بیوگرافی استن لی - Stan Lee

بیوگرافی استن لی | خالق شخصیت‌ها و کمیک‌های مارول

مرد بزرگ مارول را بهتر بشناسید

1%
  • 0/10
بیوگرافی استن لی | خالق شخصیت‌ها و کمیک‌های مارول ۹ ۲۹ شهریور ۱۴۰۰ مقاله (کامیک) کپی لینک

استن لی (Stan Lee) یکی از نویسنده‌های بزرگی است که خالق بسیاری از شخصیت‌های مارول مانند مرد آهنی و اسپایدرمن بوده و به نحوی به کمیک‌های مارول در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ میلادی جهت داده است. با این وجود هنوز هم خط مسیر کشیده شده توسط او با دیگر نویسندگان و فیلم‌سازان دنبال شده و بعد از مرگ نیز آثار جاودانه‌ای را به جای گذاشته که امروزه بازتاب آنان را در دنیای سینمایی مارول مشاهده می‌کنیم. اما چقدر با این نویسنده بزرگ آشنایی دارید؟

استن لی مارتین لیبر متولد ۲۸ دسامبر ۱۹۲۲ یکی از اعضای خانواده‌ای بود که از کشور رومانی به آمریکا مهاجرت کرده بودند. او هنگامی که به سن نوجوانی رسید، نویسندگی را به عنوان پیشه اصلی شروع کرد و از طرفی ایده‌های خود را ابتدا در آگهی‌های مختلف تبلیغاتی پیاده‌سازی می‌کرد. لی که امروزه یه عنوان خالق مارول شناخته می‌شود، در واقع یکی از بهترین و خلاق‌ترین افرادی بوده که در جهان ایده نوشتن داستان‌های ابرقهرمانی را با جهانی تازه آشنا کرد و باعث شد تا مارول به چیزی که امروز از آن می‌بینیم تبدیل شده باشد.

جوانی استن لی و شروع کار با تایملی

استن لی نام خود را به این شکل در دبیرستان انتخاب کرده و سپس به صورت قانونی آن را از Stanly Martin Liber به Stan Lee تغییر داد؛ نامی که امروزه او را به این همین عنوان می‌شناسیم و محبوبیت او نیز چنین شناخته می‌شود. با این وجود قبل از اینکه لی مشهور شود، در جوانی بود که او پدر خود را از دست داد. با این وجود او تلاش می‌کرد تا با مسئله مرگ پدر کنار آمده و سعی کند تا به دنبال آرزوهای خود برود. او سعی داشت تا در ابتدا رمانی حماسی را بنویسد که در آن انواع شخصیت‌های ابرقهرمان به یکدیگر رسیده و سعی می‌کنند تا زمین و به عبارتی جهان را در مقابل تهدیدی بسیار بزرگ نجات دهند. این ایده کاملا شبیه به گروه‌های انتقام‌جویان و مردان ایکس به نظر می‌رسد که البته بعدها خود او آن‌ها را خلق کرده بود!

با این وجود لی ابتدا مجبور بود تا برای شرکت‌های تبلیغاتی کار کرده و متن مربوط به محصولات مختلف را بنویسد. اما طولی نکشید که به واسطه یکی از آشنایان، استن لی در شرکت تایملی کمیک (Timely Comics) به استخدام درآمد. این کمپانی در واقع از ابتدا به عنوان یکی از رقیبان اصلی دی سی محسوب می‌شد، اما کیفیت کار آن چندان مورد قبول نبود و وقتی که دی سی داستان‌های بتمن را روایت می‌کرد، در تایملی شخصیتی به نام The Destroyer یا همان نابودگر مطرح شده بود که برخلاف اسم ابرشرورانه‌ای که دارد، یک ابرقهرمان شبیه به کاپیتان آمریکا بود که در جبهه‌های جنگ جهانی دوم مبارزه می‌کرد.

در آن زمان مردم داستان‌های کمیک را چنان که باید و شاید جدی نمی‌گرفتند و از طرفی تایملی نیز از محبوبیت چندانی برای روایت‌های خاص و جذاب برخوردار نبود. به همین جهت نیز تقریبا از اوایل دهه ۵۰ برخی کمیک‌های مختلف ترسناک و جنایی توسط نویسنده‌های تایملی نوشته و منتشر شد. در آن زمان استن لی در حال جا به جا کردن وسایل و به اصطلاح کارگری در این کمپانی بود و ایده‌های او به کار گرفته نشده بودند. اما بعد از مرگ دختر سه ساله استن لی او تصمیم گرفت تا به زندگی خود جهت تازه‌ای بدهد و هنگامی که در سال ۱۹۵۸ تایملی قصد تخته کردن در کمپانی را داشت، لی به کمک جک کربی (طراح کمیک‌های مارول) دست به کاری زدند که موجب خلق مارول شد.

در واقع همانطور که اشاره شد، در آن زمان کتاب‌های کمیک چندان هم جدی گرفته نمی‌شدند و هدف اصلی آن‌ها جوانان و نوجوانانی بودند که دیدن عکس‌های مختلف از ابرقهرمانانی مانند سوپرمن و بتمن آن‌ها هیجان‌زده می‌کرد. اما آیا دلیل سطحی بودن کمیک‌های آن زمان را می‌دانید؟ اولین کمیک‌ها هرگز روی داستانی جذاب و یا شخصیت‌پردازی حرفه‌ای تمرکز نداشتند و فقط و فقط نشان می‌دادند که یک ابرقهرمان چه قدرت‌های عجیب و غریبی دارد. استن لی نیز دقیقا در زمانی که نویسندگی را شروع نکرده و در تایملی مشغول ریختن قهوه برای کارمندان بود، این مسئله را به خوبی درک کرد تا وقتی که نوبت پیاده‌سازی ایده‌های خودش رسید، دیگر به سراغ این راه‌های تکراری و ناموفق نرود. در واقع او به جای نوجوانان و کودکان، تصمیم گرفت تا سنین بزرگسال را هدف قرار دهد و اولین بار گروهی به نام چهار شگفت‌انگیز را خلق کرد. این شخصیت‌ها هرکدام داستانی خاص داشتند و نحوه به قدرت رسیدن آن‌ها نیز مشخص بود.

در این کمیک‌ها شخصیت‌های دنیای چهار شگفت‌انگیز به جای اینکه با دو ضربه تمامی دشمنان خود را نابود کنند، با مسائل روزمره و همچنین مشکلات شخصی دست و پنجه نرم می‌کردند و همین موضوع باعث می‌شد تا کمی سطح واقع‌گرایانه بودن به داستان دست دهد. به هر حال وقتی که داستانی به واقعیت نزدیک‌تر باشد، درصد پذیرش آن بین مردم نیز بیشتر خواهد شد. به همین ترتیب، در سال ۲۰۲۱ تایملی به مارول تغییر نام پیدا کرد و نویسندگان و طراحانی از جمله استن لی، استیو دیتکو و کربی در آن مشغول به فعالیت شدند. همچنین این نویسندگان روشی تازه به نام متود مارولی را بنیان‌گذاری کردند که در آن، نویسنده به جای اینکه متن کامل را به طراح بدهد، ابتدا از او می‌خواهد تا تصاویر را طوری که باید بکشد و سپس حباب‌های متن در میان کار اضافه می‌شوند. این روش باعث می‌شد تا روند کار به شدت سریع‌تر باشد و از طرفی شماره‌های بیشتری از کمیک‌های پرطرفدار عرضه شود.

خلق ابرقهرمانان

از سال ۱۹۶۱ به بعد وقتی که دست استن لی برای خلق شخصیت‌های مختلف باز شد، او شروع به نوشتن داستان‌هایی کوتاه درباره کاراکترهای مختلف و آینده مارول زد که در روزنامه‌ها کنار اخبار منتشر می‌شدند و توجه خواننده را به سمت دنیای کمیک بوکی مارول جلب می‌کردند. با همین روش، در سال ۱۹۶۲ هالک و سپس در سال ۱۹۶۳ مرد آهنی معرفی شدند. حال اگر فکر می‌کنید که داستان تکی هر کدام از این شخصیت‌ها خیلی جذاب بوده، فکرش را بکنید که استن لی در یک اقدام تصمیم بگیرد تا تمامی آن‌ها را با هم در داستانی مشخص قرار دهد! همچنین در سال ۱۹۶۳ دومین گروه ابرقهرمانی مارول، یعنی مردان ایکس هم توسط لی خلق شده بودند و حال جهان گسترده‌تری برای نوشتن داستان‌ها در اختیار او قرار گرفته بود.

حال هرقدر که این ابرقهرمانان توانسته بودند تا نظر طرفداران را به بهترین شکل ممکن جلب کنند، اما این حاصل همکاری لی و استیو دیتکو بود که در نهایت باعث خلق کاراکتری فو‌ق‌العاده محبوب به نام مرد عنکبوتی یا همان اسپایدرمن شد. پیتر پارکر برخلاف سایر شخصیت‌های مارول بسیار جوان بود و از طرفی هویت او برای مردم آشکار نشده بود تا به عنوان ابرقهرمانی بسیار متفاوت شناخته شود. به همین ترتیب نیز محبوبیت مرد عنکبوتی دوست‌داشتنی محله به شدت بالا گرفت و به دنبال این ماجرا، مجموعه کمیک‌های The Amazing Spider-Man نوشته شدند. لازم به ذکر است که در آن زمان کاراکتر ثور نیز از دنیای اساطیر نورس به مارول اضافه شد تا جهان خلق شده استن لی تنها مختص به اهالی زمین نباشد. اما بعد از آن، وقت کنار هم جمع کردن ابرقهرمانان با اولین کمیک Avengers بود.

همراهی با مخاطب، کلید موفقیت استن لی بود

لی برای اینکه بتواند به صورت مستقیم با افرادی که کمیک‌های او را خوانده بودند در ارتباط باشد و نظرات و پیشنهادات آن‌ها را بشنود، در پایان هرکدام از داستان‌های خود یک جای متن را باقی می‌گذاشت که در آن مخاطب می‌توانست هر نظر یا پیشنهادی را بنویسد و برای شرکت مارول بفرستد. سپس خود استن لی به سراغ این نظرات می‌رفت و شخصا به مهم‌ترین آن‌ها پاسخ می‌داد. این روش تا حدی محبوب شده بود که دیگر تمامی افراد می‌دانستند که اگر نظر مهمی را بنویسند، با پاسخ مستقیم لی که در روزنامه‌ها و مجلات منتشر می‌شد، می‌شدند و به نحوی حرف آن‌ها مورد اهمیت دانسته می‌شود.

دقیقا در همین زمان بود که لی در انتهای پاسخ‌های خود کلمه اکسلسیور را به کار می‌برد و به دلیل همین موضوع و امضا خاصی که زیر هر جواب می‌زد، به شدت معروف‌تر شد. به همین خاطر نیز استیو دیتکو و جک کربی عملا به عنوان سایه‌های مارول شناخته می‌شدند و لی چهره محبوب‌تر و معروف‌تری نسبت به آن دو شده بود.

از کنار رفتن مارول تا حضور در فیلم‌ها

امروزه استن لی را بیشتر به خاطر دیده شدن در فیلم‌های مختلف در دنیای سینمایی مارول می‌شناسیم و چهره او را دقیقا در همین آثار دیده‌ایم. با این وجود اولین حضور او در اواخر دهه ۸۰ میلادی در فیلم دادگاه هالک شگفت‌انگیز بود که به عنوان یکی از اعضا در مجلس حضور داشت و می‌توانستید او را با همان ظاهر همیشگی که طی دهه گذشته در MCU دیده بودیم بیینید. همچنین پیش از این کار، لی صداگذاری دیگر پروژه‌های مارولی مانند برخی انیمیشن‌های مرد عنکبوتی یا هالک را هم انجام داده بود.

درست در همان سال‌هایی که اولین فیلم‌های مارول در حال ساخته شدن بودند، نام استن لی دیگر زیر کمیک‌های مختلف این کمپانی دیده نمی‌شدند. این یعنی سازندگان قصد داشتند تا رفته رفته خود او را هم از شرکت خارج کنند و در دهه ۹۰ دقیقا موفق به انجام همین کار هم شدند! اما این مورد باعث نشد تا لی از خلاقیت‌های خود دست بکشد و شرکت POW او را برای خلق آثار کمیک بوکی متفاوت استخدام کرد. با این وجود گرچه هیچوقت محبوبیت داستان‌های این شرکت به خوبی مارول نشدند، اما حداقل لی بیکار نماند و همچنان نویسندگی خود را برای خلق جهان‌های مختلف ادامه داد.

بعد از گذشت سال‌های طولانی و عرضه فیلم مردان ایکس در سال ۲۰۰۰ و همچنین اولین فیلم از سه‌گانه مرد عنکبوتی، او دوباره تلاش کرد تا نام خود را در کمپانی کارول ثبت کند. از طرفی هم که خود او بسیاری از این شخصیت‌ها را خلق کرده بود، مارول چاره‌ای به جز استخدام دوباره لی نداشت. البته باید بدانید که این استخدام به معنی دادن قدرت اصلی و هدایت فیلم‌های مارول به دست استن لی نبود، بلکه طی یک قرارداد، او صرفا به عنوان خالق شخصیت‌ها اعتبار خود را حفظ می‌کرد و برای مثال در سال ۲۰۱۱ در Walk of Fame هالیوود او ستاره خاص خود را دریافت کرد.

پایان راه

در سال ۲۰۱۷ استن لی به دلیل بالا رفتن سن رفته رفته با مشکلات جسمانی مواجه شد که باعث شده بودند تا پرستاران به صورت ۲۴ ساعته مراقب او باشند. در این سال‌ها او برای حضور در فیلم‌های MCU عملا کار سختی را داشت و با مراقبت‌های ویژه سر صحنه حاضر می‌شد. با این وجود شاید ما می‌توانستیم تا چند سال دیگر و هم‌اکنون نیز لی را زنده ببینیم، اگر همسر او فوت نمی‌کرد. بعد از مرگ همسرش، او دیگر قادر نبود تا پس از دست دادن شریک ۶۹ سال زندگی، راه طولانی را ادامه دهد و طولی نکشید تا او در ۱۹ نوامبر ۲۰۱۸ در سن ۹۵ سالگی درگذشت.

به هر حال بعد از مرگ این هنرمند بزرگ و خالق دنیای مارول، بسیاری از افراد و شرکت‌ها تحت تاثیر قرار گرفتند و حتی استودیو مارول یک صفحه جداگانه برای استن لی را به وجود آورد که در آن بازیگران معروف MCU یادداشتی را درباره او گذاشته‌اند. همچنین کمپانی رقیب مارول، یعنی دی سی نیز در این غم شریک شد و مرگ لی را از دست دادن سرمایه‌ای بزرگ برای دنیای کمیک اعلام کرد. هم‌اکنون نیز حتی بعد از درگذشت استن لی، همچنان می‌توان در آثار مختلف دنیای سینمایی مارول ایستراگ‌ها و تصاویری به عنوان یادبود را مشاهده کرد که به او اشاره دارند؛ مانند نقاشی روی دیوار TVA در قسمت اول سریال لوکی که لی را نشان می‌داد!

لازم به ذکر است که علت مرگ لی نارسایی قلبی و تنفسی اعلام شده بود که به دلیل بالا رفتن سن قابل درمان نبوده و بالاخره موجب درگذشت این نویسنده و هنرمند بزرگ شده بود. با این وجود حتی در اوج بیماری و بدترین شرایط نیز لبخند از لب‌های لی پاک نشد تا همه او را با همین چهره به خاطر بسپارند.



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

9 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments