افشای معمای جدید فصل دوم Severance نشان از حرکت سریال در مسیر صحیح دارد

بخشی از استقبال به عمل آمده از سریال Severance ناشی از آن می‌شود که این سریال می‌تواند بذری را در یک قسمت بکارد که شکوفه‌ی آن در قسمت‌های بعدی، پیچش‌های داستانی فوق‌العاده‌ای را به بار می‌آورد. به طور غیرغافل‌گیرکننده‌ای، طرفداران همواره با موشکافی هر فریم و نشانه‌های صوتی ارائه شده در سریال به دنبال کشف سرنخ برای معماهای مختلف آن بودند که بدانند چه سورپرایزی در راه آن‌ها خواهد بود.

هر چیزی می‌تواند یک سرنخ برای بزرگ‌ترین معماهای سریال باشد اعم از عددی که ساعت روی دیوار نشان می‌دهد تا ماهیت اعدادی که روی صفحه نمایش کامپیوترها نشان داده می‌شوند. حال آن که برخی از معماها بهتر از دیگران مخفی می‌شوند و طرفداران می‌توانند به آسانی وقوع برخی از موارد را حدس بزنند. با این حال قسمت چهارم از فصل دوم سریال Severance محصول شبکه اپل تی‌وی پلاس نشان می‌دهد که چرا این موضوع مشکلی نداشته که ناشی از تمرکز آن روی داستان‌سرایی باکیفیت به جای کش دادن بیش از حد معماها می‌شود.

معمای جدید مطرح شده در فصل دوم سریال Severance در خصوص هویت شخصیت هلی آر با هنرنمایی بریت لووِر (Britt Lower) می‌توانست به آسانی تا پایان این فصل بدون پاسخ بماند. به جای آن سریال به طور قابل توجهی تصمیم گرفت مسئله‌ای که بسیاری از طرفداران به آن شک کرده بودند را از طریق فداکاری شخصیت اروینگ با نقش آفرینی جان تورتورو (John Turturro) در اپیزود چهارم رونمایی کند.

در جریان گردش تفریحی اعضای بخش پالایش کلان‌داده‌ها، شک صورت گرفته توسط شخصیت اروینگ به هویت هلی آر که پیش از این در اپیزود اول این فصل نیز مطرح شده بود به یک رویارویی نفس‌گیر منجر می‌شود که طی آن کاراکتر آقای میلچک با بازی ترامل تیلمن (Tramell Tillman) را مجبور می‌کند به هویت واقعی هلی تحت عنوان هلنا ایگان اعتراف کند. با این حال اروینگ نهایت هزینه ممکن را برای این عمل خود می‌پردازد که نابودی است. چیزی که در دنیای Severance به معنای نابودی کامل هویت نسخه داخلی‌اش محسوب می‎شود.

حال آن که این فداکاری، نتیجه رضایت‌بخشی را به همراه دارد و به سریال این امکان را می‌دهد که سوال‌های مهیج‌تری را در خصوص هویت و کنترل سازمانی مطرح و مورد تعمق قرار دهد آن هم در حالی که اعتماد به نفس خود را در توانایی داستان‌سرایی‌اش به نمایش می‌گذارد. نشانه‌های فریب شخصیت هلنا ایگان از ابتدای فصل دوم به حدی بود که به سختی می‌شد آن را نادیده گرفت. پس از پایان‌بندی مسحورکننده و شوکه‌آور فصل اول، هنگامی که نسخه داخلی هلی، رویکردهای شرکت لومن را در یک مهمانی شرکتی افشا می‌کند، باری دیگر با نگرشی سازگارانه که از کاراکتر او به دور است به کار خود بازمی‌گردد. این موضوع تناقض زیادی با روحیه و شخصیت یاغی گرایانه او دارد که حتی سبب شده بود او اقدام به عمل خودکشی را به جای ادامه‌ی کار کردن برای لومن ترجیح دهد و همین موضوع چراغ قرمز را برای بسیاری از مخاطبین روشن کرده بود.

معمای فصل دوم Severance به نشانه صوتی واضحی از همان اول خود را نشان داد: صدای آسانسور که نشانه مشخصی از انتقال هوشیاری نسخه بیرونی به داخلی را به نمایش می‌گذارد به طور جالبی هنگامی که هلی به طبقه تفکیک شده می‌رسد غایب است. امری که بیان می‌دارد هلنا هرگز وضعیت تفکیک شده خود را فعال نکرده بود و نسخه بیرونی او در تمام طول مدت در فصل دوم سریال حاضر بوده است. هم‌چنین توضیحات غیرمتقاعدکننده او در زمان اضافه‌کاری اضطراری و در خصوص باغبانی که در هنگام شب مشغول تمیز کردن حیاطش است، تنها مدارک بیشتری را ارائه می‌کند که هلنا در تمام این مدت در حال فریب دادن همکاران نسخه داخلی خود بوده است. رونمایی از این موضوع در اپیزود چهارم به خوبی نشان می‌دهد که سریال اهمیت بیشتری به پیشبرد داستان به جای کش دادن معماها و سوال‌های خود می‌دهد.

در طول تاریخچه تلویزیون آثار معمایی بسیاری ساخته شدند که چنان پاسخ به معماها و سوالات خود را به تاخیر انداختند که در نهایت جواب‌های ارائه شده برای طرفداران کافی به شمار نمی‌رفت. سریال Lost یکی از بهترین مثال‌ها برای این موضوع محسوب می‌شود. به همین دلیل رویکردی که سازندگان سریال Severance برای آن در پیش گرفته، جای امیدواری و رضایت فراوانی را برای مخاطب ایجاد می‌کند. این موضوع به سریال اجازه می‌دهد تا به عواقب این اتفاق به شکل عمیق‌تری بپردازد برای مثال اکنون دو شخصیت مارک و دیلن چگونه قرار است با این خیانتی که به آن‌ها شده کنار بیایند.