یعنی چطور میشود که هر ساله یک محصول تلویزیونی از دنیای بازی رزیدنت ایول ساخته میشود و یکی از یکی دیگر بدتر از آب در میآید؟ آیا سازندهها و استودیوهای پشت چنین محصولاتی با یکدیگر سر بد و بدتر به رقابت میپردازند؟ فیلم Resident Evil: Welcome to Raccoon City یکی از بدترین فیلمهای اقتباسی از بازی رزیدنت اویل است که نه تنها حرفی برای گفتن ندارد، بلکه مخاطب را در خیلی از جاها به خنده وا میدارد.
هر محصولی در دنیای سینما فارغ از بد بودنش از لحاظ کیفی، حداقل یک خصیصهی مثبت دارد که بتوان از آن یاد کرد. فیلم Resident Evil: Welcome to Raccoon City نیز حداقل یک ویژگی مثبت دارد. آن هم در این موضوع خلاصه شده که اگر دنبالهای برای چنین فیلمی ساخته شود، خیالمان راحت است! چون بر اساس چارچوب بسیار بدی که در قسمت اول تعریف شده، نیازی نیست که فیلمهای آینده را تماشا کنیم. در نقد و بررسی این فیلم برای اولین بار تصمیم گرفتم که حرفِ آخر را اول بزنم! چراکه از این نقطه به بعد، چیزی که خط به خط و کلمه به کلمه میخوانید بررسی تمامی نقاط ضعفی است که این فیلم سینمایی اقتباسی از دنیای گیم دارد.
فیلم رزیدنت ایول: به راکون سیتی خوش آمدید اولین، مهمترین، بدترین و شاید هم احمقانهترین نقطه ضعفی که دارد و به چشممان میخورد، انتخاب بازیگران برای شخصیتهایی است که نه یک سال، بلکه چندین و چند سال با تک تک آنها خاطره داریم. در این فیلم شمار زیادی از شخصیتهای اصلی حضور دارند؛ از کریس ردفیلد و خواهرش بگیرید تا آلبرت وسکر و ایدا وانگ و جیل ولنتاین. مخاطب میتوانست از تماشای تک تک شخصیتها جلوی دوربین لذت ببرد اما مشکل اینجاست بازیگرانی برای نقشها انتخاب شدهاند که از جنبهی ظاهری هیچ شباهتی به نسخهی اورجینال ندارند! یعنی نه ظاهر و فنوتیپ و نه حتی رفتار و خصیصههای اخلاقی! چطور میشود لئون اسکات کندی که از لحاظ ابهت و پرستیژ، یکی از بهترین شخصیتهای دنیای بازیهای ویدیویی است در فیلم جدید رزیدنت ایول بیشتر به یک قلچماقِ سر کوچه و خیابان شبیه باشد تا یک پلیس تازهوارد. از آن سمت آلبرت وسکری که در دنیای گیم از جنبهی رفتاری نه یک قدم، بلکه چندین و چند قدم متفاوتتر از سایر شخصیتهاست در دنیای فیلم هیچ شباهتی به نسخهی اصلیاش در دنیای گیم ندارد. اگر از بازیگر نقشِ لئون بگذریم، نقش کریس ردفیلد را رابی امل برعهده گرفته که نه از لحاظ ظاهری شبیه به کریس است و نه از لحاظ فیزیک بدنی. به طور کلی فیلم از جنبهی بازیگری هیچ چیزی برای دفاع ندارد و از هر زاویه که به آن نگاه کنید مضحک است!
خیلی از مخاطبین و اهالی دنیای گیم پای چنین فیلمهایی مینشینند که حداقل از جنبهی داستانی سرگرم شوند. ماجرا اینجاست فیلم جدید رزیدنت ایول نه تنها شما را سرگرم نخواهد کرد، بلکه هیچ نکتهی جدیدی برای عرضه ندارد. داستان، نه شما را کنجکاو میکند نسبت به موضوعی و نه علامت سوالی در فیلم ایجاد میشود که یک خورهی رزیدنت ایول نداند. فقط یک صحنهای پس از تیتراژ در فیلم وجود دارد که برای مخاطبین ناآشنا با بازی رزیدنت ایول میتواند کمی هیجانانگیز باشد. در غیر این صورت روندِ داستانیِ فیلم کسلکننده، حوصلهسربر و فاقد هر گونه نوآوری است.
روندِ داستانیِ فیلم کسلکننده، حوصلهسربر و فاقد هر گونه نوآوری است.
گفتنیهای مربوط به ایرادات کارگردانی نیاز به یک مقالهی چند هزار کلمهای دارد؛ به این دلیل که در پسِ هر سکانس و هر صحنه ایرادات میزانسنی وجود دارد. کارگردان جدا از توانِ پایینش در بازی گرفتن از بازیگران، در خلق صحنهها به شدت ضعیف عمل میکند. کارگردان فیلم که جوناس رابرتز نام دارد آنقدرها هم آماتور نیست. از این فیلمساز قبلا فیلم 47Meters Down را تماشا کرده بودیم که اگر هیچی برای عرضه نداشت، حداقل از لحاظ هیجانی میتوانست شما را در حد و اندازهای مطلوب راضی نگه دارد. فیلمساز، ایدههای متعدد و جالبی را در ذهنش داشته تا بیننده را بترساند، اما مخاطبی که پای فیلم نشسته، هیچ حسی را پیدا نخواهد کرد؛ چراکه تمامی این ایدهها قابل پیشبینی اجرا میشود. از کات زدنهای ممتد و سیاه شدن صفحه بگیرید تا تعلیقهای صد من یک غازی که تقریبا همه میدانند در چه ثانیهای قرار است اتفاق بد بیفتد. این را که نمیتوان یک تعلیق درست و اصولی دانست! از طرفی دیگر، صحنههای اکشن فیلم رزیدنت ایول نیز در حد و اندازهای نیست که بتوان لذت برد. مخاطب که ما باشیم از یک نقطهی داستان به بعد، نسبت به ترسیدن قطع امید میکنیم و تنها دلخوشیمان میشود حسِ لذتی که از صحنههای اکشن به ما دست میدهد. فیلم همین حس را نیز از ما دریغ میکند؛ چراکه صحنههای اکشن فیلم معطوف میشود به حماقت کاراکترهای اصلی. ما از طرفی با صحنههای اکشن بیروح و خشکِ فیلم مشکل داریم، از طرفی دیگر با احمق بودنِ بیش از حدِ لئون اسکات کندی و سایر کاراکترها. دست و پا چلفتی بودن شخصیتهایی که با آنها خاطره داریم، قطعا نباید جلوی دوربین به تصویر کشیده میشد.
بر اساس پایانبندی و حتی اسمِ فیلم، به نظر میرسد فیلمهای بیشتری از همین اثر قرار است تولید و اکران شود. با این وجود، فیلم Resident Evil: Welcome to Raccoon City تبدیل شده به یکی از بدترین آثار اقتباسی از این بازی ویدیویی. سازندگان این پروژه با خلق چنین اثری علنا به شعور تمامی هواداران رزیدنت ایول توهین کردهاند.
- ایفای نقش زامبی سگهای فیلم!
- طراحی عمارت اسپنسر
- انتخاب بازیگرها
- شخصیتپردازی بد
- داستانسرایی بد
- میزانسن بد
- نوآوری و بداعتی در فیلم دیده نمیشود
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید