سم لیک نویسنده و کارگردان ۵۱ سالهی فنلاندی است که بیش از دو دهه در استودیوی رمدی نقش مهمی را در ساخت بازیهای پرطرفداری مانند سری مکس پین و الن ویک داشته است. به بهانهی انتشار ریمستر بازی الن ویک در ماه جاری به بیوگرافی سم لیک میپردازیم و کارنامهی این نویسنده محبوب را مرور میکنیم.
کودکی سم لیک
سامی آنترو جوروی ملقب به سم لیک در ۱۸ جولای ۱۹۷۰ در کشور فنلاند به دنیا آمد. سم از کودکی علاقهی زیادی به داستان گویی و داستان سرایی داشت و از آنجا که در یکی از کشورهای شبه جزیرهی اسکاندیناوی متولد شده بود، پیوند جداناپذیری با اساطیر نورس داشت و حتی قصد تبدیل شدن به اسطوره شناس و تدریس این رشته در دانشگاه داشت اما دست سرنوشت او را به سوی دیگری کشاند.
لیک در کودکی و نوجوانی به خواندن کتابهای مختلف خصوصا داستانهای فانتزی مشغول بود. این نویسندهی محبوب در ۱۳ سالگی با جهان آردا آشنا شد و شروع به خواندن ارباب حلقههای تالکین کرد. او همزمان با این اتفاق با کمودور ۶۴ وارد جهان بازیهای ویدیویی شد. لیک علاقهی زیادی به بازیهای نقشآفرینی داشت و از سری آلتیما به عنوان یکی از آثار محبوبش یاد میکند. همچنین بازی Half-Life 2 محبوبترین اثر این نویسندهی فنلاندی است.
سم لیک در نوجوانی تسلط چندانی به زبان انگلیسی نداشت. علاقهی او به زبان انگلیسی به طور اتفاقی و با بازدید او از یک کتابفروشی در شهر هلسینکی آغاز شد که بخشی مربوط به کتابهای انگلیسی زبان داشت. سم به همراه یک فرهنگ لغت شروع به خواندن یک داستان فانتزی به زبان انگلیسی کرد اما با رسیدن به صفحه بیستم خسته شد و تصمیم گرفت تا ادامهی داستان را با تخیلات خودش پر کند. این اتفاق و علاقه او به کتاب و کمیک دریچهی جدیدی را به روی سم لیک گشود و او را راهی دانشگاه برای تحصیل در رشتهی ادبیات انگلیسی کرد.
ورود سم لیک به استودیوی رمدی
داستان ورود سم لیک به رمدی به سال ۱۹۹۵ و دوران دانشجویی این نویسنده مربوط میشود. لیک در آن سالها علاقهی شدیدی به بازیهای رومیزی خصوصا Dungeons & Dragons داشت و با جمعی از دوستانش مرتبا به تجربهی این بازیها مشغول بود. پتری یارویلتو، یکی از دوستان سم در این گروه از اعضای اولیهی استودیوی رمدی بود و آنها در آن زمان روی یک بازی ریسینگ کار میکردند و نیاز به یک نویسنده برای کار روی متن منوهای بازی داشتند. پتری به سم پیشنهاد پیوستن به تیم رمدی را داد که در آن زمان در پارکینگ خانهی موسس استودیو کار میکردند و سم لیک با قبول کردن این پیشنهاد به اولین نویسندهی استودیوی رمدی تبدیل شد.
این نویسندهی دوست داشتنی در خلال ساخت بازی Death Rally به بقیهی اعضا پیشنهاد اضافه کردن داستان به این بازی را داد و بعد از تایید دیگر اعضا از بخشهای خالی صفحه برای نوشتن داستان استفاده کرد. در آن زمان استودیوی رمدی تیم کوچکی بود و در آن خبری از پرداخت حقوق به کارمندان نبود و تنها پرداختی اعضا به سود حاصل از فروش بازی Death Rally خلاصه میشد. با این حال این تیم کوچک به همراه سم لیک با عشق به کار خود ادامه دادند و رفته رفته به یکی از تاثیرگذارترین و محبوبترین استودیوهای بازی سازی جهان تبدیل شدند.
سم برای کار روی بازی Death Rally از دانشگاه انصراف داد. این بازی اولین بار سال ۱۹۹۶ برای سیستمعامل اماس-داس عرضه شد و موفقیت خوبی را برای رمدی به همراه داشت. بازی Death Rally چندین سال بعد برای ویندوز و گوشیهای هوشمند پورت شد. تیم رمدی بعد از عرضهی اولین بازی خود به چند بخش تقسیم و هر کدام روی یک پروتوتایپ کار کردند. در همین حین تیم اصلی که سم لیک نیز یکی از اعضای آن بود، روی یک پروژه با تم دیستوپیایی که داستان آن در آیندهی جریان داشت کار میکرد اما پیشنهاد لیک برای تغییر تم بازی همه چیز را برای رمدی تغییر داد.
در نوآر خبری از پایان خوش نیست!
این ستارهی فنلاندی از کودکی علاقهی زیادی به ژانر نوآر از جمله فیلمهای همفری بوگارت داشت. همچنین در دههی ۹۰ میلادی فیلمهای نئو-نوآر مختلفی از جمله فیلم بزرگراه گمشده «Lost Highway» به کارگردانی دیوید لینچ و Seven به کارگردانی دیوید فینچر از محبوبیت بالایی برخوردار بودند. از این رو سم لیک پیشنهاد تغییر تم و دورهی زمانی داستان پروژهی اصلی رمدی را داد. در نتیجه تمرکز تیم روی ساخت یک بازی اکشن با المانهای فیلم نوآر رفت که داستان آن در زمان حال جریان داشت.
خوشبختانه چراغ سبز این پروژه توسط ناشر به رمدی داده شد و نام Max Payne برای آن انتخاب شد. همچنین به پیشنهاد ناشر المانی تحت عنوان بولت تایم «Bullet Time» تحت تاثیر از سکانسهای اسلوموشن ماتریکس و فیلمهای اکشن جان وو به گیمپلی بازی مکس پین اضافه شد. علاقهی سم لیک به استفاده از اساطیر، استعاره و نماد در نگارش داستان از همان شروع مکس پین به وضوح قابل مشاهده بود و این موضوع پای خود را دیگر داستانهای این نویسنده نیز باز کرده است.
داستان بازی مکس پین در سال ۲۰۰۱ و در شهر نیویورک جریان دارد و به سبک برخی فیلمهای نوآر از انتها آغاز و با یک فلش بک به شروع ماجرا سفر میکند. در آن زمان به دلیل کمبود بودجه و نبود تکنولوژی کافی به جای کات سین از کمیک برای روایت داستان استفاده شده بود. مکس پین به داستان پلیسی به نام مکس پرداخته بود که خانوادهاش به شکل وحشیانهای به قتل رسیده بودند و او برای انتقام گرفتن باید با گروههای مافیایی مختلفی درگیر میشد.
قطعا میدانید که به دلیل محدودیت بودجهی رمدی و نبود امکان استفاده از بازیگران حرفهای، برای طراحی چهرهی مکس پین از صورت سم لیک استفاده شده است. همچنین پدر، مادر و برادر او نیز به ترتیب نقش نیکول هورن، آلفرد وودن و وینی را بر عهده داشتند که هر سه از شخصیتهای منفی بازی مکس پین محسوب میشوند. همچنین جیمز مککافری وظیفهی صداپیشگی مکس پین را بر عهده داشت.
عرضهی بازی مکس پین موفقیت بزرگی برای استودیوی رمدی و شخص سم لیک به همراه داشت و او را به یکی از نمادهای این استودیو بدل کرد. بازی مکس پین در سال ۲۰۰۱ برای ویندوز، پلی استیشن ۲ و ایکس باکس ارجینال عرضه شد و تحسین گیمرها و منتقدین را برانگیخت. بازیکنان در کنار گیمپلی فوقالعادهی بازی از داستان و جهان سازی خاص و جذاب آن به عنوان نکات مثبت بازی یاد کرده و میکنند. میانگین نمرات نسخهی PC این بازی تا زمان نگارش این مقاله در وبسایت متاکریتیک برابر ۸۹ است.
خداحافظی سم لیک با مکس پین
سم لیک پس از این موفقیت بزرگ از اسکریپت مکس پین که پنج سال روی آن کار کرده بود، برای ورود به یک دورهی فیلمنامه نویسی استفاده کرد. او در هر ترم این دوره، یک فیلمنامه نوشت که یکی از آنها بعدا تبدیل به بازی شد. در همین حین کمپانی راک استار پس از موفقیت بازی مکس پین به سراغ رمدی رفت و تمام حقوق این IP را به مبلغ ۳۴ میلیون دلار خرید. یکی از شروط این قرارداد ساخت نسخهی دوم مکس پین به دست رمدی بود که این کار در مقایسه با نسخهی اول در زمان بسیار کمتری صورت گرفت.
نتیجهی ۱۸ ماه کار سم لیک روی داستان بازی Max Payne 2: The Fall of Max Payne متنی ۶۵۰ صفحهای بود که در مقایسه با داستان ۱۶۵ صفحهای نسخهی اول پیشرفت بزرگی برای این نویسندهی فنلاندی محسوب میشد. بازی مکس پین ۲ با تکرار موفقیت نسخهی اول به یکی بهترین بازیهای سال ۲۰۰۳ از نظر منتقدین و گیمرها تبدیل شد و نام استودیوی رمدی و سم لیک را دوباره بر سر زبانها انداخت.
سم لیک و مکس پین ۳
فروش امتیاز مکس پین به راک استار برای سم لیک موضوع سختی بود اما از طرفی آیندهی استودیو را تامین میکرد و دست آنها را برای خلق آثار جدید باز میگذاشت. راک استار چند سال بعد تصمیم به ساخت نسخهی سوم مکس پین گرفت و وظیفهی نگارش داستان آن را به دن هوسر محول کرد. او از بازخوردهای لیک برای داستان و پرداختن به گذشتهی مکس استفاده کرد تا مکس پین ۳ از این نظر به دو بازی قبلی وفادار باشد. با این حال این بازی تغییرات بسیار زیادی نسبت به نسخههای قبلی داشت. سم لیک در همین زمینه میگوید:
اون [مکس پین ۳] قطعا اثری نبود که ما در رمدی بسازیم یا حداقل من داستانش را بنویسم. دن هوسر تصمیمات بزرگی برای مکس پین ۳ گرفت که من از جهات مختلف نمیتونستم بگیرم اما فکر میکنم که اونا کارشونو خیلی خوب انجام دادن و دن هوسر هم نویسندهی خیلی خوبیه.
سم لیک
سم از طرفی خوشحال بود که مکس پین ۳ تبدیل به اثری شد که راک استار قصد ساخت آن را داشت و نه اثری که آنها انتظار ساختش را از رمدی داشتند و از طرف دیگر خوشحال بود که دن هوسر در روایت، سبک اصلی را حفظ کرده و همچنین از جیمز مککافری به عنوان صداپیشهی مکس استفاده کرده بود. جالب است بدانید که سم لیک و دن هوسر قبل از عرضهی نسخهی سوم مکس پین، روی سه شماره کمیک با محوریت این شخصیت کار کرده بودند که به داستان گذشتهی مکس پرداخته بود.
الن ویک و همکاری با مایکروسافت
رمدی بعد از فروش مکس پین در جست و جوی ایدهای جدید برای ساخت بازی بود و در نهایت به اثری جهان باز و با چرخهی روز و شب رسید و دموی آن را برای اولین بار در سال ۲۰۰۵ به نمایش گذاشت. با این وجود تغییرات زیادی روی این بازی صورت گرفت و در نهایت تبدیل به اثری شد که امروز به نام الن ویک میشناسیم. ایدهی بازی Alan Wake از فیلمنامهای بود که سم لیک چند سال پیش در آن دورهی نویسندگی نوشته بود و الهامات زیادی از سریال Twin Peaks ساختهی دیوید لینچ و کتابهای استیون کینگ در خود داشت.
این بازی یک تریلر روانشناختی است که داستان نویسندهی موفقی به نام الن ویک را روایت میکند که در زندگی شخصی و کاری خود دچار مشکلات فراوان شده و در طول بازی باید با آنها دست و پنجه نرم کند. رمدی برای ساخت و انتشار بازی الن ویک با مایکروسافت همکاری کرد و این بازی در نهایت در سال ۲۰۱۰ به صورت انحصاری برای ایکس باکس ۳۶۰ و PC عرضه و میانگین نمرهی ۸۳ را از منتقدین دریافت کرد. با این حال الن ویک به دلایل مختلفی از جمله عرضهی همزمان با بازی Red Dead Redemption 1 مطابق انتظار ظاهر نشد اما با گذشت زمان جایگاه ویژهای بین گیمرها پیدا کرد و به یکی از آثار کالت تبدیل شد.
جالب است بدانید که سم لیک از این بازی به عنوان محبوبترین اثری که ساخته یاد میکند. همچنین از دیگر نکات جالب این بازی تکرار الگوی استفاده از نام شخصیت اصلی به عنوان نام و تم بازی و همچنین روایت داستانی شخصی و با محوریت خانوادهای از هم پاشیده است که به امضای سم لیک در داستان نویسی بدل شده و این مورد در همهی بازیهای اکشن او تکرار شده است. نسخهی ریمستر بازی Alan Wake در تاریخ ۱۳ مهر ۱۴۰۰ (مصادف با ۵ اکتبر ۲۰۲۱) عرضه خواهد شد.
سم لیک و بازی با زمان
مایکروسافت بعد از عملکرد تجاری ضعیف الن ویک با ساخت دنبالهی این اثر توسط رمدی مخالفت کرد اما همکاری این دو کمپانی همچنان ادامه داشت. همکاری دیگر رمدی و مایکروست به بازی Quantum Break مربوط میشود که در آن یک سریال چند قسمتی برای بخشیدن عمق بیشتر به بخشهای مختلف داستان ساخته شده بود و ایدهی جالبی برای نزدیکتر کردن دو مدیوم سینما و ویدیو گیم در سر داشت. ایدهی این بازی به یکی از شوهای بازی الن ویک به نام Quantum Suicide مربوط میشود که به موضوعاتی مانند فیزیک کوانتوم و سفر در زمان پرداخته بود.
سم لیک در ساخت بازی Quantum Break وظیفهی تهیهکنندگی و کارگردانی را بر عهده داشت. او در این پروژه با بازیگرانی مانند آیدان گیلن، شان اشمور، لنس ردیک و کورتنی هوپ همکاری کرد. بازی کوانتوم بریک در سال ۲۰۱۶ برای ایکس باکس وان و PC عرضه و تبدیل به پرفروشترین IP جدید مایکروسافت در نسل هشتم تا آن زمان شد. این اثر بازیکنان را در نقش دو دوست یعنی جک جویس و پاول سرین قرار میدهد که در جدال برای جلوگیری از پایان زمان هستند.
بازی کنترل
استودیوی رمدی یک سال بعد از عرضهی بازی کوانتوم بریک به یک شرکت سهامی عام تبدیل شد و استراتژی جدیدی را برای کمتر کردن زمان ساخت بازیهای آیندهی خود نسبت به دو اثر قبلی در پیش گرفت. این استودیو در آن زمان روی اثر جدیدی با اسم رمز P7 کار میکرد که توسعهی آن چندی قبل از عرضهی کوانتوم بریک آغاز شده بود. اسم این بازی Control بود و نام سم لیک را به عنوان نویسندهی ارشد و creative director خود یدک میکشید.
بازی Control در یک سازمان مخفی به نام Federal Bureau of Control جریان دارد که زیر نظر دولت آمریکا روی پدیدههای فراطبیعی تحقیق میکند. بازی با ورود جسی فیدن به این سازمان برای پیدا کردن برادرش آغاز میشود و او در این راه تبدیل به رییس این سازمان شده و تحقیق و آزمایشهای این سازمان را رهبری میکند. بازی کنترل در سال ۲۰۱۹ برای کنسولهای نسل هشتم عرضه و به یکی از بهترین بازیهای آن سال تبدیل شد.
دومین بستهی الحاقی این بازی یعنی AWE مهر تاییدی بر این موضوع بود که اتفاقات بازیهای استودیوی رمدی همگی در جهانی تحت عنوان Remedy Connected Universe که توسط سم لیک خلق شده، جریان دارند. بازی کنترل طبق آخرین آمار به فروش بیش از دو میلیون نسخهای دست پیدا کرده است. از جمله صداپیشههای این بازی میتوان به جیمز مککافری و کورتنی هوپ اشاره کرد. جالب است بدانید که خالق سری متال گیر یعنی هیدئو کوجیما، صداپیشگی شخصیت Dr. Yoshimi Tokui را در بازی کنترل بر عهده داشته است.
سم لیک و گروه Poets of the Fall
داستان همکاری سم لیک و گروه Poets of the Fall از بازی مکس پین ۲ شروع میشود. سم برای نزدیکتر کردن بازی به واقعیت قصد انجام کارهای مختلفی را مانند تبدیل کردن موسیقی به بخش مهمی از بازی داشت اما نمیخواست که صرفا به عنوان موسیقی تیتراژ از آنها استفاده شود. او قصد تبدیل کردن یکی از بخشهای حذف شده از بازی را به موسیقی داشت و در این راه با دوست دوران کودکیاش یعنی مارکو سارستو همکاری کرد.
مارکو در آن زمان به تازگی گروه Poets of the Fall راه تشکیل داده بود و به عنوان اولین کار این گروه با سم لیک برای نوشتن شعر قطعهی Late Goodbye همکاری کرد. این قطعه که دربردارندهی تم و مضامین داستان بازی بود به یکی به یاد محبوبترین موسیقی متنها در میان گیمرها تبدیل شد. حضور این گروه در بازی الن ویک پررنگتر از قبل بود و آنها به عنوان شخصیتهای یک گروهی خیالی به نام Old Gods of Asgard در بازی حضور داشتند و چند قطعه هم برای آن ساختند.
در بازی کوانتوم بریک به دلیل موضوعات مختلف خبری از گروه گروه Poets of the Fall نبود اما آنها در کنترل این غیبت را با قطعهی Take Control جبران کرده و یکی از بهترین نمونههای هماهنگی ریتم و گیمپلی را خلق کردند. همچنین قطعهی My Dark Disquiet در یکی از آزمایشگاههای بازی کنترل قابل شنیدن است. از آنجا که موسیقیهای این گروه به امضای رمدی تبدیل شده، میتوان انتظار همکاری مجدد سم لیک و گروه Poets of the Fall را در بازیهای آیندهی رمدی داشت.
پروژههای آیندهی سم لیک
جدیدترین پروژهی رمدی و سم لیک، بخش داستانی بازی CrossfireX است که برای عرضه در سال جاری میلادی برای کنسولهای نسل هشتم و نهم ایکس باکس برنامهریزی شده است. همچنین چندی پیش خبر ساخت نسخهی دوم بازی کنترل نیز تایید شد و با توجه به گذشت دو سال از عرضهی این بازی باید منتظر انتشار اطلاعات بیشتر از این دنباله در آیندهی نزدیک باشیم. همچنین اسپینآف این بازی با اسم رمز Condor نیز در دست ساخت است که روی بخش چندنفره تمرکز دارد. این بازی در تاریخی نامشخص برای کنسولهای نسل نهم و رایانههای شخصی عرضه خواهد شد.
سم لیک در سالهای اخیر چندین بار از علاقهی خود برای ساخت دنبالهی الن ویک سخن گفته و با توجه به ریمستر این بازی و ساخت یک بسته الحاقی با محوریت الن ویک در بازی کنترل، وقوع چنین اتفاقی بعید نیست. او علاقهی زیادی به ساخت سریال تلویزیونی الن ویک دارد و با توجه به تجربهی بد فیلم مکس پین در صورت وقوع این اتفاق، خودش روی داستان کار خواهد کرد. جالب است بدانید که ۴.۲ درصد از سهام رمدی متعلق به این نویسندهی محبوب فنلاندی است.
نظر شما در مورد سم لیک چیست؟ داستان کدام یک از بازیهای او را بیشتر از همه دوست دارید؟ نظرات خود را با ما و دیگر خوانندگان این مقاله در وبسایت سرگرمی به اشتراک بگذارید.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید