فصل پنجم سریال Rick and Morty تفاوتهای زیادی با فصلهای قبلی خود دارد و هستهی اصلی تشکیلدهندهی این تفاوتها نیز شخصیت اصلی نابغه و دیوانهی او یعنی ریک است. در این فصل جدید سریال ریک اند مورتی با تماشای فلشبکهای جدید و پرده برداشتن از تعدادی حفرهی داستانی مهم در گذشته، بهتر به رابطهی بین شخصیتها پی میبریم و بیشتر در گذشتهی شخصیتهای اصلی داستان کنکاش میکنیم.
فصل پنجم سریال Rick and Morty در انتهای کار خود ایدهی جالب ریک و دو کلاغ را مطرح میکند و در ترکیببندی کاراکترها تغییرات مهمی ایجاد میشود. پیش از این نیز در طول این سریال پیش آمده بود که یک یا دو کاراکتر اصلی به خاطر پیچشهای داستانی، از روند همیشگی سریال خارج شوند و مدت زیادی را در خارج از خانهی خانوادگی خانوادهی اسمیت سپری کنند. داستان این سریال همواره حول محور همین خانه و گاراژش که اتاق کار ریک محسوب میشود، جریان پیدا میکند و هر بار با طی شدن اتفاقات بزرگ و کوچکی که با محوریت ریک و مورتی اتفاق میافتند، مجددا همهی کاراکترها را در خانه دور هم جمع میکند و با اپیزود بعدی، یک روز دیگر را آغاز میکند.
شیوهی روایت داستان در سریال ریک اند مورتی به گونهای است که حتی بعضی از فصلهای آن را میتوان همانند یک مجموعهی آنتولوژی بدون ترتیب اپیزودها تماشا کرد
اما از طرفی دیگر گاهی اوقات اتفاقات مهمی در طول سریال باعث به وجود آمدن تغییرات گستردهای در داستان میشوند و یک روایت پیوسته را طی میکنند. برای مثال میتوان به برههی زمانی طلاق گرفتن بث و جری اشاره کرد. یا مدتی که ریک توسط یک جمهوری میان کهکشانی که توسط حشرههای بزرگجثه اداره میشد، در یک زندان فضایی زندانی شده بود و مدت زیادی را نمیتوانست با خانوادهی خود ارتباط برقرار کند.
سریال ریک اند مورتی همیشه به گونهای بوده است که بیننده انتظار وقوع هر پیشامدی را در طول نمایش دارد اما همواره مدام غافلگیر میشود و دو اپیزود پایانی فصل پنجم سریال ریک اند مورتی نیز دقیقا جایی است که بیننده غافلگیر میشود. اما پیش از اینکه به جزئیات این پیچ داستانی مهم بپردازیم، بهتر است نگاهی داشته باشیم به تمامی اپیزودهای سریال پیش از به پایان رسیدن فصل پنجم.
فصل پنچم سریال Rick and Morty کار خود را با یک اپیزود شلوغ با چند خط داستانی به هم گره خورده آغاز میکند که مثل همیشه ایدههای علمی – تخیلی دیوانهواری را در خود جای داده و البته کمی هم بزرگسالانه است. اگر کمی دقت کنید، این سه ویژگی دقیقا همان سه شاخصهای اصلی و نمادینی هستند که سریال ریک اند مورتی را به خاطر داشتنشان دوست داریم. در این اپیزود ریک و مورتی ناخواسته با سطح اقیانوس برخورد میکنند و سبب پیدا شدن سر و کلهی آقای نیمبوس میشوند.
شخصی که گویا ریک را از قدیم میشناسند و از قضا رابطهی خوبی هم با او ندارد. این فصل از سریال Rick and Morty تا حد زیادی روی شخصیت ریک و پیشینهی او تمرکز دارد و برای پرداختن به این موضوع هم از روشهای متعددی استفاده میکند و یکی از این روشها، پرداختن به دوستان قدیمی ریک است. اکثر طرفداران سریال ریک اند مورتی، ریک را به عنوان یک دانشتمند دیوانه، افسرده، دائمالخمر و تنها میشناسند. این سریال اما در فصل پنجم خود میخواهد تمامی این طرز فکرها را با یک زاویهی جدید با ریک جایگزین کند. البته که ریک همچنان یک دانشمند دیوانه است. اما برای افسرده و تنها دانستن او بهتر است کمی تامل کنید و اگر هنوز فصل پنجم این سریال را ندیدهاید حتما آن را تهیه و تماشا کنید.
سریال Rick and Morty در سالهای اخیر زیاد سعی کرده است تا سامر را به عنوان یکی از کاراکترهای اصلی سریال به ریک و مورتی نزدیکتر کند
در فصلهای ابتدایی سریال ریک اند مورتی، سامر همواره نزد پدر و مادرش جری و بث به سر میبرد و به خاطر مخفیکاریهای ریک و مورتی هم هیچ اطلاعاتی دربارهی ماجراجوییهای آنها نداشت. حالا در فصل پنجم شاهد تبدیل شدن او به یک شخصیت پختهتر و مستقل هستیم که حتی اجازهی این را دارد که به جای مورتی همراه با ریک به ماجراجوییهای دونفره برود. به طوری که در اپیزود چهارم فصل پنج دیدیم که سامر با ریک با هدف خوشگذرانی به یک مهمانی فضایی میروند و با بیگانهها وقت میگذرانند.
از طرفی دیگر مورتی را داریم که باز هم عاشق شده و اینبار با تجربهی عجیبتری مواجه شده است. یکی از مواردی که در رابطه با مورتی این اپیزود یا هر یک از اپیزودهای دیگر در فصل پنجم متمایز جلوه میکند این است که مورتی اینبار به طور کامل از زیر سایهی ریک خارج شده و شخصیت پخته و کامل خودش را دارد و حتی در بیشتر اوقات به تنهایی عمل میکند و نیازی به کمک ریک یا سامر ندارد.
یکی از شناسههای اصلی سریال ریک اند مورتی در روایت داستان در طول هر یک از اپیزودهایش این است که هر چندین خط داستانی به صورت همزمان روایت میشوند و حتی در چندین تقاطع داستانی با یکدیگر گره میخورند. در این زمینه همانطور که پیشتر نیز به آن اشاره شد، میتوان اپیزود اول فصل پنجم را مثال زد. خط اصلی داستان در روایت این اپیزود، ملاقات ریک و خانوادهاش با آقای نیمبوس است. آقای نیمبوس خودش را به صرف شام به خانهی خانوادهی اسمیت دعوت میکند و با ورود او به این خانه، چندین خط داستانی مختلف تشکیل میشوند.
برای مثال تنها دو روایت مختلف حول شخصیت مورتی شکل میگیرد که از یک سو درحال ترتیب دادن یک قرار عاشقانه با همکلاسیاش در مدرسه است و از سویی دیگر باید مدام به سفارش آقای نیمبوس از یک پورتال عبور کند و از یک سیارهی دیگر که گذر زمانش نسبت به زمین بسیار سریعتر است، نوشیدنی تهیه کند. از یک طرف دیگر نیز بث و جری را داریم که درحال فتح کردن مرزهای جدید در رابطهی زناشوییشان هستند و از این بابت حسابی احساس خرسندی میکنند.
این شیوهی روایت چندین خط داستانی نزدیک به هم به صورت همزمان، امضای همیشگی سریال ریک اند مورتی است و در فصل پنجم این سریال نیز میتوان این شیوهی روایت را به وفور در اپیزودهای متعدد مشاهده کرد. سرعت روایت داستان در این فصل بسیار بالاست و مثل همیشه اتفاقات بزرگ یکی پس از دیگری رخ میدهند و شخصیتهای اصلی هم خونسردتر از همیشه به کار خود ادامه میدهند و در کمال ناباوری از چالش موجود جان سالم به در میبرند.
فصل پنجم سریال Rick and Morty میزبان تعداد زیادی کاراکتر جدید و قدیمی است که هر یک به طریقی برای جذابتر شدن سریال تلاش میکنند و همگی به خوبی در کارشان نیز موفق ظاهر شدهاند. آقای نیمبوس، به تعداد بینهایت دیکوید (اندروید انساننما) شبیهسازی شده از روی ریک و مورتی و سامر و بث و جری، تینا (دختری که توسط چهار انگشتر به نمایندگی از چهار عنصر خلق شده است)، بلیزن (Blazen)، کودک غولپیکر مورتی، انسانهای جهنمی، بروس چاتبک، آدمهای انیمهای، گوتران و از همه مهمتر دو کلاغ متعلق به ریک، همگی شخصیتهای جدیدی هستند که برای نخستین بار در فصل پنجم سریال ریک اند مورتی با آنها آشنا میشویم.
علاوه بر این شخصیتهای جدید، تعدادی شخصیت قدیمی محبوب نیز حضور دارند که ملاقات دوباره با آنها بسیار لذتبخش است و از مهمترین آنها میتوان به مرد پرندهای و از آن مهمتر آقای رئیس جمهور اشاره کرد که در دو اپیزود مختلف در این فصل حضور دارد.
ریک در جریان اپیزود هشتم فصل پنجم سریال ریک اند مورتی مجبور میشود برای درمان و به هوش آوردن دوست قدیمیاش مرد پرندهای، به قسمتی از مغز او که محل نگهداری خاطرات قدیمی است سفر کند. ریک در طول این سفر خاطرهانگیز، نسخههای قدیمی خودش به همراه مرد پرندهای را مشاهده میکند. شما میتوانید در طول این اپیزود بیشتر با گذشتهی ریک آشنا شوید و حتی وقت زیادی را در کنار یک نسخه از جوانیهای ریک سپری کنید و کاملا با جوانیهای این دانشمند پیر دیوانه آشنا شوید.
هدف ریک از سفر به درون خاطرات مرد پرندهای این است که با بیرون آوردن او از دل این خاطرات، بدن واقعی او را از کما خارج کند و اگر این اتفاق نیفتد به زودی او خواهد مرد. این اپیزود یک میکس خلاقانه و جذاب از مجموعهای از خاطرات مرد پرندهای است که بخش قابل توجهی از آنها همراه با ریک و تمی (نامزد مرد پرندهی) به طور مشترک تشکیل شدهاند.
در نهایت نیز نوبت به اپیزود نهم و دهم فصل پنجم سریال ریک اند مورتی میرسد که چند هفته دیرتر از روال همیشگی به طور همزمان در یک روز پخش شدند. این دو اپیزود مسئولیت شکل بخشیدن به یک آرک داستانی جدید برای شخصیت ریک را برعهده داشتند تا حدودی نیز به خوبی موفق به انجام کار شدند و حالا نسبت به قبل شناخت متفاوتتری از شخصیت ریک داریم. در اپیزود نهم ریک تصمیم میگیرد که دیگر مثل قبل همراه با مورتی به ماجراجویی نرود و افتخاراتش را با او تقسیم نکند.
از همین رو دو کلاغ باهوش پیدا میکند که نمیتوانند صحبت کنند اما قادر به برقراری هرگونه ارتباط فیزیکی با ریک هستند. این دو کلاغ بیش از هرچیزی در جنگیدن به ریک کمک میکنند و از این بابت شریک بسیار خوبی برای او محسوب میشوند. مورتی تلاش زیادی برای بازگرداندن ریک انجام میدهد اما نهایتا دوستی جدید و بسیار صمیمی شکل گرفته بین ریک و دو کلاغ، سبب به وجود آمدن یک برههزمانی نسبتا طولانی شد که در طول آن ریک به همراه دو کلاغش به شرق زمین رفته و همانند یک سامورایی اهداف خاصی را به قتل میرساند. بدون شک ایدهی ریک و دو کلاغ کارش در همین چند دقیقه به پایان نرسیده و سازندگان قطعا در آینده بیشتر به این تیم تازه شکل گرفته خواهند پرداخت.
فصل پنجم سریال ریک اند مورتی همهی نقاط قوت این مجموعهی انیمیشنی را به جز یکی از آنها در خود جای داده. آن یک نقطه قوت غایب در این فصل اما درونمایهی اصلی سریال است که همواره نکتهی فرامتنی را در خود جای داده. در این فصل با ۱۰ اپیزودی طرفیم که اغلب آنها پر شده از ایدههای دیوانه کنندهی علمی – تخیلی و اکشنهای عجیب و غریبی که تا به حال در هیچ اثر مشابهی مشاهده نکردهاید.
موردی که در بیشتر اپیزودهای فصل پنجم سریال ریک اند مورتی جای خالیاش احساس میشود، وجود یک هدف والاتر در طول هر اپیزود یا حتی در طول کل فصل پنجم است که بتواند پیام تاثیرگذار و آموزندهای را به بیننده منتقل کند
شاید اگر بخواهیم به عنوان سختگیرترین منتقد این سریال در اینباره نظر بدهیم، بتوانیم اینگونه توصیف کنیم که سریال Rick and Morty در فصل پنجم خود به طور کامل فراموش میکند که باید برای تاثیرگذار جلوه دادن ایدههای علمی – تخیلی و اکشنهای جذابش، کمی هم بار عاطفی داستان را افزایش دهد و چند پیام آموزنده را به مخاطب منتقل کند. فصل پنجم سریال ریک اند مورتی اما تمام وقت خود را صرف به نمایش کشیدن اکشنهای دیوانهوار و ایدههای جذاب علمی – تخیلی میکند.
شاید بتوان مسبب این موضوع را تا حد زیادی سبک و سیاق منحصر به فرد سریال Rick and Morty دانست. اما به این علت در این بخش به آن اشاره شد که در فصلهای قبلی سریال به ویژه دو فصل ابتدایی، دقایق بیشتری صرف درددل کردن بین شخصیتها میشد و شاهد کاراکترهایی بودیم که در بسیاری اوقات کارهای خود را جمعبندی میکردند و به نتایج جالبی میرسیدند که از نگاه مخاطب بسیار تاثیرگذار و آموزنده جلوه میکرد. موردی که جای خالیاش در فصل پنجم سریال ریک اند مورتی به خوبی قابل مشاهده است.
سال ۲۰۱۸ بود که شبکهی Adult Swim تعداد ۷۰ اپیزود به سازندگان سریال Rick and Morty سفارش داد. از همین رو میتوان انتظار داشت که پس از به پایان رسیدن فصل پنجم سریال ریک اند مورتی، همچنان چندین فصل دیگر در دست تولید قرار داشته باشند.
فصل پنجم سریال ریک اند مورتی مثل همیشه طیف گستردهای از ایدههای دیوانهوار ریک را به تصویر میکشد و راستش را بخواهید گاهی شاهد به وقوع پیوستن اتفاقاتی هستیم که واقعا غافلگیرمان خواهند کرد. پرداختن به گذشتهی ریک و آشنایی بیشتر مخاطب با گذشتهی از اهمیت بالایی برخوردار است و از سویی دیگر توانایی بسیار بالای سریال در روایت همزمان چندین خط داستانی موازی را داریم که مثل همیشه بینقص از آب در آمده است. تنها مورد منفی در رابطه با این فصل، سطحی و تکبعدی بودن اکشنهای بعضی از اپیزودها است که به خاطر عدم وجود جمعبندیهای آموزنده و تاثیرگذار در انتهای هر اپیزود ایجاد شده.
- ورود تعداد زیادی شخصیت جدید به سریال و همچنین حضور دوبارهی شخصیتهای قدیمی
- خروج مورتی از زیر سایهی ریک و تلاشش برای ایستادن روی پای خود بدون کمک ریک
- ایدههای عجیب و غریب علمی – تخیلی که در کنار اکشنهای دیوانهوارش امضای اصلی سریال محسوب میشوند
- روایت چند خط داستانی به هم گره خورده به صورت همزمان و به زیبایی هرچه تمام
- آشنایی بیشتر با گذشتهی ریک در اپیزود مربوط به مرد پرندهای
- عدم وجود پیامهای فرامتنی در اغلب اپیزودها باعث شده روایتهای اکشن آنها سطعی و تکبعدی به نظر برسد
- آغاز و پایان فاز ریک و دو کلاغ در کمتر از ۱۰دقیقه. ایدهای که به اندازهی یک سریال اختصاصی پتانسیل دارد
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید