بازی Ratchet and Clank: Rift Apart جدیدترین انحصاری پلیاستیشن 5، در همان زمان معرفی کاملا حال و هوای نسل جدید کنسولها را به مخاطبان خود القا میکرد؛ آیا این شوتر سوم شخص پلتفرمر، توانسته به موفقیتهای مد نظر سونی و هوادارانش برسد؟
استودیوی Insomniac Games در چند سال اخیر پلههای ترقی را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته و چندین بازی بزرگ و موفق را به انتشار رسانده است. این استودیوی پرکار با سازندگان خلاقش چندین پروژهی مختلف با همکاری کمپانیهای سونی و مایکروسافت منتشر ساخته که از موفقترین آنها در سالهای اخیر میتوان به بازیهای Sunset Overdrive، Spider-Man و البته ریبوت جدید Ratchet and Clank اشاره کرد. اینسامنیک گیمز همکاری بسیار نزدیکی با سونی داشته تا به امروز چندین بازی انحصاری موفق برای کنسول پلیاستیشن۴ به انتشار رسانده است.
مدتی قبل مشخص شد که سونی قصد بازگرداندن یکی از آیپیهای قدیمی و محبوب خود را در سر دارد و تولید ریبوت جدید آن را هم به دست استودیوی اینسامنیک گیمز سپرده است. بازی Ratchet and Clank که به طور انحصاری برای کنسول PS4 منتشر شد، با اینکه ایرادات متعددی را در لول دیزاین و روایت داستان داشت، توانست گیمپلی اکشن و پلتفرمر بسیار خوبی را در کنار یک ماجراجویی جذاب با حضور رچت و کلنک به ارمغان آورد.
ماجراجویی بزرگی که حالا در جریان بازی Ratchet and Clank: Rift Apart ادامه پیدا کرده و میتوان آن را یکی از بزرگترین و هیجانانگیزترین ماجراجوییهای چند وقت اخیر در دنیای بازیهای ویدیویی دانست. بازی رچت اند کلنک که چند سال قبل این سری بازی را به طور کامل ریبوت کرد و به دور از داستان نسخههای قبلی یک داستان ارجینال کاملا جدید از آشنایی رچت و کلنک روایت میکرد، حالا در بازی ریفت اپارت ابعاد بسیار وسیعتری به خود گرفته و تجربهی بسیار وسیعتری را با خود به همراه دارد.
بازی رچت و کلنک جدید دنیای بسیار بزرگی دارد و با توجه به ایدهی داستانی این بازی و اتفاقاتی که درحال رخ دادناند میتوان وسعت آن را دوبرابر از حالت معمولی دانست. این ایدهی داستانی ضمن ایجاد محیطهای متنوع با حالتهای مختلف، شخصیتهای متفاوتی را هم وارد بازی کرده است که به طور کلی باعث بوجود آمدن یک بازی کاملا جدید و متفاوت نسبت به نسخهی قبلی رچت اند کلنک شده است. در ادامه با همراه باشید تا به بررسی کامل بازی Ratchet and Clank: Rift Apart بپردازیم که مدتی قبل توسط استودیوی اینسامنیک گیمز ساخته شد و به طور انحصاری برای کنسول پلیاستیشن 5 به انتشار رسید.
داستان بازی Rift Apart بلافاصله پس از نسخهی قبلی جریان پیدا میکند. جایی که رچت و کلنک به عنوان قهرمانان جدید شهرشان به شهرت رسیدهاند و دوستانشان با حضور مردم درحال برگزاری یک جشن بزرگ برای تقدیر از این دو دوست قهرماناند. اینطور که پیداست، رچت مدت بسیار زیادی است که پدر و مادر خود را ملاقات نکرده و شدیدا به دنبال آن است که بتواند یک بار دیگر آنها را از نزدیک ببیند. از همین رو کلنک دوست آهنی بسیار صمیمیاش، یک دستگاه به نام Dimensionator اختراع کرده که از طریق باز کردن پورتالهای بزرگ، سفر به ابعاد دیگر و جهانهای موازی را امکانپذیر میکند. کلنک به دنبال آن است که رچت با استفاده از این دستگاه، مادر و پدر خود را پیدا کند و بزرگترین آرزوی خود را برآورده سازد.
در همین حین که همه مشغول خوش گذرانی در جشناند و کلنک از هدیهی ویژهی خودش برای رچت رونمایی میکند، سر و کلهی دکتر نفاریوس پیدا میشود. یک دانشمند دیوانه و بسیار شرور که طبیعتا حضور شخصیتی مثل آن در یک بازی فانتزی و علمی – تخیلی مثل رچت اند کلنک الزامی است. دکتر نفاریوس دستگاه Dimensionator را به سرقت میبرد و با استفاده از آن چندین پورتال بزرگ به ابعاد موازی دیگر باز میکند. این شکافهای بزرگ بین ابعاد مختلف باعث بوجود آمدن فجایع بسیار بزرگی میشوند و همهی جهان را به هم میریزند.
رچت و کلنک نیز همزمان به یک سیارهی دیگر تلهپورت میشوند که یک شهر بزرگ و بسیار پیشرفته در آن مستقر شده و سرتاسر آن پر شده از روباتهای کوچک و بزرگی که کارهای مختلف انجام میدهند. رچت و کلنک در این نقطه از یکدیگر جدا میشوند و حالا باید پیش از پیدا کردن نفاریوس و پس گرفتن Dimensionator جهت بازسازی شکافهای ایجاد شده بین ابعاد مختلف، در ابتدا کلنک را پیدا کنید و از سلامت او مطمئن شوید. در این قسمت با شخصیت جدید بازی آشنا میشویم که راستش را بخواهید میتوان آن را شخصیت اصلی بازی و حتی مهمتر از رچت دانست.
به جرات میتوان گفت اگر عوض کردن اسم این فرنچایز در نسخهی جدید آن امکانپذیر بود و از لحاظ بازاریابی مشکل خاصی را ایجاد نمیکرد، اسم بازی از Ratchet and Clank به River and Kit تغییر پیدا میکرد. ریوت و کیت شخصیتهای جدید این بازی هستند که به عنوان رچت و کلنک در یک دنیای موازی شناخته میشوند.
ریوت در واقع یک نسخهی مشابه و البته مونث از رچت است که در یک جهان موازی زندگی میکرده. همان جهانی که حالا رچت و کلنک ناخواسته وارد آن شدهاند. کلنک در همین ابتدا با ریوت آشنا میشود و رچت نیز باید برای پیدا کردن او ریوت را که حسابی از مواجه شدن با او غافلگیر شده، تعقیب کند. ریوت و رچت از یک گونهی بسیار کمیاب و تقریبا منقرض شده به تام لامبکس هستند که حالا مشاهدهی یکدیگر حسابی به وجد آمدهاند.
از سویی دیگر کیت را داریم که همانند ریوت و رچت، نسخهی مونث و مشابه کلنک در این جهان موازی محسوب میشود. کیت به عنوان یکی از شخصیتهای جدید و خیلی مهم این بازی، روایت شخصی بسیار جذابی دارد که خیلی زود آن را به یکی از دوستداشتنیترین شخصیتهای دنیای این بازی تبدیل میکند. اینسامنیک گیمز به خوبی توانسته ریوت و کیت را در قالب دو شخصیت کاملا جدید به بازی Ratchet and Clank: Rift Apart اضافه کند و آنها را در قلب روایت داستان قرار دهد.
نویسندگان این استودیو به قدری آشنایی با این دو شخصیت جدید را خوب و کامل رقم زدهاند که به نوعی میتوانیم آنها را قبل از رچت و کلنک به عنوان شخصیتهای اصلی بازی به حساب آوریم. ضمن اینکه ریوت نیز همانند رچت یک شخصیت قابل بازی است که تقریبا نیمی از بازی را همراه با او دنبال خواهیم کرد. این شخصیت از ویژگیها و قابلیتهای کاملا مشابه با رچت برخوردار است و تفاوتی بین گیمپلی این دو شخصیت مشاهده نمیشود.
شاید بتوان یکسان بودن کامل شخصیتهای ریوت و رچت را که هر کدام نیمی از گیمپلی بازی را به خود اختصاص دادهاند، یکی از پتانسیلهای از دست رفتهی بازی Ratchet and Clank: Rift Apart در نظر گرفت. چرا که سازندگان بازی میتوانستند با اختصاص دادن چندین قابلیت و توانایی منحصر به فرد به این دو کاراکتر، تجربهی به مراتب متفاوتی را حین کنترل هر یک از آنها به ارمغان آورد و اشتیاق ادامه دادن بازی را دوچندان کند. برای مثال میتوان به دست مصنوعی ریوت اشاره کرد که فرصت بسیار خوبی را جهت در نظر گرفتن مهارتهای اختصاصی برای ریوت مهیا کرده است.
البته که دست مصنوعی ریوت یک پسزمینهی داستانی بسیار جالب و غافلگیرکننده دارد و از لحاظ داستانی مهم به نظر میرسد، اما میشد جای پای آن را در مکانیزمهای گیمپلی بازی نیز مشاهده کرد تا از این طریق شخصیتپردازی ریوت کمی برجستهتر از رچت به نظر برسد. خلق و خوی ریوت و شخصیت ماجراجو و قهرمان ریوت نیز کاملا مشابه رچت است و کلنک نیز خیلی زود پس از آشنایی با ریوت مشاهدهی این موضوع میشود. به طور کلی دو شخصیت ریوت و رچت از تشابه شخصیتی بسیار زیادی برخوردارند که به نوعی آنها را به یک روح در تو کالبد تبدیل کرده است.
ریوت و رچت دو نسخهی موازی از یکدیگر از دو بعد مختلفاند و در بیانی عامیانهتر همزاد یکدیگر محسوب میشوند. اما در بازی متوجه میشویم که این دو در محیطهای کاملا متفاوتی نسبت به یکدیگر رشد کردهاند و گذشتهی بسیار متفاوتی را در مقایسه با دیگری پشت سر گذاشتهاند. گذشتهی یک شخص طبیعتا به طور مستقیم روی ویژگیهای شخصیتی او تاثیر میگذارد اما ریوت و رچت شخصیتهایی کاملا مشابه یکدیگر محسوب میشوند که حتی یک بار هم در طول بازی با یکدیگر اختلاف نظر ندارند. این موضوع باعث شده که نتوانیم دو شخصیت ریوت و رچت را مستقل از دیگری تصور کنیم و این مورد نیز تا حد زیادی دامنگیر ریوت که یک شخصیت جدید است خواهد شد.
مخاطبین بازی حین ملاقات با یک شخصیت جدید که نیمی از بازی همراه او سپری خواهند کرد، انتظار دارند رفتارهای خاصی را از این شخصیت مشاهده کنند که بین شخصیتهای بازی تنها منحصر به او باشند تا بتوان از این طریق یک شخصیت مستقل و کامل از ریوت به دست آورد. اما پس از تجربهی کامل بازی Ratchet and Clank: Rift Apart هیچ مورد جالبی در رابطه با شخصیت ریوت در ذهن شما باقی نمیماند و همهچیز در رابطه با او زیر سایهی رچت و ویژگیهای شخصیتی او و شناختی که از او داریم قرار میگیرد. بیش از نیمی از این بازی را در نقش ریوت پشت سر میگذاریم و ستارهی بی چون و چرای بازی و قهرمان نهایی داستان نیز ریوت استاز همین رو میتوان در نظر نگرفتن چندین ویژگی شخصیتی مختص ریوت را یک پتانسیل از دست رفته دانست که سازندگان بیتوجه از کنار آن رد شدهاند و ریوت را صرفا یک کلون ساده از رچت در نظر گرفتهاند. کلونی که روی دست نسخهی ارجینال خود بلند میشود و مرکز توجهات را در داستان بازی به خود اختصاص میدهد.
در بازی Ratchet and Clank: Rift Apart چندین بار کنترل شخصیتهای دیگر به جز ریوت و رچت را به دست میگیریم که هر کدام سری مراحل مختص به خود را دارند و خوشبختانه این بار سازندگان بازی برای هر یک از آنها یک سبک کاملا متفاوت از گیمپلی را در نظر گرفتهاند.
یکی از این سری مراحل ویژه که طی آن کنترل شخصیتهای دیگر را در دست میگیریم، قسمتهایی هستند که در نقش کلنک یا کیت قرار میگیریم و باید چندین پازل تعاملی پیچیده و فکری را پشت سر بگذاریم. این مراحل به طور کامل مبتنی بر هوش بازیکن طراحی شدهاند و هیچ اکشن و مبارزهای در آنها تعبیه نشده است. کلنک و کیت از گیمپلی کاملا یکسانی ور این مراحل برخوردارند و چندین بار نیز در طول بازی باید یکی از این مراحل را پشت سر بگذاریم.
یکی دیگر از سری مرحلههای ویژهی بازی Ratchet and Clank: Rift Apart به یکی از دوستان جدید و بسیار کوچک رچت اختصاص پیدا میکند که گلیچ نام دارد و همانطور که از اسمش پیداست به عنوان یک باگ امنیتی وارد سیستمهای هوشمند میشود تا ویروسهای الکترونیکی را از بین ببرد و کنترل دستگاه را به دست رچت بسپرد. مراحل گلیچ که همانند پازلهای کلنک و کیت چندین بار در طول بازی تکرار میشوند، ساختار به مراتب اکشنتری نسبت به مراحل معمایی کلنک و کیت دارند و در آنها باید با استفاده از سلاحهای تعبیه شده روی گلیچ، به مبارزه با ویروسهای الکترونیکی بپردازیم و تمامی ویروسها را غیرفعال و پاکسازی کنیم.
مکانیزم گیمپلی مراحل گلیچ و سیستم کنترل این شخصیت تا حد زیادی مشابه یکی از گجتهای شخصیت اصلی بازی Watch Dogs 2 طراحی شده است که یک عنکبوت مکانیکی بود که به طور مخفیانه از مجراهای تنگ و باریک حرکت میکرد و به هک کردن اهداف مختلف میپرداخت.
علاوه بر این دو سری مراحل که جزو مراحل اصلی بازی محسوب میشوند و پشت سر گذاشتن آنها در راستای به اتمام رساندن بازی الزامی است، تعدادی ماموریت جانبی نیز در بازی Ratchet and Clank: Rift Apart قرار گرفتهاند که شرکت در آنها کاملا اختیاری خواهد بود و صرفا جهت دریافت پاداش میتوانید به پشت سر گذاشتن آنها بپردازید. به عنوان مهمترین بخش این محتویات اختیاری در بازی Ratchet and Clank: Rift Apart میتوان به استیجی اشاره کرد که در یکی از سیارههای اصلی بازی قرار گرفته و چندین چالش تصاعدی را در سبکهای مختلف برای شما در نظر گرفته است.
شما با شرکت در این چالشها و به پیروزی رسیدن در آنها پاداشهای مختلفی را از جمله یک آرمور جدید و امتیاز جهت خرید و ارتقای اسلحه اشاره کرد که در مجموع موجب قدرتمندتر شدن شخصیت اصلی خواهد شد. لازم به یادآوری است که هر دو شخصیت رچت و ریوت از قابلیتها و تجهیزات کاملا یکسانی برخوردارند و هر آیتمی که برای یکی از آنها تهیه میکنید یا ارتقا میدهید، در دسترس دیگری نیز قرار خواهد گرفت.
گیمپلی بازی Ratchet and Clank: Rift Apart یک اکشن ادونچر سوم شخص با جهانی فانتزی به شمار میرود که از چندین سیارهی مختلف برای به جریان درآوردن مراحل اصلی بخش داستانی استفاده کرده است. مراحل بازی ساختاری مشابه بازیهای سندباکس دارند و برای به انجام رساندن هر مرحلهی جدید باید سوار فضاپیمای خود شوید و به سیارههای مختلف بروید. هر یک از این سیارهها به چندین محیط مختلف تقسیم میشوند که میتوانید به صورت آزادانه در قسمتهای مختلف آن به جستوجو بپردازید و ضمن پاکسازی محیطها از تمامی تروپرهای نفاریوس، به جمعآوری آیتمهای ویژه و کالکتیبلها بپردازید و چالشهای جانبی بازی را به اتمام برسانید.
هر یک از این سیارهها از محیطی کاملا متفاوت با اقلیمی منحصر به فرد برخوردار است که نفاریوس با Dimensionator خود حسابی به آنها آسیب وارد کرده و ساکنین آنها را مورد تهدید قرار داده. در خیلی از این سیارهها علاوه بر تروپرهای نفاریوس، ساکنین بومی آنها نیز سر راه شما قرار میگیرند که ممکن است شما را با به عنوان یک تهدید بیگانه شناسایی کنند و با شما بجنگند. یا مثل مانکها با شما همکاری کنند و در کنار شما با تروپرها بجنگند. گاهی اوقات حتی پیش از ورود شما به یک منطقه ممکن است از دور شاهد وقوع جنگ بین تروپرها و بومیان یک سیاره باشید و بدون اینکه در مبارزه آنها دخالت کنید مشاهده خواهید کرد که آسیب بسیار زیادی به یکدیگر وارد میکنند و نهایتا یک طرف پیروز میدان میشود. تمامی این موارد در کنار یکدیگر جهان بزرگ و بسیار پویایی را در بازی جدید رچت اند کلنک خلق کردهاند که گذر زمان در آن همیشه یک چیز جدید و غافلگیرکننده برای جلب توجه شما خواهد داشت.
گیمپلی بازی Ratchet and Clank: Rift Apart جذابیتهای متعددی را در خود جای داده که از مهمترین آنها میتوان به مبارزات بازی و باسفایتهای نفسگیر آن اشاره کرد که باعث شدهاند تجربهی این بازی را به تمامی علاقمندان به بازیهای شوتر توصیه کنیم. دشمنان شما در این بازی به دهها مدل مختلف تقسیمبندی میشوند و هر یک از آنها نقطه ضعفهای متفاوتی را در مقابل سلاحهای مختلف شما از خود نشان میدهند. به مرور زمان در طول بازی با نقطه ضعفهای انواع دشمنان خود آشنا میشوید و رفته رفته مناسبترین سلاح را برای ضربه وارد کردن به هر کدام از آنها انتخاب خواهید کرد.
بازی Ratchet and Clank: Rift Apart حقیقتا از نیمهی دوم بازی حتی در درجهی سختی نرمال نیز بسیار چالش برانگیز خواهد بود و بارها شما را به کام مرگ خواهند کشاند بعضی از مبارزات این بازی به قدری شلوغ و پر زد و خورد میشوند که گویا با یک Doom سوم شخص طرفیم که در آن باید به جای شیاطین، روباتها را سلاخی کنیم. از طرفی قابلیتهای ویژهی کنترلر دوالسنس مثل آداپتیو تریگرها، ویبراتور دقیق و هوشمند و بلندگوی تعبیه شده روی کنترلر، شلیک کردن با هر سلاح را به یک تجربهی منحصر به فرد تبدیل کرده است که از طریق لامسه و صداگذاریهای پیشرفته، حس کامل استفاده از سلاحهای مختلف را برای شما شبیهسازی میکند.
همانطور که رچت و کلنک ورژنهای موازی خود را در یک بعد موازی پیدا میکنند، دیگر شخصیتهای جانبی داستان هم با ورژنهای موازی خود در طول بازی مواجه میشوند. این ایدهی شکافته شدن ابعاد و ادغام دو بعد با یکدیگر سبب بوجود آمدن تعداد زیادی از لحظات جالب و درگیرکننده شده است که در قالب آنها شخصیتهای موازی خود را پیدا میکنند و حسابی از این بابت غافلگیر میشوند. یکی از این شخصیتها که حسابی از پیدا کردن شخصیت موازی خود خوشحال میشود، دکتر نفاریوس است که یک ورژن بسیار قدرتمند و موفقتر از خودش به نام امپراطور نفاریوس را پیدا میکند که رفته رفته شرارت و نبوغ بیشتری را نسبت به دکتر نفاریوس از خود نشان میدهد و به آنتاگونیست اصلی بازی تبدیل میشود. باس فایت نهایی بازی را به تنهایی میتوان یکی از نقاط قوت این بازی دانست.
همچنین بهتر است در رابطه با گیمپلی به اسپیدرانهای سریع و هیجانانگیزی که بعضا در لابهلای مراحل به جریان درمیآیند نیز اشاره داشته باشیم که تا حد زیادی با الهام از گیمپلی بازی Sunset Overdrive طراحی شدهاند و حین سر خوردن شخصیت اصلی روی نردهها و مسیرهای باریک، مانند مکانیزم سر خوردن روی نردهها در بازی Sunset Overdrive که از قضا توسط همین استودیوی سازنده یعنی اینسامنیک گیمز ساخته شده است، عمل میکند.
بازی Ratchet and Clank: Rift Apart از بسیاری لحاظ یک اثر کاملا موفق محسوب میشود که به خوبی توانسته یک تجربهی اکشن – ماجراجویی فانتزی، جذاب و سرگرمکننده را به ارمغان آورد. داستان این بازی روایتی به مراتب عمیقتر و سینماییتر در مقایسه با بازی قبلی دارد و از این بابت نمرهی کامل را به خود اختصاص میدهد. مبارزات بازی و زرادخانهی بزرگ و متنوع آن یکی از مهمترین نقاط قوت این بازی محسوب میشوند و بدون شک نظر هر گیمر علاقمند به شوترهای سوم شخص را جذب خواهد کرد.
همانطور که در قالب متن نیز به آن اشاره شد، عدم در نظر گرفتن قابلیتهای اختصاصی و منحصر به فرد برای هر یک از دو شخصیت اصلی بازی یعنی ریوت و رچت، پتانسیل بسیار زیادی را هدر داده و میشد گیمپلی به مراتب متنوعتر و جالبتری را با استفاده از دو شخصیت مختلف با قابلیتهای مختلف به ارمغان آورد.
این بررسی بر اساس ورژن ابتدایی بازی در روز انتشار صورت گرفته و بعضا شاهد بعضی از باگها بودیم که در حالتهای مختلف مثل قرار گرفتن در یک قسمت نامناسب از یک جسم بزرگ ایجاد میشدند. یا باگ مربوط به منوی خرید اسلحهها که پس از فشردن کلید پخش پیشنمایش اسلحه، بازی به طور کامل فریز میشد و تنها راه برای ادامه دادن، خارج شدن از بازی و ریست کردن مجدد آن بود. مواردی از این قبیل تنها مختص تجربهی روزهای اول انتشار یک بازی خواهند بود و معمولا به سادگی در قالب بهروزرسانیهای کوچک به طور کامل بهبود پیدا خواهند کرد.
- سناریوی ناگهانی سرقت دیمنشنیتور توسط دکتر نفاریوس و ایجاد آشوب در همان ابتدای بازی
- روند جالب و کنجکاوی برانگیز روبهرو شدن شخصیتهای مختلف با همزادهایشان از یک بعد موازی
- تنوع بالا سلاحها و حس منحصر به فرد شلیک با هر یک از آنها به لطف کنترلر دوالسنس
- مبارزات نفسگیر و چالشهای سختی که تمرکز بسیار زیادی را میطلبند
- محتوای زیاد بازی در مقایسه با بازی قبلی
- ریوت و رچت کاملا مشابه یکدیگر طراحی شدهاند با اینکه میشد همانند آنچه در کیت شاهد بودیم، شخصیتپردازی بسیار متفاوت و غافلگیرکنندهای از ریوت داشته باشیم. پتانسیل زیادی در این رابطه نادیده گرفته شده است
- تعدادی باگ آزاردهنده و نیازمند به بهروزرسانی
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید