سریال بازی مرکب سر و صدای زیادی به پا کرده و در حالیکه مخاطبین دنیای تلویزیون سرشان حسابی گرم بحث درباره این سریال است، بد نیست به چند ایستر اگ از سریال بازی مرکب اشاره کنیم؛ رازهای جالبی که هر کسی متوجهش نشده است.
هوانگ دونگ هیوک، خالق سریال بازی مرکب توانسته سلسله بازیهای کودکانهای را به گونهای ترتیب دهد تا بازیکنهایی از سر ناچاری در این مسابقهی ۶ مرحلهای شرکت کنند و برای بقا تا پای جان تلاش کنند. در نقد سریال بازی مرکب (Squid Game) به تفضیل دربارهی مولفههای مختلف این اثر تلویزیونی صحبت شده است اما در این مقالهی کوتاه میخواهیم نگاهی بیندازیم به چند نکتهی جداگانه که قطعا از فهمیدن آنها نهایت لذت را خواهید برد؛ چراکه امکان دارد این نکات از چشم شما غافل مانده باشد. بنابراین اگر هنوز تصور میکنید این سریال یک اثر به شدت ساده و سطحی است، در ادامهی مقاله به این چند ایستر اگ دقت کنید. احتمالا نظرتان برخواهد گشت!
۴- نوشتههای روی دیوار
خیلی از مخاطبین سریال دقت نکردند که روی دیوارهای استراحتگاه، نقش و نگاری وجود دارد. البته من و شما مقصر نیستیم؛ چراکه تعداد تخت خوابها به علت تعدد بازیکنها زیاد بود و به این راحتی نمیشد حدس زد روی دیوار چیزی حک شده است؛ یعنی واقعا کسی هم انتظارش را از همان ابتدای کار نداشت. از طرفی الان میتوانیم به حماقت ژانگ دوک سو بخندیم که برای پیشبینی بازی بعدی به کاراکتر دکتر متکی شده بود. کل بازیکنها از سر کنجکاوی میتوانستند بازی بعدی را از همان ابتدای کار بفهمند!
۳- مرد پیشرو توسط جی یانگ رفرنس داده شده بود
جی یانگ، بازیکن شماره ۲۴۰ در نقطهای از سریال به فیلمی اشاره میکند که در آن فیلم، لی بیونگ هون، بازیگری که نقش مرد پیشرو را در سریال بازی میکند در آن فیلم به ایفای نقش میپردازد. این ایستر اگ در زمانی رخ میدهد که جی یانگ با سه بیوک، بازیکن شماره ۰۶۷ حرف میزند. این اتفاق در قسمت ششم رخ میدهد؛ درست همان جایی که این دو شخصیت درباره این صحبت میکنند که با برنده شدن پول مسابقه قصد دارند چه کاری انجام دهند. اینجاست که جی یانگ به سه بیوک میگوید باید به جزایر مالدیو برود. او در همین راستا خطاب به سه بیوک میگوید «مگه اون فیلم رو ندیدی؟ همون که لی بیونگ هون بازی میکنه؟». این شخصیت زنِ مرموز در ادامه حتی یک دیالوگ از زبانِ مرد نفوذیِ فیلم هم میگوید: «بیا یه نوشیدنی مخصوص مالدیو رو بخوریم»!
۲- همه چیز درباره مرد شماره یک
این نکته را هر فردی متوجه نشد. شما اگر خاطرتان باشد شخصیت پلیس که هوانگ جون هو نام داشته در نقطهای در اواخر داستان به فایلهای آرشیوی دست پیدا میکند. در آن فایلها، لیست با شمارهی یک شروع نمیشود. بلکه با بازیکن شماره ۰۰۲ آغاز میشود. البته در همان بازی اول هم کاملا مشخص میشود که ایل نام، کاراکتری نیست که بخواهیم دلمان برایش شور بزند. اگر دقت کرده باشید، در نقطهای از بازی «چراغ سبز، چراغ قرمز»، ایل نام توسط عروسک متخاصم قصه شناسایی نمیشود. به همین دلیل است که این شخصیت با خیال راحت و با فراغ اقبال به بازی میپردازد.
۱- مرگ دو شخصیت علی و دوک سو
جالب است بدانید مرگ هر دو شخصیت پیشتر از موعد در سریال پیشبینی میشود. دوک سو را میبینیم که در بازی پنجم خودش را از بالای پل به پایین پرت میکند. دقیقا همان مدل مرگی که در قسمت دوم میتوانست برای این شخصیت رخ دهد، اگر دوک سو به دست دشمنانش میافتاد. البته با این تفاوت که دوک سو در قسمت دوم خودش برای نجات جانش به پایین پل پرید اما در بازی پنجم، او ناخواسته از بالای پل به پایین پرت میشود. شخصیت علی را نیز در ابتدای سریال میبینیم که با عجز و لابه تلاش میکند از رئیس بد اخلاقش دستمزدش را بگیرد و در انتها نیز پول را از او میدزدد. ما در پایان قصهی تلخِ علی نیز میبینیم که این اتفاق برای او رخ میدهد. درست زمانیکه سانگ وو برای دزدیدن تیلههای باارزشش، برای فریب علی دست به هر ترفندی از لحاظ کلامی و غیر کلامی میزند.
آیا ایستر اگ و رازهای دیگری پیرامون فصل اول سریال بازی مرکب (Squid Game) شما میدانید که ما از آن بیخبر هستیم؟ نظراتتان را با ما و سایر خوانندگان این مقاله به اشتراک بگذارید.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید