسید تا نسخه‌ی نهایی آماده‌ی اکران باشد. در حالی که طرفداران و دست‌اندرکاران برای رسیدن زمان مورد نظر و آغاز اکران لحظه‌شماری می‌کردند، ویروس کرونا وارد حالت همه‌گیری جهانی شد تا تمامی رویدادهای مهم سینمایی از جمله پخش فیلم‌های جدید به زمان دیگری موکول شود.

کری فوکوناگا نویسنده و کارگردان No Time to Die به تازگی مصاحبه‌ای را با وب سایت Interview Magazine انجام داد. خبرنگار در بخشی از گفتگو پرسید آیا در برهه‌ای به اضافه کردن المان‌های متافیزیکی به داستان فکر کرده بود یا خیر. فوکوناگا هم در پاسخ توضیحاتی را درباره‌ی ایده‌ی عجیبش ارائه کرد؛ ایده‌ای که مشخص نیست تهیه‌کنندگان با آن مخالفت کردند یا خود او به این نتیجه رسید که برای فرنچایزی مانند جیمز باند مناسب نیست. این فیلمساز آمریکایی گفت:

قسم می‌خورم در برهه‌ای یک ایده داشتم که طبق آن تمام اتفاقات فیلم در داخل تاسیسات آنتاگونیست فیلم قبلی رخ می‌داد. صحنه‌ای وجود دارد که در جریان آن سوزن‌هایی وارد سر دنیل کریگ می‌شوند تا همه چیز را فراموش کند اما او به شکل معجزه‌آسایی با استفاده از بمب کار گذاشته شده در ساعت مچی موفق به فرار می‌شود.

دنیل کریگ و لیا سیدو (Léa Seydoux) کل آن تاسیسات را منفجر کرده و سپس جلوی آنتاگونیست را گرفته و او را دستگیر می‌کنند. در یک برهه به خودم می‌گفتم: «اگر تمام اتفاقات فیلم تا پایان پرده‌ی دوم در ذهن دنیل رخ دهد چه؟!»