برایان مندوزا، دوست قدیمی و بسیار صمیمی جیسون موموآ است و این دو پروژههای خیلی زیادی را تا امروز با یکدیگر همکاری کردهاند. شاید به گونهای بتوان تمامی آثاری که توسط برایان مندوزا کارگردانی شده و جیسون موموآ ستارهی اصلیشان بوده را یک مجموعهی به هم پیوسته دانست. مجموعهای که یکی پس از دیگری، پلهای بودند برای معروفتر شدن جیسون موموآ و خلق بازیگری که شخصیت خودش را در فیلمها و سریالها بازی میکند. فقط کافی است به زخم ابرو و موهای همیشه بلند جیسون موموآ و همچنین تتوی دست چپش توجه داشته باشید که در همهی فیلمها یکسان است. تنها برههی تاریخی و ساختار کلی فیلمها و سریالهاست که تغییر میکند، جیسون موموآ همیشه ثابت باقی مانده و در اوج میدرخشد. تازهترین فیلمی که جیسون موموآ قرارداد بازیگری در آن را امضا کرده و همچنین به عنوان یک تهیهکنندهی ویژه با کارگردانش داشته، فیلم Sweet Girl است که به کارگردانی برایان مندوزا توسعه یافته و مدتی قبل به انتشار رسیده. در این مطلب میخواهیم مختصر به بررسی فیلم Sweet Girl بپردازیم. فیلمی که بیصدا و در آرامش آغاز میشود. مثل آبهای تاریک اطراف رِی (شخصیت بازی شده توسط جیسون موموآ) که در سکانس آغازین فیلم بعد از آن شیرجهی جانانه دیدیم.
بعد از این شیرجه به چند سال قبل بر میگردیم. فیلم Sweet Girl داستان خودش را در چند فصل متوالی که پیش از سکانس آغازین فیلم جریان دارند، روایت میکند و نهایتا به سکانس مربوطه میرسد و کارش را ادامه میدهد. جیسون موموآ واقعا بازیگر بسیار خوبی است و هنرنماییهای درخشانی را تا به امروز در کارنامهی کاری خودش ثبت کرده. با این وجود فیلم Sweet Girl را میتوان یکی از هنرنماییهای ویژهی جیسون موموآ دانست. موقعیتی که جیسون موموآ در آن قرار دارد، انتهای زندگی یک مرد میانسال است که خانوادهاش را در مرز نابودی میبیند. زنش مبتلا به سرطان است و با بدتر شدن وضیعتش به زودی درحال مرگ است و اگر داروهای لازم به او نرسند، او قطعا خواهد مرد.
از قضا داروهای مورد نیاز هم در یک جایی به دست انسان کشف و به تعداد انبوه تولید شده. اما لابیهای سیاسی، رشوهگیریهای سناتورها و ابرشرکتهای داروسازی که به دنبال انحصار طلبی و سود بیشتر هستند، دست به دست هم دادهاند تا داروهای لازم به همسر رِی نرسند. رِی خودش را در مقابل یک سیستم بزرگ مشاهده میکند و بیپروا به قلب آن هجوم میبرد. در کنار او نیز دخترش ریچل را داریم که به نوعی یک نقش بازدارنده را نزد او ایفا میکند و مدام در تلاش است تا او را از بدتر کردن اوضاعی که در آن قرار گرفتهاند، منصرف کند و جلویش را بگیرد. فیلم Sweet Girl تمامی این گرههای داستانی را به خوبی در کنار هم چیده و توانسته با یک روایت منظم اما نفسگیر، کارش را به خوبی انجام دهد و رضایت مخاطب را جلب کند.
همانطور که پیشتر به آن اشاره کردیم، فیلم Sweet Girl در آرامش کامل آغاز میشود. اما هرچه به سمت جلو حرکت میکند، تنش بیشتری به خود میگیرد و لرزشهای فیلمبردار فیلم که با تکنیک دوربین روی شانه درحال فیلمبرداری است هم بیشتر میشوند. این غیرقابل انکار است که وقتی جیسون موموآ در یک فیلم حضور دارد، در آن فیلم اکشنهای بسیار زیادی اتفاق میافتند و از قضا در فیلم Sweet Girl هم اکشنهای بسیار خوبی داریم.
اکشنهای فیلم حول محور یک تعقیب و گریز خونین رخ میدهند و اغلب جیسون موموآ را تنها یا به همراه دخترش ریچل که فنون مبارزه را به خوبی آموزش دیده، مشاهده میکنیم. طرفداران جیسون موموآ میتوانند با خیال راحت مطمئن باشند که در این فیلم قرار است چندین و چند راه جدید برای ناکاوت کردن آدمها توسط این بازیگر خشن مشاهده کنند. در این بین اما فیلم Sweet Girl تا حدی نبض اکشنهایش را از دست میدهد و گاهی وقتش را به معنای واقعی کلمه هدر میدهد. دقایق زیادی در این فیلم 110 دقیقهای وجود دارند که عملا داستان را جلو نمیبرند. این دقایق صرفا تولید شدهاند تا چند دقیقه بیشتر جیسون موموآ را تماشا کنیم. اما با صرف نظر کردن از جیسون موموآ که واقعا هم در تمامی سکانسها خوش درخشیده است، فیلم میبایست نقاط مهم داستانیاش را با تراکم بهتری در طول مدت زمان خود جا میداد. با توجه به اینکه این فیلم در نتفلیکس پخش میشود و مخاطب میتوان آن را چند دقیقهای متوقف کند، پس میتوان اینگونه پیشبینی کرد که مخاطب فرصتهای زیادی را در طول فیلم برای متوقف کردن چند دقیقهای آن برای مهیا کردن تجهیزات خوشگذرانی حین تماشای فیلم دارد. با اینکه فیلم Sweet Girl در مجموع داستان جذابی را روایت میکند و با الهام گرفتنش از فیلم Fight Club برای پیریزی پلات داستانی هم توانسته روایت منحصر به فردی را ارائه کند.
میتوان اینگونه برداشت کرد که مسبب اصلی ایرادات مهم فیلم Sweet Girl، فیلمنامهی آن است. فیلمنامهی مشوش و سردرگمی که گاهی اوقات فراموش میکند برود سر اصل مطلب و مخاطب چشم انتظار را راضی نگه دارد. فیلم Sweet Girl اساسا سناریوی پیچیدهای دارد که در آن حفرههای غیرقابل پیشبینی و نامعلوم زیادی را مشاهده میکنیم. به همین خاطر با وجود ایرادات فیلمنامهای آن، کمی لذت بردن از جذابیتهای فیلم برایمان سخت میشود. اما با این وجود همچنان تماشای فیلم Sweet Girl را به شما پیشنهاد میکنیم.
این فیلم روایت احساسی و غمانگیزی دارد که خشونت عریان ناشی از سوگ را به نمایش در میآورد. یک مرد به تازگی همسرش را از دست داده و با اطمینان بسیار زیادی هم مقصر اصلی مرگ او را میشناسد و ایمان دارد که این شخص و همکارانش در دلیل مرگ همسرش شریک هستند. حتی در ابتدای فیلم وقتی پزشک همسر رِی درحال گفتن خبر بد در دسترس نبود داروها و تاخیرشان در ارسال به بیمارستان است، در صحبتهایش به دو کودک دیگر اشاره میکند که منتظر این دارو هستند و در صورت نرسیدن، آنها نیز خواهند مرد.
به همین خاطر رِی به اندازهی کافی دلیل برای قرار گرفتن در مقابل این سیستم فاسد و قدرتمند را دارد. در این بین حضور دخترش ریچل در کنارش هم پیچیدگی خاصی به این ماجراجویی خونین و عصبانی بخشیده است و برای خیلی از طرفداران دنیای سینما و ویدیوگیم، حس همراه شدن لوگان و دخترش یا جوئل و الی را تداعی میکند. یک ماراتون نفسگیر و خونین که در آن یک مرد میانسال با یک دختر نوجوان همراه میشود و هر دو تمام تلاش خود را به کار گرفتهاند تا از یکدیگر محافظت کنند و همزمان پیچیدگیهای خاص خود را در روابطشان تجربه میکنند.
یک ماراتون نفسگیر برای از پا درآوردن یک سیستم عظیم از شبکههای مالی و سیاسی شکل گرفته بین سیاستمداران و تولید کنندگان دارو. فرصتی دوباره برای درخشیدن جیسون موموآ و همچنین پرداختن به یک ایدهی داستانی منحصر به فرد که نظیرش را در کمتر عناوینی مثل Fight Club دیدهایم. اگر ایرادات موجود در فیلمنامهی فیلم وجود نداشتند، فیلم Sweet Girl قطعا میتوانست در سطوح بالاتری قرار بگیرد. با این وجود تماشای آن به تمامی هواداران فیلمهای جنایی و دوستداران جیسون موموآ توصیه میشود.
- جیسون موموآ خود به تنهایی یکی از برگ برندههای این فیلم محسوب میشود
- اکشنهای عصبانی و خشنی که موموآ در مرکزشان قرار دارد
- جنگ نابرابر و ناعادلانهی رِی و ریچل کوپر با سیستم عظیم متشکل از سیاستمداران فاسد و شرکتهای بزرگ داروسازی
- مانوئل گارسیا رالفو در نقش آنتاگونیست خشن فیلم، عملکرد بسیار خوبی در نقشآفرینیاش دارد
- فیلمنامهی مشوش و سردرگم فیلم که منجر به هدر رفتن تعدادی از نقاط اوج داستانی شده
- عدم ارائهی حتی کوچکترین نشانهی کنجکاویبرانگیزی نسبت به سورپرایز نهایی فیلم که میتوانست عطش بیننده را دوچندان کند
- وجود دقایق زیادی در طول مدت زمان فیلم که عملا در پیشبرد داستانی فیلم تاثیری ندارند
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید