بهترین فیلم های دهه اخیر کدامند؟ از پسرانگی تا تلماسه
بیست فیلم برتر دهه ۲۰۱۰ که باید دید
دهه 2010 میلادی، یک دوران باشکوه برای صنعت سینما به حساب میآید. این ده سال، مملو از فیلمهای مختلفی است که هنوز هم ارزش بازبینی را دارند. در اینجا، به معرفی بهترین فیلم های دهه اخیر پرداختهایم.
احتمالا تعداد کمی از فیلمهای ارزشمندی که هماکنون وارد سینما شدهاند یا طی ماههای آینده وارد سینما خواهند شد، به عنوان فیلمهای بهیادماندنی از آزمون زمان عبور میکنند. با وجود این، ما امید زیادی به اوپنهایمر (Oppenheimer) و ماموریت غیرممکن 7 داریم که هر دو از بلاک باسترهای محبوب این روزها هستند. البته هیچ تضمینی برای موفقیت تجاری یا انتقادی این فیلمها وجود ندارد، خصوصا اگر وضعیت چالشبرانگیز گیشهها همچنان ادامه پیدا کند.
برای آنکه به وضعیت متزلزل سینما در زمانه حاضر پی ببرید، کافی است به چند سال قبل بازگردید و آثار برتر دهه گذشته را که شاید جزء بهترین فیلمهای هزاره هم باشند، بازبینی کنید. فیلمهایی که هر کدام، شاهکاری در ژانر خود بودند و باید دوباره به تماشای آنها نشست. مقاله پیش رو، تعدادی از این فیلمها را به شما معرفی میکند.
Boyhood
فیلمهای جاه طلبانه زیادی در دهه 2010 ساخته شدند، اما هیچکدام به عظمت فیلم پسرانگی نبودند. درست است که فیلم ریچارد لینکلیتر (Richard Linklater) در سال 2014 وارد سینما شد، اما تولید آن از 12 سال قبل شروع شده بود. در این درام سن بلوغ، شاهد روند بزرگ شدن پسری به نام میسون ایوانز هستیم که نقش او را الار کولترین (Ellar Coltrane) ایفا میکند.
Uncut Gems
جواهرات تراش نخورده، یکی از بهترین فیلم های دهه اخیر است که آدام سندلر در آن ایفای نقش کرده است. این فیلم، بیننده را بهخوبی دچار تنش و دلهره میکند و تا مرز جنون میرساند. آخرین فیلم جاش و بنی سفدی که دو کارگردان بااستعداد آمریکایی هستند، به زندگی یک جواهرساز نیویورکی میپردازد که در لابیرنت وحشتناکی گیر افتاده است و به دنبال راه فرار میگردد.
Moonlight
مهتاب، موفقترین فیلم بری جنکینز (Barry Jenkins) است که توانست در جشنواره اسکار بدرخشد. این فیلم، روایتگر زندگی شایرون است که در سه مرحله کلیدی از زندگی خود قرار دارد. از این رو، نقش این شخصیت توسط سه بازیگر مختلف ایفا میشود. میتوان گفت که بری جنکینز با استفاده از فیلمبرداری رویایی و کلوزآپهای فوق العاده، یک فیلم متعالی خلق کرده است.
Phantom Thread
فیلم رشته خیال، از چیزهای ظریفی ساخته شده است که بازی خوب دانیل دی لوئیس (Daniel Day-Lewis) در مرکزیت آن قرار دارد. او در نقش رینولدز وودکاک، خیاط وسواسی، بازی میکند که عاشق یک زن میشود و زندگیاش تغییر میکند. ممکن است که این فیلم به اندازه فیلم مگنولیا (Magnolia) جذاب و تاثیرگذار نباشد، اما یکی از بهترین فیلمهای پل توماس اندرسون است.
Once Upon A Time In Hollywood
روزی روزگاری در هالیوود، میتواند یکی از بهترین فیلم های دهه اخیر و حتی هزاره باشد. در این فیلم، لئوناردو دی کاپریو در نقش یک بازیگر وسترن (ژانر مورد علاقه تارانتینو) ظاهر شده و ستاره اصلی این فیلم است. علاوه بر این، بازیگران دیگری مثل برد پیت و مارگو رابی نیز او را همراهی میکنند. هر چیزی که از یک اثر تارانتینویی انتظار دارید، بدون شک در این فیلم وجود دارد.
Get Out
فیلم برو بیرون، یک اثر تاملبرانگیز در ژانر ترسناک است که پس از اکرانش به شهرت قابل توجهی رسید. جردن پیل، کارگردان برو بیرون، با این فیلم نشان داد که فیلمساز هوشمندی است و ذائقه مخاطبان را میشناسد. ماجرا این است که یک عکاس سیاهپوست (دنیل کالویا) قصد دارد با خانواده و دوستان سفیدپوست نامزدش ملاقات کند، اما اتفاقات عجیبی برایش میافتد.
Gravity
فیلم جاذبه، اثری متعلق به سینمای اکشن پرفروش است و بهشدت بر جلوههای بصریاش تکیه دارد. این لزوما چیزی نیست که از آلفونسو کوارون (Alfonso Cuarón) انتظار داشته باشیم، زیرا همه فیلمهای او آثاری مستقل هستند. داستان فیلم جاذبه، تماماً در فضا (بیرون از جو زمین) اتفاق میافتد و تلاش یک فضانورد غمگین را برای زنده ماندن، نشان میدهد.
Mission: Impossible – Fallout
فیلم مأموریت غیرممکن: فالاوت، اثری در ژانر اکشن و جاسوسی با نقشآفرینی تام کروز است و ششمین قسمت از مجموعه Mission Impossible محسوب میشود. مجموعهای که کیفیت خود را در طول سالها حفظ کرده و به همین خاطر، شایسته تمجید است. جالب است بدانید که در این فیلم، تام کروز هنگام پریدن از بین دو ساختمان سقوط کرد و مچ پای خود را شکست.
12 Years A Slave
فیلم دوازده سال بردگی، جایگاه خاصی در میان بهترین فیلم های دهه اخیر دارد. زیرا تصویر ویرانگری را از بردهداری ظالمانهای نشان میدهد که در جنوب آمریکا جریان داشته است و هماکنون مورد انتقاد قرار میگیرد. بازی مایکل فاسبندر در نقش یک بردهدار روانی که رفتاری خشونتآمیز با اسیران سیاهپوست دارد، بسیار قابل تحسین و حتی شایسته اسکار است.
Blade Runner 2049
کدام کارگردان خلاق و شجاعی جرئت دارد که برای یکی از محبوبترین آثار علمی تخیلی در تمام دوران، دنبالهای جسورانه بسازد؟ ظاهرا دنی ویلنوو (Denis Villeneuve) آدم مناسبی برای این کار بود و بهدرستی برای ساخت Blade Runner 2049 انتخاب شد. اثری که شباهت زیادی به Blade Runner محصول 1982 داشت، اما فیلمی با سبک بدیع و هویت مستقل بود.
Ex Machina
فیلم فرا ماشین، اولین ساخته الکس گارلند در مقام کارگردان است و داستان تکاندهندهای دارد: یک نابغه هوش مصنوعی، وظیفه دارد که یک مخلوق ماشینی را آزمایش کند. اما او بیآنکه بخواهد، به این ربات انساننما دل میبندد و وارد یک رابطه پیچیده میشود. این فیلم، اکنون بیش از هر زمان دیگری به زمانه ما مربوط است و میتواند مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهد.
The Grand Budapest Hotel
بیشتر طرفداران وس اندرسون (Wes Anderson) روی یک چیز توافق دارند: اینکه هتل بزرگ بوداپست، بهترین فیلم اوست و باید در میان بهترین فیلم های دهه اخیر باشد. این فیلم، رالف فاینز (Ralph Fiennes) را به عنوان ستاره اصلیاش دارد. هتل بزرگ پوداپست، الهام بخش بسیاری از فیلمهای دیگر بوده است که سعی کردهاند سبک استثناییاش را تقلید کنند.
Avengers: Endgame
انتقام جویان: پایان بازی، یک فیلم منحصربهفرد است که هم در کسب رضایت طرفداران و هم در جلب توجه منتقدان، موفق بود. تاثیری که این فیلم بر فیلمهای بعدی مارول گذاشت، کاملا مشهود است و ردپای آن را در همهجا میتوان مشاهده کرد. انتقام جویان: پایان بازی، یک فیلم رکوردشکن هم بود و موفق شد که رکورد فروش یک فیلم در ژانر ابرقهرمانی را بشکند.
Dunkirk
کریستوفر نولان (Christopher Nolan) اغلب با موضوعاتی سروکار دارد که واقعیت را نشان میدهند و فیلم دانکرک هم از این قاعده مستثنی نیست. این فیلم، روایتگر عملیات نجات معروفی است که در جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد. در این عملیات، هزاران سرباز بریتانیایی از محاصره نازیها در ساحل دانکرک (واقع در فرانسه) خارج شدند و به طور معجزهآسایی نجات یافتند.
The Wolf Of Wall Street
فیلم گرگ وال استریت، جایگاه پنجم را در میان فیلمهای برتر مارتین اسکورسیزی (Martin Scorsese) دارد و اثر نامتعارفی در کارنامه این فیلمساز بزرگ به حساب میآید. این فیلم، ترکیبی از طنز و لودگی با جنایت و غرور است که کاملا بازیگوشانه به نظر میرسد. فکر میکنم که این دلایل کافی باشد تا گرگ وال استریت را اثری برجسته و یکی از بهترین فیلم های دهه اخیر بدانیم.
Parasite
انگل یا پاراسایت، اولین فیلم غیرانگلیسی زبان بود که برنده اسکار بهترین فیلم شد. در این فیلم، طنز هشداردهنده بونگ جون-هو (Bong Joon-ho) همزمان خندهدار و غمانگیز است. انگل داستان عجیبی دارد و زندگی یک خانواده فقیر را به تصویر میکشد که به استخدام یک خانواده پولدار درمیآیند. آنها خود را از یک زندگی نکبتبار نجات میدهند و دچار مشکلات دیگری میشوند.
Mad Max: Fury Road
مد مکس: جاده خشم، تولید عذابآوری داشته است و یک پروژه عظیم و جاه طلبانه محسوب میشود. دیوانگی جرج میلر (George Miller) این فیلم را تبدیل به اثری نفسگیر کرده است که واقعاً نفس شما را در سینه حبس میکند و اجازه نمیدهد که حتی پلک بزنید. این فیلم قطعاً یکی از بهترین فیلمهای اکشن در تمام دوران است، اما دستاوردهای آن نباید صرفاً در ژانر محدود شود.
Spider-Man: Into The Spider-Verse
این روزها که ژانر ابرقهرمانی بهشدت از رونق افتاده است، انیمیشن مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی (سومین فیلم بلند پیتر رمزی) پیشنهاد میکند که این ژانر را به دستان مطمئن انیمیشنهای کامپیوتری بسپارید تا نجات پیدا کند. این فیلم، یک اثر پرانرژی به سبک انیمیشن است که با داستان هوشمندانه و شخصیتهای دوستداشتنیاش به قله ژانر ابرقهرمانی صعود میکند.
Dune
چرا تلماسه جزء بهترین فیلم های دهه اخیر است؟ زیرا به نظر میرسد که دنی ویلنوو، آن را با همه توانش تولید کرده است. فیلم تلماسه، آخرین و عظیمترین فیلم اوست که مملو از دسیسههای مختلف سیاسی و تمثیلهای مذهبی است. شایان ذکر است که قسمت دوم نیز هماکنون در دست تولید قرار دارد و انتظار میرود که تبدیل به شاهکار کاملتر و عظیمتری از دنی ویلنوو شود.
Arrival
فیلم ورود، یک درام علمی تخیلی است که نظیر آن را کمتر دیدهاید و شاید بهترین فیلم این لیست باشد چراکه تعادل کاملی بین عقل، احساسات و هیجانات بیننده برقرار میکند. این فیلم دیدنی، از داستان کوتاهی به قلم تد چیانگ (Ted Chiang) اقتباس شده است و داستان یک زبانشناس را تعریف میکند که مُصرانه در تلاش است تا زبان بیگانههای فضایی را رمزگشایی کند.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید