دیگر کار از کار گذشته است! تاریکی مطلق همه جا را فرا گرفته و شما در شرف تجربهی یک بازی دلهرهآور و ترسناک هستید. مطمئنا دلیل خوبی برای انجام اینکار دارید؛ وگرنه کسی نمیخواهد خواب خوش را بر خود حرام کند! شما یا بیش از حد شجاع بوده و عاجزانه دنبال چیزی میگردید که روحیهی شجاعتان را قلقلک دهد یا اینکه با کوچکترین صدا از جایتان میپرید ولی نمیتوانید جلوی حس کنجکاوی خودتان را بگیرید.
عضو هر یک از این گروهها که باشید، لیست پیشرو شامل ۲۰ تا از دلهرهآورترین بازیهایی است که میتوانید به تجربهی آنها بپردازید. ناگفته نماند که برخی از این عناوین شاید از صحنههای ترسناکی که باعث شوند از جایتان بلند شوید یا همان جامپ اسکر برخوردار نباشند، اما فضای خوفناکی که برایتان مهیا میکنند شاید حتی بیشتر شما را دچار ترس و اضطراب کند.
Silent Hill 2
تاریخ انتشار: ۲۰۰۱
هنگامی که در مورد تاثیرگذارترین بازیهای ترسناک-روانشناختی صحبت میشود، امکان ندارد اسم مجموعهی سایلنت هیل به میان نیاید. فضای دلهرهآور، موجودات وحشتناک و زاویهی دید محدود به لطف مه مرموزی که شهر را فرار گرفته است، به اندازهی کافی برای تبدیل این عنوان به یک تجربهی ترسناک که روح و روان شما را به بازی میگیرد، کافی هستند.
حتی اگر خبری از هیولاهای ترسناک نباشد، عدم امنیتی که در کل طول مدت بازی شما را لحظهای رها نمیکند آنقدر آزار دهنده است که باعث میشود این عنوان تا مدتی طولانی در ذهنتان باقی بماند. در میان نسخههای مختلف این مجموعه، بدون شک نسخهی دوم مقام ترسناکترین بازی را یدک میکشد. بازیای که برای اولین بار پیرامیدهد (pyramid head) که نماد سایلنت هیل محسوب میشود را وارد مجموعه کرد.
داستان بازی در مورد شخصی به نام جیمز است که پس از دریافت نامهای از همسرش مری که تصور میشد مرده است، به شهر سایلنت هیل میرود اما به جای آن با گناهان و پشیمانیهای خود که برگشتهاند تا او را تسخیر کنند رو به رو میشود. شیوهی خاص و متفاوت سایلنت هیل در انتقال ترس با تمرکز بر روی روان بازیکنان به جای ترسهای ناگهانی بدون روح، الهامبخش بازیهای زیادی در نسلهای بعد شد.
Layers of Fear
تاریخ انتشار: ۲۰۱۶
استودیوی مستقل هلندی Bloober Team که به طور کلی روی ساخت عناوین ترسناک-روانشناختی تمرکز دارد، با بازیهایی همچون Blair Witch، Observer و The Medium شناخته میشود. Layers of Fear یکی دیگر از ساختههای این استودیو است که بدون شک یکی از ساختههای آن به شمار میرود.
داستان بازی در مورد نقاشی است که سعی دارد اثر خود را کامل کند. حال وظیفهی شما این است که با کاوش در خانهی وی نحوهی به پایان رساندن این نقاشی را کشف کنید؛ جستوجویی که به آشکار شدن رازهای بزرگی در ادامهی راه منجر میشود.
هر چند که در Layers of Fear از هیولایی که قصد جان شما را دارند خبری نیست اما فضای مخوف و دلهرهآور این بازی برای مضطرب کردن شما کافی است. در مسیر با نقاشیهای ترسناک و خشنی رو به رو میشوید که مو به تنتان سیخ میکند و نشان میدهد که این نقاش بیش از حد عادی کنترلش را از دست داده است.
نکتهی جالب در مورد این بازی این است که هر بازیکن با توجه به تجربهی خود، ممکن است یکی از سه پایان بازی را دریافت کند. موضوعی که عمق بیشتری به وضعیت روانی در حال فروپاشی شخصیت اصلی میدهد.
Observer
تاریخ انتشار: ۲۰۱۷
اگر از طرفداران بلید رانر یا اثر ۱۹۸۴ جورج اورول هستید، مطمئنا از این بازی لذت خواهید برد. Observer که اثر دیگری از استودیوی Bloober Team است شما را به دنیای سایبرپانک محور میبرد. جایی که توسط یک طاعون دیجیتالی ویران و باعث جنگ گسترده و مصرف مواد مخدر شده است.
بعد از آخرین جنگ، یک شرکت بزرگ به اسم Chiron کنترل دولت را به دست گرفت و یک واحد نظامی به اسم Observers ایجاد کرد که میتوانستند با هک کردن به درون ذهن مردم نفوذ کنند. شما در نقش یکی از اعضای این واحد به نام Daniel Lazarski بازی میکنید.
دنیل یک تماس مرموز از پسر خود آدام دریافت میکند که بعد از ردیابی آن، به یک ساختمان قدیمی که معتادان در آنجا سکونت دارند، میرسد. دنیل با رسیدن به خانهی پسر خود با یک جسد بدون سر رو به رو میشود. همین موضوع باعث میشود که آدام نتواند هویت جسد را تشخیص داده و متوجه شود که آیا این شخص پسرش است یا خیر. اوضاع هنگامی وخیمتر میشود که ساختمان در قرنطینه فرو میرود و به این ترتیب دنیل همراه با قاتل در ساختمان گیر میافتد.
Amnesia: The Dark Descent
تاریخ انتشار: ۲۰۱۰
Amnesia: The Dark Descent یک عنوان ماجراجویی اول شخص ترسناک است. بازیکن در نقش دنیل باید همزمان با گشتوگذار در قلعهی مرموز Brennenburg و حل معماهای مختلف، از موجودات ترسناکی که به دنبال او هستند دوری کند. بازی در حالی شروع میشود که دنیل در یک قلعهی وسیع و مرموز بیدار میشود در حالی که چیزی از گذشتهاش به یاد نمیآورد و تنها میداند که اسمش دنیل است و یک نفر یا یک چیزی به دنبال او است.
در ادامه شما یک یادداشت از شخص دنیل پیدا میکنید و متوجه میشوید که او عمدا خاطرات خودش را پاک کرده است و حتی مهمتر از آن، یک موجود فراطبیعی که میتواند به شکل هیولاهای ترسناک در بیاید، به دنبال دنیل است. این نامه به دنیل میگوید که ریسک کند و با پیش رفتن در قلعهی مرموز، این موجود را از بین ببرد.
همچنان که در طول بازی پیش میروید و از مکانهای مختلف قلعه دیدن میکنید، بیشتر از گذشتهی دنیل و رازهای قلعه سر در میآورید. ناگفته نماند که تلاش برای دور بودن از دشمنان و تاریکی که باعث دردسرهای زیادی برای دنیل میشوند به استرس بازی میافزاید. Amnesia یکی دیگر از فرنچایزهای ترسناک محبوب است و دلیلی خوبی برای این موضوع وجود دارد؛ این مجموعه میداند چگونه حس ناتوانی و ضعیف بودن را در رویارویی با هیولاها به بازیکنان منتقل کند.
Pathologic 2
تاریخ انتشار: ۲۰۱۹
هر چند که اوین نسخهی بازی Pathologic چندان جالب نبود اما نسخهی دوم آن توانست تا حدودی این ضعف را جبران کند و تجربهی بهتری را به بازیکنان ارائه دهد. Pathologic 2 با وجود عجیب و غریب بودنش، همهی عنصرهای یک بازی ترسناک روانشناختی را دارد.
دربازی Pathologic 2، شما در نقش Artemy Burakh به تجربهی بازی میپردازید. آرتمی برای مطالعهی پزشکی سالها از زادگاه خود دور بوده است. با این حال با دریافت نامهای از سوی پدرش که از او میخواهد به خانه بیاید تا در مصیبتهای پیشرو به او کمک کند، آرتمی همه چیز را رها میکند تا به خانه برگردد.
مسیر او به خانهاش پر از اتفاقات عجیب است و آرتمی چندین توهم را تجربه میکند. با رسیدن او به خانه، سه نفر قصد جانش را میکنند و این اوضاع را بدتر میکند. آرتمی توسط چند تن از افرادی که لباس دکترهای زمان طاعون را به تن کردهاند، متوجه میشود که محلیها به آرتمی برای کشتن یک شخصیت خیلی مهم در شهر مشکوکاند. حال آرتمی مجبور میشود در کنار تلاش برای سر در آوردن از اتفاقات، بیگناهی خود را به ساکنان دیوانهی شهر ثابت کند.
SOMA
تاریخ انتشار: ۲۰۱۵
بازی SOMA که توسط استودیوی سازندهی بازی Amnesia یعنی Frictional Games ساخته شده است، مهارت زیادی در ارائهی محیطهای آرامشبخش اما در عین حال ترسناک در کنار چندین پلات تویست جذاب دارد. عنوان ترسناکی که ماهیت انسان بودن را زیر سوال میبرد.
داستان بازی در مورد سیمون جَرِت است که مغزش پس از یک تصادف دچار آسیب شده است و به انجام یک اسکن آزمایشی روی مغزش رضایت میدهد. با این حال، در طول اسکن مغز، مشکلی ایجاد میشود و سیمون در حالی به هوش میآید که در یک مرکز تحقیقاتی زیر آب قرار دارد. حین گشتوگذار در مرکز، سیمون با یک زن به نام کاترین از طریق ایستگاه رادیویی ارتباط برقرار میکند. کاترین به سیمون توضیح میدهد که آنها در سال ۲۱۰۴ هستند و یک سال از زمانی که یک ستارهی دنبالهدار دنیا را نابود کرده است میگذرد و این ایستگاه، آخرین ایستگاه انسانها روی زمین است. در طول بازی حین انجام ماموریتهایی که کاترین به شما میدهد با رباتها و هیولاهای ترسناکی که مو به تنتان سیخ میکنند مواجه میشوید. این بازی با داستان عجیب و متفاوت خود از آن دسته تجربههایی است که تا مدتها در ذهنتان باقی خواهد ماند.
The Evil Within
تاریخ انتشار: ۲۰۱۴
بازی شیطان درون شاهکار دیگری از کارگردان سرشناس شینجی میکامی، خالق نسخههای ۱ و ۲ و ۴ رزیدنت اویل و آثار معروف دیگر است. میکامی شیطان درون را با هدف ایجاد دلهرهای دوباره در بازیکنان و تحول در بازیهای ترسناک طراحی کرد.
داستان این بازی، پیرامون کارآگاه سباستین کاستیانس است که همراه با تیم خود در حال بررسی یک صحنهی جنایت در تیمارستان هستند؛ غافل از اینکه یک نیروی قدرتمند و مرموز در کمین آنها بوده و اتفاقات وحشتناکی در شرف رخ دادن است. تشخیص توهم و واقعیت در این بازی که به خوبی میداند چگونه با مغزتان بازی کند در عین آزارهنده بودن از جذابیت عجیبی برخوردار است.
تقریبا تمامی مبارزات بازی در یک مکان کوچک و محصور اتفاق میافتد. همین موضوع باعث میشود فرار کردن از دست هر موجود ترسناکی که میخواهد سرتان را از تنتان جدا کند نسبت به سایر بازیها چالشبرانگیزتر باشد. علاوه بر این میزان مهمات و تنوع سلاحها محدود است بنابراین باید مراقب هر شلیک خود باشید و یک گلوله هم از دست ندهید. ناگفته نماند که طراحی شخصیتهای بازی تفاوتی با یک کابوس دلهرهآور ندارد. با وجود اینکه این موجودات قصد کشتن شما را دارند، اما همهی آنها تحت تاثیر یک شیطان درونی قرار گرفتهاند! نسخهی دوم بازی با وجود کیفیت بیشتر نتوانست دلهره و ترس نسخهی اول را تکرار کند اما در مجموع تجربهی هیجان انگیزی برای طرفداران این سبک محسوب میشود.
Outlast
تاریخ انتشار: ۲۰۱۳
چه چیزی بهتر از یک تیمارستان که در آن آزمایشهای غیرانسانی روی بیمارانش انجام میشده است برای ورود به دنیای ترسناک روانشناختی است؟ داستان بازی از جایی شروع میشود که یک روزنامهنگار به نام مایلز میلر ایمیلی ناشناس حاوی اطلاعاتی از انجام آزمایشهای غیراخلاقی روی بیماران یک بیمارستان روانی به نام Mount Massive را دریافت میکند.
مایلز به امید پیدا کردن یه سوژهی بزرگ راهی این تیمارستان میشود غافل از اینکه بداند چه اتفاقات وحشتناکی در انتظارش هستند. نکتهی جالب در مورد این بازی این است که تعدادی از متخصصان حوزهی بازیهای ویدیویی از استودیوهای بزرگ دور هم جمع شدند تا یک تجربهی ترسناکتر از هر بازی دیگری ارائه دهند.
پس از ورود، مایلز با جسد تعدادی از کارکنان تیمارستان رو به رو میشود. او در نهایت موفق میشود یکی از آنها را زنده پیدا کند که به او میگوید بیماران آزاد شدهاند و اکنون در اطراف در حال پرسه زدن هستند. مایلز که نمیتواند از همان راهی که آمده برگردد، به امید پیدا کردن یک راه جایگزین، شروع به جستوجوی قسمتهای مختلف تیمارستان میکند که تنها باعث ایجاد دردسرهای بیشتر برای او میشود.
مایلز که هیچ مهارت نظامیای ندارد و تنها به یک دوربین با قابلیت دید در شب مجهز است، راهی جز فرار از دست دیوانههایی که قصد دارند به طرز فجیعی او را سلاخی کنند ندارد. همین موضوع باعث میشود که بازیکنان هیجان و استرس زیادی را تجربه کنند تا بتوانند از هر تعقیب و گریز جان سالم به در ببرند. این بازی در حدی چالشبرانگیز است که تمام کردن آن به تنهایی یک هنر است! ناگفته نماند که این ترس در بستهی الحاقی این عنوان به نام Whistleblower و دنبالهی این عنوان نیز تکرار شده است.
Visage
تاریخ انتشار: ۲۰۱۸
بازی ترسناک-بقای Visage استودیوی SadSquare از زمان معرفی در سال ۲۰۱۵ تا زمانی که در سال ۲۰۱۸ عرضه شد، یکی از بازیهای به شدت موردانتظار به شمار میرفت. اولین پیشنمایشها از بازی، آن را جانشینی برای عنوان لغوشدهی Silent Hill P.T میدانستند و همین موضوع طرفداران این سبک را به شدت هیجانزده کرده بود.
همانند P.T، شما خود را در یک خانهی مرموز که توسط نیروهای شیطانی احاطه شده است مییابید. در حالی که نمیدانید چه اتفاقی افتاده و چگونه از آن جا سر در آوردهاید، باید به امید پیدا کردن یک سرنخ به گشتوگذار در خانه بپردازید. اتفاقات ناگهانی و زیرکانهی بازی به گونهای است که گاهی اوقات با خودتان فکر میکنید که توهم دیدن چیزهایی را دارید که واقعا وجود دارند.
همانطور که شخصیت اصلی بازی در خانه پرسه میزند تا تیکههای مختلف پازل سرگذشت تلخ و ترسناک مستاجران سابق خانه را کنار هم بگذارد، شما باید همانند Amnesia نگران باشید تا بیش از حد در تاریکی قرار نگیرید و از موجودات ترسناک بازی دوری کنید وگرنه شخصیتتان عقلش را از دست خواهد داد. از آن جایی که بازی در یک محیط نیمه جهانباز اتفاق میافتد، شما امکان دسترسی به اتاقهایی که به داستان بازی مرتبط نیستند را دارید. هر چند این موضوع گاهی اوقات به ضررتان است؛ چرا که معلوم نیست چه خطری ممکن است در کمینتان باشد و فرار از دست موجودات شیطانی و هولناک بازی در بیشتر اوقات چالش برانگیز و گیج کننده است.
Slender: The Arrival
تاریخ انتشار: ۲۰۱۳
حتی اگر زیر سنگ زندگی کرده باشید، امکان ندارد اسم شخصیت قدبلند مرموزی که بچهها را میدزدد به گوشتان نخورده باشد. داستان اسلندر من اولین بار در اینترنت دست به دست شد. این افسانهی دلهرهآور و مرموز سالها در بازیها، فیلمهای و ویدیوهای اینترنتی مختلف حضور داشت. از بین تمام محتواهایی که اسلندر من در آنها حضور دارد، محصول ۲۰۱۳ استودیوی Blue Isle به نام Slender: The Arrival به ترسناکترین طرز ممکن این شخصیت را نشان داده است.
در این بازی شما در نقش لارن، دوست دوران بچگی کیت از بازی Slender: The Eight Pages بازی میکنید. بازی درست زمانی که شما احساس آسایش میکنید سریع تغییر رویه میدهد تا شما را دستپاچه کند. در حالی که شما باید از نگاه کردن به اسلندر من دوری کنید، باید حواستان به Chaser در غارها باشد و مطمئن شوید که چراغقهوهتان را روی او نگه میدارید و همین موضوع به اندازهی کافی برای گیج کردنتان کافی است. ترکیب وحشت ناگهانی از دیدن دشمن تا تصمیم ثانیهای در مورد دنبال کردن قانونهای بازی چیزی است که شما را تا پایان بازی میخکوب نگه میدارد و ضربان قلبتان را بالا میبرد. پس قبل از تجربهی این بازی حتما یکی از اعضای خانواده یا دوستانتان را صدا کنید تا شما را همراهی کنند چرا که تعداد صحنههای ترس ناگهانی بازی بیش از حد زیاد است!
P.T. (Silent Hill)
تاریخ انتشار: ۲۰۱۴
با وجود اینکه P.T تنها به عنوان یک تیزر قابل بازی منتشر شد و عنوان کاملی نبود، در همان مدت کوتاه وحشتی به بازیکنان منتقل کرد که خیلی از بازیهای ترسناک چند ساعته نتوانستند انجام دهند. این دمو که در واقع قرار بود یک بازی سایلنت هیل دیگر با کارگردانی هیدئو کوجیما باشد، با جدایی مسیر کونامی و این کارگردان لغو شد. تاثیری که این عنوان روی بازیکنان گذاشت به حدی بود که خیلیها پس از ۷ سال هنوز چشمانتظار ساخت آن هستند.
بازی از جایی شروع میشد که بازیکنان از خواب بیدار میشدند و خود را در اتاق یک خانه مییافتند. کمی بعد مخاطبان متوجه میشدند که در یک چرخهی بیپایان در خانه گیر افتاده و اتفاقات عجیب و ترسناکی را در ادامه تجربه میکردند.
در حالی که رادیو از جریان یک قتل بیرحمانه خبر میدهد، بازیکنان با یک جنین در سینک که با آنها حرف میزند رو به رو میشوند. همه چیز با حضور روح زنی به نام لیزا وخیمتر میشود و بازیکنان صحنههای آزاردهندهای را شاهد خواهند بود. همهی اتفاقات درون بازی در همان چند دقیقهی کوتاه آنقدر ترسناک بود که خیلی از افرادی که آن را بازی کردهبودند تا مدتها کابوسش را میدیدند.
Fatal Frame ll: Crimson Butterfly
تاریخ انتشار: ۲۰۰۳
اگر فکر میکنید که Outlast تنها بازیای است که از دوربین به عنوان یک آیتم نمادین استفاده کرده است، کاملا در اشتباهید. چرا که حضور دوربین به عنوان تنها سلاح در بازیهای ترسناک حکایتی طولانی دارد. سری Fatal Frame یکی از این عناوین است که همیشه در میان مخاطبان بازی های ترسناک طرفداران زیادی داشته است.
بازی، داستان دو خواهر دوقلو که به گشتوگذار در خانههای تسخیرشده در شهر میناکامی میپردازند را دنبال میکند. بر اساس افسانهها، هنگامی که بسیاری از ساکنان این شهر خیالی طی یک سری اتفاق مرموز ناپدید شدند، به روستای گمشده معروف شد. حال این دو خواهر تا زمانی که به اندازهی کافی از روحهای اسیرشده توسط نیروهای شیطانی عکس نگیرند در این شهر زندانی شدهاند. عکس گرفتن از ارواح برای ضعیف کردن آنها شاید در ابتدا یک مکانیزم گیمپلی پوچ به نظر برسد، اما تنها تجربه بازی است که به شما خلاف این قضیه را ثابت میکند.
Dead Space 2
تاریخ انتشار: ۲۰۱۱
بدون شک میتوان گفت فضای مرده یکی از ترسناکترین بازیهایی است که میتوانید تجربه کنید و دلیل خوبی برای این موضوع وجود دارد. این عنوان علاوه بر ایدهی متفاوتش، ترس را به مرحلهی بالاتری میبرد و موجوداتی به نام نکرومورف را به جان بازیکنان میاندازد. این هیولاها تحت تاثیر جسمی به نام مارکر که نقش کلیدیای در تمامی فرنچایز دارد به وجود آمدهاند. شاید در نگاه اول تصور کنید که کشتن این موجودات که از ناکجاآباد بر سرتان خراب شده و ناگهان به سمت شما شروع به دویدن میکنند مانند زامبیها آسان است. اما درست کمی بعد از شروع بازی متوجه میشوید که برای کشتن آنها اول باید دست و پاهایشان را قطع کنید که به تنهایی تجربهی ناخوشایندی است.
از ویژگیهای دیگری که Dead Space را به یک تجربهی متفاوت تبدیل میکند، هوش مصنوعی دشمنان بازی است. برخلاف زامبیها در عناوین مشابه که فقط در یک مکان مشخص حضور دارند و به محض ورود شخصیت به او حمله میکنند، نکرومورفها به گونهای طراحی شدهاند که از نزدیکترین سیستم تهویه و جایی که بازیکن انتظارش را ندارد به او حمله کنند.
خوشبختانه نسخهی دوم حتی عملکرد بهتری نسبت به نسخهی اول داشت و نه تنها توانست ترس نسخهی اول را حفظ کند، بلکه لقب ترسناکترین نسخهی این مجموعه را به خود اختصاص داد. بازی سه سال پس از اتفاقات نسخهی اول در ایشیمورا اتفاق میافتد. آیزاک در حالی از خواب بیدار میشود که ایستگاه فضایی توسط نکرومورفها مورد حمله قرار گرفته است. بر خلاف سایر عناوین که کم کم عنصر ترس را وارد میکنند، Dead Space 2 ناگهان شما را دستبسته و بدون هیچ سلاحی میان آن همه نکرومورف رها میکند تا خودتان راه فرار را پیدا کنید.
در ادامه در کنار دیدن قتل وحشیانهی اعضای ایستگاه و مبارزه با موجودات ترسناک، باید با مشکلات روحی و روانیای که آیزاک از نسخهی اول دچارشان شده است نیز دست و پنجه نرم کنید. میتوان گفت که سازندگان به بهترین نحو ممکن ترس روانشناختی را به این عنوان وارد کرده تا ثابت کنند که نه تنها محیط بیرون بلکه ذهن شخصیت اصلی بازی هم مکان امنی برایتان نیست!
Alan Wake
تاریخ انتشار: ۲۰۱۰
آلن ویک یکی دیگر از آثار محبوب خالق مکس پین، یعنی سم لیک است. از تفاوتهای آلن ویک نسبت به سایر بازیهای این لیست، ماهیت دشمنی است که با آن رو به رو میشوید و ناگفته نماند که داستان بازی پیچیدگیها و سورپرایزهای زیادی دارد. آلن ویک که در واقع بهترین داستان غیر رسمی استیون کینگ در دنیای بازیهای ویدیویی است، حس و حال اثر نیمهی تاریک استیون کینگ را به بازیکنان میدهد.
بازی Alan Wake داستان جالبی را روایت میکند. شما در نقش یک نویسنده مشهور به نام آلن ویک باید در کنار تلاش برای پیدا کردن همسر خود که به طرز عجیبی جلوی چشمتان ناپدید میشود، با عناصر آخرین رمان آلن که به زندگی واقعی آمدهاند، مقابله کنید. مبارزه با نیروی شیطانی تاریکی و قدم گذاشتن در جنگلهای مخوف بازی باعث میشود که حتی در نور هم احساس امنیت نداشته باشید. همین موضوع باعث میشود تا مدت کوتاهی پس از به اتمام رساندن بازی از تاریکی هراس داشته باشید.
FEAR
تاریخ انتشار: ۲۰۱۰
گرچه F.E.A.R به عنوان یک بازی شوتر اول شخص دارای یکی بهترین هوشهای مصنوعی در این سبک مورد احترام است، اما بیشتر بهخاطر بهرهگیری از عنصر ترس و ماوراءالطبيعی خود شناخته میشود. در بخش داستانی FEAR با یک سیستم تیراندازی و دشمنان چالشبرانگیز مواجه میشوید. از ویژگیهای جذاب بازی این است که درست زمانی که بازیکنان کمی احساس قدرت میکنند، آنها را با چالشهای سختتر سر جایشان برمیگرداند.
حضور یک دختربچه با قدرتهای ماورایی در آن زمان به لطف فیلمی همچون حلقه به اندازهی کافی برای ترساندن بازیکنان کافی بود. ترکیب عنصر اکشن غربی به همراه ترس شرقی نه تنها FEAR را به یک بازی خاص تبدیل میکند، بلکه با روند داستانی خود باعث میشود که لحظهای آسایش نداشته باشید و تا آخرین لحظه گارد خود را حفظ کنید.
Manhunt
تاریخ انتشار: ۲۰۰۳
در Manhunt، شما در فانتزی خرابکاری شخص دیگری شرکت میکنید تا انسانیت و تمایلتان برای بقا به چالش کشیده شود. در حالی که شما میتوانید به راحتی دشمنانی که سر راهتان قرار میگیرند را بکشید یا حتی در بعضی مواقع از کنارشان رد شوید، بازی مجبورتان میکند تا برای دریافت بهترین پاداشها، مرتکب قتلهای خشنی شوید. تصویر ناخوشایند از خودکشی و احساس نگرانکنندهای که موفقیت یک کشتار وحشیانه بهتان دست میدهد، تا مدتها بعد از تجربهی بازی در ذهنتان باقی خواهد ماند. بنابراین شاید در Manhunt خبری از موجودات عجیب و غریب و ترسناک نباشد، اما چیزی که واقعا آن را به یک تجربهی ترسناک تبدیل میکند، حس و حالی است که این عنوان به بازیکن میدهد.
Alien: Isolation
تاریخ انتشار: ۲۰۱۴
با وجود عرضهی تعداد زیادی از بازیهای Alien، نسخهی Isolation با اقتباس از فیلم ۱۹۷۹ توانست بار دیگر ترس را به این مجموعه برگرداند. داستان بازی به روایت دختر الن ریپلی، آماندا که سعی دارد از سرنوشت کشتی مادرش سر در بیاورد، میپردازد اما از شانس بد او، یک زنومورف در ایستگاه فضایی در حال پرسه زدن است.
Alien: Isolation با دالانهای تاریک و مخوف، طراحی و اتمسفر فیلم ریدلی اسکات را احیا کرده است. هوش مصنوعی قوی بازی باعث میشود که شما تنش را در لحظه به لحظهی آن احساس کنید. از آنجایی که زنومورف هر آن ممکن است از هر جایی به سمتتان حملهور شود، باید تمام مدت در حالت دفاعی قرار داشته باشید وگرنه نمیتوانید از دست این موجود وحشتناک قصر در بروید.
Condemned: Criminal Origins
تاریخ انتشار: ۲۰۰۵
هر چند این عنوان در سکوت کامل همراه با کنسول Xbox 360 عرضه شد، بازیکنانی که شانس تجربهی این عنوان را داشتهاند میدانند که Condemned: Criminal Origins به راحتی در بین بهترین بازیهای ترسناکی که تا به حال ساخته شدهاند، قرار میگیرد.
بازی به روایت داستان مامور فدرالی میپردازد که وظیفه دارد تعدادی از قاتلان زنجیرهای را ردیابی کند. Criminal Origins موضوعی را پوشش میدهد که به طور شگفتانگیزی اغلب در بازیهای ویدیویی مشاهده نمی کنیم. در واقع این بازی بر خلاف سایر بازیها که روی عناصر فراطبیعی تمرکز دارند، بیشتر حال و هوای فیلم Seven را دارد و ثابت میکند که با وجود موضوع متفاوتش میتواند یک تجربهی هیجانانگیز و دلهرهآور باشد.
Phasmophobia
تاریخ انتشار: ۲۰۲۰
یک بازی ترسناک ایندی که به لطف توجهی که از جانب استریمرها و یوتیوبرها دریافت کرد توانست در اکتبر ۲۰۲۰ در جایگاه ششم محبوبترین بازیهای پلتفرم توییچ قرار بگیرد. بازیکنان در نقش یکی از اعضای تیمی چهار نفره از شکارچیان ارواح که به گشتوگذار در اماکن متروکه میپردازند، بازی را تجربه میکنند. در مجموع ۱۲ نوع روح در بازی وجود دارد که هر کدام رفتارهای متفاوتی از خود نشان میدهند. بازیکنان برای فهمیدن ماهیت روحی که با آنها رو به رو شدهاند باید به جمعآوری اطلاعات لازم از او بپردازند. هدف نهایی بازی شکست دادن ارواح نیست، بلکه جمعآوری اطلاعات کافی در مورد آنها است. نکتهی جالبی که در مورد بازی وجود دارد این است که روح به برقراری ارتباط بازیکنان از طریق مکالمهی صورتی واکنش نشان میدهد.
Resident Evil 7: Biohazard
تاریخ انتشار: ۲۰۱۷
تغییر زاویهی دوربین از سوم شخص به اول شخص نه تنها باعث نجات رزیدنت اویل شد، بلکه ترس را بار دیگر به مجموعه برگرداند. کپکام علاوه بر این اقدام نسخهی واقعیت مجازی این عنوان را هم عرضه کرد که به معنای غرق شدن بیشتر در فضای ترسناک خانهی بیکرها بود.
با شروع رزیدنت ایول ۷، بدون شک متوجه شباهت زیاد آن با سایلنت هیل ۲ میشوید. با این حال این دو عنوان در ادامه مسیر کاملا متفاوتی نسبت به دیگری طی کرده و به شیوهی خودشان به روایت داستانی دلهرهآور میپردازند. کمی پس از شروع بازی متوجه میشوید که ایتن وینترز به دنبال دریافت ایمیلی از زن خود که تصور میشد سه سال پیش مرده است، راهی ایالت لوئیزیانا میشود. در نهایت او به عمارت بیکرها که از قضا آن هم از سه سال پیش متروکه شده است، میرسد و از بدو ورود با محیط چندشآور و عجیب آن مواجه میشود. پس از پیدا کردن همسرش که کمی بعد به او حمله میکند، ایتن خود را درگیر ماجراهایی ترسناک و بزرگتر مییابد.
دنیای بازیهای ترسناک با وجود دلهرهآور بودنش بسیار جذاب است. بهطوری که کسانی که وارد این دنیا میشوند دیگر تمایلی به ترک آن ندارند. آیا تا به حال برایتان پیش آمده است که بعد از تجربهی یک بازی ترسناک تا مدتها کابوسش را ببینید؟ یادتان نرود که نظرتان را با ما به اشتراک بگذارید.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید