با معرفی شدن Assassin’s Creed Valhalla و اطلاعاتی که از آن به دست آوردیم، بین تیم تحریریهی سرگرمی تصمیم گرفتیم که ببینیم بین 11 نسخه اصلی، بهترین بازیهای Assassin’s Creed به ترتیب کدام عناوین هستند تا بتوانیم نظر خودمان را با شما در میان بگذاریم.
دیدگاههای هر یک از دوستان، خاص و منحصر بهفرد بود؛ یکی از روندی که سری بازی اساسینز کرید در سالهای اخیر پیش گرفته، ناراضی بود و اعتقاد داشت سری بازی اساسینز کرید باید به ریشههایش بازگردد. یکی دیگر از اعضا دیگر میگفت که تنوعی که از بازی Assassin’s Creed: Origins به بعد درون این فرنچایز به وجود آمده، برای بقای این سری بازی حیاتی است و بدون تغییراتی که در طول زمان ایجاد شده، یوبیسافت میبایست فاتحهی این فرنچایز محبوب را میخواند و اجازه میداد که به تاریخ بپیوندد. با وجود اینکه اختلاف نظرهایی از این قبیل بین دوستان وجود داشت، این موضوع به قدری جذاب شده بود که با هم تصمیم گرفتیم که هر شخص لیست رتبهبندی بهترین بازیهای اساسینز کرید را ارائه دهد؛ سپس از تمام رتبهبندیهای اعضا، میانگین گرفتیم و نتیجه لیستی شد که بیصبرانه منتظریم تا آن را با شما در میان بگذاریم و به طور خلاصه، هر بازی را به شما معرفی کنیم.
11. Assassin’s Creed Syndicate
سال انتشار: ۲۰۱۵
پلتفرمها: Windows, PlayStation 4, Xbox One
این بازی با یک سال فاصله بعد از یونیتی در سال ۲۰۱۵ میلادی منتشر شد و آخرین شوک لازم به یوبیسافت برای تغییر دادن سیاستهای خودخواهانهاش بود. بازی Assassin’s Creed Syndicate از یونیتی درس گرفته بود تا مانند آن، بازی را با باگهای فراوان منتشر نکنند و گویا یوبیسافت قصد داشت با انتشار سیندیکیت از طرفداران بهخاطر کابوسی که یونیتی نام داشت، عذرخواهی کند.
شما در بازی Assassin’s Creed Syndicate در نقش Jacob Frye و Evie Frye – که خواهر و برادر دوقلو هستند – در عصر ویکتوریایی لندن بازی میکنید. این عصر نزدیکترین حدی است که اساسینز کرید به زمان حال نزدیک شده و در گیمپلی هم ما شاهد خیابانهای پهناور هستیم که با کالسکههای فراوان پر شدهاند و برای اولین بار در این سری به ما اجازهی کنترل کالسکه به عنوان یکی از المانهای اصلی بازی داده میشود. خیابانهای پهناور درون این بازی باعث میشوند که ساختمانها نیز از یکدیگر فاصلهی بیشتری بگیرند که این موضوع باعث میشود تا نتوان با نرمی و روانی قبل، سقفهای ساختمانها را طی کرد ولی یوبیسافت متوجه این موضوع شد و یک گجت جدید به ما در این بازی داد؛ Grapple-Hook. این ابزارک شباهت زیادی به گرپل-هوک سری بتمن آرخام دارد و به بازیکن اجازه میدهد با سرعت مسافتها و ارتفاعهای طولانی را طی کند. با توجه به اینکه عصر ویکتوریایی لندن با انقلاب صنعتی نیز همزمان بود، قطارها در سیندیکیت نقش بسیار مهمی را ایفا میکردند، بهطوری که علاوه بر مبارزات نفسگیر و هالیوودی که روی آنها رخ میداد، یکی از این قطارها به عنوان پایگاه عملیات جیکوب و ایوی توسط آنها انتخاب شده بود.
پس از نشر این بازی و شکستی که سیندیکیت نسبت به بازیهای قبلی سری اساسینز کرید خورد، یوبیسافت بالاخره کیفیت را به کمیت ترجیح داد و سیاستهای حریصانهی خود که استودیوها را مجبور میکرد هر سال یک بازی منتشر کنند، تغییر داد که اولین قدم آن دادن فرصت بیشتر برای ساخت بازی Assassin’s Creed Origins بود که در ادامهی متن به آن خواهیم رسید.
10. Assassin’s Creed Rogue
سال انتشار: ۲۰۱۴
پلتفرمها: Windows, PlayStation 3, Xbox 360, PlayStation 4, Xbox One, Nintendo Switch
برای آنکه دارندگان کنسولهای نسل هفتم از سری اساسینز کرید عقب نمانند، بازی Assassin’s Creed Rogue همزمان با نسخهی یونیتی در سال ۲۰۱۴ میلادی منتشر شد. این بازی داستان زندگی Shay را دنیال میکند؛ شخصی که از گروه اساسینها روی برگردانده و عضو تمپلارها شده است و شکار کردن برادرهای اساسین خود را به عنوان هدفش قرار داده. با وجود جالب بودن این داستان در تئوری و روی کاغذ، یوبیسافت در عمل ضعیف برخورد کرد و نتوانسته با قدرت، داستانی را برای بازیکنان ارائه دهد. از نظر گیمپلی این بازی المان جدیدی به سری اساسینز کرید اضافه نکرده و عملا یک کپی از روی بازی بلک فلگ است. همچنین تعداد آیتمهایی که میتوانید در بازی جمعآوری کنید، بیش از حد زیاد است و پس از مدتی بازیکن را خسته میکند. با وجود همهی این موارد و پتانسیلی که از دست رفته بود، روگ نتوانست از نظر تجاری و هنری موفق شود و طعمی تلخ در دهان طرفداران به جا گذاشت.
9. Assassin’s Creed III
سال انتشار: ۲۰۱۲
پلتفرمها: Windows, PlayStation 3, Xbox 360, Wii U, PlayStation 4, Xbox One, Nintendo Switch
پس از پایان یافتن داستان اتزیو در Revelations، یوبیسافت به اواسط قرن ۱۸ میلادی آمریکا سفر کرد و داستان Connor – یک سرخپوست که برای آزادی همنوعان خود تلاش میکند – را بازگو کرد. همچنین از بُعد دنیای مدرن، بازی Assassin’s Creed III آخرین فصل از سرنوشت دزموند مایلز را نیز شامل میشد و به آن خاتمه میبخشید. در این نسخه از سری اساسینز کرید اولین باری بود که یوبیسافت از ساختار شهری فاصله میگرفت و محیط طبیعی نقش پررنگتری در بازی داشت. نتیجهی این طراحی آن بود که بازی نسبت به سابقهی این مجموعه بسیار جهانبازتر شد و حتی مکانیک کشتیرانی در این بازی معرفی شد که در بلک فلگ این مکانیک به تکامل رسید. برای ساخت قسمت سوم یوبیسافت تصمیم گرفت از موتور بازیسازی جدیدی به نام AnvilNext استفاده کند که نتیجهاش بهبود یافتن گرافیک بازی و انیمیشنهای به کار رفتهی درون بازی بود. الکس هاچینسون (کارگردان بازی) نیز در مصاحبهای با گیم اینفورمر گفته بود: «هدف ما در بازی جدید این است که هیچ انیمیشنی از اساسینز کریدهای قبلی استفاده نکنیم. ما نمیخواهیم شما چیزی از عناوین قبلی در بازی ببینید، مگر آنکه از قصد آن را در بازی قرار داده باشیم.»
با وجود پیشرفتهای فنی که بازی داشت، نویسندگی بازی افت چشمگیری پیدا کرده بود، تا حدی که بسیاری از طرفداران لقب «بدترین اساسین» را به کانر دادند. اساسینز کرید 3 گویا یک قدم به جلو حرکت کرده بود و دو قدم به عقب.
8. Assassin’s Creed: Revelations
سال انتشار: ۲۰۱۱
پلتفرمها: Windows, PlayStation 3, Xbox 360, PlayStation 4, Xbox One
یوبیسافت با انتشار Assassin’s Creed: Revelations در سال ۲۰۱۱ داستان اتزیوی کهنسال را به الطائر پیوند داد و به نحو احسن به سهگانهی اتزیو خاتمه بخشید. از چیزهایی که منحصر به بازی Revelations است، میتوان به چند مورد بارز اشاره کرد؛ یکی از آنها گجت Hook-Blade است که توسط لئوناردو داوینچی به اتزیو داده شد و به او اجازه میداد از زیپلاینها استفاده کند و از سوی دیگر به صعود اتزیو از ساختمانها سرعت میبخشید. ابزار دیگری که اتزیو از آن در بازی استفاده میکرد چتر نجات او بود که موقعیتهای جالبی از نظر گیمپلی برای بازیکن ایجاد میکرد. فعالیت Tower Defense نیز درون Revelations به بازی اضافه شده بود که شما باید با استفاده از اساسینهای تحت کنترل خود در برابر حملات تمپلارها مقاومت میکردید و آنها را شکست میدادید. در برخی از مراحل بازی نیز شما کنترل الطائر – شخصیت اصلی اولین نسخهی اساسینز کرید – را بر عهده میگرفتید که علاوه بر حس نوستالژی، داستان بازی را تقویت میکرد و به گیمپلی بازی تنوع میبخشید.
بسیاری از طرفداران داستان آخرین قسمت از سهگانهی اتزیو را شاهکار میدانند و از نظر داستانی معتقدند که بهترین نسخهی اساسینز کرید است، اما با این وجود، المانهای گیمپلی بیهوده و خستهکنندهای به بازی اضافه شده بودند که باعث شدند بازی آنطور که باید و شاید، ندرخشد.
7. Assassin’s Creed Unity
سال انتشار: ۲۰۱۴
پلتفرمها: Windows, PlayStation 4, Xbox One
اغلب طرفداران سری اساسینز کرید معتقدند که یوبیسافت در زمان انتشار Assassin’s Creed Unity بدترین سیاستهای تاریخ شرکت خود را داشت. آنها بدون کوچکترین مقدار توجه به کیفیت نهایی محصول تا حدی که امکان داشت، نسخههای فراوان جدیدی از اساسینز کرید را با باگهای فراوان منتشر میکردند. یونیتی نیز نه تنها از این قاعده مستثنی نبود، بلکه نماد بیتوجهی یوبیسافت به خواستههای طرفداران شده بود. بازی Assassin’s Creed Unity در سال ۲۰۱۴ با باگهای فراوان و افت فریم شدید در مناطق شلوغ منتشر شد. در زمان انتشار این بازی این باگها به قدری زیاد و قابل توجه بودند که کل تجربهی آن را خدشهدار کردند و بسیاری از طرفداران قبل از اتمام، از آن ناامید شده و آن را برای همیشه کنار گذاشتند. جالب است بدانید که یوبیسافت نیز برای عذرخواهی از طرفداران، یک DLC به نام Dead Kings – که ابتدا میبایست برای تجربهی آن مبلغی را پرداخت میکردید – به صورت رایگان در اختیار دارندگان بازی قرار داد. خوشبختانه اکنون در سال ۲۰۲۰ این باگها با آپدیتهای فراوانی که برای بازی منتشر شد رفع شدهاند و پس از کنار زدن آوار باگها میتوانیم ببینیم که این بازی چه جایگاهی در این سری دارد.
یونیتی اولین بازی از سری اساسینز کرید بود که فقط برای کنسولهای نسل هشتم و رایانههای شخصی منتشر شد و این بدان معنا بود که محدودیتهای کنسولهای نسل هفتم دست و پای برنامهنویسان بازی را نخواهند بست. Assassin’s Creed Unity با اقدامی جاهطلبانه سعی کرد جمعیت افرادی را که در بازی وجود دارند، افزایش چشمگیری دهد ولی گویا حتی با پیشرفت تکنولوژِی در نسل هشت، کنسولها کشش این حجم از جمعیت را نداشتند و شاهد افت فریم سنگینی در بسیاری از مناطق بازی میشدیم. علاوه بر این نکتهی جالب دیگری نیز در بازی وجود داشت؛ با اینکه جریانات بازی در فرانسه اتفاق میافتاد، لهجهی تمام شخصیتها بریتانیایی بود و این موضوع بسیاری از طرفداران را آزار میداد! یکی از نکات دیگری که یونیتی را منحصر بهفرد کرده بود، اضافه شدن مراحل کوآپ به بازی بود و بازیکنان برای اولین بار در این سری قادر بودند مراحل مخفیکاری را با کمک دوستان خود به پایان برسانند، ولی متاسفانه یا خوشبختانه این اولین و آخرین بار در سری اساسینز کرید بود که شاهد این سیستم بودیم و از آن موقع تا کنون این ویژگی از این فرنچایز حذف شده است. ویژگی دیگری که یونیتی به سری اساسینز کرید اضافه کرد سیستم پارکور پیشرفته بود که به شما علاوه بر صعود از ساختمانها، امکان پایین آمدن از آنها را با نگه داشتن دکمهای میداد.
با توجه به مشکلات بسیار زیادی که گریبان یونیتی را در زمان انتشار گرفته بود، این بازی مورد سرزنش منتقدان و طرفداران قرار گرفت ولی اکنون با رفع شدن اکثر این مشکلات با یک بازی با کیفیت که داستان بسیار خوبی را بازگو میکند، مواجه هستیم.
6. Assassin’s Creed Origins
سال انتشار: ۲۰۱۷
پلتفرمها: Windows, PlayStation 4, Xbox One
پس از اعتراض طرفداران به اشباع شدن سری اساسینز کرید و پایین آمدن کیفیت و استانداردهای این فرنچایز، یوبیسافت تصمیم گرفت یک سال اضافی به استودیوی یوبیسافت مونترال با سرپرستی اشرف اسماعیل فرصت دهد تا بازی Assassin’s Creed Origins را با نهایت کیفیت ممکن در سال ۲۰۱۷ منتشر کنند. بازی Assassin’s Creed Origins را میتوان نقطهی احیای این مجموعه دانست. بازی از هر لحاظ که فکرش را کنید، تغییر کرده و ژانر نقشآفرینی را با آغوش باز پذیرفته بود. داستان اوریجینز در مصر باستان روایت میشد و محیط بازی تفاوت بزرگی با شهرهای متراکمی مثل رم، لندن و پاریس که در نسخههای قبل بازسازی شده بودند، داشت. این محیط تاثیر چشمگیری روی گیمپلی بازی داشت و شما به جای آنکه از ساختمانهای بلند بالا بروید، میبایست بیشتر از قبل روی زمین و یا سوار بر اسب (و حتی شتر) در دشت و بیابان سفر میکردید. سیستم مبارزهی بازی نیز به طور کلی از نو بازسازی شده بود و به جای مبارزههای سینماتیک با انیمیشنهای از پیش تعیین شدهای که از اول سری اساسینز کرید تا کنون وجود داشت، بیشتر شبیه سیستم مبارزهی Dark Souls بر اساس Hitbox شد تا به مراتب از قبل برای بازیکن چالشبرانگیزتر شود. همچنین اوریجینز از بازی The Witcher 3: Wild Hunt که دو سال پیش منتشر شده بود، بهطور غیرقابل انکاری الهام گرفت. ساختار مراحل فرعی شباهت زیادی به بازی ویچر داشتند و همهی آنها داستان و شخصیتهای جالبی را شامل میشدند. ناگفته نماند که سلاحهای بازی نیز تا حد زیادی به سبک نقشآفرینی نزدیک شدند و با افزایش لِوِل خود و کشف کردن مناطقی با دشمنان سختتر، میبایست سلاحهای جدیدی پیدا میکردید.
با همهی این اوصاف، گویا استراحت یک سالهای که یوبیسافت به این فرنچایز داده بود بسیار کارآمد بود و اوریجینز تولدی مجدد برای این سری بازی توسط طرفداران و منتقدین تلقی میشد. بازخورد به قدری مثبت بود که طرفداران ژانر نقشآفرینی، این بازی را بهترین نسخهی اساسینز کرید نامیدند و گویا یوبیسافت پس از شکستهایی که Unity و Syndicate خوردند، مسیر خود را از نو پیدا کرده بود.
5. Assassin’s Creed Odyssey
سال انتشار: ۲۰۱۸
پلتفرمها: Windows, PlayStation 4, Xbox One, Stadia
در زمان نوشته شدن این مقاله Assassin’s Creed: Odyssey آخرین نسخه از سری محبوب اساسینز کرید است که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد. در این بازی برای اولین بار در سری اساسینز کرید به شما اجازهی انتخاب بین دو شخصیت Kassandra و Alexios داده میشود. یوبیسافت با Assassin’s Creed Odyssey یکی از زیباترین جهانهای خود را در یونان باستان آفرید و آن را با فعالیتها و مناظر گوناگون لبریز کرد تا به این دنیا حیات ببخشد. اگر بخواهیم بگوییم که یوبیسافت با Assassins Creed Origins به دریای ژانر نقشآفرینی قدم گذاشت، اُدیسی در این دریا غرق شد. این نسخه از بازی بیشترین فاصلهای است که یوبیسافت از اصالت سری اساسینز کرید گرفته و تا جایی که امکان دارد المانهای نقشآفرینی را گسترش داده است؛ بهطور مثال شما در مکالمه با شخصیتهای بازی، امکان انتخاب دیالوگ شخصیت خود را دارید که بر ادامهی داستان بازی اثر میگذارد. از ویژگیهای دیگر این بازی که اعتراض هواداران را به همراه داشت، تعداد زیاد مراحل فرعی و کسلکننده شدن آنها بود. این موضوع به حدی مشکلساز میشد که شما برای پیش بردن داستان اصلی بازی میبایست تعداد زیادی از این مراحل کسلکننده را تمام میکردید تا قدرتتان به حدی برسد که بتوانید مرحلهی اصلی بعدی را تمام کنید. داستان این بازی به حدی از اساسینز کرید فاصله گرفته بود که شما گاهی اوقات فراموش میکردید که این یک عنوان از اساسینز کرید است.
با تمام مواردی که در بالا ذکر شد، ادیسی طرفداران جدیدی را که قبلاً علاقهای به این سری بازی نداشتند، جذب کرد ولی هزینهای که یوبیسافت برای جذب این طرفداران باید میپرداخت، از دست دادن طرفداران قدیمی این مجموعه بود؛ بنابرین این نسخه از بازی توسط بعضیها مورد ستایش و برای بعضی دیگر مورد سرزنش قرار گرفت.
4. Assassin’s Creed IV: Black Flag
سال انتشار: ۲۰۱۳
پلتفرمها: Windows, PlayStation 3, Xbox 360, Wii U, PlayStaion 4, Xbox One, Nintendo Switch
در سال ۲۰۱۳ با قرار گرفتن اشرف اسماعیل به عنوان کارگردان هنری بازی، Assassin’s Creed IV: Black Flag منتشر شد و مسیر کاملا متفاوتی از سایر بازیهای این سری را پیش گرفت. با وجود تمام شدن داستان دزموند مایلز در نسخهی قبلی سری اساسینز کرید، یوبیسافت برای اولین بار بخش دنیای مدرن بازی را با شخص دیگری آغاز کرد و در بخش زمان باستان نیز بازی شما را در نقش Edward Kenway (که یک دزد دریایی بود) قرار میداد. به جای آنکه از همان اوایل بازی لباس یک اساسین را به تن کنید و برای خدمت به این گروه تاریخی، ماموریتهایی انجام دهید، ناخدای یک کشتی به نام Jackdaw بودید و همانطور که هر دزد دریایی علاقه داشت، به دنبال کسب ثروت میرفتید و برای بهدست آوردن آن، نیاز به خدمه برای کشتی خود داشتید. این بازی قبل از اینکه یک بازی اساسینز کرید باشد، یک منبع اطلاعاتی خوب راجع به دزدان دریایی است؛ بهطوری که ادوارد کنوِی تا نیمهی آخر بازی، به طور رسمی یک اسسین نمیشود!
اگر بخواهیم از منظر گیمپلی و جهان بازی، این نسخه را مورد بررسی قرار دهیم، میبینیم که با توجه به اینکه شما یک دزد دریایی هستید، نیاز به یک جهان عظیم با آبهای گسترده دارید که بتوانید بدون احساس محدودیت در آن کشتیرانی کنید. برای برآورده کردن این نیاز، یوبیسافت دریای کاراِِئیب را برای طرفدارها در نظر گرفت و تا قبل از Assassin’s Creed Odyssey این جهان بزرگترین نقشهی سری اساسینز کرید بود. بلک فلگ برای آنکه سفر در بین این آبها برای شما کسلکننده نشود، این قابلیت را در اختیارتان قرار میداد که کشتی خود – یعنی Jackdaw – را با اضافه کردن توپ و زره ارتقا دهید تا بتوانید با کشتیهای عظیمالجثه نیروی دریایی اسپانیا و انگلیس مبارزه کنید. زمانهایی هم که مشغول مبارزه با کشتیهای دیگر نیستید، میتوانید از مناظر زیبای دریا با پسزمینهای از آواز خواندن خدمهی خود لذت ببرید.
با وجود فاصله گرفتن از داستان اصلی این سری بازی، Assassin’s Creed IV: Black Flag توانست طرفداران را با گیمپلی جذاب و هیجانانگیزی که با زندگی در جایگاه یک دزد دریایی همراه است، خوشحال کند و گیمرها با وجود آنکه داستان دزموند مایلز در نسخهی قبل این بازی تمام شده بود، با موفقیت این عنوان به آیندهی سری اساسینز کرید امیدوار شدند.
3. Assassin’s Creed: Brotherhood
سال انتشار: ۲۰۱۰
پلتفرمها: Windows, PlayStation 3, Xbox 360, PlayStaion 4, Xbox One
پس از موفقیت بزرگی که Assassin’s Creed II به ارمغان آورد، یوبیسافت مشتاق بود تا قسمت بعدی داستان اتزیو را بازگو کند و اینگونه بود که در سال ۲۰۱۰، بازی Assassin’s Creed: Brotherhood منتشر شد. بر خلاف نسخهی قبلی که چند شهر را مجزا قرار داده بود و هنگام سفر بین آنها باید شاهد صفحات بارگذاری متعددی میشدید، در این نسخه صفحهی بارگذاری وجود نداشت. شما میتوانستید کل دنیای بازی را بدون مشاهدهی حتی یک صفحهی لودینگ بگردید و از تنوع معماری و فضای قسمتهای مختلف این دنیای جهان باز لذت ببرید. علاوه بر این، یوبیسافت فعالیتهای بیشتری در این دنیا قرار داد؛ شما موظف بودید تا شهر رم را با انجام دادن فعالیتهای گوناگون آزاد کنید، میتوانستید برای کشتن سوژههای خاص به مانند یک جایزهبگیر، پول دریافت کنید را بپذیرید و انجام دهید و حتی قادر بودید گروهکی از اساسینها را تربیت کنید و در سرتاسر اروپا به ماموریت بفرستید.
این بازی تمام ویژگیهای خوب Assassin’s Creed II را به ارث برده بود و از نظر گیمپلی و دنیای بازی گسترش زیادی بخشید. به اعتقاد بسیاری از طرفداران، این نسخه بیشتر از هر عنوان دیگر از این سری حس «اساسین بودن» را به شما القا میکرد و شما را در جایگاه یک اساسین که در اوج قدرت خود است، قرار میداد.
2. Assassin’s Creed
سال انتشار: ۲۰۰۷
پلتفرمها: Windows, PlayStation 3, Xbox 360
پس از اتمام کار روی بازی Prince Of Persia: The Sands Of Time، پاتریس دِزیله (طراح بازی) و جِید رِیموند (تهیهکننده) قصد داشتند تا یک بازی دربارهی گروهی از قاتلین باستانی بسازند. در ابتدا این بازی به عنوان نسخهای فرعی از Prince Of Persia شروع به کار کرد ولی با بررسیهای مکرر، یوبیسافت به این نتیجه رسید که این بازی را از سری Prince Of Persia جدا کند، و اینگونه بود که بازی محبوب Assassin’s Creed در سال ۲۰۰۷ میلادی متولد شد.
ویژگی بارزی که Assassin’s Creed را از سایر بازیهای آن زمان جدا میکرد و توجه گیمرها را جلب کرده بود، ریشه در تاریخ داشتن این بازی بود. علاوه بر این مورد، پاتریس دزیله گفته است که Assassin’s Creed از کتاب الموت به نویسندگی ولادمیر بارتول که در سال ۱۹۳۸ منتشر شده، الهام زیادی گرفته و این کتاب به شدت داستان بازی را تحت تاثیر خود قرار داده است. از نظر فنی و گیمپلی هم این بازی در زمان خود بسیاری از چشمها را به سمت خود گرداند. یوبیسافت برای ساخت بازی Assassin’s Creed موتور بازیسازی جدیدی را توسعه داد؛ همچنین فناوری جدیدی که با ایکسباکس 360 و پلیاستیشن 3 آمده بود، دست طراحان بازی را باز میکرد و اجازه میداد تا یک شهر کامل را با نهایت خلاقیت و شوق هنری خود درون بازی بسازند و به گیمرها اجازهی گشت و گذار در این شهر را با سیستم پارکور پیشرفتهی خود – که به نوبهی خود انقلابی در زمینهی گیمپلی بود – بدهند.
همهی موارد ذکر شده، بازی Assassin’s Creed را با فروش ۱۱ میلیون نسخه، به یک موفقیت عظیم تجاری تبدیل کرد و این باعث شد تا یوبیسافت علاقهمند شود که بازیهای بیشتری را به عنوان دنباله، برای این عنوان منتشر کند. بسیاری از طرفداران معتقدند به دلیل آنکه این بازی، کل فرنچایر Assassin’s Creed را به دنیا آورد، شایستهی لقب بهترین نسخهی اساسینز کرید است.
1. Assassin’s Creed II
سال انتشار: ۲۰۰۹
پلتفرمها: Windows, PlayStation 3, Xbox 360, PlayStation 4, Xbox One
شرکت یوبیسافت پس از موفقیت غیرقابل پیشبینی خود با نسخهی اول بازی که ۱۱ میلیون نسخه فروش داشت، تصمیم گرفت در سال ۲۰۰۹، یعنی دو سال بعد از Assassin’s Creed، نسخهی دوم را منتشر کند. این بازی ادامهی داستان Desmond Miles در دنیای مدرن را روایت میکرد ولی با شخصیتی کاملا جدید که همهی ما تا کنون به خوبی او را میشناسیم؛ Ezio Auditore Da Firenze، جوانی که در دورهی رنسانس در ایتالیا زندگی میکند و در پی انتقام گرفتن از افرادی است که به خانوادهی او خیانت کردهاند.
این نسخه از هر لحاظ نسبت به نسخهی اول یک پیشرفت به حساب میآمد؛ چرخهی روز و شب به بازی اضافه شد، هوش مصنوعی دشمنان را پیشرفت کرد که در نتیجه بخش مخفیکاری بازی لذتبخشتر شد، لایههای زیادی به سیستم مبارزهی بازی اضافه شد تا سختتر شود و بازیکن بتواند تواناییهای خود را به چالش بکشد. با وجود داشتن چند شهر از جمله ونیز، فلورانس و روم که هر کدام ویژگیهای منحصر بهفرد خود را داشتند، دنیای بازی بسیار گستردهتر و شادابتر شد. علاوه بر تمام مواردی که ذکر کردیم، شخصیتها و داستان بازی با علاقه و اشتیاق بسیار زیادی طراحی شده بودند؛ تا حدی که بسیاری از طرفداران و منتقدان این بازی را از نظر روایت داستانی، بهترین نسخهی اساسینز کرید میدانند و با توجه به اینکه تیم ما نیز این شاهکار را در رتبهی نخست قرار داده است، کاملا این دیدگاه را درک میکنیم.
با بررسی این لیست میبینیم که یوبیسافت در طول زمان فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشته است. از فرازهای یوبیسافت میتوان به داستان سهگانهی اتزیو، گیمپلی و دنیای بلک فلگ و همچنین احیای سری اساسینز کرید با اوریجینز اشاره کرد، و از نشیبهای این شرکت میتوان اشباع کردن این مجموعه بدون توجه به کیفیت و یونیتی و باگهایی که همراهش بود، نام برد.
با همهی این اوصاف میتوان حدس زد که آیا Assassin’s Creed Valhalla موفق خواهد بود یا نه. کارگردان هنری والهالا، اشرف اسماعیل خواهد بود. همانطور که گفتیم، اشرف اسماعیل کارگردانی دو عدد از بهترین بازیهای اساسینز کرید، یعنی بلک فلگ و اوریجینز را بر عهده داشته است. داربی مکدِویت نیز در جایگاه نویسندگی والهالا قرار دارد. از سوابق نویسندگی مکدِویت میتوان Revelations را نام برد که داستان آن احساس بازیکن را برمیانگیخت و به نحو احسن زندگینامهی اتزیو را پایان بخشید. همچنین مکدویت نویسندهی اصلی بازی بلک فلگ بود و توانست استادانه به شخصیت ادوارد کنوی و ماجراجوییهای جذاب و هیجانانگیزش حیات ببخشد. با وجود چنین اشخاص ماهر و توانمندی در مقام سرپرستی عنوان والهالا، میتوان به موفقیت این عنوان بسیار امیدوار بود
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید