داستان وحشتناک Squid Game واقعی – مرکز خانه برادری
ماجرای آشویتس کرهای چیست؟
رقابت مرگبار و داستان وحشتناکی که در بطن سریال Squid Game روایت میشود زمانی هولناکتر خواهد بود که بدانیم براساس یک داستان واقعی صورت گرفته است.
فصل دوم سریال مشهور و تحسین شده Squid Game یا بازی مرکب به مانند فصل اول آن به موفقیت بزرگ دیگری برای شبکه نتفلیکس تبدیل شد که پس از انتشار در دسامبر، تاکنون رکوردهای جدیدی را در این سرویس استریمی به ثبت رسانده است. این بار، شخصیت سئونگ جی-هان که با نام بازیکن شماره 456 نیز شناخته میشود و توسط لی جانگ-جائه (Lee Jung-jae) نقش آفرینی میشود، باری دیگر به رقابت در این بازیهای مرگ یا زندگی باز میگردد جایی که صدها بازیکن دیگر که افرادی درگیر بدهی و مشکلات مختلف هستند برای به دست آوردن جایزه نقدی با یکدیگر به مبارزه خواهند پرداخت.
فصل دوم با یک کلیفهنگر به اتمام رسید و فضا را برای فصل سومی طوفانی مهیا نمود. در حالی که بدون شک با یک تجربه سرگرمکننده مواجه هستیم، تم سیاه و مضمون وحشتناکی که در دل داستان این سریال وجود دارد گمانهزنیهایی را در رابطه با یک پرونده واقعی به وجود آورده است. باید در همین جا اخطار دهیم که ادامهی این مطلب ممکن است برای برخی از خوانندگان آزاردهنده باشد.
ماجرای داستان واقعی Squid Game از سال 1986 چیست؟
اول از هر چیز، روایتی در فضای اینترنت منتشر شده که مدعی شده داستان سریال Squid Game براساس یک پرونده واقعی از سال 1986 بوده جایی که گروگانهایی را در یک انبار در ناکجاآبادی زندانی کرده بودند. در این محل زندانیها باید برای زنده ماندن در بازیهایی به یکدیگر به رقابت میپرداختند. با این حال چنین روایتی واقعیت ندارد.
هیچ مدرک یا گزارشی در خصوص این پرونده در دسترس نبوده و ادعاهای صورت گرفته شامل هیچ تاییدیهای نمیشود که به کدام ناکجاآبادی اشاره میکنند. بسیاری از پستها به این موضوع اشاره داشتهاند که این اتفاق در همان کشوری به وقوع پیوسته که سریال اسکویید گیم در آن دنبال میشود بدین ترتیب منظور آنها از منطقه ناکجاآباد ممکن است به منطقه غیرنظامی کره اشاره داشته باشد. نوار مرزی که از زمان جنگ کره شبه جزیره کره را به دو قسمت شمالی و جنوبی تبدیل میکند.
به این دلیل که این موضوع واقعیت نداشته میتواند مورد برداشتهای متعددی واقع شود. مهمترین پستی که پیرامون این موضوع در فضای مجازی منتشر شده به شبکه مجازی تیکتاک و کاربری به نام blink_loveee10 ارتباط دارد که به همراه تصاویر خود، ویدئویی نیز به اشتراک گذاشته که شامل متنی بدین شرح است:
وقایع و داستان وحشتناک سریال Squid Game براساس یک داستان واقعی از سال 1986 بوده است. این وقایع در یک انبار زیرزمینی به وقوع پیوسته جایی که افراد را به عنوان گروگان نگهداری میکردند که باید به منظور زنده ماندن با یکدیگر به مسابقه میپرداختند. افرادی که میزبانی این مسابقات هولناک و افکار غیرانسانی را برعهده داشتند هرگز پیدا نشدند.
این ویدئو بیش از 3.5 میلیون بار بازدید داشته با این حال کامنتهای آن غیرفعال شده است. اکنون شاید با خود فکر کنید چنانچه اصلا چنین اتفاقاتی صورت نگرفته باشد چگونه تصاویری نیز با این پست منتشر شده است. به این دلیل که این تصاویر در اصل متعلق به یک مرکز واقعی و بسیار وحشتناک است.
مرکز خانه برادری که با نام آشویتس کرهای هم شناخته میشود
اگرچه هیچ گزارشی مبنی بر برگزاری رقابتهای مرگبار ارائه نشده، مرکر خانه برادری شباهتهای آزاردهنده فراوانی را با فضای تخیلی سریال Squid Game به اشتراک میگذارد با این تفاوت که این مکان کاملا واقعی است. خانه برادری یا The Brothers’ Home یک کمپ حفاظتی واقع در شهر بوسان در کره جنوبی است که بین سالهای 1976 الی 1987 فعالیت داشته است. اگرچه این مکان قرار داده بود تا جایگاهی امن برای افراد بیخانمان باشد، در عوض از آن به عنوان جهنم مطلقی یاد میشود که در آن زندانیان مورد تعرض و شکنجه قرار گرفته و در برخی موارد نیز به قتل میرسیدند.
این مرکز که از آن توسط رسانهها با نام آشویتس کرهای هم یاد میشود، نتیجهی رژیم سرکوبگر حاکم در آن زمان و فرمان شماره 410 بود. سیاستی برای “پاکسازی خیابانهای” کره جنوبی که به منظور آمادهسازی شهر برای بازیهای المپیک سال 1988 صورت گرفته بود. دولت قصد داشت کشورش را در برابر دنیا به نمایش گذاشته و ولگردها را از خیابان حذف نماید با این حال به جای اهمیت دادن به افراد بیخانمان، مرکز خانه برادری به نهادی تبدیل شد که برخی از بدترین اعمال تعرض به حقوقهای انسانی توسط این رژیم در آن صورت گرفت.
براساس تحقیقاتی که در سال 1987 صورت گرفت کاشف به عمل آمد که تنها حدود 10 درصد از هزاران زندانی در واقع افراد بیخانمان بودند. در سال 2021 پارک مین سئونگ عضو انجمن شهر بوسان در صحبت با نشریه ال جزیره بیان داشت که افراد از خیابانها ربوده شده و در مرکز خانه برادری زندانی میشدند. مین-سئونگ که از عذرخواهی شورا در سال 2018 از بازماندگان این واقعه پشتیبانی کرده بود اظهار داشت:
این افراد تنها در حال گذراندن زندگی عادی خود بوده و در میان آنها، کودکان نیز حضور داشتند.
تعداد نه بازمانده از وقایع این مرکز با این نشریه به صحبت پرداخته و تجربه نگهداری در این کمپ را به اشتراک گذاشتند. به آنها گشنگی شدید تحمیل شده و مورد بهرهکشی واقع شدند و مجبور میشدند در کارخانههای تولیدی متعدد این مرکز کار کنند بدون آن که هیچ دستمزدی دریافت کنند. یئون سِنگ مو که به مدت چهار سال در سن 15 سالگی در این مرکز زندانی بوده درباره آن بیان میدارد که اگر وظایف و اهداف روزانهشان را به سرانجام نمیرساندند، با چوب بیسبال آنها را کتک میزدند.
دقیقا مشابه با اردوگاه کار اجباری، مقامات بالادستی زنجیرهای از فرماندهی را به وجود آورده بودند. مین سئونگ افزود:
استراتژی آنها بدین شکل بود که زندانیان، دیگر زندانیان را مورد سوءاستفاده قرار دهند.
هان جانگ-سئون که در سن نه سالگی به همراه خواهر بزرگترش به اجبار به مرکز خانه برادری برده شدند، در صحبتهای خود از اتفاقات بسیار هولناکی خبر داد که در زمانی که آنجا بوده به وقوع پیوسته است. در یک اتفاق بخصوص که حتی تاکنون نیز ایشان را آزار میدهد مشاهده مرگ یک فرد جوان پس از ضرب و جرح وحشیانه بوده است.
آن پسر دوباره به هوش آمد و پایه نردبان را گرفت و تقاضای بخشش کرد. اما فرمانده آنجا بسیار عصبانی بود. او با بیرحمی این پسر را مورد ضرب و جرح قرار داد و سپس نیز ضربهی آخر را با چوب بیسبال به سر او وارد نمود. این پسر در حالی نقش زمین شد که چشمانش به پشت سرش چرخیده و خون از سرش شروع به جاری شدن کرد.
پارک سون-هی دختری بوده که موفق شد در سال 1986 و در سن 17 سالگی از این مرکز فرار کند اما چند ماه بعد دارای فرزند شد. در واقع بارداری این دختر پس از مورد تجاوز قرار گرفتن توسط یک فرمانده و زندانی سابق که ترفیع درجه گرفته بود در زندان صورت گرفته بود. مادر این دختر او را مجبور کرد که کودکش را برای فرزندخواندگی واگذار کند.
ما کودکانی با آینده روشن بودیم. اما آنها این موضوع را از ما ربودند و زیر پاهایشان لگدمال کردند.
تحقیقات دیگری که توسط یک اتحادیه صورت گرفت از یافته شدن مدارکی خبر داد که در آن رهبران مرکز خانه برادری کودکان را برای فرزندخواندگی با استفاده از مدارک جعلی به کشورهای خارجی میفرستادند و به نوعی آنها را در ازای پولهای فراوان به فروش میرساندند، علیرغم آن که این کودکان دارای والدینی زنده در کره جنوبی بودند.
اگرچه رهبر این مجموعه به نام پارک این-کیون در سال 1987 بازداشت گردید اما تنها به دو سال و نیم حبس برای اختلاس از یارانههای دولتی متهم گردید و در سال 2016 به مرگ طبیعی از دنیا رفت. سرانجام هیچکس به واسطه نقض حقوق بشر و اتفاقات هولناکی که در مرکز خانه برادری صورت گرفته، پاسخگو شناخته نشد.
اگرچه این داستان وحشتناک ارتباطی به سریال Squid Game نداشته و یک اتفاق واقعی محسوب میشود با این حال در زمینه بهرهکشی خشونتآمیز از افراد آسیب پذیر و محیط رعبآور کنترل و ترس شباهتهای غیرقابل انکاری با ساخته نتفلیکس دارد.
داستان Squid Game از دنیای واقعی الهام گرفته شده
شاید سریال Squid Game براساس یک داستان واقعی ساخته نشده باشد با این حال سازنده این سریال یعنی هوانگ دانگ-هیوک فاش کرده که تجربههای جی-هان که در سریال از کار اخراج میشود از اعتصابات کارخانه اتومبیل سازی سانگ یانگ در سال 2009 الهام گرفته شده است. در ماه می 2009، کمپانی اتومبیل سازی سانگ یانگ واقع در شهر پیونگتک از تعدیل هزار نفر از نیروی کاری خود خبر داد که در نهایت موجب شکلگیری اعتصابات 77 روزه شده و اعضای اتحادیه بخشی از کارخانه را در جریان اعتراض تصرف کردند.
در حالی که اعتصاب کنندگان با تیرکمان و بمبهای آتشی به مقامات رسمی حمله میکردند، پلیس ضد شورش با شوکر و گلولههای پلاستیکی به کارگران هجوم برده و هلیکوپترها نیز بر سر آنها گاز اشکآور میریختند. به گفته لی چانگ-کان رهبر اتحادیه، وقوع این اعتصابات موجب بحران روحی و اقتصادی کارگردان و خانوادههای آنها شد. او در صحبت با AFP اظهار داشت که این واقعه تقریبا تعداد 30 مرگ را ناشی از خودکشی و اختلالات مرتبط با استرس به همراه داشت.
پس از انتشار فصل دوم سریال، دانگ-هیوک اظهار داشت که این موضوع پیشزمینه داستانی شخصیت جیهان را تحت تاثیر قرار داد:
من میخواستم نشان دهم که یک شخص متوسط در دنیایی که امروزه در آن زندگی میکنیم میتواند یک شبه به قعر وضعیت اقتصادی سقوط کند.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید