فیلم The Courier محصول سال ۲۰۲۰ یک تریلر تاریخی به کارگردانی دومنیک کوک و هنرمندی بندیک کامبربچ است. فیلمی که هم میخواهد به شیوهی آثار جاسوسی کلاسیک قصهپردازی کند و هم به شیوهی آثار جاسوسی نوآر اما از پس هیچکدام بر نمیآید.
فیلم The Courier بیشتر شبیه داستانهای عمیات نجات است تا فیلمهای جاسوسی. در ابتدا عملیات نجات جهان از دست بمبهای هستهای اتحاد جماهیر شوروی. بعد عملیات نجات جاسوسی از مقامات ارشد دولت شوروی و سپس بسیج عمومی برای نجات یک شهروند اصیل بریتانیایی. داستان فیلم در دوران جنگ سرد آغاز میشود. زمانی که سایهی کمونیسم هنوز بالای سر کشورهای بلوک شرق است و نیکیتا خروشچف رهبر شوروی. فیلمهای جاسوسی زیادی در این بازهی زمانی ساخته شده از بس که این دورهی پر تنش آبستن حوادث گوناگون بوده. قدرتنمایی دو مدعی حکومت بر جهان پس از روزهای آشفته جنگ جهانی سالهاست که در سینما دستمایهی درامهای جاسوسی قرار گرفتهاند. فیلم The Courier نیز تلاشی برای تقلید از همان آثار جاسوسی دههی ۷۰ و ۸۰ سینمای آمریکاست که با همان بدعتهای فیلمنامهنویسی و همان شیوههای کلاسیک کارگردانی، تولید شده.
به سختی میتوان با فیلم «پیک» ارتباط برقرار کرد. مشکل از همان ابتدای داستان شروع میشود. شخصی به نام اولگ پنکولفسکی، یکی از مقامات عالی رتبه دولت خروشچف، تصمیم میگیرد تا مدارک محرمانهای در اختیار نیروهای ام آی سیکس و سی آی اِی قرار دهد. از سنتهای قدیمی شخصیتپردازی در تاریخ سینما میتوان به هدفها و انگیزههای شخصت اشاره کرد. چه میشود که یک شخصیت شکل میگیرد؟ چه میشود که سرنوشتش برای ما اهمیت پیدا میکند و چرا ما باید با اضطراب او بترسیم و با لبخند او شاد شویم؟ تاریخ سینما سالهاست به این پرسشها جواب سادهای داده. انگیزهی شخصیتها در کلیترین حالت عامل جذابیتشان برای ما است. The Courier هرگز نمیتواند ما را با محور محرک درامش یعنی اولگ پنکولفسکی همراه کند. حتی در آثار اکشن- جاسوسی گیشهای باب شده در سالهای اخیر حداقل یک انتقام خانوادگی و یا مسئلهی محافظت از خانواده با آرمانهای صلحجویانهی شخصیت اصلی پیوند میخورد تا ما را با خود همراه کند اما اینجا پنکوفسکی بدون شخصیتپردازی درست به یکباره تصمیم میگیرد برای نجات جهان قد علم کند و خب طبیعی است که در این عملیات نجات ما همراه او نمیشویم.
فیلم The Courier بیشتر شبیه داستانهای عمیات نجات است تا فیلمهای جاسوسی. در ابتدا عملیات نجات جهان از دست بمبهای هستهای اتحاد جماهیر شوروی. بعد عملیات نجات جاسوسی از مقامات ارشد دولت شوروی و سپس بسیج عمومی برای نجات یک شهروند اصیل بریتانیایی
از طرف دیگر برای آنکه نقش خیرخواهانه دولتهای بریتانیا و آمریکا به پای سفرهی صلح جهانی باز شود نیاز به یک شخصیت با ملیت این کشورها و حضور فعال دولتها و سرویسهای جاسوسی این دو کشور است. دیگر واقعا این قصهها نخنما شده. فیلم The Courier شاید ۴۰ سال پیش میتوانست اسم و رسمی برای خود دست و پا کند اما عصر فعلی اصلا زمان خوبی برای پردازش این افسانههای خوابآور نیست. به هر حال قهرمان وارد میشود. یک تاجر انگلیسی ساکن لندن به نام گرویل (بندیک کامبربچ) که به اعتبار سفرهای کاریاش به نقاط مختلف اروپا و به توصیهی نیروهای MI6 وارد بازی قدرت آمریکا و شوروی میشود.
بارها نام شخصیت گرویل در داستان با نام پول و تجارت همراه میشود اما ما اثری از آن نمیبینیم، نه در سبک زندگیاش – غیر از یک دیالوگ که همسرش به شام خوردن در یک رستوران گران قیمت اشاره میکند – و نه در رابطهاش با پنکولفسکی. ما دوستی آنها را اصلا نمیفهمیم. دیالوگهای شعاری سر میز شام و رقصهای نیمه شب، نمیتواند از دو شخصیت در دو جهان متفاوت رفیق و همدم خلق کند. از رو این فصل نهایی فیلم، زندان و ملاقات نهایی گرویل و پنکولفسکی، عملا روی هوا روایت میشود. جایی که گرویل دست پنکولفسکی را میفشارد و نوید نجاتبخش بودن عملیات را به او میدهد.
در اوایل فیلم The Courier جایی خانوادهی گرویل سه نفره به گشت و گذاری یک روزه میروند و گرویل پس از آنکه متوجه میشود پسرش چیزی را جا گذاشته و با خود نیاورده به شدت به هم میریزد و خشمگین میشود. این خروش درونی گرویل تنها روزنهای به درون شخصیت اوست که به ما نشان میدهد چقدر او دقیق و با برنامه است و علت موفق شدن نقشههایش و لو نرفتن ارتباط مخفیانهاش با پنکولفسکی نیز همین است. البته سهم عمدهی این قسمت از درام فیلم و حتی کشش کلی داستان روی دوش بندیک کامبربچ است. به جای استفاده از صحنههای اکشن و خون و زد و خوردهای جنونآمیز، کامبربچ با تمرکز روی یک بازی درونی سعی در ایجاد چرخشهای متعدد داستانی دارد. بازی ظریف و تابآورانه او در سکانسهای نهایی باورپذیرترین بخشهای کار هستند تا حدی میتوانند از دوز بیخاصیت بودن کل اثر بکاهند.
اما عجیبترین اتفاق در مورد فیلم The Courier این است که هنوز آمریکا و انگلیس برای چنین ایدههایی پول خرج میکنند. نه که هدف آنها سیاسی کردن سینما نباشد، که از همان روزهای آغازین خلق سینما آنها در پی سواستفاده از این موهبت جهانی تاثیرگذار بودهاند، بلکه به خاطر قصهی پیش پا افتاده و بیش از حد شعاری چنین فیلمهایی. دولتهای آمریکا و انگلیس با امکانات گستردهای که در حوزهی تولید و پخش فیلمها دارد هنوز سعی میکنند شعلههای جنگ سرد خاموش نشود و با هر چند وقت یک بار به خاطر آوردن خطری که دیگر جهانیان برای صلح بشری دارند، نقش تعیین کنندهی خوشان را برای ما بازگو کنند. هر چند دیگر وقتش شده از قصههای جدید برای نیل به این اهداف استفاده شود نه داستانهای تکراری قدیمی.
فیلم The Courier تلاشی برای بازگشت به اثر طلایی فیلمهای جاسوسی است که عملا عقبتر از همهی آنها میایستد و قدرت استفاده از درام و شخصیتهایش را ندارد. با این حال صرف لذت نقشآفرینی بندیک کامبربچ برای تماشای یکبار این فیلم کافی است.
- یازی تحسین برانگیز بندیک کامبربچ
- باورپذیر نبودن رابطهی دوستی گرویل و پنکولفسکی
- روایتی قدیمی و داستانی تکراری
- شعاری بودن دیالوگهای فیلم
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید