بی شک یکی از بهترین سریالهای منتشر شده در بهار امسال، انیمه مرد یک مشتی است. اما این انیمه از چه ویژگیهای شاخصی برخوردار است، که آن را در بین دیگر سریالها به محصولی منحصر به فرد تبدیل کرده است؟
اگر با دنیای ابرقهرمانان آشنا باشید و از توانایی هر یک از آنها مطلع باشید؛ باید تا به حال متوجه شده باشید که نه در جهان مارول، نه دی سی، نه مانگاهای ژاپنی و نه در هیچ جهان فانتزی دیگری، کسی به قدرتمندی مرد تک مشتی یا همان استاد سایتاما وجود ندارد. نام سایتاما از کنار هم قرار گرفتن دو واژه «سای» و «تاما» به معنای «خدای کامل» به وجود آمده است.
سایتاما قدرتمندترین ابرقهرمانِ دنیای کمیک و مانگا، جوانی است ۲۷ ساله که برای تفریح و سرگرمی خودش ابرقهرمان شده. او در بین ابرقهرمانان ژاپنی، مسنترین آنها است. اما در میان ابرقهرمانان مارول و دی سی به استثنای مرد عنکبوتی، جوانترین است. سایتاما شخصیت اصلی مانگای مرد تک مشتی، کچل است. لباس ابرقهرمانیاش هم به شدت ضایع و بد رنگ. اما صبور باشید و گول قیافهی زهوار در رفته او را نخورید، چرا که همین شخصیت قرار است با استایل عجیبش، شما را یک دل و نه صد دل گرفتار خود کند. سایتاما، شگفت انگیز و قدرتمند است. او تنها با یک نیمچه ضربهِ مشتِ خود، توان از هم پاشیدن هر آنچه را که در مقابلش قرار گرفته است را دارد. «وان» نویسندهای که مرد یک مشتی را خلق کرده، علاوه بر قدرتمند بودن؛ کاراکتر سایتاما را شوخ طبع، فروتن و با اخلاق طراحی کرده است.
سایتاما در تمام اوقات رفتاری بیخیال دارد و در بحرانیترین شرایط ممکن، بی خیال است. همه چیز برای سایتاما تفننی و گذرا است. خونسردی و شجاعت سایتاما مخاطب را شگفتزده کرده و به خنده میاندازد. مثلا در یکی از سکانسها وقتی مریدانش در مورد چگونگی کسب قدرت، از او سوال میپرسند، پاسخ طنزی میدهد. آقای یک مشتی در نهایت جدیت عنوان میکند که: «به مدت دو سال، روزی ۲۰۰ تا دراز-نشست و شنا کار کرده و مسیرهایی طولانی را میدویده». طی همین برنامههای سنگین ورزشی بوده که یک تار مو، روی سر سایتامای عزیز باقی نمیماند. اما اگر تصور کردهاید انیمه مرد یک مشتی فقط به خاطر کاریزماتیک بودن شخصیت سایتاما جذابیت دارد، اشتباه حدس زدهاید.
انیمه مرد یک مشتی اثری است هنرمندانه، متشکل از اجزایی ظریف و دقیق است
قصهی وان پانچ من از سرزمینی فانتزی و خیالی به نام «شهر Z» آغاز میشود. شهری که در آن انواع و اقسام قهرمانان را خواهید دید. در واقع در این شهر عجیب و غریب عنوان قهرمانی، یک شغل به حساب میآید. افراد توانمند در سازمانی به خصوصی ثبت نام کرده و بر اساس حدود قدرتی که دارند، ردهبندی میشوند. قهرمانان موظفاند در قبال حقوقی که دریافت میکنند، از شهر و مردم در مقابل هیولاهایی که گاه و بیگاه سر و کله شان پیدا میشود، محافظت کنند. در این بین، مرد تک مشتی ابرقهرمانی است که سالها است بدون هیچ گونه خواسته و توقعی در گمنامی به سر میبرد.
داستان مرد تک مشتی با سکانس حمله یک هیولای بنفش به شهر شروع میشود. سایتاما که مدتها است از نداشتن یک رقیب سر سخت و چالش برانگیز مایوس شده برای برقراری عدالت وارد میدان میشود. شهر به زودی مورد هجوم هیولاهای گوناگون قرار میگیرد. با این حال هیچ یک از هیولاها، توان نشان دادن کوچکترین واکنشی نسبت به تک مشت معجزهآسای سایتاما را ندارند. استاد سایتاما که متوجه میشود بین انبوهی از قهرمانان، هیچ فردی او را نمیشناسد. تصمیم میگیرد به همراه شاگرد خوشتیپ و تمام فلزی وفادارش «جِنوس» به آکادمی قهرمانان شهر ملحق شود. از همین لحظه به بعد است که اکشن خفن و دلچسب انیمه مرد یک مشتی چندین برابر میشود و شما حداقل دو تا سه مبارزه هیجان انگیز و فوقالعاده با کیفیت را در هر قسمت تماشا خواهید کرد.
قهرمانان یکی یکی با مبارزات مجزا به مخاطب معرفی میشوند، قهرمانانی با ظواهری درب و داغانتر از سایتاما. زیر پوش ببری، خوشتیپ دو عالم، خدای خوکی، مرد سگی، لوستر سیاه، زامبی مَن، باتوم فلزی، آقای خوش چهره، تانک توپ و مومن رایدر(!) تنها تعدادی از قهرمانان این انیمه هستند. علاوه بر مردمان عادی، قهرمانان و هیولاها، در این انیمه دستهی دیگری از افراد هم وجود دارند. افرادی که نه از قهرمانان دل خوشی دارند و نه با گروه هیولاها همکاری میکنند. «سونیک» یکی از همین شخصیتهای جذاب است که از ابرقهرمان بودنِ سایتاما دل خوشی ندارد و به طور مداوم او را به چالش میکشد.
«گارو» دیگر کاراکتری است که خودش را با عنوان شکارچی قهرمان معرفی میکند. «گارو» را در دومین فصل انیمه مرد تک مشتی ملاقات خواهید کرد. مردی که با اضافه شدن به انیمه، داستان مرد یک مشتی را وارد فاز جدیدی از جذابیت میکند. اگر چه از نظر بسیاری از طرفداران، با تغییر پیدا کردن استودیو سازنده، فصل دوم جذابیت فصل اول را ندارد. با این حال من مخالف این نظریه هستم. بیشتر شدن سکانسهای اکشن، اضافه شدن کاراکتر «گارو» به عنوان شکارچی قهرمان، گسترده شدن رابطه سایتاما با دیگر قهرمانان و موسیقی بینظیر تیتراژ آغازین گواه این ادعا هستند.
مرد یک مشتی در بین انبوهی از آثار ابرقهرمانی و موضوعی که دنیای هالیوود، آن را به سمت کلیشهکشانده است، یک اثر شگرف و جواهرنشان به حساب میآید. مرد یک مشتی یک سریال اختصاصی برای آنهایی که انیمه دیدن را دوست دارند نیست؛ بلکه این انیمه بیشتر از هر چیز دیگر، برای آن دسته افراد تولید شده که به تماشای تصاویر پر شور اکشن تمایل دارند. یک علمی-تخیلی متفاوت که میتواند دل طرفداران دنیای ابرقهرمانی و اکشن را به دست آورده و به تماشای هر چه بیشترشان تشویقشان کند. تماشای قهرمانی که نه مثل بتمن و مرد آهنی مولتی میلیاردر است، نه مثل ثور و کاپیتان آمریکا قیافهای سرکش دارد و نه مثل پلنگ سیاه، صاحب جاه و مقام است. سایتاما در یک اتاق کوچک و ساده زندگی مجردیش را میگذراند، شش دانگ حواسش جمعِ اطلاعیههای تخفیف سوپرمارکتها است و از روی دست گرمی چند فقره گودزیلا را هم به درک واصل میکند.
- صحنههای اکشن دیدنی
- حس طنز قابل قبول در اپیزودهای مختلف
- شخصیت کاریزماتیک سایتاما
- جذابیت قابل قبول فصل
- از نفس افتادن ریتم سریال
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید