0/10

باهوش ترین شخصیت های منفی انیمه ای

طرح‌ریزی و دستکاری ذهنی

0/10 ۱ ۱۶ آذر ۱۴۰۳ مقالات جانبی انیمه کپی لینک

ما در ادامه این مطلب، به معرفی و بررسی باهوش ترین شخصیت های منفی انیمه ای ساخته شده در تمام دوران‌ها می‌پردازیم که به خاطر هوش برجسته‌شان به کارکترهایی نمادین تبدیل شده‌اند.

انیمه های سینن، طیف بسیار گسترده‌ای از شخصیت‌های منحصر به فرد را در خود جای داده‌اند. این شخصیت ها دارای ویژگی‌های جالب بسیاری هستند که یکی از آنها به طور معمول، هوش برجسته آن‌ها است. برخی از شخصیت های منفی در انیمه های ساخته شده تمام دوران‌ها، به قدری فریبکار و حیله گر هستند که با عنوان شرورهای نابغه شناخته شده‌اند. این کارکترها، نه با قدرت‌ و مهارت‌های فیزیکی، بلکه با توانایی‌های ذهنی خود، دوستان و دشمنانی که بر سر راهشان قرار گرفته‌اند را شستشوی ذهنی می‌دهند و آن‌ها را همانند عروسک‌های خیمه شب بازی، تحت کنترل خود درمی‌آورند. این شخصیت‌های منفی، معنای طرح ریزی و دستکاری ذهنی هوشمندانه را به گونه‌ای دیگر تعریف می‌کنند. آن‌ها افراد متفکری هستند که تنها به جلو رفتن خط داستانی کمک نمی‌کنند، بلکه با اقداماتی که در پیش می‌گیرند، دنیای انیمه را زیر و رو می‌کنند و بینندگان خود را در حیرت فرو می‌برند. از طرفی، روش‌هایی هم که این افراد برای رسیدن به اهداف خود در پیش می‌گیرند، غیرقابل قبول و توجیه ناپذیرند. بر همین اساس، ما نیز در ادامه این مطلب، به معرفی و بررسی باهوش ترین شخصیت های منفی انیمه ای ساخته شده در تمام دوران‌ها می‌پردازیم. توجه داشته باشید که ادامه این مطلب حاوی اسپویل از خط داستانی انیمه شخصیت‌هایی می‌باشد که معرفی شده‌اند.

Sosuke Aizen – Bleach

کارکتر سوسوکه آیزن (Sosuke Aizen) که یکی از باهوش ترین شخصیت های منفی در انیمه محبوب و پرطرفدار بلیچ (Bleach) می‌باشد، شخصیتی بسیار جاه طلب است که برای رسیدن به اهداف خود، ذهن هر کارکتری که بر سر راهش قرار می‌گیرد را دستکاری می‌کند و به هر سمتی که اراده کند سوق می‌دهد. او آرزو داشت با سرنگونی پادشاه Soul، «جای خالی تاج و تخت جهان» را تصاحب کند. این کارکتر، برای رسیدن به این هدف، برای بیشتر از یک قرن، در حال طرح ریزی و پیاده کردن نقشه‌های شوم خود بود. در نهایت نیز، با وجود همه این نقشه‌ها، موفق شد به درجه کاپیتانی دست یابد. این کارکتر، حتی زمانی هم که نقشه‌اش به مرحله اجرا رسید، به صورت بسیار زیرکانه و ماهرانه‌ای، ذهن افرادی که معتقد بودند با او ارتباط نزدیکی دارند را دستکاری کرد.

جدا از سطح هوشی بسیار بالا، کارکتر آیزن از توانایی‌های دیگری نیز برخوردار است که او را به یک حریف خطرناک تبدیل می‌کند. آیزن برای دست یافتن به جاودانگی به آشنایان خود خیانت کرد. در نهایت، او پس از ادغام با Breakdown Sphere به خواسته خود رسید و پس از آن به خطرناک‌ترین تهدید برای Soul Society تبدیل شد.

Light Yagami – Death Note

انیمه دفترچه مرگ (Death Note) نمونه بارزی از باهوش ترین شخصیت های منفی انیمه ای ساخته شده در تمام دوران‌ها را در خط داستانی خود جای داده است. کارکتر لایت یاگامی (Light Yagami) در ابتدای این انیمه، به عنوان شخصیتی بسیار جذاب و دیدنی ظاهر می‌شود. واضح است که او در ابتدای داستان تنها شخصیتی نوجوان بود که راه خود را گم کرده بود. با این حال، این کارکتر پس از مدت زمان کوتاهی به طور کلی در تاریکی فرو می‌رود و همانطور که داستان پیش می‌رود، از خود یک شخصیت بی‌رحم و شرور می‌سازد. جالب است بدانید که در پایان داستان این انیمه جذاب و دیدنی، لایت از یک شخصیت ضد قهرمان به یک کارکتر شرور تمام عیار تبدیل می‌شود.

در طول خط داستانی انیمه دفترچه مرگ، لایت بارها و بارها از تاکتیک‌های مبتکرانه‌ای برای پوشاندن ردپای خود استفاده کرد. او بسیار محتاط بود و اقدامات خود را از هر جهت مورد بررسی قرار می‌داد تا همواره یک قدم از کارکتر «ال» (L) که نقش قهرمان داستان را ایفا می‌کرد، جلوتر باشد. این مسئله او را به طور قطع، در لیست باهوش‌ترین شخصیت انیمه‌ها نیز قرار می‌دهد که از نظر ذکاوت، تنها تعداد کمی از کارکترهای طراحی شده در انیمه‌های ساخته شده تمام دوران‌ها توانایی رقابت با او را دارند.

Johan Liebert – Monster

یکی دیگر از باهوش ترین شخصیت های منفی انیمه ای ساخته شده در تمام دوران‌ها، کارکتر یوهان لایبرت (Johan Liebert) می‌باشد. این کارکتر، ذهن هر فردی را که ملاقت می‌کند، آنگونه که خود می‌خواهد، شستشو می‌دهد و اینگونه همه کارکترهای دیگر را تحت کنترل خود در می‌آورد. هنوز مشخص نیست که آیا این اقدامات او نتیجه آزمایشات دوران کودکی است که بر روی او انجام شده است و یا اینکه خود از ماهیتی شوم برخوردار است.

انیمه هیولا (Monster) در رابطه با کنزو تنما (Kenzo Tenma)، یک جراح مغز اهل ژاپن است که در دوسلدورف مشغول به کار است. تنما به طور ناگهانی، با موقعیتی روبه‌رو می‌شود که در آن باید تصمیم بگیرد بین کودکی که به سرش گلوله شلیک شده است و شهردار، که اهداکننده بیمارستان تنما نیز است، جان یکی را نجات دهد. او در نهایت انتخاب می‌کند کودک را جراحی کند و جان او را نجات دهد؛ اما با انجام این کار، باعث می‌شود زندگی هردوی آنها برای همیشه تغییر کند. تنما به این دلیل که جان شهردار را نجات نداد، دیگر نمی‌تواند همانند گذشته به کار خود ادامه دهد. از طرفی، کودکی هم که جانش را نجات داده بود، مدت کوتاهی پس از بهوش آمدن، ناپدید می‌شود. چندین سال بعد، قهرمان و شخصیت اصلی داستان، متهم به قتل چند تن از کارکنان بیمارستانی می‌شود که در آن کار می‌کرد.

Shougo Makishima – Psycho-Pass

پیش بینی سیستم سیبیل (Sybil) در جهان سایکو پس (Psycho Pass)، نه فقط به خاطر ارتکاب جرایم بزرگ، بلکه بر اثر استرس یا ترومای روحی نیز می‌تواند رخ دهد و به همین خاطر نیز، در برخی مواقع، به صورت غیرمنصفانه‌ای افرادی هم که هیچ اشتباهی مرتکب نشده‌اند به خاطر تشخیص اشتباه این سیستم از جامعه طرد می‌شوند. ماموران پلیس اداره امنیت عمومی به یک نوع سلاح خاص مجهز بودند که در صورت مشاهده هر فردی که به عنوان مجرم تشخیص داده شده است، وظیفه داشتند جان آن فرد را بگیرند. به همین خاطر، به دلیل وجود این سیستم، افرادی وجود داشتند که معتقد بودند هیچ نشانه‌ای از انسانیت در جهان باقی نمانده است که یکی از افراد، شوگو ماکیشیما (Shogo Makishima) بود.

کارکتر شوگو شخصیتی است که به عنوان یکی دیگر از باهوش ترین شخصیت های منفی انیمه ای ساخته شده در تمام دوران‌ها شناخته شده است. با وجود آنکه اعتقادات و اعتراض او به قوانین جامعه‌ای که در آن می‌زیست قابل احترام بود، اما با این حال، روش‌های مبارزه او با سیستم سیبیل به هیچ عنوان توجیه‌پذیر نبودند. او یک قاتل بود که با شکنجه، مثله کردن اجساد قربانیان و دستکاری ذهنی افراد هیچ مشکلی نداشت. این کارکتر به قدری باهوش بود که به راحتی می‌توانست ذهن هرکسی را به گونه‌ای تحت تاثیر خود قرار دهد که کسی حتی متوجه اهدافش نشود.

Father – Fullmetal Alchemist: Brotherhood

در خط داستانی انیمه کیمیاگر فلزی: برادری Fullmetal Alchemist: Brotherhood، به طرز عجیبی، سرنوشت تمام مردم جهان در دستان یک نفر است. این فرد، که خود در سایه‌ها و به دور از همه زندگی می‌کند، انسان‌های مصنوعی می‌سازد که در داستان با نام هومونکولی (Homunculi) شناخته شده‌اند. شخصیت پدر (Father) از این هومونکولی‌ها برای اجرای دسیسه‌های خود استفاده می‌کند تا بتواند دولت‌ها را فریب دهد و دیکتاتورهایی را بر راس حکومت قرار دهد که همانند عروسک‌های خیمه شب بازی او هستند. این کارکتر، با انجام کارهای شوم خود، قصد تبدیل شدن به خدایی را دارد که مایل به نابودی کل جهان و بشریت است و به همین خاطر نیز، به طور قطع، یکی دیگر از باهوش ترین شخصیت های منفی انیمه ای ساخته شده در تمام دوران‌ها به شمار می‌رود.

در سفر قهرمانان انیمه Fullmetal Alchemist: Brotherhood، شرورهای زیادی بر سر راه برادران الریک قرار می‌گیرند که به عنوان قهرمان و شخصیت اصلی در خط داستانی انیمه ظاهر Fullmetal Alchemist: Brotherhood می‌شوند، اما هیچ یک از آنها ترسناک‌تر از موجوداتی نیستند که با نام هومونکولی شناخته شده‌اند. کارکتر پدر، در نهایت، با استفاده از علم کیمیاگری به جاودانگی دست می‌یابد. پدر به عنوان اولین هومونکولوس، گواهی بر خطر استفاده از علم کیمیاگری برای رسیدن به اهدافی مانند ایجاد زندگی انسانی است.

Makima – Chainsaw Man

از همان ابتدای انیمه Chainsaw man مشخص بود که مهربانی بیش از حد کارکتر ماکیما (Makima) و کارهای خوبی که او برای قهرمان و شخصیت اصلی داستان، یعنی کارکتر دنجی (Denji) انجام می‌دهد، عجیب و مشکوک به نظر می‌رسند. با پیش رفتن داستان، مشخص شد که این کارکتر در واقع، ذهن دنجی را دستکاری می‌کرد تا هر کاری که از او می‌خواست را برایش انجام دهد. در حقیقت، ماکیما برای دنجی هیچ ارزش و اهمیتی قائل نبود ولی با این حال، با فراهم کردن نیازهای ساده او، سعی می‌کرد تا جایی که امکانش را داشته باشد، دنجی را فریب دهد تا بتواند او را تحت کنترل خود دربیاورد.

کارکتر ماکیما، به طرز ماهرانه‌ای می‌تواند ذهن افراد را، آنطور که می‌خواهد، دستکاری کند و دنجی تنها یکی از افراد بی‌شماری است که همانند عروسک خیمه شب بازی ماکیما رفتار کرده بود. او تمایل ندارد به صورت آشکاری به افراد تحت کنترل خود دروغ بگوید و به همین خاطر نیز، به سوالات دیگر کارکترها، پاسخ‌های بسیار مبهم می‌دهد و یا اطلاعات کمی را در دسترس آن‌ها قرار می‌دهد تا به هیچ عنوان، توانایی نتیجه گیری را نداشته باشند. در طول خط داستانی انیمه مرد اره‌ای بارها نشان داده شده است که این کارکتر به راحتی می‌تواند کنترل همه موجوداتی که خود را برتر از آنها می‌دید به دست بگیرد.

Muzan Kibutsuji – Demon Slayer: Kimetsu no Yaiba

در قسمت اول انیمه شیطان کش، بیشتر اعضای خانواده کامادو(Kamado) به طرز وحشیانه‌ای توسط یک شیطان، به قتل می‌رسند. این موجودات شرور همگی حامل خون شخصیتی مرموز به نام موزان کیبوتسوجی (Muzan Kibutsuji) هستند که به نظر می‌رسد قرن‌ها زنده مانده است. ای کارکتر یکی دیگر از باهوش ترین شخصیت های منفی انیمه ای

ساخته شده در تمام دوران‌ها به شمار می‌رود. انیمه شیطان کش (Demon Slayer) هنوز راز جاودانگی این کارکتر را فاش نکرده. گفته شده است قدیمی‌ترین شیاطین این انیمه چندین قرن زندگی کرده‌اند، اما هنوز به طور دقیق مشخص نیست که خالق آنها چه مدت زندگی کرده‌ است.

کارکتر موزان کیبوتسوجی به عنوان شخصیت منفی اصلی مجموعه فوق العاده جذاب و دیدنی Demon Slayer در داستان حضور پیدا کرده است. موزان اولین اهریمنی بود که تا به حال خلق شده است و به همین خاطر نیز سطح قدرت‌های دیگر شیطاین با این کارکتر اختلاف بسیار زیادی دارد. حتی اعضای دوازده ماه که قادر به مبارزه با قوی ترین شیطان کش‌ها هستند نیز، در مقابل قدرت موزان هیچ شانسی برای زنده ماندن ندارند. موزان نیز مانند دیگر شیاطین این داستان از سرعت بازسازی بسیار بالایی بهره برده است و به همین خاطر نیز، به عنوان کسی که دیگر شیاطین را خلق کرده است، به نظر می‌رسد که در طول زندگی خود، هیچگاه حتی زخمی هم نشده باشد.

Tetta Kisaki – Tokyo Revengers

به جرات می‌توان گفت که کارکتر شناخته شده با نام «تتا کیساکی» (Tetta Kisaki) ترسناک‌ترین و خطرناک‌ترین شخصیت انیمه فوق‌العاده جذاب و دیدنی «انتقام جویان توکیو» (Tokyo Revenegers)‌ است. او برای دستیابی به اهدافش، به گونه‌ای ماهرانه ذهنیت همه اطرافیانش را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد و آن‌ها را شستشو می‌دهد که کسی حتی متوجه این موضوع نمی‌شود. این کارکتر به قدری باهوش است که در چند خط زمانی مختلف با زندگی افراد بازی می‌کند و برای دست یافتن به اهداف خود از انجام هیچ کاری دریغ نمی‌کند.

هاناگاکی تاکمیچی (Takemichi Hanagaki) که یک جوان بیست و شش ساله است، هیچ شغل، هدف و دوستی در زندگی‌اش ندارد. در یک روز معمولی همانند دیگر روزهای زندگی، تاکمیچی در آپارتمان کوچکش نشسته است و به اخبار نگاه می‌کند. او ناگهان متوجه می‌شود دوست دوران دبیرستان‌اش، هیناتا تاچیبانا (Hinata Tachibana)، که در دوران نوجوانی دوستش داشت، در یک تصادف جانش را از دست داده است. سپس هاناگاکی تاکمیچی به طور اتفاقی با برادر هیناتا تاچیبانا ملاقات می‌کند که یک پلیس است. آن‌ها با همدیگر به این واقعیت پی می‌برند که تاکمیچی توانایی سفر در زمان و بازگشت به گذشته را دارد. تاکمیچی از این توانایی برای بررسی مرگ هیناتا و جلوگیری از مرگ او استفاده می‌کنند. با این حال، او به زودی متوجه می‌شود که هیناتا در واقع به دست یک باند بزرگ خلافکار به قتل رسیده است.