علت دروغ گفتن هلی در اپیزود اول فصل دوم سریال Severance چه بود؟
سازنده سریال توضیح میدهد
دلیل دروغ گفتن شخصیت هلی در اپیزود اول از فصل دوم سریال Severance توسط دن اریکسون سازنده سریال توضیح داده شده است.
سریال Severance محصول درام روانشناختی و علمی تخیلی شبکه اپل تیوی پلاس سرانجام پس از غیبت طولانی مدت بازگشته و اپیزود افتتاحیه فصل دوم هیچ زمانی را برای ادامه دادن داستان معطل نمیکند. در قسمت اول مشاهده میکنیم که نسخههای داخلی شخصیتهای داستان در حال مشورت به منظور تصمیم برای مسئلهای هستند بدین شرح که یا شرکت لومن را ترک نمایند که در این صورت نسخههای داخلی آنها از هستی، نیست میشود و یا این که به سر کار خود بازگردند.
این نسخههای درونی متشکل از شخصیت مارک با بازی آدام اسکات (Adam Scott)، شخصیت هلی با بازی بریت لوئر (Britt Lower)، دیلن با بازی زک چری (Zack Cherry) و اروینگ با بازی جان تورتورو (John Turturro) شده و همگی آنچه که در بیرون از ساختمان کاری خود مشاهده کردند را به اشتراک میگذارند حال آن که هلی در خصوص این موضوع که در اصل هلنا ایگان دختر مدیرعامل لومن یعنی جِیم ایگان است دروغ میگوید.
در مصاحبهای با نشریه ورایتی، از دن اریکسون (Dan Erickson) سازنده سریال مورد بحث پرسیده شد که چرا هلی در اپیزود اول از فصل دوم سریال Severance به مارک و سایر همکاران خود در خصوص هویتش دروغ میگوید و این که در یک ساختمان به صورت تنها، زندگی کسلکنندهای دارد. تئوری مطرح شده توسط بسیاری از مخاطبین سریال بدین ترتیب بود که هلنا یا همان نسخه بیرونی در حال جاسوسی کردن از نسخههای درونی شخصیتها است. حال آن خالق سریال توضیح بسیار سادهتری را در خصوص این مسئله ابراز میکند و توضیح میدهد هلی به این دلیل دروغ گفت زیرا آنچه که در بیرون مشاهده کرد موجب آشفتگی او شده و اساسا از ارتباطی که با شخصیت هلنا به عنوان نسخه بیرونی خود دارد خجالت میکشد.
همگی شخصیتها به واسطه چیزی که در بیرون مشاهده کردند به شکلی دچار آشفتگی شدند. و هر کدام از آنها باید تصمیم بگیرند که چه زمان میخواهند بازگشته و چه میزان از آن را مایل یا آماده هستند که به اشتراک بگذارند. در این میان هلی ترسناکترین چیزی که میتوانست به آن پی ببرد را کشف میکند. زیرا کاشف به عمل میآید که این شخص در واقع همان چیزی است که بیشتر از هر چیز دیگری از آن نفرت دارد. شرمندگی بسیاری در این موضوع وجود دارد و این نگرانی نیز برای هلی وجود داشته که او دیگر توسط دوستانش پذیرفته نشود. او میداند که همکارانش دل خوشی از ایگانها ندارند و خودش نیز جزوی از آنها به شمار میرود. او نمیخواهد چنین باری را روی دوشهای خود حمل نماید.
همزمان با تصمیم گیری نسخههای داخلی چهار شخصیت اصلی به منظور آن که چه کاری باید انجام دهند، هر کدام چیزی که در بیرون در پایان فصل اول سریال مشاهده کردند را به اشتراک میگذارند. در این میان اما هلی اظهار میکند که نسخه بیرونی او یک زندگی حوصله سر بر داشته که جزئیاتش ارزش اشاره کردن را ندارد. امری که البته اروینگ تا حدی متوجه صحیح نبودن آن میشود اما چندان در آن جستجو نمیکند.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید