سریال Reacher محصول جدید کمپانی آمازون است که در ژانر جنایی و اکشن توانسته جلب توجه کند. اما آیا سریال ریچر اثر ارزنده و قابل احترامی است که باید به همگان آن را پیشنهاد کرد؟
اول از همه باید به این موضوع اشاره کرد که سریال ریچر داستان اورجینالی ندارد. یعنی قصهی فصل اول سریال ریچر بر پایهی کتابی تحت عنوان Killing Floor از نویسندهای به اسم لی چایلد (Lee Child) است. با این حال تیم سناریونویسی سریال ریچر کاملا به رمان وفاداری نشان ندادند. برای مثال آنها اولین و مهمترین مولفهی داستان را تغییر دادند؛ یعنی نوع روایت. مخاطب در دنیای رمانها با دید اول شخص قصه را میخواند؛ یعنی داستان از سمتِ خودِ ریچر روایت میشود. با این حال در سریال روایت از اول شخص به سوم شخص تغییر مییابد. علت این مسئله میتواند در این موضوع خلاصه شده باشد که دستاندرکاران سریال تلاش کردهاند تا دو شخصیت راسکو و فینلی نقش مهمتری در بستر داستانی داشته باشند. این موضوع باعث شده تا نتوانیم آنگونه که باید با ریچر ارتباط برقرار کنیم اما با این حال در فصل اول فلشبکهایی وجود دارد که اسمشان را میتوان فلشبکهای محدود اما هوشمندانه نامید؛ چراکه در بهترین زمان ممکن در بستر داستانی، فلشبکها پخش میشوند. این فلشبکها در واقع توضیح میدهند که جک ریچر در بچگی چگونه شخصیتی داشته و الان چرا رفتارهای خاصی از خود بروز می دهد.
سریال ریچر بیشتر یک محصول تلویزیونی کارآگاهی و معمایی است تا یک اثر اکشن و هیجانی. با این اوصاف شخصیت ریچر گویا ترکیبی است از دو شخصیت شرلوک هلمز و جان ویک! او هم یک ذهنِ قدرتمند و تحلیلگر دارد و هم زور و بازوی بسیار خوب. با تمام این حرفها، کفهی ترازوی سریال ریچر بیشتر سمت معماییاش سنگینی میکند تا کفهی اکشنش. با اینکه صحنههای اکشن سریال ریچر یکی از یکی دیگر هیجانانگیزتر به نظر میرسد، سریال ما را مجبور میکند تا پای معمای فصل اول بیشتر تمرکز کنیم. هر چند احتمالا خیلی از مخاطبینی که با تماشای قسمت اول مجذوب ریچر شدهاند، مدام دعا میکنند تا ریچر به هر بهانهای که شده دستش را شل کرده و زیر گوشِ یکی در دنیای نهچندان شناخته شدهی سریال بزند!
سریال ریچر روی شخصیتهای فرعیاش هم تمرکز میکند؛ هر چند منابعی که سریال از آن الهام گرفته به این شکل نیست. ریچر در هر کتاب با داستانی مجزا روبه رو میشود که ربط آنچنان خاصی با شخصیتهای قدیمی ندارد. به همین منظور از آنجایی که فصل دوم سریال Reacher تایید شده، انتظار زیادی نمیرود که راسکو و فینلی، دو یارِ شفیقِ ریچر در آن حضور داشته باشند؛ مگر آنکه شورانرها تصمیم داشته باشند سریال را با همین سه شخصیت در مارگریو پیش ببرند. در این صورت یک چالش مهم جلوی رویشان سبز خواهد شد: تلاش برای تکراری نشدن سریال! اغلب محصولات تلویزیونی در این چالش به دام میافتند و دیگر مثل فصل اولشان طراوت و تازگی نزد مخاطب ندارند. باید دید آیا سریال ریچر میتواند در فصول آینده موفق بیرون بیاید یا خیر.
باید اعتراف کرد انتخاب آلن ریچسون برای نقش ریچر، عملکردی ستودنی به حساب میآید؛ چراکه هم از نظر هیبت و قد یک مورد ایدهآل به نظر میرسد و هم از لحاظ قیافهای
باید اعتراف کرد انتخاب آلن ریچسون برای نقش ریچر، عملکردی ستودنی به حساب میآید؛ چراکه هم از نظر هیبت و قد یک مورد ایدهآل به نظر میرسد و هم از لحاظ قیافهای. آلن ریچسون از یک جنبه ته چهرهاش شبیه به کیفر ساترلند است که در سریال 24 برای سالیان سال در نقش جک باور، مخاطبینی را مجذوب هنر بازیگریاش کرد؛ ریچر از یک جنبهی دیگر از لحاظ ابهت و نوع نگاهش، شبیه به مت دیمونِ سری فیلمهای بورن است. به طور کلی انگار شخصیت ریچر، تک تک مولفههایش در واقع وام گرفته از سایر کاراکترهای موفق است که میتوانیم حس خوب نسبت به این شخصیت داشته باشیم. با این حال نمیتوان این موضوع را یک ایراد تلقی کرد، بلکه صرفا کاراکتر ریچرِ درون سریال را نمیتوان یک شخصیت منحصر به فرد به حساب آورد. اتفاقا ایرادی که ریچر داخل سریال دارد در این موضوعات خلاصه نشده، بلکه این شخصیت در سریال بیش از اندازه قوی و شکستناپذیر ظاهر میشود. به گونهای که در اکثر اوقات قبل از درگیریهای اکشنِ ریچر و دشمنانش، شاهد رجزخوانی و گفتوگوهایی هستیم که باز هم بیانگر قدرتمندیِ ریچر است و لا غیر!
سریال ریچر در فصل اول تقریبا همه چیزش به جاست. از کششِ به اندازهی معمای فصل اول بگیرید تا روابط احساسی و عاشقانهی ریچر با راسکو که از همان ابتدای داستان مخاطب متوجه شیمی و تعامل بین این دو شخصیت میشود. اندکی هم حس طنزی در سریال وجود دارد که با اینکه آنچنان محسوس نیست اما کمی حس تازگی به سریال میدهد.
سریال ریچر در حد و اندازهی خودش میتواند در پایان مخاطبش را شگفتزده کند و پیچشهای داستانی در چند قسمت آخر دیدنی است. از طرفی دیگر هوشِ بسیار بالا و توانمندی ریچر نیز خیالمان را راحت میکند که در پایان نباید نگران ریچر و دوستانش باشیم! اگر از این مسئله فاکتور بگیریم، روایت قصه و سطح کارگردانی دو قسمت پایانی در یک سطح بالاتری نسبت به سایر قسمتها قرار دارد. با اینکه شخصیت ریچر از حیث تکامل شخصیتی در پایان فصل اول دقیقا همان چیزی است که از همان ابتدا بوده، میتوان همچنان امید داشت که ریچر در فصلهای آینده با اتخاذ سلسله تغییراتی، بیننده که ما باشیم را سورپرایز کند. حداقل ریچر باید بتواند خودش را از زیر سایهی شخصیتهای همتراز خود بیرون بکشد که اگر این اتفاق بیفتد، آنگاه سریال ریچر تبدیل میشود به یکی از بهترین سریالهای جنایی و اکشنی که میتوان قسمت به قسمتش را با هیجان تماشا کرد.
فصل اول سریال نوظهور Reacher اثر شسته رفتهایست که مخاطبین و هواداران سبک جنایی را احتمالا مجذوب خود خواهد کرد. علی رغم برخی ایراداتی که سریال در فصل اول دارد میتوان از تماشای یک قصهی معمایی و کمی هم اکشن لذت برد. از آنجایی که فصل دوم سریال تایید شده، نام جک ریچر را در آینده نزدیک بیشتر خواهیم شنید.
- یک قصهی معمایی و خوب
- ایفای نقش آلن ریچسون در نقش جک ریچر
- پرداختن خوب و درست به گذشتهی ریچر
- شخصیتپردازی کاراکترهای فرعی
- بین دو کفهی معمایی و اکشن سریال توازن برقرار نیست
- شخصیت جک ریچر قوی و شکستناپذیر به نظر میرسد!
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید