انیمیشن Raya and the Last Dragon تلاش میکند مفاهیمی اخلاقی و انسانی را به واسطهی قابهای کارتونی به بینندهاش که ما باشیم منتقل کند اما آیا این تلاش، نتیجهی ثمربخشی به دنبال دارد؟
انیمیشن رایا و آخرین اژدها، یکی از جدیدترین آثار شرکت دیزنی است که تبلیغات فراوانی قبل از تاریخ اکرانش انجام شد تا بلکه این اثر بتواند از جنبهی مالی و اقتصادی، به دستاورد قابل توجهی دست یابد. متاسفانه این اتفاق رخ نداد اما از ارزشهای این انیمیشن چیز خاصی کم نمیشود. رایا و آخرین اژدها در میان سایر انیمیشنهای پر زرق و برق کمپانیهای مطرح آمریکایی، قصهای را روایت میکند که مخاطبش را به جای سفر به دنیای غرب، به شرق و خاور دور میبرد. محلی که اژدهایان، نماد و سمبل زندگی هستند و طبق معمول، مردم با قدرنشناسی و سویههای نابهجای رفتاری مسبب اتفاقات ناگواری میشوند که ما دربارهی این اتفاقات ناگوار، در ابتدای انیمیشن اطلاعاتی هر چند کوتاه به دست میآوریم.
رایا، قهرمان اصلی داستان طی اتفاقات هولناکی که در بدو روایت انیمیشن رخ میدهد، عزمش را جزم میکند تا طبق معمول انیمیشنهای نبرد خیر علیه شر، دنیا را نجات دهد. این پروسه با پیدا کردن «سیسو»، آخرین اژدهای جهان داستان شروع میشود و رایا باید طی یک ماجراجویی بسیار سخت، تن به کارهایی بدهد که نه باب میلش است و نه دلش میخواهد از چارچوبی که دارد پای خود را فراتر بگذارد. با این حال جبر زمانه به انضمام شرایطی که در داستان پیش میآید، رایا این مسیرِ به نسبت پر پیچ و خم را به همراه شخصیتهای جدیدی سپری میکند. میگوییم «به نسبت»؛ به این دلیل که اکثر اتفاقات داستانی سر راست تعریف میشود.
انیمیشن رایا و آخرین اژدها فرم مشخص و قابل توجهی دارد اما آیا روایت انیمیشن با آب و تاب تعریف میشود؟ در واقع، رویدادی تحت عنوان مقدمهی داستان به نمایش کشیده میشود و سپس رایا باید در پنج مرحله، یک کار تکراری (یافتن تکه سنگهای جادویی) را انجام دهد و در نهایت هم با سکانس پایانی کلیشهای روبهرو میشویم. از آن سکانسهای پایانی که تقریبا در اکثر انیمیشنهای پیکسار و دیزنی دیدهایم و خواهیم دید. انیمیشن، ذرهای تلاش نمیکند نظر مثبتِ تماشاگرهای بزرگسال را نیز به خودش جلب کند و تمام توجهها معطوف به قشر نوجوان و کودک است. با این حال طبق یک اصل نانوشته اگر انیمیشنی با زبانی ساده و قابل فهم برای کودکانْ بتواند نظر بزرگسالان را نیز به خودش جلب کند، این اثر پتانسیلش را دارد تا در طول تاریخ، به یک انیمیشن ماندگار تبدیل شود. نمونهی بارزش را میتوان انیمیشن The Lion King دانست که این انیمیشن نیز دربارهی وفاداری، اعتماد، خیانت و خیلی از مفاهیم اخلاقی و غیراخلاقی است و حرفهای سنگین و ثقیل زیادی را در لفافه با مخاطبش در میان میگذارد. آیا انیمیشن رایا و آخرین اژدها توانسته در این حد تاثیرگذار باشد؟
انیمیشن رایا و آخرین اژدها فرم مشخص و قابل توجهی دارد اما آیا روایت انیمیشن با آب و تاب تعریف میشود؟
رایا در طول انیمیشن مشخص میشود که شخصیتی است کاملا مهربان و به واقع یک قهرمانِ بدون عیب و نقص. شاید تنها ایرادی که رایا دارد در خشمی است که در پایان کمی از کنترلش خارج میشود. از آن سو، شخصیت منفیهای این انیمیشن چه کسانی یا بهتر است بگوییم چه چیزهایی هستند؟ دِرونها و کاراکتر ناماری. دربارهی دِرونها که شخصیتپردازی خاصی نمیبینیم چون اینطور تعریف شده که دِرونها، موجود زنده نیستند. دربارهی ناماری هم تا بتوانیم او را بشناسیم، مدت زمان طولانی میگذرد و در پایان است که حس خاصی را نسبت به ناماری پیدا میکنیم. البته عینِ این اتفاق، یعنی پیدا کردن حس نسبت به شخصیت، دربارهی رایا نیز اتفاق میافتد. مخاطب – میخواهد یک بچهی ۱۲ ساله باشد یا یک فرد بزرگسال – در ارتباط برقرار کردن با اشخاصِ جهان این انیمیشن ناموفق است چون نه کاراکترها را به خوبی میشناسد و نه اتفاق مهمی حول شخصیتهای اصلی داستان رخ میدهد که تغییرات حالات و روحیهشان را ببینیم یا بفهمیم. با این اوصاف داستان انیمیشن رایا و آخرین اژدها آنچنان خشک و بیروح نیز نیست.
از آنجایی که قلمرو کوماندرا پر شده از موجودات ریز و درشت تخیلی، مواجه شدن با خیلی از آنها برای بیننده جذاب است؛ به خصوص «توک توک»، همان موجود گندهبکِ بامزهی رایا که احتمالا شما هم دلتان میخواسته تا این موجود را در دنیای واقعیمان بغل و نوازش کنید! سیسو نیز به عنوان یک اژدها، شخصیت جالبی دارد و دیالوگهای بامزه و اغلب خندهداری را بیان میکند. ما حتی در پایان انیمیشن نیز کمی با طرز دیدگاهِ هر چند سادهلوحانهاش آشنا میشویم؛ دیدگاهی که سرشار از مهر و محبت است. با دل خوش کردن به همین چند موارد، میتوان با ذوق و شوق به همراه لبخندی بر لب تا انتها پای قصهی رایا و سیسو نشست.
انیمیشن Raya and the Last Dragon ایرادات ریز و درشتی دارد اما برای تماشا در کنار خانواده گزینهی خوبی محسوب میشود. حرف حساب قصهی این انیمیشن دربارهی «اعتماد» است. پس بد نیست به این اثر اعتماد کنید و با تماشای قصهی رایا و آخرین اژدها، تجربهای هر چند فراموششدنی اما دلچسب و مفرح را کسب کنید.
- شاد و مفرح بودن انیمیشن
- پرداختن به یک موضوع اخلاقی (اعتماد و اتحاد)
- شخصیتپردازی جالب سیسو
- فرم کلیشهای و قابل پیشبینی انیمیشن
- شناخت کاملی نسبت به رایا و ناماری پیدا صورت نمیگیرد
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید