فیلم Palm Springs اثری کمدی رمانتیک با نقشآفرینی «اندی سمبرگ» است که در تابستان ۲۰۲۰ از سرویس Hulu منتشر شده است، اما فیلمی لایق احترام محسوب میشود؟
پالم اسپرینگز ایدهای تکراری را برای داستان خود انتخاب کرده که در همان دقایق ابتدایی ممکن است باعث دلسرد شدن مخاطب شود. ایدهی حلقهی زمانی بارها و بارها در آثار سینمایی مختلف از ژانرهای متفاوت دیده شده است. شاید «روز گراندهاگ» (Groundhog Day) یکی از اولین آثار کمدی مبتنی بر این ایده باشد، اما حلقهی زمانی در ژانرهای علمی تخیلی و ترسناک و آثاری همچون «لبهی فردا» (Edge of Tomorrow) و «کد منبع» (Source Code) نیز دیده شده است. البته نوآوری در اشاره به جزئیات و پیادهسازی خوب آنها همراه با یک پیام فلسفی، پالم اسپرینگز را به اثری متفاوت و یکی از موفقترین فیلمهای سال ۲۰۲۰ تبدیل میکند. شاید این موضوع توضیح خوبی برای فروش ۲۶۵ میلیون دلاری پالم اسپرینگز با وجود بودجه پنج میلیون دلاری ساخت آن باشد.
البته پالم اسپرینگز ایدهی خودش را در همان ابتدای داستان فاش نمیکند؛ داستان فیلم در مورد سرگذشت فردی بیتفاوت و بیمسئولیت به نام «نایلز» است که برای شرکت در عروسی خواهر دوستش به منطقهی پالم اسپرینگز آمده است. فیلم در گام ابتدایی ماهیت داستان خودش را پنهان میکند و با چند شوخی متعدد، سعی میکند تا ذهن مخاطب را از این موضوع دور کند؛ اما پس از مدتی کوتاه، متوجه میشویم که فیلم در مورد یک حلقهی زمانی است؛ نایلز در روز نهم نوامبر در این حلقه گیر کرده و سالها است که در این روز زندگی میکند. او هر بار که میخوابد یا میمیرد، دوباره در صبح روز نهم نوامبر از خواب بیدار میشود و زندگی تکراری خودش را در یک مراسم عروسی ادامه میدهد، اما ورود سارا به این حلقهی زمانی، همه چیز را برای نایلز تغییر میدهد و او تصمیم میگیرد تا زندگی جدیدی را شروع کند.
مهمترین پیام پالم اسپرینگز اهمیت هدف در زندگی و اختیار بشر در انتخاب است
با در نظر گرفتن شوخیهای مختلف، پالم اسپرینگز را نمیتوان صرفاً یک فیلم کمدی برای خنداندن مخاطب در نظر گرفت. از طرف دیگر شوخیهای فیلم را نیز نمیتوان آنقدر بیمعنا و پوچ دانست که از داستان اصلی مجزا باشد. در حقیقت فیلم سعی کرده تا میان داستان اصلی و شوخیهای خود یک تعادل هوشمندانه را برقرار کند. فیلم با الهام گرفتن از حلقهی زمانی و استفاده از فرضیات اولیه، تلاش کرده تا پیام فلسفی خودش را همراه با جذابیتی خاص به مخاطب خود انتقال دهد. شاید مهمترین پیام پالم اسپرینگز اهمیت هدف در زندگی و اختیار بشر در انتخاب است. اشارهی فیلم به وضعیت نایلز و گم کردن هدف زندگی توسط او، بهانهای برای هدفمند کردن روایت داستان محسوب میشود.
کاراکتر اصلی فیلم انتخاب کرده تا در زندگی بیمعنای خود، به هر شکلی که شده خوش بگذراند. او میداند همهی اطرافیانش کارهایش را روز بعد فراموش میکنند و به همین خاطر هر از گاهی دست به کارهای غیراخلاقی نیز میزند. نایلز این روند را تا پیش از ورود سارا به حلقهی زمانی ادامه میدهد و از هیچچیز خوشحال یا ناراحت نشود. احساسات نایلز از مسائل ریز و درشتی مثل خیانت «میستی» و حملههای پی در پی «روی» به سادگی و با بیتفاوتی کامل گذر میکند.
شوخیها و سکانسهای جذاب باعث شده تا پالم اسپرینگز به یک اثر کمدی خوشساخت تبدیل شود
پس از گذشت دقایقی، فیلم با قرار دادن کاراکتر سارا مسیر داستان خود را تغییر میدهد تا بتواند پیام فلسفی خودش را در قالب داستانی عاشقانه بیان کند. سارا از همان ابتدا با تکراری بودن زندگی مشکل دارد و سعی در پیدا کردن راهی برای فرار از دست حلقهی زمانی دارد. ورود سارا به حلقهی زمانی باعث میشود تا نایلز به خاطر علاقهاش به او، سبکی متفاوت را برای زندگی انتخاب کند. فیلم با نشان دادن هر دو سبک بیهدف و هدفمند زندگی نایلز تلاش کرده تا کنایهای فلسفی، به مکتب اگزیستانسیالیسم داشته باشد و شاید هم این موضوع را بتوان کنایهای به جمله معروف «ژان پل سارتر» دانست که میگوید: «انسان، محکوم به آزادی است».
این پیام فلسفی به شکلی درست و تأثیرگذار در قالب داستان پیادهسازی میشود تا مخاطب از هر نوع سلیقهای بتوانند آن را بپذیرد. پالم اسپرینگز با استفاده از پتانسیلهایی همچون نقشآفرینی خوب بازیگران و میزانسن تأثیرگذار به درستی توانسته پیام اصلی خودش را به شکلی روان و عامهپسند به مخاطب انتقال دهد و تماشای فیلم را برای مخاطب لذت بخش کند. به طور کل، میتوان گفت که پالم اسپرینگز به عنوان یک اثر هنری در تمامی ابعاد مدیوم خودش عملکردی خوب داشته و توانسته توجه مخاطب را به تماشا جلب کند و در نهایت رسالت خودش را ادا کند.
خندهدار بودن شوخیها و سکانسهای جذاب باعث شده تا پالم اسپرینگز به یک اثر کمدی خوشساخت تبدیل شود. فیلم به خوبی میداند که چگونه باید داستان خودش را برای مخاطب روایت کند. تماشای فیلم به خاطر همین شوخیها و البته شیوهی جذاب ساخت به هیچ وجه خستهکننده و خارج از حوصله نیست و همین موضوع باعث میشود تا فیلم بتواند به خوبی ارتباط داستان با کاراکترها و مخاطب در حال تماشا را حفظ کند.
فیلم Palm Springs را میتوان یک کمدی خوب و تأثیرگذار در نظر گرفت که در ظاهر از یک ایدهی به شدت تکراری استفاده میکند. فاش شدن این ایده در دقایق ابتدایی باعث میشود تا مخاطب کمی از ادامهی تماشای آن دلسرد شود، اما این روند تا پایان ادامه پیدا نمیکند؛ چرا که رفته رفته فیلم هدف اصلی خودش را همراه با جزئیاتی جذاب برای مخاطب فاش میکند و میتواند یک داستان سرگرم کننده، همراه با پیامی فلسفی را به نمایش بگذارد. با توجه به این خصوصیات میتوان گفت که پالم اسپرینگز یکی از بهترین فیلمهای کمدی منتشر شده در سال ۲۰۲۰ است و قطعاً تماشای آن خالی از لطف نیست.
- نقشآفرینی خوب بازیگران کاراکترهای اصلی
- شوخیهای جذاب و سرگرمکنندهی فیلم
- پیام فلسفی و توضیح آن به شکلی عامهپسندانه
- ایدهی تکراری که در ابتدای تماشای فیلم به شدت دلسرد کننده است
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید