انیمه شاهزاده مونونوکه و شکست غیرمنتظره آن در ایالات متحده
چرا این فیلم فروش ضعیفی در گیشهها داشت؟
اگر طرفدار انیمه باشید، حتما شاهزاده مونونوکه (Princess Mononoke) را دیدهاید. ولی آیا از شکست تجاری این فیلم در ایالات متحده هم خبر دارید؟
پرنسس مونونوکه انیمهای است که همواره به عنوان یکی از شاهکارهای هایائو میازاکی (Hayao Miyazaki) و استودیو جیبلی (Studio Ghibli) به شمار میرود. میازاکی در زمان ساخت این فیلم جوان بود و ایدههای زیادی در سر داشت. او پس از آنکه انیمههای سبکتری مانند همسایه من توتورو (My Neighbor Totoro)، خدمات تحویل کیکی (Kiki’s Delivery Service) و پورکو روسو (Porco Rosso) را کارگردانی کرد، تصمیم گرفت که فیلمی دشوارتر و عظیمتر بسازد. بنابراین به فکر ساخت پرنسس مونونوکه افتاد.
این انیمه، داستانی تاریک و حماسی را روایت میکند. هنگامی که یک شاهزاده جوان و جنگجو باعث کشته شدن یک خدای دیوانه میشود، بدن او را نفرین سیاهی فرامیگیرد که هیچ راهی برای درمانش وجود ندارد. از این رو، شاهزاده بهناچار روستای خود را ترک میکند تا بتواند زندگیاش را در یک سفر طولانی و دشوار نجات دهد. در میانه سفر، او متوجه میشود که فجایع بزرگی در گوشه و کنار جهان اتفاق میافتد و فلاکت انسانها را به چشم خود میبیند. بدتر از همه، جدال مردم یک شهر صنعتی و در حال رشد با ارواح و خدایان اساطیری جنگل است که ممکن است به نابودی کل دنیا منجر شود.
نخستین اکران انیمه شاهزاده مونونوکه در سال ۱۹۹۷ و در کشور ژاپن بود. استقبال مخاطبان ژاپنی از انیمه میازاکی به حدی بود که این فیلم را در صدر جدول فروش قرار داد. در نهایت، شاهزاده مونونوکه تبدیل به پردرآمدترین فیلم همه دوران در ژاپن شد (چند سال بعد، انیمه شهر اشباح (Spirited Away) توانست این جایگاه را تصاحب کند) و جایزه بهترین فیلم سال را در آکادمی فیلم ژاپن دریافت کرد. پس چرا با این همه موفقیتهای تجاری و هنری، فروش ضعیفی در ایالات متحده داشت؟
انعقاد یک قرارداد سودآور
پیش از آنکه شاهزاده مونونوکه در استودیو جیبلی ساخته شود، دیزنی فهمید که پتانسیل زیادی در توزیع فیلمهای این استودیو ژاپنی وجود دارد و اگر این فیلمها در ایالات متحده اکران شوند، برای مخاطبان آمریکایی هم جذاب خواهند بود. همین تفکر بود که دیزنی را به امضای قراردادی با استودیو جیبلی واداشت. از این رو، دیزنی در سال ۱۹۹۶ وظیفه توزیع فیلمهای جیبلی را در سراسر جهان برعهده گرفت. همکاری این دو شرکت، سود زیادی را برای هر دو به ارمغان آورد و تا سالها ادامه یافت. دیزنی، انیمههای جیبلی را با دوبله بازیگران آمریکایی در ایالات متحده عرضه میکرد که فروش چشمگیر و شهرت بیشتر این فیلمها را به دنبال آورد.
با توجه به موفقیت مالی شاهزاده مونونوکه در کشور ژاپن، ابتدا به نظر میرسید که این محصول جیبلی هم میتواند در همین مسیر قرار بگیرد. اما هیچ چیز در این فیلم مطابق با انتظارات دیزنی نبود. مضامین تیره و خشونت کاملا گرافیکی در شاهزاده مونونوکه باعث ایجاد چالشی بزرگ برای دیزنی شد. زیرا بیش از پنجاه سال بود که انیمیشن در نگاه دیزنی به عنوان شکلی از «فیلمهای مخصوص کودکان» شناخته میشد. بنابراین دیزنی نمیدانست که با شاهزاده مونونوکه چه کار کند؟ با وجود اینکه علاقه زیادی به توزیع آن داشت، اما نمیخواست متحمل زیان مالی شود. به همین دلیل، توزیع آن را برعهده یکی از بخشهای بزرگتر شرکت گذاشت: میرامکس (Miramax).
جدال میازاکی با رییس میرامکس
میرامکس شرکتی بود که توسط هاروی واینستاین (Harvey Weinstein) تاسیس شد و رییس عصبانیاش تمایل زیادی به ایجاد تغییر در زمان فیلمها داشت. سر همین قضیه بود که واینستاین با فیلمسازانی مانند مارتین اسکورسیزی (Martin Scorsese) و بیلی باب تورنتون (Billy Bob Thornton) دچار اختلاف و درگیری شد. نفر بعدی که در مقابل واینستاین قرار گرفت، میازاکی بود. به گفته استیو آلپرت (Steve Alpert)، رابط جیبلی، واینستاین میخواست انیمه شاهزاده مونونوکه را از ۱۳۵ دقیقه به ۹۰ دقیقه کاهش دهد، اما میازاکی نپذیرفت.
البته میازاکی قبلا هم تجربه مشابهی را از سر گذرانده بود. دومین فیلم میازاکی که نوشیکا از دره باد (Nausicaä of the Valley of the Wind) نام داشت، پس از اکران در ژاپن توسط یک توزیعکننده آمریکایی هم خریداری شد. اما متاسفانه، این فیلم به طور کامل روی پرده نرفت. زیرا توزیعکننده ۲۰ دقیقه از فیلم را کاهش داد و آن را با تدوین مجدد در ایالات متحده اکران کرد. این اتفاق باعث شد که میازاکی نسبت به تمام کمپانیها بدبین و بیاعتماد شود. به این ترتیب، او به میرامکس اجازه نداد که در فیلم شاهزاده مونونوکه دست ببرد و زمانش را تغییر دهد. سپس برای نشان دادن مخالفت خود، یک شمشیر سامورایی به واینستاین فرستاد که دو کلمه روی آن حک شده بود: بدون برش.
انیمهای تاثیرگذار
در نهایت، فیلم دست نخورده باقی ماند و فقط تغییرات اندکی در آن ایجاد شد تا برای تماشاگران آمریکایی دلپذیرتر شود. نیل گیمن (Neil Gaiman) که در آن زمان به خاطر مجموعه کمیکهای سندمن (Sandman) شناخته میشد، برای دوبله شاهزاده مونونوکه استخدام شد و برخی از عناصر فولکلور ژاپنی را ساده کرد. اگرچه استخدام گیمن تصمیم درستی بود، اما واینستاین از شهرت او برای بازاریابی فیلم استفاده نکرد. واینستاین حتی نام گیمن را از پوستر حذف کرد و دستور داد که به جای آن، تصویر عجیبی به همراه یک شعار مبهم به پوستر فیلم اضافه شود.
همه این اقدامات در فروش انیمه شاهزاده مونونوکه تاثیر داشت و شکست تجاری آن را در ایالات متحده رقم زد. اما در عوض، فیلم توانست نقدهای مثبتی از سوی منتقدان دریافت کند. راجر ایبرت (Roger Ebert) با دادن امتیاز کامل به انیمه میازاکی، آن را در فهرست ده فیلم برتر خود در سال ۱۹۹۹ قرار داد. بعدها جیمز کامرون (James Cameron) گفت که شاهزاده مونونوکه، الهامبخش او در ساخت فیلم آواتار (Avatar) محصول ۲۰۰۹ بوده است. بنابراین اگرچه این شاهکار میازاکی به فروش قانعکنندهای در آمریکا نرسید، اما اثری موفق بود. زیرا در قلب و ذهن مخاطبان خود نقش بست و بسیاری از تماشاگران ناآشنا با انیمههای ژاپنی را به این گونه هنری، علاقهمند کرد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید