چرا فروش فیلم باربی بیشتر از اوپنهایمر است؟
Barbie Vs. Oppenheimer
تقریبا سه هفته از اکران جهانی میگذرد و باربی فروش بیسابقه یک میلیارد دلاری را تجربه کرده است درحالیکه جدیدترین اثر پرسر و صدای کریستوفر نولان (Christopher Nolan) تنها ۵۵۰ میلیون دلار فروش داشته است. حالا دلیل این اختلاف چشمگیر چیست؟ در ادامه مطلب قراره به این موضوع بپردازیم که چرا فروش فیلم باربی بیشتر از اوپنهایمر است.
اکران اقتباس لایو اکشن گرتا گرویگ (Greta Gerwig) از محبوبترین عروسک تاریخ همزمان با زندگینامه جذاب کریستوفر نولان از پدر بمب اتمی، یعنی رابرت اوپنهایمر به رقابتی بزرگ تبدیل شد که طرفداران و دوستداران سینما آن را “باربنهایمر” نامیدهاند. درحالیکه انتظار میرفت هر دو فیلم از نظر مالی عملکرد بینظیری در گیشه داشته باشند، اما باربی در سومین هفته اکران خود بهراحتی پیروز این رقابت تنگاتنگ شد. براساس دیگر افتتاحیههای ضعیفش، برادران وارنر پیشبینی میکرد که فروش داخلی باربی از مرز ۷۵ میلیون دلار فراتر نمیرود، اما برخلاف تصورات خندهدارش باربی توانست در سه روز اول دو برابر این میزان فروش داشته باشد. از استراتژیهای بهکار رفته در کمپین بازاریابی گرفته تا پوشش دادن دایره وسیعتری از مخاطبان بهلطف درجه سنی PG-13، عوامل قابل توجهی در پیروزی باربی نقش داشتند که در ادامه مطلب به بررسی تک تک آنها خواهیم پرداخت.
۱۰ دلیلی که باربی اوپنهایمر را در گیشه نابود کرد
۱۰. درجه سنی باربی PG-13 است اما درجه سنی اوپنهایمر R-Rated است
همانطور که میدانید درجه سنی میتواند تاثیر بسزایی در میزان فروش یک اثر داشته باشد چراکه یکی از مهمترین عوامل دیده شدن، پوشش دادن قشر وسیعی از مخاطبان است. درجه سنی بزرگسال اوپنهایمر بهتنهایی میتواند اختلاف چشمگیرش با باربی را توضیح بدهد، چرا؟ چون داشتن سکانسهای نامتعارف و لحنی خاص هرگز بهعنوان یک فیلم خانواده پسند در نظر گرفته نمیشود. اما از طرف دیگر درجه سنی PG-13 به باربی این امکان را داد تا قشر وسیعتری از مخاطبان را پوشش بدهد و علیرغم برخی شوخیهای بزرگسالانهاش همچنان برای بچهها مناسب باشد. در واقع گرتا گرویگ موفق شده تا طنزی بزرگسالانه را بهطرز زیرکانهای در پس زیباییشناسی حبابی آن پنهان کند و به لطف پیامهای خودشکوفایی، انسانگرایی، فمینیسم و برابریگرایی، درنهایت منجر به ایجاد برخی بحثهای تحریکآمیز بین گروهها شود (چیزی که تاثیر خاصی بر فروش فیلم نمیگذارد).
۹. باربی نسبت به اوپنهایمر بازه زمانی کوتاهتری دارد
شاید عجیب بهنظر برسد اما بازه زمانی دو ساعته باربی باعث شد تا مخاطبان بتوانند راحتتر آن را تحمل کنند، بهویژه اگر مخاطبان جوانتر باشند. برای درک بهتر ماجرا باید یک سوال از خودتان بپرسید، تحمل درامی سه ساعته راحتتر است یا یک اثر کمدی دو ساعته؟ از اینها گذشته، بازه زمانی کوتاهتر به باربی اجازه داد تا نمایشهای بیشتری در سالنهای مختلف داشته باشد. بههمین خاطر فروش بیشتر بلیت و شکستن رکوردهای باکس آفیس برای باربی آسانتر بود.
۸. اوپنهایمر نقدهای بهتری داشت اما باربی کمپین بازاریابی بهتری داشت
بازاریابی برای باربی گسترده و فراگیر بود، از بیلبوردها و ویدیوهای تیک تاک گرفته تا کالاهایی مانند هودی I am Kenough. با وجود اینکه نقدهای اولیه اوپنهایمر بهتر بود، اما هیچ راه فراری از باربی نداشت، چون طرفداران به هرجایی که نگاه میکردند، از دنیای واقعی گرفته تا هر بخش از فضای مجازی، باربی میدیدند.در واقع بهلطف کمپین بازاریابی فوقالعادهاش، هیجانزده نشدن برای باربی بهویژه با توجه به اینکه ستارههای مطرحی همچون مارگو رابی (Margot Robbie)، رایان گاسلینگ (Ryan Gosling) و آمریکا فررا (America Ferrera) در طول مصاحبههای تبلیغاتی چقدر درگیر بودند، به معنای واقعی کلمه غیرممکن بود.
۷. باربی در منعکس کردن حس و حال تابستان نسبت به اوپنهایمر موفقتر بود
از طرز لباس پوشیدن شخصیتها گرفته تا شنهای صورتی در ساحل مالیبو، باربی بهمعنای واقعی کلمه تابستان را فریاد میزند اما اوپنهایمر که روایتگر زندگینامه پدر بمب اتمی با تمی سیاه و سفید است، بیشتر برای تماشا در پاییز یا زمستان مناسبتر به نظر میرسد.
۶. صبر کردن برای اوپنهایمر راحتتر است (بهخصوص برای انتشار نسخه IMAX)
برخلاف باربی که میتوان در هر حالتی از آن لذت برد، اوپنهایمر روایتگر داستانی خاص است که تماشای آن در بهترین حالت ممکن امری ضروری است. همانطور که خود کریستوفر نولان در یکی از ویدیوهای تبلیغاتی فیلم گفته بود، تماشای اوپنهایمر در سینماهای IMAX تجربهای فراموش نشدنی است. بنابراین صبر کردن برای نسخه IMAX اوپنهایمر (بهخصوص مخاطبان ایرانی) نهتنها منطقی است، بلکه راحتتر از باربی است.
۵. باربی رویدادی پر زرق و برق است که مردم را به تماشای گروهی تشویق میکند
بهلطف کمپین بازاریابی فوقالعادهاش، دیدن باربی به یک رویداد پر زرق و برق بزرگ تبدیل شده که بههیچ وجه نباید آن را از دست داد. برخلاف اوپنهایمر، باربی مردم را به تماشای گروهی تشویق میکرد، چراکه طی سه هفته گذشته، سینماهای سراسر جهان پر شده از گروههای کوچک و بزرگی که با لباسهای فانتزی صورتی برای تماشای باربی گردهم آمدهاند. نکته جالب اینجاست که اکثر کسانی که برای تماشای فیلم اوپنهایمر به سینماها آمده بودند، لباس صورتی بهتن داشتند.
۴. باربی فیلمی کمدی است درحالیکه اوپنهایمر روایتگر داستانی درام است
باربی قطعا پیامهای مهمی برای به اشتراک گذاشتن دارد، اما این پیامها در داستانی کمدی گنجانده شدند که درک کردنشان را راحتتر میکند. از طرف دیگر، اوپنهایمر روایتگر داستان درام سه ساعته است که بیشتر سعی دارد احساسات سنگینی مانند گناه، شرم و مرگ را به تصویر میکشد. در اصل مخاطبانی که از سالن باربی خارج میشوند، احساس خیلی بهتری نسبت به مخاطبان اوپنهایمر دارند. آثار کریستوفر نولان همواره شما را به فکر فرو میبرد و باعث میشود چیزهای مختلفی در زندگی را زیر سوال ببرید، درحالیکه باربی صرفا داستانی خندهدار روایت میکند که تماشای آن حالتان را خوب میکند.
۳. باربی برندی معروف و محبوب است که تقریبا همه با آن آشنایی دارند
تقریبا همه با نام باربی آشنایی دارند حتی اگر تجربه بازی با عروسکهای باربی را در کودکی نداشته باشند، بنابراین فیلم باربی دارای برند و فرانچایز گستردهتری است. همین موضوع باعث میشود تا جدیدترین اثر گرتا قضر وسیعتری از مخاطبان را پوشش بدهد اما اوپنهایمر بیشتر کسانی که با تاریخ رابطه خوبی دارند و تماشای زندگینامه برایشان لذت بخشتر است را هدف قرار میدهد. از دلایل دیگری که باعث میشود برخی مخاطبان اوپنهایمر را به باربی ترجیح بدهند، حضور بازیگران بااستعداد و مطرحی مانند کیلین مورفی (Cillian Murphy)، مت دیمون (Matt Damon)، رابرت داونی جونیور (.Robert Downey Jr) و امیلی بلانت (Emily Blunt) است.
۲. فیلمنامه بینظیر باربی حسابی سر زبانها افتاده است
نوا بامباخ (Noah Baumbach) سالهاست که با فیلمهایی مانند Marriage Story تمجید میشود و گرتا گرویگ نیز دو نامزدی اسکار بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی که در کارنامه نسبتا کوتاهاش دارد، اما با این حال باز هم طرفداران برای فیلمنامه فوقالعاده باربی آماده نبودند. طرفدارانی که انتظار فیلمی معمولی و حتی مسخره را داشتند با بیرون رفتن از سینماها به این نتیجه رسیدند که از آنچه انتظار داشتند خیلی بهتر بوده است. در واقع زمانی که باربی و کن سعی دارند جایگاه خود را در دنیا و همچنین در زندگی یکدیگر پیدا کنند، پیام و درسهای مهمی به مخاطبان میدهند که شاید کسی در لحظه متوجهش نشود.
۱. تماشای باربی بهمنظور جلوگیری از اسپویلها ضروری است درحالیکه اوپنهایمر تکرار وقایع تاریخی است
اگرچه عروسک نمادین ماتل یک آیپی شناخته شده است، اما مخاطبان دقیقا نمیدانستند باربی قرار است درباره چه چیزی باشد. تیزر و تریلرهای منتشر شده نیز تنها ۱۵ دقیقه ابتدایی فیلم را پوشش میدادند، بنابراین تماشای آن قبل از اوپنهایمر بهمنظور جلوگیری از اسپویلهای کوچک و بزرگ منطقیتر است. در مقابل، اوپنهایمر زندگی شخصیتی حقیقی بهنام رابرت اوپنهایمر را به تصویر میکشد و صرفا تکرار وقایع تاریخی است، یعنی چیز جدیدی ندارد که در معرض خطر اسپویل شدن باشد.
اکران هر دو فیلم باربی و اوپنهایمر همچنان در سینماها ادامه دارد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید