بازی Predator: Hunting Grounds سعی میکند تا با استفاده از توانمندیهای غارتگران، اکشنی جذاب توام با دلهره را در بستر یک بازی آنلاین چندنفره به ارمغان بیاورد؛ آیا سونی و IllFonic به این هدف رسیدهاند؟
زمانی که از این بازی رونمایی شد، هیچکس نمیدانست که باید خوشحال باشد یا ناراحت! واقعیت این است که Predatorها موجودات محبوب دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی به حساب میآیند و در طول این چند دهه، نتوانستهاند آن طور که انتظار میرود، منبع الهام خوبی برای بازیهای ویدیویی باشند. با این حال، Predator: Hunting Grounds در مسیری متفاوت قدم برمیدارد. هیچ بخش داستانی در این بازی وجود ندارد و Hunting Grounds صرفا به تقابل نیروهای نظامی با یکدیگر و البته غارتگر بسنده کرده است. بنابراین برای تجربهی این اثر یا باید به عنوان Predator به میدان نبرد پا بگذارید یا یکی از اعضای گروه چهار نفرهی Fireteam باشید. اگر به این خیال هستید که غارتگر و فایرتیم تنها حاضران رینگ مبارزه در بازی Predator: Hunting Grounds هستند، سخت در اشتباهید! تا دلتان بخواهد، سربازان بیکفایت و بیعرضهای در جنگلهای آمریکای جنوبی هستند که با دیدن شما، به سراغ تفنگ و ماشهی آن میروند. چرا؟ هیچکس نمیداند به جز آن دسته افرادی که فیلم Predator (ساخته ۱۹۸۷ میلادی) را تماشا کردهاند. یعنی برای اینکه بدانید چه کسی هستید و در چه مکانی و با چه کسانی وارد جنگ و درگیری شدهاید، باید پیش از هر چیزی به تماشای فیلمی بنشینید که ۳۳ سال پیش اکران شده است.
متاسفانه بازی هیچ حرفی از پیشینهی غارتگران، فایرتیم و سربازانی که تحت هدایت هوش مصنوعی هستند، نمیزند و هرگز روایتی از این گروهها و کاراکترها وجود ندارد. با این حال، اگر فیلم Predator را تماشا کردهباشید، قطعا متوجه خواهید شد که بازی Predator: Hunting Grounds از روند این فیلم الهام گرفته است؛ جایی که گروهی از سربازان خبره برای جمعآوری مدارکی از مزدوران، وارد جنگلهای آمریکای جنوبی میشوند اما در مسیر خود، با اجسادی از حیوانات و انسانها برخورد میکنند که به شکل فجیعی به قتل رسیدهاند. بازی Hunting Grounds هم تمام تلاش خود را به کار گرفته تا بازیکن را در چنین شرایطی قرار دهد؛ برای مثال در بسیاری از مواقع که به عنوان فایرتیم وارد بازی میشوید، موظف هستید تا به دنبال یک سری اجساد که خودتان هم از وجود آنها خبر ندارید(!)، بگردید. در مسیر با دهها سرباز تحت هدایت هوش مصنوعی مبارزه کنید تا ناگهان توسط غارتگر سورپرایز شوید.
از آن جا که تجربهی این بازی تنها در یک حالت (Mode) خلاصه شده است، چیزی که شرح داده شد، تنها روندی است که در صورت انتخاب فایرتیم، نصیبتان میشود. نکتهی جالب توجه اینجاست که اگر پیش از جمعآوری مدارکی که به خاطر آن به ماموریت فرستاده شدهاید، Predator را نابود کنید، بازی تمام میشود! به عبارتی دیگر خود بازی هم قبول دارد که این سربازان مزدور کوچکترین ارزش و اهمیتی در روند بازی Predator: Hunting Grounds ندارند. همین هوش مصنوعی میتوانست به یکی از نقاط قوت بازی تبدیل شود؛ چرا که همواره این احتمال وجود دارد که فایرتیم بعد از ۱۰ دقیقه بتواند پریدیتور را پیدا کند [یا برعکس] و هوش مصنوعی پتانسیل داشت تا در این مدت، یک چالش جدی و سرگرمکننده برای تمام بازیکنان تلقی شود اما IllFonic بدون هیچ دلیل قانعکنندهای قید این ایده را زد.
زمانی که با پریدیتور مواجه میشوید، تازه میتوانید جهان بیرحم و خونین فرنچایز Predator را درک کنید
همان طور که پیش از این هم اشاره شد، سربازان تحت هدایت هوش مصنوعی بیش از حد ضعیف هستند. تعداد بسیار کم آنها در کنار قدرتی که ندارند، هیچ چالشی را نمیتواند پیش روی بازیکنان قرار دهد. با این حال، اگر به عنوان Predator وارد بازی شوید، کار برای شما چندین و چند برابر سادهتر خواهد بود. خوشبختانه مهارتهایی که غارتگر در اختیار دارد، تنها منبعی به شمار میرود که هیجان و جذابیت را به بازی Predator: Hunting Grounds تزریق میکند.
به عنوان یکی از اعضای فایرتیم، برداشتن سربازهای تحت هدایت هوش مصنوعی از سر راه، چندان کار هیجانانگیزی نیست اما زمانی که با پریدیتور مواجه میشوید، تازه میتوانید جهان بیرحم و خونین فرنچایز Predator را درک کنید. به مانند فیلمهای این مجموعه، غارتگر در این بازی میتواند نامرئی شود، دهها متر بپرد و به راحتی از در و دیوار و درخت بالا برود! در کنار این موضوع، سلاحهایی که در اختیار پریدیتور قرار دارد، حسابی اعضای فایرتیم را به دردسر میاندازد؛ همچنین میزان آسیبپذیری این موجود بیگانه در مقابل سلاحهای معمولی فایرتیم بسیار پایین است. همین موضوع باعث میشود که خیلی از بازیکنان در زمان برخورد با Predator در کسری از ثانیه فرار را بر قرار ترجیح دهند تا در زمانی مناسبتر به دنبال شکار او بروند.
به عبارتی دیگر میتوان گفت که اگر به عنوان فایرتیم وارد بازی شوید، تنها زمانی میتوانید از بازی لذت ببرید که در کنار سایر همتیمیهایتان پریدیتور را پیدا کنید؛ چون اگر تنها باشید، تقریبا هیچ شانسی برای پیروزی و موفقیت ندارید؛ اما اگر در زمان شروع بازی، Predator را انتخاب کنید، شرایط کاملا متفاوت میشود. همان طور که گفته شد، مهارتهای زیادی برای غارتگران وجود دارد که بازی Predator: Hunting Grounds تا حد امکان این توانمندیها را برای پریدیتور تعریف کرده است. حتی اگر هیچ آشنایی با این کاراکتر و فیلمهای آن نداشته باشید، قطعا تجربهی بازی به عنوان این شخصیت برایتان جالب خواهد بود؛ البته اگر بتوانید چشمانتان را روی کلکسیونی از ضعفها و ایرادها ببندید.
برخلاف فایر تیم که بازی Predator: Hunting Grounds را به اثری در سبک تیراندازی اول شخص تبدیل میکند، کنترل شخصیت غارتگر از زاویهی دید سوم شخص صورت میگیرد؛ تصمیمی درست که به شما اجازه میدهد تا با سرعت عمل بیشتری بتوانید این کاراکتر بیرحم را کنترل کنید. مانند بسیاری دیگر از بازیهای چندنفره، شخصیسازی و ارتقای مهارتهای کاراکترها هم بخشی از Hunting Grounds به حساب میآید. شاید تنوع سلاحها در سطح قابل قبولی قرار داشته باشند اما هیچ یک از آنها قابلیت منحصر به فردی ندارند که بتوانند روند بازی را تغییر دهند؛ این مورد حتی برای سلاحهای پریدیتور هم صدق میکند. با در نظر گرفتن گرایند بالا، میتوان گفت که انگیزهی چندانی برای پیشرفت در بازی وجود ندارد.
متاسفانه به دلیل اینکه فقط و فقط یک حالت برای تجربهی این اثر قابل انتخاب است، Hunting Grounds به سرعت در دام تکرار گرفتار میشود.
متاسفانه به دلیل اینکه فقط و فقط یک حالت برای تجربهی این اثر قابل انتخاب است، Hunting Grounds به سرعت در دام تکرار گرفتار میشود. این بازی با تنوع، میانهی خوبی ندارد و نمیتوان آن را مانند بسیاری از عناوین چندنفره، اثری اعتیادآور دانست. یکنواختی در بازی زمانی جلوهی بیشتری پیدا میکند که به تعداد و ظاهر نقشهها نگاهی بیاندازید. از آن جایی که بازی Predator: Hunting Grounds تلاش میکند تا به فیلم غارتگر (نسخهی ۱۹۸۷) وفادار باشد، هر چهار نقشهی قابل بازی، قسمتهایی از جنگلهای آمریکای جنوبی را در هوایی آفتابی به تصویر میکشند. در کنار یکنواختی مطلقی که در روند گیمپلی وجود دارد، بازی جدید Predator به لحاظ بصری هم نمیتواند تنوع قابل قبولی را ارائه دهد.
متاسفانه گرافیک فنی هم هیچ حرفی برای گفتن ندارد؛ حتی بارگذاری منوی بازی با سلسلهای از مشکلات گرافیکی همراه است و پلیاستیشن 4 پرو هم برای لود آن باید زحمت زیادی بکشد. به طور کلی میتوان گفت که بازی Predator: Hunting Grounds نمایشگاه جذابی برای انواع و اقسام مشکلات گرافیکی است. دیر لود شدن بافتها، افت فریم، افکتهای ضعیف و تکسچرهای بیکیفیت، فقط بخشهایی از نقاط ضعف بازی در بخش گرافیک به شمار میروند. برخی از باگها ادامهی بازی را عملا غیرممکن میکنند و در این صورت، تنها کاری که از دستتان برمیآید، این است که راند دیگری را راه بیاندازید: کاری که میتواند استرس زیادی داشته باشد چرا که در کنار تمامی مشکلاتی که گفته شد، سیستم Matchmaking بازی هم دارای ایردات فراوانی است. در این بخش بالانس خوبی وجود ندارد و همین مسئله میتواند کاری کند که به جای لذت بردن از بازی، حسابی از دست آن عصبانی شوید.
در نهایت میتوان امیدوار بود تا با عرضهی بهروزرسانیهای متعدد و اضافه کردن محتویات جدید، بازی Predator: Hunting Grounds به اثری قابل تحمل و حتی لذتبخش تبدیل شود. به لطف حضور موجودی به نام پریدیتور، پتانسیلهای زیادی در این بازی وجود دارد که به علت قصور سازندگان، تا به امروز استفادهی چندانی از آنها نشده است. شاید تنها پتانسیلی که IllFonic به خوبی از آن بهره برده، مهارتهای غارتگر و استفاده از موسیقیهای فرنچایز Predator باشد. برطرف کردن مشکلات گرافیکی، اضافه کردن نقشههای متنوعتر در کنار حالتهای جدید و همچنین بهبود حال و اوضاع هوش مصنوعی، همگی از جمله مواردی هستند که ممکن است با عرضهی چند بهروزرسانی برطرف شوند. تا آن زمان، تجربهی بازی Predator: Hunting Grounds تنها برای بخشی از طرفداران فرنچایز پریدیتور میتواند تا حدودی لذتبخش باشد؛ البته این امکان هم وجود دارد که بسیاری تصور کنند که از نام کاراکتر محبوبشان برای مقاصد تجاری در یک بازی ضعیف استفاده شده است.
- لایسنس پردیتور و موسیقیهای مربوط به این فرنچایز
- مهارتهای پریدیتور در مبارزه
- مشکلات Matchmaking
- انواع و اقسام مشکلات گرافیکی
- گرایند زیاد
- ارتقای شخصیتها چندان کارایی ندارد
- نبود مدهای متنوع و یکنواخت شدن روند بازی
- وجود چهار نقشهی مشابه!
- عملکرد فاجعهی هوش مصنوعی
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید