نقد و بررسی قسمت نهم سریال The Last of Us + نکات و ایستراگ ها
خوشحالم یا ناراحت؟ نمیدانیم. پاسخ پرسشهایمان را گرفتیم؟ شاید!
قصه فصل اول سریال محبوب The Last of Us با پستی و بلندیهای خود به پایان رسید و ما را حیران به حال خود رها کرد! قسمت نهم سریال The Last of Us زیبا، کامل، خوشحال کننده و در عین حال غمگین بود و ما را با اتفاقی که انتظارش را نداشتیم رویارو کرد.
آخرین قسمت از فصل اول سریال آخرین بازمانده از ما، همه معادلات ما را به هنرمندانهترین شکل ممکن به هم ریخت. ترکیبی از منطق و احساس و در کنار آنها عشق و نفرت چیزهایی بودند که ما را حیران در آخرین قسمت از فصل اول این سریال رها کرده و در انتظار فصل دوم این شاهکار نشاندند.
قسمت آخر فصل اول، مانند بسیاری از قسمتهای دیگر با معرفی شخصیتهای جدید، عمق بیشتری به داستان ما داد و در کنار افزودن به غم و اندوهمان، قطعههای گم شده پازل را تکمیل کرد. قسمت نهم سریال The Last of Us مانند بسیاری دیگر از قسمتهای این سریال، شاهکاری بی نظیر بود که بازیگرانی آشنا این شاهکار را در اختیار ما قرار دادند.
ما در این قسمت شاهد حضور اشلی جانسون (Ashley Johnson) صداپیشه شخصیت الی (Ellie) در هر دو نسخه از سری بازی The Last of Us در نقش مادر الی با نام آنا (Anna) بودیم. جانسون با بازیگری شاهکار، اما متاسفانه کوتاه مدت خود رنگ و رخی دیگر به تمام داستان د لست آف آس بخشید و پاسخ یکی از «چرا»های مهم دنیای د لست آف آس را به ما داد. علاوه بر جانسون، یکی دیگر از بازیگران حاضر در سری بازی د لست آف آس در این قسمت دیده شد که در ادامه به او نیز خواهیم پرداخت. مانند همیشه ابتدا به بررسی داستان سریال د لست آف آس و مقایسه آن با داستان اصلی و سپس نکات و ایستراگهای این قسمت از سریال خواهیم پرداخت.
نقد و بررسی قسمت نهم سریال The Last of Us و مقایسه با داستان اصلی
داستان قسمت پایانی سریال آخرین بازمانده از ما با نگاهی به مادر الی، آنا، آغاز شد. آنا همیشه شخصیتی حیاتی در دنیای د لست آف آس بود، اما متاسفانه تا به امروز چندان به او پرداخته نشد. سریال د لست آف آس این موضوع را تغییر داد و نه تنها نگاهی به آنا داشت، بلکه به شکل کامل به ارتباط میان او و مارلین (Marlene)، یکی دیگر از اصلیترین شخصیتهای این فرنچایز پرداخت.
ما در گذشته و به طور دقیق در کتاب کمیک The Last of Us: American Dreams نام آنا را شنیده بودیم، اما حتی یک مرتبه او را ندیده بودیم. اما موضوع مهمی که قصد داریم به آن بپردازیم، فراتر از رابطه آنا و مارلین است. ما میدانستیم که آنا و مارلین دوست و همکار بوده و حتی میدانستیم که مارلین در لحظه مرگ آنا در کنار او بوده است.
یکی از بزرگترین پرسشهای ما در دنیای د لست آف آس این بوده که دلیل مصون بودن الی در برابر کوردیسپس چیست؟ بدون شک این پرسش نه یکی از مهمترین پرسشها در دنیای د لست آف آس، بلکه بزرگترین و مهمترین پرسش در دنیای د لست آف آس بود که بالاخره پس از گذشت ده سال از انتشار اولین رسانه مربوط به این فرنجایز پاسخ داده شد.
طبق اطلاعاتی که ما طی سریال، سری بازی و البته کتاب کمیک د لست آف آس دریافت کردیم، سرعت پخش کوردیسپس در بدن بسیار بالا است و همچنین میدانیم که سرعت انتقال مواد مغذی درون بدن مادر به جنین نیز بسیار بالا است. آنا در زمان زایمان الی، در حال مبارزه با یکی از مبتلا شدگان بود و پس از به دنیا آمدن نوزاد خود که او را الی نامید، متوجه گزیده شدن تنها لحظاتی پیش از زایمان شد و همین موضوع، دلیل مصون ماندن الی در برابر کوردیسپسی شد که بشریت را به نابودی کشانده است.
به شخصیت مارلین میپردازیم. شخصیت مارلین همیشه مانند مادری خیر خواه برای الی بود و ما هرگز نمیتوانیم این موضوع را انکار کنیم! شخصیت مارلین به حدی در حق الی و تمام بشریت خوبی کرده که باعث میشود حتی کشتن آنا، مادر الی، نیز برای ما عملی مثبت توسط مارلین باشد و به عبارت دیگر سبب شود ما چشمی منفی به شخصیت جوئل (Joel)، به دلیل اتفاقاتی که در دقایق پایانی قسمت نهم رخ داد داشته باشیم.
در ابتدا اشاره شد که قسمت نهم سریال ترکیبی قوی از منطق و احساسات را به ما نشان داد. باعث شد ما مارلین را شخصیتی هم احساساتی و هم منطقی ببینیم و این موضوع را نیز میتوان با استفاده از بازی The Last of Us Part 1 نیز متوجه شد. در این بازی، مارلین طی چند فایل صوتی ضبط شده از آنا به دلیل زیر پا گذاشتن قول خود عذر خواهی کرده، اما ما میدانیم که هدف او مثبت است و بینش مارلین نسبت به جهان باعث میشود حتی ما نیز به فکر فدا کردن الی باشیم.
در این بخش است که احساسات جوئل ضربهای محکم به ما میزنند. جوئل همانطور که خودش نیز اشاره داشت پس از مرگ سارا (Sarah) دخترش، چیزی برای از دست دادن نداشت و تنها الی پس از سالها توانست امید را به او نشان دهد.
به زمان حال و در حقیقت خط اصلی داستان سریال میرسیم. از همین حالا باید اشاره داشت که این قسمت، به غیر از یک صحنه نسبتا مهم تقریبا هیچگونه تفاوتی با داستان اصلی نداشت. رفتار عجیب و غریب الی، دو چیز را به ما نشان میدهد. پایان داستان نزدیک است. به عبارت دیگر، الی حال و هوای ما را نشان داده که پس از نه قسمت بی نظیر، به پایان سفری زیبا و تلخ و شیرین نزدیک میشویم. چیز دومی را که الی با رفتار خود به ما نشان میدهد، در آخر سریال متوجه میشویم و از همین رو در بخشهای پایانی نقد درباره آن صحبت خواهیم کرد.
سفر جوئل و الی سفری است که میتواند به نجات بشریت یا هر اتفاق غیر منتظره دیگر ختم شود و همین موضوع را میتوان به زیبایی از صورت و رفتار الی درک کرد. به ادامه سریال پرداخته و به یکی از بهترین و آرامش بخشترین بخشهای دنیای د لست آف آس میرسیم.
تماشای زرافهها یکی از زیباترین لحظات در دنیای The Last of Us بوده که معانی بسیاری برای ما دارد. زرافه به طور کلی یکی از نمادهای اصلی این دنیا بوده و ما بارها و بارها در قسمتهای مختلف و همچنین در بازیهای د لست آف آس شاهد عروسکها یا پوسترهای این حیوانات دوست داشتنی بودهایم.
حضور زرافهها در این فرنچایز، بار دیگر نشان دهنده پیشروی طبیعت بدون انسانها است. ظلم به طبیعت توسط انسانها به خصوص طی قرنهای اخیر، واقعیتی است که نمیتوان آن را انکار کرد و داستان دنیای د لست آف آس قصد دارد با نمایش دادن خشم طبیعت در برابر انسانها و از روی دیگر پیشروی زندگی دیگر گونهها از جمله میمونها و زرافهها، ما را یادآور ظلمی شود که نسبت به طبیعت داشتهایم.
از سوی دیگر، زرافه همیشه نماد آرامش است. با این حال آرامش به طور کلی مفهوم بسیار کم رنگی در این دنیا بوده و همانطور که انتظار میرفت این آرامش، آرامش پیش از طوفان است. در داستان اصلی د لست آف آس، الی و جوئل پس از درگیری با چند مبتلا شده و سپس گیر افتادن در تونلی آب گرفته توسط فایر فلایز دستگیر میشوند و این در حالی است که در سریال آنها به طور ناگهانی با فایر فلایز روبه رو میشوند. باید گفت که نحوه رویارویی آنها با فایر فلایز در داستان اصلی هیجان انگیزتر بود، با این حال ما گمان داریم که کارگردانان بار دیگر برای کاهش هزینههای ساخت سریال، صحنههای تونل را بازسازی نکردند که نقطه ضعفی قابل توجه نسبت به داستان اصلی محسوب میشود.
پیش از پرداختن به بخش بیمارستان در قسمت پایانی سریال د لست آف آس، باید به مکالمات رد و بدل شده میان جوئل و الی پس از تماشای زرافهها پرداخت. جوئل به الی پیشنهاد داده که همه چیز را پشت سر گذاشته و به شهر تامی (Tommy) یعنی جکسون باز گردند. اما الی هیچگونه اشتیاقی به آن نشان نداده و هدف خود را بالاتر از یک زندگی عادی میبیند و جمله معروف «It can’t be for nothing» به معنی «این کارها نمیتوانند برای هیچ و پوچ باشند» را به زبان میآورد.
زمانی که به جوئل نگاه میکنیم، بار دیگر متوجه میشویم که او هنوز با احساسات خود پیش رفته و حاضر است برای تجربه حس پدری، دنیا در بدترین حالت خود باقی بماند. در حالی که ما طی این نه قسمت دل بستگی شدیدی به جوئل پیدا کردهایم و باید حس او را درک کنیم، نمیتوانیم با او همسو شویم و هدف الی و دلیل وجود الی را محترمتر و مهمتر میدانیم. در این بخش است که The Last of Us بار دیگر ما را بر دو راهی عقل و احساس قرار داده و تمام تفکرات ما را نیست و نابود میکند و به معنای واقعی باید برای این داستان گیرا بارها نویسندگان و کارگردانان آن را تحسین کرد.
به بخش بعدی سریال، یعنی بیمارستان میرسیم. در این بخش، جوئل با حقیقت مرگ احتمالی الی و به عبارت دیگر بازگشت زندگی خود به حالت تلخ پس از مرگ سارا پی میبرد! صحنههایی به این بخش نسبت به داستان اصلی اضافه شده بود که بسیار عالی با داستان ما خو گرفتند. اولین صحنه مهم تحویل دادن چاقوی الی به جوئل بود و همانطور که در ابتدای قسمت نهم تماشا کردیم، این چاقو از آنا، مادر الی، به او رسیده بود. دومین صحنه، صحنه اشک ریختن مارلین بود که ما هرگز آن را ندیده بودیم و این صحنه باعث شد ما بیش از پیش سختی و سنگینی فدا کردن الی را بر دوش مارلین احساس کنیم.
سریال د لست آف آس در قسمت آخر یک چشمه دیگر از زیباییهای خود را نیز به ما نشان داد و آن بخش اکشن فوق العاده بود. ما در نقد قسمتهای پیشین اشاره داشتیم که در کنار حضور بسیار کم مبتلا شدگان در سریال، ما شاهد بسیاری از بخشهای اکشن داستان اصلی در سریال نیز نبودیم که قسمت نهم این موضوع را مانند قسمت پنجم به طور کلی تغییر داد. بخش اکشن قسمت نهم در کنار جذابیت حداکثری و البته ایجاد ترس از دست دادن جوئل، بار دیگر مانند قسمت پیشین به ما نشان داد که جوئل برای زنده نگه داشتن الی دست به هر کاری در برابر هر شخصی میزند.
به اتاق عمل میرسیم و جوئل به دنبال نجات الی، دکتری که در دنیای پسا آخرالزمانی د لست آف آس بسیار مهم است را به قتل میرساند. این شخص علاوه بر اینکه دکتر بوده، پدر ابی (Abby)، یکی از شخصیتهای نسخه دوم سری بازی The Last of Us است و از همین رو ما کلوز آپ جسد او را میبینیم. ما اشارهای کوتاه به دکتر و دلیل اهمیتی او داشتیم، اما قصد نداریم بیش از این به داستان ابی و پدرش بپردازیم.
نکتهای که در این بخش از سریال باید به آن توجه کرد، نحوه حمل کردن الی توسط جوئل است. اگر توجه داشته باشید، جوئل دقیقا به همان شکلی که سارا را پس از ضربه خوردن در اثر واژگونی ماشین حمل کرد، الی را حمل میکند. در کنار آن طی روز Outbreak جوئل طی حمل کردن سارا با ماموران دولتی رو به رو میشود و حال او با مارلین رو به رو است. به عبارت دیگر ما تمام مدت دایره وار به دور خود چرخیده و به نحوی با رخدادی تکراری دست و پنجه نرم میکنیم!
پیش از پایان این بخش، مارلین بار دیگر ذهنیت مثبت خود را نشان داده و اشاره میکند فدا شدن الی همان چیزی است که شخص الی میخواهد و جوئل در حال پیشگیری از این رخداد است. ما در نسخه دوم بازی همچنین متوجه میشویم که الی مشکلی با فدا کردن خود نداشته و بار دیگر احساسات پدرانه جوئل، روی تیره او را برایمان نمایان میکنند!
بخشهای پایانی قسمت نهم، دقیقا مانند داستان اصلی پیش رفتند. نقطه قوت این بخش را میتوان نه تعریف خاطرات توسط جوئل، بلکه پرسشهای بحث بر انگیز الی و پاسخ تردید آمیز او دانست. پرسشهایی که الی از جوئل داشت، نشان از سنگینی مرگ افراد کشته شده طی مسیر برای فدا کردن او داشت. اما حال میدانیم که جوئل جلوی این اتفاق را گرفت و به عبارت دیگر، همه چیز برای هیچ اتفاق افتادند.
در پایان نیز باید به پاسخ تردید آمیز الی پس از قسم دروغ جوئل اشاره داشت. پاسخ الی به نظر پاسخ حقیقی او نیست، اما او ترجیح میدهد این زندگی را قبول کرده و جوئل را شخصی مهربان در نظر گرفت که برای او همه کار میکند و از همین رو تصمیم گرفته جوئل را در کنار خود نگه داشته و با حقیقت رو به رو نشود!
پیش از به پایان رساندن نقد داستان قسمت نهم، باید اشاره داشت که در بازی The Last of Us Part 1 شما این قدرت را دارید که دکتر را به قتل نرسانده و به سادگی از کنار او رد شوید، اما قتل دکتر توسط جوئل باعث شده ما پایانی با ثباتتر و واحد داشته باشیم که در حقیقت ما را برای حقایقی که در فصل دوم دریافت خواهیم کرد آماده میکند.
به طور کلی پایان قسمت نهم و فصل اول، به بهترین شکل ممکن صورت گرفت و طرفداران قدیمی به لطف محتوا و جزئیات تازه و طرفداران جدید به لطف همه چیز این فصل و قسمت از آن لذت بردند. حال باید به انتظار فصل دوم سریال بنشینیم!
نکات و ایستراگ های قسمت نهم سریال The Last of Us
قسمتهای هشتم و نهم سریال The Last of Us بر خلاف قسمتهای ابتدایی سریال توجه کمتری به نکات فرعی و ایستراگها داشتند، با این حال در این میان بخشهایی دیده شد که ارزش اشاره کردن را دارند!
کاپشن سبز رنگ الی
در ابتدای سریال و در زمان رسیدن مارلین به مادر الی، آنا، ما مشاهده میکنیم که آنا، الی را در کاپشنی سبز رنگ که بر تن خود داشت پیچیده است و این کاپشن در حقیقت همان کاپشنی است که در قسمتهای پیشین سریال بر تن الی دیدیم. لازم به ذکر است که به دلیل نبود شخصیت آنا در سری بازی، ما برای اولین بار با این واقعیت روبه رو شدیم.
زرافه قسمت نهم سریال The Last of Us
زرافهای که الی و جوئل در قسمت نهم به آن غذا دادند زرافهای کاملا حقیقی به نام نابو (Nabo) است. در حالی که انتظار میرفت زرافه دیده شده در سریال با استفاده از تکنیکهای گرافیکی طراحی و ساخته شود، کارگردانان تصمیمی گرفتند زرافهای حقیقی را برای زیبایی هر چه بیشتر سریال استفاده کنند!
شخصیت ابی در بیمارستان
در زمان ورود جوئل به اتاق عمل، دو پرستار در کنار دکتر حضور دارند. جالب است بدانید که یکی از پرستاران در حقیقت صداپیشه شخصیت ابی یعنی لارا بیلی (Laura Bailey) از بازی The Last of Us Part 2 است.
داستان زیبا و غم انگیز دنیای د لست آف آس با قسمتی فوق العاده به پایان رسید و ما را بر دو راهی بسیار دشوار عقل و احساس قرار داد تا ما بار دیگر به تحسین نیل دراکمن (Neill Druckmann) و کریگ مزین (Craig Mazin) بپردازیم. نظر شما درباره قسمت پایانی فصل اول سریال The Last of Us چیست؟ ما در انتظار نظر شما درباره قسمت نهم و البته فصل اول سریال The Last of Us هستیم.
- ایفای نقش فوق العاده اشلی جانسون در نقش آنا
- پایان بندی جذاب پایان فصل اول
- صحنههای اکشن جذاب
- گذر کردن از گیر افتادن جوئل و الی در تونل آب گرفته
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید