پایان‌بندی فیلم The Lighthouse

تحلیل و موشکافی پایان‌بندی فیلم The Lighthouse

پرومتئوس علیه پروتئوس

1%
  • 0/10
تحلیل و موشکافی پایان‌بندی فیلم The Lighthouse ۱ ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ مقالات جانبی (سینمایی) کپی لینک

رابرت اگرز نامی آشنا در میان طرفداران فیلم‌های ترسناک محسوب می‌شود. او با ساخت و اکران The Witch در سال ۲۰۱۵ توانست نام خود را به عنوان یکی از کارگردانان آینده‌دار بر سر زبان‌ها بیاندارد. این اثر ترسناک نه تنها بازخوردهای مثبتی را از سوی مخاطبان و منتقدان دریافت کرد، بلکه توانست ۴۰ میلیون دلار در باکس آفیس جهانی بفروشد، در حالی که تنها چهار میلیون دلار هزینه‌ی تولیدش شده بود.

این کارگردان آمریکایی پس از گذشت چهار سال اثر جدید خود را تحت عنوان The Lighthouse روانه‌ی سینماها کرد. اگرچه این فیلم نتوانست موفقیت‌های تجاری The Witch را تکرار کند و در مقابل بودجه‌ی چهار میلیون دلاری‌اش، تنها ۱۵ میلیون دلار فروخت اما در بحث بازخوردها، عملکرد بهتری داشت. عوامل مختلفی در رخ دادن این موضوع دخیل بوده‌اند که یکی از مهم‌ترین‌ها، فیلمنامه‌ی پر رمز و راز، به‌خصوص در بخش‌های پایانی بوده است. رابرت اگرز به همراه برادر خود این فیلمنامه را نوشت.

قبل از اینکه به پایان‌بندی فیلم The Lighthouse بپردازیم، بهتر است به‌طور خلاصه‌وار داستان آن را مرور کنیم. این اثر، داستان دو نگهبان فانوس دریایی به نام‌های افرایم وینزلو و توماس ویک را دنبال می‌کند که به یک فانوس دریایی دورافتاده می‌روند. این دو باید به‌ مدت چهار هفته در آنجا بمانند. توماس که فردی با تجربه‌ محسوب می‌شود، افرایم را به انجام کارهای کسالت‌بار همانند سابیدن کف خانه، تمیز کردن آب انبار و جابجایی روغن مجبور کرده و خودش مسئولیت مراقبت از فانوس دریایی را بر عهده می‌گیرد. این موضوع در حالی است که افرایم تمایل دارد تا او هم مسئول مراقبت از فانوس باشد.

در این بین، توماس به افرایم هشدار می‌دهد که کاری به کار مرغ‌های دریایی نداشته باشد؛ زیرا طبق افسانه‌ها، مرغ‌های دریایی در واقع ارواح ملوان‌های غرق ‌شده در دریا بوده و کشتن آن‌ها باعث بدشانسی می‌شود. با این حال، شرایط به گونه‌ای پیش می‌رود که افرایم بر اثر عصبانیت شدید، یکی از مرغ‌های دریایی را با خشونت زیاد می‌کشد. به محض رخ دادن این اتفاق، مسیر باد تغییر کرده و خیلی زود طوفان از راه می‌رسد. افرایم و توماس شب قبل از رسیدن کشتی برای بردن آن دو به خشکی پرخوری می‌کنند؛ موضوعی که ظاهرا باعث می‌شود تا آن‌ها به لنگرگاه نرفته و در نتیجه کشتی بدون آن دو، جزیره را ترک ‌کند.

پس از این اتفاق، تنش میان افرایم و توماس افزایش می‌یابد، این در حالی است که طوفان نه تنها ادامه دارد، بلکه به‌ مرور بدتر و بدتر هم می‌شود. از اینجا به بعد، رازها یکی پس از دیگری برملا می‌شوند. افرایم وینزلو فاش می‌کند نام واقعی‌اش توماس هاوارد است. پس از اینکه سرکارگرش به‌طور اتفاقی غرق شد، تصمیم گرفت تا از هویت او استفاده کند. شرایط برای توماس ویک هم تقریبا به همین منوال است. اگرچه خود او به این موضوع اذعان نمی‌کند، اما در بخشی از داستان مشخص می‌شود که او درباره‌ی گذشته‌اش دروغ گفته و یک ملوان نبوده است.

پایان‌بندی فیلم The Lighthouse
بازیگران اصلی و کارگردان در یک قاب

پس از اینکه افرایم دفترچه‌ی یادداشت توماس را می‌خواند، تنش میان دو شخصیت اصلی داستان به اوج خود می‌رسد. در دفترچه نوشته شده بود به افرایم پولی به‌ عنوان دستمزد تعلق نگیرد. این موضوع باعث می‌شود تا یک درگیری فیزیکی بین آن دو رخ دهد. افرایم پس از پایان یافتن درگیری، کلید فانوس دریایی را برداشته و سپس توماس را در حالی که همچنان زنده است دفن می‌کند. قبل از اینکه افرایم به فانوس دریایی برود، توماس سر رسیده و با یک تبر به او حمله می‌کند اما افرایم جان سال به در برده و در نهایت توماس را به قتل می‌رساند. او به فانوس دریایی رفته و دریچه را باز می‌کند.

دوربین هیچ وقت نشان نداد داخل فانوس دریایی چه بوده است اما هر چه بوده باعث شد تا افرایم شبیه دیوانگان فریاد زده و سپس از راه پله به پایین بیافتد. کارگردان به‌واسطه‌ی آخرین نمای دوربین، افرایم را در حالی نشان می‌دهد که لخت روی صخره‌ها افتاده و در حالی که همچنان نفس می‌کشد، مرغ‌های دریایی، اندام بدن او را می‌خورند. فیلمنامه‌ی The Lighthouse را می‌توان ترکیبی از داستان کوتاه The Light-House نوشته‌ی ادگار آلن پو و افسانه‌های یونان باستان دانست. ایده‌ی کلی فیلمنامه از داستان کوتاهِ آلن پو گرفته شده اما دو شخصیت نگهبان فانوس دریایی با الهام از تاریخ اساطیری یونان باستان، پرومتئوس (ایزد آتش) و پروتئوس (ایزد دریا) شکل گرفته‌اند.

پرومتئوس در زمان خلقت انسان‌ها از سوی زئوس مسئولیت یافت تا همه چیز را به غیر از آتش به آن‌ها بیاموزد اما او که شخصیت رئوف و بخشنده‌ای داشته، تصمیم گرفت به صورت ناگهانی این کار را انجام دهد. رسیدن این خبر به زئوس، خشم او را برانگیخت. زئوس هم تصمیم گرفت به‌ عنوان مجازات، پرومتئوس را به بالای کوه بلندی برده، دست و پاهایش را بسته و همان جا رها کند تا عقاب‌ بزرگی، جگر او را بخورد.

پایان‌بندی فیلم The Lighthouse
این صحنه از فیلم یک پیام مهم را به مخاطب خود انتقال می‌دهد: تمام تمرکز داستان روی دو شخصیت اصلی قرار دارد

از آن‌جایی که پرومتئوس از نژاد نامیراها (جاودانه) محسوب می‌شود، اندام آسیب دیده‌اش هر شب مجدد ترمیم می‌شد تا این روال عذاب‌آور ادامه داشته باشد. پروتئوس همان‌طور که پیش از این اشاره شد، خداوندگار دریا بود. طبق افسانه‌ها، او کیفیت آب‌های دریا و نحوه‌ی جدایی قاره‌ها را مشخص می‌کرد. او همچنین می‌توانست به شکل‌های مختلف در بیاید و قابلیت پیش‌گویی آینده را هم دارا بود. با توجه به شباهت‌هایی که وجود دارد، می‌توان گفت در فیلم فانوس دریایی، افرایم وینزلو نماد پرومتئوس و توماس ویک هم نماد پروتئوس است. وینزلو علی‌رغم اینکه از رفتن به فانوس دریایی و باز کردن دریچه‌ی آن‌ منع شده بود، این کار را انجام می‌دهد. در نهایت هم او غذای مرغ‌های دریایی می‌شود؛ تقریبا شبیه به اتفاقی که برای پرومتئوس رخ می‌دهد.

در جریان داستان هیچ سرنخی درباره‌ی محتوای فانوس به ما داده نمی‌شود

توماس ویک را به دو دلیل می‌توان نماد پروتئوس در نظر گرفت. توماس در بخشی از فیلم The Lighthouse به افرایم اخطار می‌دهد که کشتن مرغ‌های دریایی بدشانسی می‌آورد؛ زیرا روح دریانوردان پس از مرگ در کالبد این پرندگان قرار می‌گیرد. این موضوع نشان می‌دهد توماس از راز و رمزهای دریا باخبر است، دقیقا همان‌طور که پروتئوس باخبر بود. دلیل دیگر هم به صحنه‌ی درگیری فیزیکی میان افرایم و توماس مربوط می‌شود. توماس در بخشی از درگیری تغییر چهره داده و همانند افرایم وینزلو واقعی، پری دریایی و موجودی نیمه انسان و نیمه هشت‌پا به تصویر کشیده می‌شود. این اتفاق را هم می‌توان به قابلیت پروتئوس در تغییر شکل مرتبط دانست.

رابرت اگرز پس از اکران دومین فیلم خود در مقام کارگردان، مصاحبه‌ها و گفتگوهای مختلفی را انجام داده و درباره‌ی الهام گرفتن فیلم‌نامه‌ی اثرش از قصه‌ی پرومتئوس و پروتئوس و صدالبته نمادگرایی موجود در جدیدترین فیلمش صحبت کرد. اگرز می‌گوید او و برادرش پس از بررسی‌های فراوان به این نتیجه رسیدند که پرومتئوس و پروتئوس در افسانه‌های یونان هیچ ملاقاتی با یکدیگر نداشتند اما در نهایت تصمیم بر این شد که چنین اتفاقی در فیلم The Lighthouse زقم بخورد. این فیلمساز آمریکایی در ادامه‌ی صحبت‌های خود، به نویسندگان کلاسیک اشاره می‌کند که با دخل و تصرف در افسانه‌های قدیمی، داستان‌های خاص خودشان را می‌نویسند.

حالا که می‌دانیم ماجرا از چه قرار است و چه اتفاق‌هایی در جریان فیلم The Lighthouse رخ داده، باید به سراغ یک سوال مهم برویم: چه چیزی در داخل فانوس دریایی قرار داشته؟ نمی‌توان با قاطعیت پیرامون پاسخ این سوال حرفی زد؛ چرا که در جریان داستان هیچ سرنخی درباره‌ی محتوای فانوس به ما داده نمی‌شود که با توجه به آن سرنخ بتوان حدس‌هایی زد. حتی رابرت اگرز هم در مصاحبه‌هایش از بیان کوچک‌ترین چیزی درباره‌ی ماهیت واقعی فانوس دریایی خودداری کرد. اگرز تنها گفت از همان ابتدا قرار بود مقدار مشخصی از ابهام در این اثر وجود داشته باشد؛ چون از ساختن فیلمی با یک میزان مشخصی از «ابهام» لذت می‌برد. با این حال، یک موضوع بسیار واضح و مشخص است. اینکه شخصیت توماس ویک، عاشق و شیفته‌ی فانوس دریایی شده بود. این شیفتگی را می‌توان تا حدودی در صورت افرایم وینزلو در هنگام مواجه با محتوای داخل آن به وضوح حس کرد.

شما چطور فکر می‌کنید؟ چه چیزی در داخل فانوس قرار داشته که اتفاق‌های پایانی فیلم را رقم زد؟



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

1 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments