پایان‌بندی بازی Hellblade 2
1%
  • 0/10

بررسی سوال‌هایی بی پاسخ پس از پایان‌بندی بازی Hellblade 2

یکی از منحصر به فردترین آثار چند سال اخیر

بررسی سوال‌هایی بی پاسخ پس از پایان‌بندی بازی Hellblade 2 ۲ ۲۵ تیر ۱۴۰۳ بازی | گیم کپی لینک

در این مطلب نگاهی به سوال‌های بی‌پاسخ و بررسی جواب‌های احتمالی هر کدام که از پایان‌بندی بازی Hellblade 2 در ذهن مخاطب شکل گرفته می‌پردازیم.

بازی Senua’s Saga: Hellblade 2 داستان بسیار متفاوتی را درباره شخصیت سنوئا روایت می‌کرد و در این بین عناصری را معرفی می‌کرد که در بازی نخست مشاهده نکرده بودیم. جاینت‌ها، هیدنفولک و شخصیت‌های همراه در بازی وجود داشته و در عین حال هر آن چه که می‌بینید واقعیت نداشته و بیماری‌های روانی و تروماهای روان‌پریشانه سنوئا به منظور آزار و اذیت او نیز بازگشته‌اند. از همین رو، مرز بین واقعیت و ذهن سنوئا بسیار مخدوش شده و همین موضوع سبب می‌شود در برخی از بخش‌های داستان سوالاتی برای مخاطب به وجود بیاید.

بخشی از این موضوع به کوتاه بودن تجربه بازی Hellblade 2 ارتباط دارد که سبب می‌شود تمامی شخصیت‌های دیگر فرصت کافی برای پرداخت و گسترش بیشتر و از طرف دیگر گسترش خطوط داستانی وجود نداشته باشد. با این حال پس از طرح این سوال‌ها و تشریح آن‌ها، تا جای ممکن به توضیح و پاسخ احتمالی آن‌ها می‌پردازیم تا به درک بهتر داستان و پایان‌بندی بازی Hellblade 2 برسید.

  • اگر کشتی غرق نمی‌شد برنامه سنوئا چه بود؟

درست به مانند قسمت نخست، بازی از جایی آغاز می‌شود که شخصیت اصلی در قایق قرار دارد اما این بار سنوئا اسیر شده و توسط قوم بیورن به بردگی گرفته شده است. سنوئا برنامه داشت تا عمدا اسیر شود و از این طریق، راه خود را به سوی نورثمن‌هایی که به روستایش حمله کرده و اهالی آن را قتل عام کرده بودند برساند تا انتقام خود را از آن‌ها بگیرد. اما اگر لطف طوفان شامل حالش نمی‌شد و کشتی‌های حامل برده وایکینگ‌ها را غرق نمی‌کرد سنوئا چگونه می‌توانست به هدف خود دست پیدا کند؟

طوفان موجب نابودی ناوگان بیورن شده و سبب شد بخش اعظمی از نفرات آن‌ها از بین بروند تا سنوئا بتواند به حساب چند برده‌داری که زنده مانده‌اند برسد و رهبر آن‌ها به نام تورگستر را پس از شکست دادن در مبارزه اسیر کند و با استفاده از او خود را به قبیله آن‌ها برساند. اگر سنوئا هم‌‍چنان به صورت برده به قبیله تورگستر که شدیدا مورد محافظت قرار داشت می‌رسید و سفری که در نسخه دوم پیمود را طی نمی‌کرد، آیا می‌توانست زنده از قبیله بیورن بیرون بیاید؟ به راستی برنامه سنوئا چه بود؟

  • آیا سنوئا پدر تورگستر یعنی الیفر را در انتها می‌کشد؟

در حالی که پایان‌بندی بازی Hellblade 2 شدیدا به این موضوع تاکید دارد که سنوئا، الیفر را نمی‌کشد، کاری که سنوئا در ادامه انجام می‌دهد هرگز نشان داده نشده و برعهده تفسیر و برداشت مخاطب قرار داده می‌شود. به همان اندازه که سنوئا خواستار انتقام و اجرای عدالت برای تمامی افراد بیگناهی که توسط بورگار-ویرکی گودی سلاخی شده‌اند است، با این حال تغییراتی در شخصیت سنوئا به وقوع پیوسته و هم‌چنین کلمات قدرتمندی که از روح فوت شده تورگستر دریافت می‌کند می‌تواند سنوئا را از انجام این کار منصرف کند.

از آن جایی که سنوئا لحظاتی قبل شاهد آن بوده که تورگستر با ضربه شمشیر از پشت به درون سینه‌ توسط پدر خودش کشته شده، اکنون سنوئا انگیزه قدرتمندتری از نفرت صرف داشته و تمایل دارد تا صورت الیفر را با سنگ خورد نماید. الیفر حتی سنوئا را دختر پدرش خطاب می‌کند، امری که تورگستر شدیدا آن را رد کرده و اظهار می‌کند که سنوئا حق انتخاب دارد تا وارد مسیری که پدرش انتخاب کرده نشود و در نهایت سنوئا می‌تواند بسیار بهتر باشد. با این حال پایان‌بندی و قاب نهایی کاملا این مفهموم را می‌رساند انتخاب سنوئا مبنی بر گذشتن از جان الیفر تغییر نکرده و او در مسیر فردی چون پدرش و الیفر قدم برنخواهد نداشت.

  • هیدنفولک واقعا چه چیزی هستند؟

همان‌طور که از نام آن‌ها برمی‌آید، هیدنفولک (Hiddenfolk یا مردم مخفی) نیرویی مرموز و ناپیدا هستند که سنوئا را به سمت مواجه با جاینت‌ها حرکت می‌دهند. در ابتدا باید تعدادی از پازل‌های آن‌ها را حل کرده که بیشتر شبیه نوعی آزمون هستند که نیازمند گوش سپردن به صحبت‌های آن‌ها است. صداهایی که در حال روایت پیش‌زمینه داستانی جاینت‌ها بوده و توسط شرایط شبیه‌سازی شده‌ای که در مقابل چشمان سنوئا به اجرا در می‌آید تکمیل می‌شوند.

هیدن‌فولک‌ها نوعی الف در فولکلور ایسلندی و فاروئی محسوب می‌شوند. آن‌ها موجودات فراطبیعی بوده که در طبیعت زندگی می‌کنند. آن‌ها ظاهر و رفتاری به مانند انسان‌ها داشته با این حال در یک دنیای موازی زندگی می‌کنند و در صورت تمایل، خود را به انسان‌ها نشان می‌دهند. استفاده از این موجودات به مانند بسیاری از عناصر دیگر در مرز بین واقعیت و تصورات ذهنی سنوئا صورت می‌گیرد.

  • همراهان سنوئا در جنگل جارن‌ویور چه می‌دیدند؟

در مسیر حرکت به سمت قبیله بورگار-ویرکی به منظور مقابله با گودی در مرحله ششم، سنوئا و همراهانش باید از جنگلی وهم‌آلود به نام جارن‌ویور عبور نمایند که براساس افسانه‌ها، توسط موجود ناشناخته شروری طلسم شده است و کنترل همه افرادی که بخواهند از جنگل عبور کنند را به دست می‌گیرد. این افسانه‌ها درست از آب در آمده و سنوئا باید به همراهان خود یعنی استدرایدر، فارگریمر و تورگستر کمک کند تا از خلسه درونی خود زنده بیرون بیایند.

این بخش کمی از ریتم مرحله ششم که آخرین مرحله بازی نیز بوده می‌کاهد. به نظر می‌رسد در این بخش هر کدام از این سه شخصیت در حال جدال با ترس‌ها و تروماهای درونی خود هستند و در حالی اشاره‌ای به آن چه که هر کدام از این شخصیت‌ها در حال مشاهده هستند نمی‌شود، سنوئا به آن‌ها کمک می‌کند تا غرق در خیالات ذهنی خود نشده و به مسیر ادامه دهند. اگرچه بازی از این فرصت می‌توانست به منظور شخصیت‌پردازی بیشتر کاراکترهای جانبی خود استفاده کند اما به سرعت از آن عبور می‌کند تا به پایان‌بندی بازی Hellblade 2 برسد.

  • اگر جاینت‌ها واقعی نبودند دیگران چگونه آن‌ها را می‌دیدند؟

عنوان Senua’s Saga: Hellblade 2 تاکید بسیار زیادی روی جاینت‌ها در داستان‌سرایی خود دارد و این موضوع از جزئیات به کار برده شده در طراحی این کاراکترها نیز مشخص است. با این حال یک سوال اساسی از آن‌ها بی‌جواب باقی می‌ماند؟ چگونه سایر مردم می‌توانستند جاینت‌ها را  ببینند و به آن‌ها حمله کنند اگر همان‌طور که در انتها معلوم شد جاینت‌ها واقعی نبوده و تنها فانتزی‌هایی ساختگی توسط گادی به منظور تزریق ترس روی مردم بودند؟

توضیح این موضوع بدین شکل است که در واقع تنها، جاینت انتهایی بازی ساختگی بوده و سایر مواردی که در بخش‌های دیگر بازی مشاهده می‌کنیم واقعی هستند. زیرا دروگرها می‌توانستند جاینت ایلتاوگا را فرا بخوانند، فارگریمر و تورگستر با ایلتاوگا درگیر شده و سنوئا را از دست او نجات دادند، فارگریمر مراسم مذهبی ترتیب داد و استرایدر و افراد قبیله‌اش کمک کردند تا سیگایر به دام افتاده و چندین و چند نیزه نیز به سمت او پرتاب کردند. به همین دلیل پایان‌بندی بازی Hellblade 2 درباره اشاره به واقعی نبودن جاینت‌ها، تنها به مورد آخر که توسط گودی ایجاد شده بود ارتباط داشت.

  • چگونه فارگریمر اطلاعات بسیار زیادی داشت؟

یکی از بهترین بخش‌های نسخه دوم Hellblade به اضافه کردن شخصیت‌ها و گسترش دنیای آن ارتباط داشت و شخصیت فارگریمر یکی از موارد مهم آن محسوب می‌شود. از همان ابتدا زمانی که سنوئا شخصیت فارگریمر را پس از مبارزه‌ای مهیج با دروگرها نجات می‌دهد، فارگریمر به طور اسرارآمیزی مدعی می‌شود که تمامی این مدت منتظر سنوئا بوده تا او را پیدا نماید و پس از آن در اولین مکالمه‌شان نیز چنین صحبت‌هایی را مطرح می‌کند.

پس از آن نیز، فارگریمر کسی است که به سنوئا می‌گوید او Seer یا منجی مردم بوده و باید به دنبال هیدنفولک برود. حتی در ادامه نیز مشخص می‌شود که این شخصیت از جوانب بسیار بیشتری از سنوئا اطلاع دارد. اما در نهایت چندان به شکل عمیقی مشخص نمی‌شود که فارگریمر واقعا چه کسی بوده و چگونه تا این اندازه از سنوئا و مسیر در پیش رویش مطلع است.

  • آیا سنوئا سرانجام از دست سایه تاریکی آزاد شد؟

اگر خاطرتان باشد در ابتدای بازی، سنوئا هم‌چنان به میزان زیادی توسط سایه تاریکی (The Shadow) که انعکاسی از پدرش است مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد. شخصیتی که منبع هجوم افکار منفی و بازی با روان سنوئا بوده و همواره مانعی در مسیر حرکت سنوئا به سمت روشنایی به شمار می‌رود. در حالی که سنوئا به طور دائمی در حال مبارزه با این سایه تاریکی است اما سایه مدعی می‌شود که او هرگز آزاد نخواهد شد.

با توجه به پایان‌بندی بازی Hellblade 2 به نظر می‌رسد سنوئا زاویه جدیدی از وجودش را کشف کرده و به پایان مسیر خودشناسی و تحت کنترل در آوردن تروماهای خود رسیده است. آیا این موضوع بدین معنی بوده که سایه تاریکی نیز سرانجام دست از تعقیب او و نفوذ به افکارش بر می‌دارد؟ جواب احتمالا بدین شرح است که سنوئا همان‌طور که بارها در طول مسیر بازی دوم با وسوسه‌ها و صحبت‌های ناامیدکننده سایه مواجه می‌شد و تصمیم می‌گرفت به راه خود ادامه دهد، توانایی آن را به دست آورده که نیمه تاریک خود را تحت کنترل در بیاورد و اسیر نیمه تاریک خود نشود.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

2 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments