بالاخره پس از مدتها انتظار انیمیشن The Boss baby 2 تحت عنوان «کار خانوادگی» (Family Business) اکران شد و باید گفت انیمیشن بچه رئیس ۲ اصلا و ابدا ارزش این همه جوسازی یا به اصطلاح هایپ را از سوی کمپانی توزیعکننده نداشت.
داستان انیمیشن بچه رئیس ۲ در ادامهی همان چیزی است که در انیمیشن قسمت اول دیده بودیم. با این تفاوت که تیم و تد بزرگ شدهاند. تِد به عنوان یک بیزنس منِ موفق ولی تنها در جهان انیمیشن حضور دارد و تیم از آن سو توانسته خانواده و یک زندگی مستقلی برای خودش دست و پا کند؛ خانوادهای که با آنها چندان سازگاری ندارد و به عنوان یک پدر، با بچههایش غریبه است. به این موضوع باید مشکلات شخصی تیم و تد را به عنوان دو برادر اضافه کرد که دست مایه خلق حوادث اکشنی و به اصطلاح طنزی میشود که در قسمت دوم میبینیم. این انیمیشن یک داستان با پتانسیل بسیار بالا را بدون هیچ بر و برگردی به سطل زبالهی تاریخ انیمیشن پرتاب کرده و در ادامهی این نقد و بررسی به دلایل این موضوع میپردازیم.
در درجهی اول فیلمنامهای را میبینیم که از قسمت اول فاصلهی زیادی گرفته است. عنصر بامزه بودنِ شخصیتها به خصوص کودکان در جهان این داستان در قسمت دوم دیگر حس نمیشود. گویا عوامل سازنده یادشان رفته که چرا انیمیشن The Boss baby 1 را دوست داشتیم. مگر میشود خصوصیات رفتاری تد را در جریان فیلم اول یادمان برود؟ این مدل شخصیتپردازیها دیگر در قسمت دوم در کار نبوده و با دو چهرهی کاملا جدید به عنوان دو برادر بزرگسال طرف حساب هستیم که به خون یکدیگر تشنه هستند. البته سر و ته چنین انیمیشنهایی کاملا مشخص است که چگونه ختم میشود، اما ویژگیِ شخصیتها، کمترین علاقه را در بیننده که ما باشیم ایجاد میکند.
کارگردانی باس بیبی ۲ آنچنان قابل تحسین نیست. یعنی نه نقطه قوتی را در کارگردانی میبینیم و نه شور و اشتیاقی برای این امر. تام مکگریث که در کارنامهاش آثار ماندگاری مثل انیمیشن ماداگاسکار به چشم میخورد، در انیمیشن بچه رئیس ۲ عملا حرفی برای گفتن ندارد. او نه توانِ خلق کمدی دارد و نه میتواند سادهترین مفاهیم را به درستی توضیح دهد. به این موضوع، ریتمِ کسلکننده و بیرمق داستانی را باید اضافه کرد که هم حوادث داستانی حتی برای بچههای خردسال کاملا قابل پیشبینی است و هم آنقدر ماجراهای تیم و تد لوس و بیخود است که هیچ گونه اشتیاقی برای بیننده ایجاد نمیشود. حرفهای رد و بدل شده و چگونگیِ خلق اتفاقات، در حد بضاعتِ یک انیمیشن مخصوص خردسالان تا حدی قابل قبول است، اما این انیمیشن از جنبهی کارگردانی اثری است به شدت شلخته که تلاش کرده تا در هر دقیقه بینندهاش را سرگرم کنند، اما این رویه موجب شده تا این انیمیشن به یک محصول با داستانی شتابزده، خنثی و یک بار مصرف تبدیل شود. یعنی اگر یک مرتبه به پای این انیمیشن بنشینید، دیگر علاقهای نخواهید داشت تا مجدد این قصه را از نو تماشا کنید.
انیمیشن بچه رئیس ۲ هر اندازه در بخش کارگردانی و فیلمنامه ضعفهای بسیار فاحشی دارد، از جنبهی فنی اثری است چشمنواز و دیدنی
انیمیشن بچه رئیس ۲ هر اندازه در بخش کارگردانی و فیلمنامه ضعفهای بسیار فاحشی دارد، از جنبهی فنی اثری است چشمنواز و دیدنی. تماشای محیطهای رنگارنگ، شنیدن موسیقیهایی که در بحبوحهی اکشنِ بیدر و پیکرِ داستان پخش میشود و صد البته طراحی کاراکترهای ریز و درشت داستان موجب میشود تا انگیزهای هر چند کم برای تماشای این انیمیشن تا پایان در دل داشته باشید. از جنبهی پویانماییها میتوان این اثر سینمایی را قابل قبول دانست؛ هر چند عوامل سازنده، یک شاهکار تحویل مخاطب ندادهاند اما از دیگر معدود دلایلی است که میتوان به پای این انیمیشن نشست. به خصوص تماشای شرکت بیبی کورپ و تغییراتی که در فاصلهی بین دو قصهی قسمت اول و دوم در این مکان ایجاد شده است. اگر از بخش فنی این محصول فاکتور بگیریم، این اثر جذابیت دیگری در چنته ندارد. یعنی باید دل به چه چیز این انیمیشن ببندیم؟ داستانی به شدت ساده، قابل پیشبینی یا شخصیتهای لوس و تک بعدی که هیچ گونه پرداختی ندارند؟
در زمانهای که غولهای انیمیشنسازی در تلاش هستند تا مفاهیم پیچیده و سنگینی را به بینندهی خردسال و نوجوان به زبانی ساده منتقل کنند، انیمیشنی مثل بچه رئیس ۲ حرفی برای گفتن ندارد. رازِ ماندگاری یک انیمیشن در این دوره زمانه چیزی است که گفتهایم؛ یعنی انتقال یک مفهوم پیچیده با زبانی ساده به واسطهی طرح یک داستان گیرا، جذاب با پویانماییهای چشمنواز. انیمیشن بچه رئیس ۲ به جز گزینهی آخر، هیچ یک از سایر مواردِ گفته شده را اصلا و ابدا ندارد. یعنی شما انیمیشن Soul یا انیمیشن Wolfwalkers را نگاه کنید که چه مفاهیم پیچیدهی اخلاقی ارزندهای را به سادهترین شکل ممکن توضیح میدهند. حتی نگاهِ لطیف سازندههای انیمیشن Luca را در باب نژادپرستی و تفاوتهای فرهنگی به یاد آورید که چقدر در بیننده اثرگذار است. حال به دنبال مفهومی باشید که پشتِ قصهی انیمیشن بچه رئیس ۲ نهفته. سازندهّها یا چنین مفهومی را قبل از شروعِ این پروژه درست طرح نکردهاند یا به این فکر نیفتادهاند که باید روی مسائل زیر متنی تمرکز کنند. رازِ ماندگاری یک محصول در دنیای انیمیشن و چه بسا سینما در همین نکات است، نه تماشای زرق و برقهای فراموش شدنی مثل تعقیب و گریز در یک خیابان یا تماشای یک کودکِ نینجا! دیگر کمتر کسی به چنین موضوعاتی اهمیت میدهد.
ستارههای زیادی مثل الک بالدوین، جیمز مارسدن، لیزا کودرو و جیمی کیمل در انیمیشن The Boss Baby: Family Business حضور داشتند تا این محصول سر و صدای زیادی به پا کند، اما حیف که قسمت دوم انیمیشن بچه رئیس نه قصهی خندهدار و درست و حسابی دارد، نه کارگردانی قابل قبولی و نه مفهوم ماندگاری.
- از جنبه فنی اثر قابل قبولی است
- فیلمنامهی ضعیف با داستانی قابل پیشبینی، به انضمام شخصیتپردازیهای بسیار بد
- کارگردانی بد
- به مفاهیم زیرمتنی مهمی در داستان پرداخته نمیشود
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید