باس فایت همواره بخش جدایی ناپذیر بازیهای ویدیویی هستند که بازیکن را مقابل بزرگترین و قدرتمدترین آنتاگونیست داستان قرار میدهد. این آنتاگونیستها عموما از هر لحاظ با سایر شخصیتهایی منفی یک بازی فرق دارند و شکست دادنشان مستلزم استراتژی خاصی است.
باسها در بسیاری از ژانرهای بازیهای ویدیویی رایج هستند، بهخصوص در عناوین داستان محور. در حالی که اکثر بازیها ترکیبی از دشمنان عادی و باسفایتها را شامل میشوند، بعضی از بازیها فقط دشمنان عادی دارند و برخی دیگر فقط باسفایت دارند (مثل Shadow of the Colossus). اولین بازی تعاملی که باسفایت را شامل میشد، dnd بود. یک بازی ویدیویی نقش آفرینی که در سال ۱۹۷۵ برای سیستم PLATO عرضه شد. باسفایتها در سال ۲۰۱۰ دچار تحول بزرگی شدند که نمونه آنها میتوان به باسفایتهای عناوینی مثل Metal Gear Rising: Revengeance و Final Fantasy XIV اشاره کرد که با الگویی متفاوت و جدید به تصویر کشیده شدند. در ادامه به بررسی چندین مورد از دشوارترین باس فایت های دنیای گیم میپردازیم.
مستر ایکس – Resident Evil 2 Remake
پروژه T-00 که همچنین بهعنوان مستر ایکس شناخته میشود، آنتاگونیست اصلی بازی Resident Evil 2 است. او یکی از شش T-103 Tyrants بود که با هواپیما به داخل شهر راکون منتقل شدند. او یکی از تولیدات انبوه T-103 Tirants بود که در جزیره شینا، جزیرهای متعلق به شرکت آمبرلا بهوجود آمد.
برخلاف بیشتر جانوران آلوده و تقویت شده توسط ویروس T، دارای درجهای از خودآگاهی و هوش است. او با درک محیط پیرامون خود قادر به پیروی از دستوراتی بود که به او محول میشد. در حالی که زامبیها و موجودات دیگر بیهدف در اطراف سرگردانند، اما The Tyrant با هدف حرکت میکند. به نظر میرسد بیشتر موجودات وقتی با در بستهای روبرو میشوند، نحوه باز كردن آنها را نمیدانند و باید از تعقیب اهداف خود منصرف شوند. در عوض T-00 مشکلات را با هوشمندی تمام حل میکند. او همچنین قادر است تفاوت بین زامبیها و انسانها را تشخیص دهد.
مستر ایکس بهعنوان یکی از قدیمیترین کاراکترهای سری بازی RE، دارای تواناییهایی همچون مقاومت و دوام فوق بشری و ترمیم مجدد است و از هوشی بالا برخوردار است که برای گیمر چالش برانگیز است. مهمترین جنبه باس فایت مستر ایکس به خاطر سپردن الگوی حملات او میباشد، مخصوصا حملات قدرتمند پنجهاش. سه حرکتی که او در نبرد استفاده میکند Jumping Claw، Devastating Swipe و Strong Slash نام دارند که حمله آخرش چالشیترین حمله باس فایت محسوب میشود و اصلیترین دلیلی است که این باس فایت را بسیار سخت و دشوار میکند. این حمله مخرب، طوری است که او پنجه بزرگ خود را روی زمین میکشد و به سمت گیمر هجوم میآورد، این حرکت میتواند بیش از نیمی از جان گیمر را کم کند که خطرناکترین تکنیک مستر ایکس است.
همچنین هنگام جنگ با مستر ایکس شلیک به قسمتی از قفسه سینه او، آسیب تقریبا زیادی را به او وارد میکند. صرف نظر از اینکه شما چه سلاحی را انتخاب میکنید، بسیار مهم است که هدف شما آسیب رساندن به قلب او باشد زیرا این نقطه ضعف اصلی وی میباشد.
جک بیکر – Resident Evil 7 Biohazard
بازی Resident Evil 7 یکی از خشنترین و وحشتناکترین عناوین این فرانچایز محسوب میشود. این تا حد زیادی به دلیل دیدگاه اول شخص بهشدت واقع بینانه این عنوان است که برای اولین بار در این سری بازی دیده شده است. این ترس بهویژه در باس فایتهای هیجانانگیز بازی وجود دارد که یکی از آنها، باسفایتهای جک بیکر میباشد که نه یک بار بلکه سه بار در این بازی با آن مواجه میشویم.
جک بیکر، اولین آنتاگونیست بازی، شخصیتی کاملا وحشتناک است که در مقابل ایتن قرار میگیرد. گیمرها بیشتر اوقات میتوانند در اولین برخورد، بدون مشکل او را از پای درآورند. چالش واقعی شکست دادن او برای بار دوم است. جک تقریبا شکست ناپذیر است. او بهطور قابل توجهی سریعتر از گیمر حرکت میکند و اره برقی قیچی مانندی نیز دارد که به سختی این باس میافزاید. جک بیکر پدر خانواده بیکر دالوی بود. وی شوهر مارگریت بیکر، پدر زویی و لوکاس بیکر و همچنین برادر کوچکتر جو بیکر بود. او و خانوادهاش بهواسطه تسخیر شدن توسط اویلین، دختربچهای که طی بازی به شکل پیرزنی که روی ویلچر نشسته بود دیدیم، درگیر یک سری آدم ربایی و جنایات از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ شدند. خانواده بیکر با نجات دادن این دختر بچه از صانحه سقوط یک هواپیما درگیر مشکلات بزرگی میشوند. اویلین، در اصل نتیجه یک آزمایش خطرناک ژنتیکی بوده و آلوده به ویروسی مخرب میباشد که کل خانواده بیکر را درگیر میکند. در نتیجه یکی از سختترین باسهای دنیای Resident evil، جک بیکر در مقابل ایتن قرار میگیرد.
چالشی که جک برای گیمر در این عنوان ایجاد میکند قدرت پیشرفته، دوام فوق بشری، ترمیم مجدد و استفراغ اسیدی جک است. از جمله مواردی که جک را به یکی از سختترین باسهای دنیای گیم و سری بازی رزیدنت اویل تبدیل کرده میتوان به حملات وی با اره برقی قیچی مانندش اشاره کرد. او از این اره برقی در قالب چهار حمله Basic Axe Swing، Scissor Over-Hand، Scissor Under-Hand و Spread Scissor Slash بهصورت ترکیبی استفاده میکند که بیشترین چالش را برای گیمر ایجاد میکند. یکی از خطرناکترین حملاتش Charge Attack نام دارد که بیشترین آسیب را به ایتن وارد میکند. او همچنین دارای توانایی ترمیم کردن جراحات خود میباشد که روند شکست دادنش را طولانی و سخت میکند.
خان میکر – Doom Eternal
خان میکر یکی از اصلیترین آنتاگونیستهای بازی Doom Eternal و یکی از دشوارترین باسهای بازی است. او حاکم میکرها (Makyrs) است، نژادی از موجودات بیگانه فرا بعدی که در قلمرو Urdak زندگی میکنند. وی همچنین شخصی است که در پشت حمله اهریمنی به زمین قرار دارد و استاد سه کشیش جهنمی است. خان میکر بشریت که را ناشایست میداند، به شیطان در راستای تسخیر زمین کمک میکرد تا با شکنجه روح بشریت، انرژی بیشتری بدست آورد. با داشتن شخصیتهای Deag Grav ، Deag Ranak و Deag Nilox بهعنوان دست راست خود، برنامههای او برای نابودی بشریت، توسط دوم گای به چالش کشیده میشود.
خان میکر بهدلیل توانایی پرواز کردن و قابلیت مانور دادن، یکی از دشوارترین باس فایت های دنیای گیم و سری بازی Doom Eternal محسوب میشود. او در نبرد دارای شش بخش از جان است که هر کدام توسط سپری قدرتمند محافظت میشوند. او بهطور عمده قادر به شلیک صاعقه و پرتوهای انرژی جهت آسیب رساندن به گیمر در حالی که زمین را نیز به آتش میکشد میباشد. او همچنین میتواند سربازهای زره پوش و قویتری را هنگام بازسازی سپر خود احضار کند که اگر با ضریه سر آنها را بکشید بهصورت خودکار منفجر میشوند. تمامی این موارد به دشوار شدن این باس فایت کمک میکند، بهطوری که باید همزمان با یک باسی که شش جان و شش سپر مختلف دارد مبارزه کرد و با سربازهای زره پوشش نیز سروکله زد، آن هم روی زمینی که هر چند دقیقه یکبار به آتش کشیده میشود و از آسمان نیز پرتوهای انفجاری و صاعقه بر سر گیمر وارد میشود. او همچنین با پرتاپ گوی انرژی مانند بنفشی به سمت گیمر، به دشواری این نبرد میافزاید.
بهترین سلاح در برابر خان مایکر مطمئنا موشک انداز با حالت Lock-On Burst است. سلاح Ballista نیز بهدلیل دقت و آسیب بالا، گزینه مناسبی است. همچنین بهترین استراتژی برای شکست دادن این باس استفاده از Blood Punch جهت از بین بردن جانهای او قبل از احیای سپر میباشد.
سانکتوس ملقب به ناجی – Devil May Cry 4
سانکتوس که بیشتر توسط مریدان وی بهعنوان علیحضرت شناخته میشود، رهبر انجمن Sword، نایب السلطنه اسپاردا، سردار عالیرتبه سابق شوالیههای مقدس و آنتاگونیست اصلی بازی Devil May Cry 4 است. بهعنوان رهبر شهر Fortuna، او پشت همه اقدامات انجمن Sword و مغز متفکر آنها جهت فتح جهان با استفاده از مجسمه Savior است. او یکی از بزرگترین رهبران انجمن محسوب میشود و از وفاداری کامل مردم برخوردار است.
قبل از انجام مراسم معراج، سانکتوس در قامت پیرمردی با لباس پرهیزکاران ظاهر میشود. با این حال، ظاهر ملایم و ضعیف او، طی بازی به شخصیتی پلید، قدرت طلب و محاسبهگر تغییر میکند. او خود را بهعنوان رهبری پرهیزکار و خوب میبیند و فکر میکند تمام کارهای پلیدی که انجام میدهد در راستای خوبی است. او همچنين قویترين موجود دنیای بازی که به Savior معرف است را کنترل میکند. او با داشتن این همه قدرت و نفوذ از قضا، فوقالعاده ترسو است زیرا ترجیح میدهد که یک گوشه بنشیند و بقیه کارهای پلید او را انجام دهند. بعد از کشته شدن به دست دانته در مراسم معراج، او توسط روشی باستانی دوباره زنده شده و به قدرتهای شیطانی دست پیدا کرد.
چالشی که سانکتوس برای گیمر ایجاد میکند سپر بهشدت مقاومی است که از بین بردن آن کار به شدت زمانبری است. او همچنین از رعد و برق بههمراه تلپورت جهت حمله استفاده میکند که بخش قابل توجهی از جان گیمر را کم میکند. همچنین، او بهطور دورهای شمشیر خود را بالا برده و از آن بهعنوان سپر استفاده میکند. او میتواند این کار را روی زمین یا هوا انجام دهد اما معمولا این کار را در هوا انجام میدهد و پیشرفت بیشتر در نابودی سپر او را تقریبا غیرممکن میکند. با این حال، اگر به او نزدیک شوید و از یک Buster مستقیم استفاده کنید، شمشیر او افتاده و به شما اجازه میدهد تا به عقب بپرید و با شمشیر به او ضربه بزنید تا به مرحله سوپرکامبو بروید. از حملات با شمشیر اسپاردا گرفته تا پرتاب پرتوهای انفجاری انرژی و صاعقه و همچنین تلپورت کردن درحالی که توسط سپری قوی محافطت میشود، سانکتوس یکی از باسهای دشوار و فراموش نشدنی دینای گیم و فرانچایز DMC محسوب میشود.
اوگیرد وان اورک – The Witcher 3: Wild Hunt
او یکی از اعضای خانواده فون اورک و یکی از آنتاگونیستهای بازی بینظیر The Witcher 3 است. او بزرگترین فرزند از میان دو پسری بود که در سالهای اولیه قرن سیزدهم از کریستینا و بوهومیل فون اورک که اعضای یک خانواده نجیب و قابل احترام بودند متولد شد. او با برادر کوچکترش ولدیمیر در املاک خانواده آنها بزرگ شد و یاد گرفت که چگونه سوارکاری کند، شلیک کند و بجنگد. اولگیرد از کودکی، خود را مردی کاریزماتیک و دارای استعدادهای فراوان میدید. علیرغم تربیت و طرز رفتار فرهنگی خود، او یک سوارکار و مبارز متولد شده بود. پس از آنکه خانواده اولگیرد به بدبختی افتادند، او تحصیلات خود را گسترش داد که شامل شیطان شناسی و هنرهای تاریک میشد. اینگونه او به یکی از چالشیترین باسها و کاراکترهای دنیای Witcher تبدیل شد.
او دارای توناییهای مختلفی از جمله سوارکاری، شمشیرزنی، جاودانگی و مهارتهای رهبری میباشد. شمشیرزنی اولگیرد کافی است تا او با گرالت که یک جادوگر بسیار ماهر و باتجربه است، به راحتی مبارزه کند. او از قدرت شیطانی خاصی نیز استفاده میکند که قدرت جنگی خود را تقویت میکند. اولگیرد در میان باسهای متعددی که در بازی وجود دارد، یکی از سختترین باسهای انسان در بازی محسوب میشود. گیمرهایی که جنگ با این مرد سنگ دل را انتخاب کردهاند باید برای یک دوئل بسیار دشوار آماده باشند. حملات استاندارد اولگیرد متشکل از کامبوهای مختلف است که در آن او به آرامی به سمت گرالت حرکت میکند، گرفتار شدن در این حمله ممکن است هزینه زیادی برای جان گرالت داشته باشد. او همچنین حملات حساس قدرتمندی را انجام میدهد که شمشیرش هنگام این حرکات به رنگ قرمز در میآید. او همچنین با تلپورت کردن و بلاک کردن ضربات و طلسمهای گرالت، به دشوار شدن این نبرد میافزاید. یک مانور خطرناکتر، مقابله با ضربههای مهم اولگیرد است. بلاک کردن آن میتواند او را مات و مبهوت کند، اما عدم اجرای صحیح آن میتواند به ضرر گیمر تمام شود، بنابراین استفاده از این استراتژی، مستلزم زمانبندی دقیق میباشد.
ورجیل – Devil May Cry 5
ورجیل، پسر اسپاردا و ایوا، برادر دوقلوی بزرگ دانته و پدر نیرو است. او یکی از شخصیتهای اصلی سری بازی Devil May Cry است که در اولین بازی دیده شد و بهعنوان آنتاگونیست اصلی در Devil May Cry 3: Dante’s Awakening و Devil May Cry 5 معرفی شد. او علاوه بر اینکه یک باس در بازیها محسوب میشود، کاراکتر قابل بازی در قسمتهای سوم تا پنجم سری بازی DMC نیز میباشد.
پس از مرگ مادرشان در كودكی، ورجیل و دانته راههای جداگانه خود را طی كردند، در حالی كه ورجیل انسانیت خود را نفی كرد و میراث شیطانی پدرش را در آغوش گرفت، در مقابل دانته میراث انسانی مادرش را در آغوش گرفت. ورجیل در تمامی عناوین سری بازی، تمایل به انجام هر کاری را در تلاش برای به دست آوردن قدرت پدرش، اسپاردا را نشان میدهد. او در تقابل با Mundus در پایان مخفی بازی Devil May Cry 3 با شکست روبرو شد، سپس شکنجه شده و به شوالیه سیاه تبدیل شد که در Devil May Cry با نام Nelo Angelo معرفی شد. حال او سالها پس از آخرین برخوردش با دانته بهعنوان Nelo Angelo، در جدیدترین عنوان این مجموعه ظاهر شده و به دنبال شمشیر محبوب خود، یاماتو است که از پدرش به ارث برده. او در این عنوان ابتدا با دو فرم شیطانی ((Urizen و انسانی (V) ظاهر میشود اما در مرحله آخر بازی با فرم طبیعی خود به عنوان باس آخر در مقابل نیرو و دانته قرار میگیرد.
چالشی که ورجیل برای گیمر ایجاد میکند هنگام استفاده از یاماتو است. همراه با شمشیر بازی عجیب و غریب خود، ورجیل میتواند با سرعتی بیش از آنچه چشم میبیند، حریفش را از پای درآورد. او به اندازه کافی سریع است که میتواند چندین ضربه را در یک تساوی بر حریف وارد کند. او میتواند پرشهای بسیار بالاتر از یک انسان عادی را انجام دهد و در حین انجام آن انواع چرخشها را انجام دهد. به دلیل میراث شیطانی خود، ورجیل میتواند بلافاصله در نبرد بهبود یابد به محض اینکه هر آنچه که او را مجروح میکند از بدن او خارج شود. این عامل بهبودی بسیار قوی است که حتی وقتی از نظر جسمی خسته باشد، قدرت بهبودی او تقریبا با تمام قدرت کار میکند. او همچنین توانایی تلپورت پیشرفتهای دارد که از آن برای جابجایی استراتژیک خود در اطراف میدان جنگ استفاده میکند. ورجیل میتواند در حالی که Devil Trigger خود را فعال میکند، یک محافظ کروی بنفش، ساخته شده از انرژی اهریمنی را در اطراف بدن خود قرار دهد. اگرچه به نظر می رسد که این سپر فقط برای چند ثانیه دوام داشته باشد، اما به اندازه کافی قوی است که میتواند او را از هر نوع حملهای محافظت کند. همچنین این سپر میتواند یک میدان دافعه ایجاد کند که از نزدیک شدن دشمنان جلوگیری کند. ورجیل در سری بازی DMC همواره سختترین و دشوارترین باس بوده و به نظر میرسد در این عنوان نیز از قدرتش کاسته نشده و همچنان دشوارترین و چالشیترین باس این سری بازی محبوب بهحساب میآید.
ورجیل همچنین یک شخصیت قابل بازی در نسخه Special بازی Devil May Cry 5 است که گیمپلی او بسیار شبیه به بازی DMC4SE میباشد.
سناتور آرمسترانگ – Metal Gear Rising: Revengeance
سناتور آرمسترانگ آنتاگونیست اصلی بازی ویدیویی Metal Gear Rising: Revengeance در سال ۲۰۱۳ است. او یک سناتور فاسد کلرادو است که قصد دارد بهعنوان رئیس جمهور بعدی ایالات متحده انتخاب شود تا بتواند کشور را به یک رژیم داروینیسم اجتماعی تبدیل کند که به اعتقاد او، به هر شهروند اجازه میدهد تا در جنگهای خود و برای آنچه واقعا به آن اعتقاد دارد، بجنگند. نشان داده شده است که آرمسترانگ فردی فوقالعاده ملی گرا، وطن پرست و آزادی خواه است. وی این امر را با ابراز تمایل به بازپس گیری رویای آمریکایی با تحریک انقلابی دیگر در آمریکا پس از اقدامات میهن پرستان که باعث ضعف آمریکا شد، نشان میدهد. میهن پرستی شدید وی در حالی که با Raiden میجنگید کاملا به اثبات رسید و اعلام کرد که Raiden طرفدار ایالات متحده و اهدافش نبوده است. با توجه به اینکه خونش با فناوری نانو تخصصی تهیه شده است، او تواناییهای فوق بشری دارد و از هر موجود پیشرفته یا هر عرفانی که در سری Metal Gear نشان داده شده است، پیشی میگیرد. همه این تواناییها توسط قلب مصنوعی او تنظیم میشود. با از بین بردن قلب مصنوعی، فناوری نانو او نیز از کار میافتد، که باعث میشود او نتواند به پروتکلهای بازسازی فناوری نانو خود برای بهبود آسیبهای موجود دسترسی پیدا کند، در نتیجه فرصت به قتل رساندن او فراهم میشود.
آرمسترانگ در دنیای Metal Gear با دارا بودن قدرتهایی همچون دستکاری فناوری نانو، ترمیم مجدد، قدرت فوق بشری و دستکاری انرژی به یکی از سرسختترین باسهای سری بازی Metal Gear تبدیل شد. حملات آرمسترانگ در دو حالت اجرا میشوند. اولین حالت هنگامی است که به رنگ قرمز میدرخشد، که تمامی آنها قابل بلاک کردن میباشند. اما حالت دوم حملاتی هستند که این باس فایت را چالشی میکنند، در این حالت او به رنگ طلایی میدرخشد که حملاتی غیرقابل بلاک میباشند. او در این نبرد چالشی از اجرای حملات ترکیبی گرفته تا کامبوهای آتش و ترمیم آسیبهای وارده، این باس فایت را به یکی از دشوارترین و ناامیدکنندهترین باسهای سری بازی Metal Gear تبدیل میکند. یکی دیگر از دلایلی که این نبرد را سخت میکند زمین کوچکی است که در آن باید به مبارزه با این کاراکتر سرسخت بپردازید. او بهطور مداوم از حملات آتش استفاده میکند که بخش قابل توجهی از جان گیمر را کم میکند. همچنین پرتاب سنگ هم حرکتی خطرناک است که جلوگیری و بلاک کردن آن مستلزم برش دادن آنها با الگو خاص و زمانبندی مناسب است، در صورتی که عمل بلاک کردن پرتاب سنگ شکست بخورد، آسیب خیلی شدیدی به جان گیمر وارد میشود. قدرت بهبود آرمسترانگ نیز از دیگر دلایلی است که این باس فایت را طولانی، سخت و چالشی میکند.
پادشاه بینام – Dark Souls 3
پادشاه بینام در دوران خدایان، خدای جنگ و وارث صاعقه بود، تا اینکه همه چیز را فدا کرد تا با اژدهایان باستان متحد شود. او یک Stormdrake را رام کرد و با آن پیوند نزدیک ایجاد کرد و با آن در نبردهای بیشماری شرکت کرد. او یک پادشاه سابق است. با این حال مشخص نیست که وی پادشاه کدام قلمرو بوده است. او جنگجویی قدرتمند بود که زیر نظر گوین خدمت میکرد. او Stormdrake را که پادشاه طوفان نامیده میشود، رام کرد و با توجه به وابستگیاش به نبرد، بهعنوان خدای جنگ شناخته شد. وارث معجزات رعد و برق، بسیاری از قاتلین اژدها را که به دنبال قدرت و خرد بودند را تحت عنوان جنگجو آموزش داد، از جمله اورنشتاین، یکی از چهار شوالیه گوین.
مسلما سختترین باس Dark Souls 3، پادشاه بی نام یا Nameless King است. او حتی برای باسابقهترینهای سری Dark Souls نیز یک چالش بزرگ محسوب میشود. این مبارزه دشوارترین جنبههای سری Dark Souls را در خود ترکیب میکند. ترکیب یک دشمن قدرتمند بههمراه اژدهایی بزرگ، پادشاه بینام را به نیرویی دشوار و شکست ناپذیر تبدیل میکند. هنگام روبرو شدن با پادشاه بی نام، گفتن اینکه مهارتهای یک گیمر مورد آزمایش قرار میگیرد، کم لطفی است. او بهعنوان یک باس نه تنها یکی از سرسختترین کاراکترهای بازی است، بلکه همچنین یکی از فراموش نشدنیترین باسهای صنعت گیم است. گیمرها هنگام روبرو شدن با این چهره باید انتظار الگویی وحشیانه و ناامیدکننده از مرگ را داشته باشند.
آنچه این مبارزه را بسیار دشوار می کند، مجموعه خطرناک حرکاتی نیست که اژدهای او در اختیار دارد. اما مهمتر، دشواری این باس بهدلیل ماهیت مبارزه و مکانیک گیمپلی بازی Dark Souls 3 است. اژدها در سراسر صحنه و گاهی اوقات مستقیما بالای سر گیمر پرواز خواهد کرد. البته اژدها چیزی نیست که این مبارزه را بهظاهر غیرممکن میکند. در مقایسه با خود پادشاه بینام، اژدها آسانترین قسمت مبارزه است که باید با آن مقابله کرد. اما این خود پادشاه بینام است که میتواند ناامیدکننده و بیرحمانه باشد. حملات سرعتی او حتی بهترین گیمر سری Dark Souls را نیز به چالش میکشد. با به صدا درآوردن زنگوله بزرگ، میتوان پادشاه بینام را به قله Archdragon احضار کرد. وقتی منطقه در میان ابرهای طوفانی غوطه ور میشود، او از آسمان سوار بر پادشاه طوفان به جنگ برمیخیزد. Stormdrake با شلیک شعلههای آتش از دهان خود حمله میکند. او نیز از روی نیزه خود رعد و برق میزند و در صورت نزدیک شدن، نیزه خود را به سمت گیمر پرتاب میکند.
چالشی که این باس برای گیمر ایجاد میکند، حملاتی است که یا با طوفان شدید باد و یا با حملات رعد و برق همراه میشود. او همچنین میتواند گیمر را بر روی نیزه خود چرخانده و خسارت زیادی بهواسطه حملات رعد و برق به گیمر وارد کند. از طرفی گلولههای آتشین اژدها، به خسارت وارده بر جان گیمر میافزاید. سه حمله اصلی پادشاه بینام که این نبرد رو به یکی از دشوارترین باسهای سری بازی Dark Souls و دنیای گیم تبدیل میکند، حملات spear slam، lighting strike و lighting bolt هستند که بهصورت ترکیبی توسط این باس اجرا میشوند. حمله spear slam شامل حرکات ترکیبی با نیزه قدرتمندش است که با آن به سمت گیمر هجوم میآورد، از طرفی حمله lighting strike نیز ضربات متعدد صاعقه تا شعاعی وسیع را شامل میشود. حمله آخر او نیز نمونه قویتر حمله spear slam همراه با صاعقه میباشد.
مالنیا – Elden Ring
از میان تمام باسهای دنیای گیم، هیچکدام به اندازه مالینا از دنیای الدن رینگ قدرتمند و ترسناک نیستند. مالنیا به لحاظ فنی یک باس اختیاری است، اما این صرفا بدان معنا نیست که میتوان از رویارویی با او خودداری کرد. در واقع بخش بسیار عظیم جامعه Elden Ring معتقدند که او سختترین باسی است که کمپانی FromSoftware تا به حال خلق کرده است. البته درست مثل تمامی موجودات قدرتمند الدن رینگ، شکست دادن مالنیا غیر ممکن نیست و میتوان با یادگیری حملات و بهکارگیری استراتژی مناسب او را از پای درآورد.
مالنیا دختر راداگون و ماریکا است که پیرو مبتلا شدن به بیماری اسکارلت رات، قسم خورده از میکولا، برادر دوقلوی خود محافظت کند. او همیشه در استفاده از شمشیر مهارت خاصی داشت و بههمین دلیل بین همه بهعنوان یک شمشیرزن بزرگ که لباس آبی میپوشد و مثل آب حرکت میکند، شناخته شد. مالنیا مهارتهای خود را تاجایی تقویت کرد که حتی بدون سپر نیز تهدیدی مرگبار بهشمار میرفت. بیماری اسکارلت رات مدام در حال گسترش بود و مالنیا را یک قدم به مرگ نزدیک میکرد. همین موضوع باعث شد او بهدنبال خلق سوزن طلایی باشد تا بتواند بیماری خود را درمان کند. اما متاسفانه این سوزن طلایی به دست مالنیا نرسید و درنتیجه شکفتن غنچه اسکارلت (مهلکترین عوارض بیماری که منجر به نابودی بیمار و محیط اطرافش میشود)، مالنیا به کما رفت و کل منطقه کائلید با خاک یکسان شد. در آخر وقتی بهوش آمد متوجه شد که برادرش، معالجهاش و هویتش را از دست داده و بیماری اسکارلت رات قراره برای همیشه در وجودش باقی بماند. بدین ترتیب او به شخصیتی خطرناک و شرور تبدیل شد که دیگر هیچ چیزی برای از دست دادن ندارد.
در مجموع حملات مالنیا در دو فاز خلاصه میشوند.
فاز یک
۱. حرکت Waterfowl Dance: مالنیا برای یک ثانیه در هوا معلق میشود، سپس در حالی که به سمت بازیکن هجوم میآورد، یک سری حملات بسیار سریع انجام میدهد و در ادامه با یک سری حملات دیگر که با یک حمله کوتاه AoE پایان مییابد، دنبال شود. استفاده از سپر با محافظت بالا برای جلوگیری از حملات به کاهش آسیب کمک میکند و دویدن در جهت مخالف هم میتواند به جلوگیری از رگبار اولیه کمک کند. در فاصله نزدیک، جاخالی دادن از پشت مالنیا با هر تاب میتواند شما را کاملا از ضربه خوردن دور کند، اما متاسفانه زمانبندی و انجام دادن آن بسیار دشوار است.
۲. Impaling Grab: مالنیا به سمت بازیکن هجوم میآورد و بهمنظور اصابت با شمشیر، گیمر را به هوا پرتاب میکند. این حمله تقریبا بهصورت تک ضربه (One Hit Kill) پیاده سازی میشود که میتوان با جاخالی دادن در آخرین ثانیه، آن را بلاک کرد.
۳. Kick: مالنیا اغلب با لگد مرگبارش سعی میکند گارد گیور را شکسته و فرصتی برای حمله بعدی ایجاد کند. خوشبختانه یک سپر میتواند با پویز و استامینا کافی جلوی آن را بگیرد و با جاخالی دادن به عقب از ضربه خوردن کامل جلوگیری کند.
۴. Charge Attack: مالنیا با سرعت بالا دور گیمر میچرخد تا به اطرافش آسیب وارد کند که با یک حمله اسلم مانند ترکیب آپرکات قابل بلاک کردن است.
فاز دو
۱. Scarlet Aeonia: بعد از اینکه مالنیا به الهه پوسیدگی (Goddess of Rot) تبدیل شد، همیشه از این توانایی استفاده میکند. او به هوا برمیخیزد، سپس به سرعت روی هدف خود سقوط میکند تا اسکارلت آئونیا عظیمی را در یک منطقه آزاد کند و باعث تجمع پوسیدگی اسکارلت و آسیب انفجاری عظیم شود. انفجار اولیه اسکارلت رات و انفجار بعدی را میتوان با دور شدن از مالنیا هنگام فرود و سپس جاخالی دادن دوباره برای جلوگیری از انفجار دور زد. او از این توانایی بهطور متناوب در طول فاز دو استفاده میکند.
۲. Scarlet-Rot-Infused: بهعنوان الهه پوسیدگی، تقریبا تمام حملات او از فاز یک اکنون آسیب Scarlet Rot را بههمراه دارد. رقص پرندگان آبزی، بهویژه بهدلیل شعاع AoE بزرگتر و اسلش نهایی این کمبو، شدیدتر از گذشته است.
۳. Phantom Barrage: مالنیا طوری به هوا برمیخیزد که انگار میخواهد از حمله Scarlet Aeonia استفاده کند، اما در عوض رگباری از کپیهای فانتوم خود را به سمت گیمر میفرستد که هر کدام به محل دقیق آنها بازگشته و به محض حمله ناپدید میشوند. این حمله میتواند برای مدتی ادامه داشته باشد و فانتومها نمیتوانند خودشان را بکشند، بنابراین با تجهیز یک سپر مسدودکننده یا با جاخالی دادن به عقب با هر فانتومی که به سمت شما فرستاده میشود، میتوانید از او فاصله بیشتری بگیرید.
تا حد زیادی سادهترین راه برای شکست دادن مالنیا استفاده از تزلزلپذیری او در فاز یک و استفاده از مرحله خاکستر جنگ Bloodhound است تا تقریبا از تمام حملات او جلوگیری کند. سلاحهای عظیم میتوانند تقریبا هر یک از حرکات فاز اول مالنیا را مختل کنند و تواناییهای سلاحهایی که دشمنانی مانند Blasphemous Blade را از پای در میآورند، میتوانند او را در تمام مدت سرنگون کنند. همچنین میتوان از جادوهای Gravity نیز برای وارد کردن صدمات بیشتر استفاده کرد. سلاح The Bloodhound’s Step Ash of War هم بهطرز مضحکی در برابر مالنیا خوب عمل میکند، زیرا به بازیکنان اجازه میدهد تا حرکات سریع او از جمله رقص وحشتناک پرندگان آبی را به راحتی بلاک کنند. اگر با این باس مشکل زیادی دارید، استفاده از این Ash of War ارزش زیادی دارد. با توجه به این نکته، اگر تصمیم دارید از احضار روح استفاده کنید، خاکستر سرباز Greatshield هم گزینه خوبی هستند زیرا هر کدام میتوانند حواس مالنیا را منحرف کنند و از شما در برابر اکثر حملات غوغایی او نیز محافظت کنند.
بهترین استراتژی برای شکست دادن مالنیا، استفاده از بزرگترین شمشیری است که میتوانید در بازی پیدا کنید. اگر هم نمیخواهید از اینگونه سلاحها استفاده کنید، باید بدانید که مالنیا مستعد خونریزی است، بنابراین استفاده از دو کاتانا با سرمایهگذاری زیاد در Arcane میتواند آسیب شدیدی به او وارد کند. همچنین مفید بودن Bloodhound’s Step Ash of War را هم نادیده نگیرید. قرار گرفتن در محدوده نزدیک برای این مبارزه حکم مرگ را دارد، اما Ash of War این امکان را فراهم میکند که در مبارزه باقی بمانید و شانسی علیه مالنیا داشته باشید. از طرفی استفاده از جادوهایی مانند Magic Glintblade یا Carian Phalanx که هنگام نزدیک شدن مالنیا فعال میشوند، یکی دیگر از راههای شکست دادن این باس قدرتمند است.
سیگرین مالکه والکریها – God of War 2018
بدون سوال چالش برانگیزترین و دشوارترین باس فایت های دنیای گیم، سیگرین ملکه والکریها است. احضار و مبارزه کردن با او مستلزم شکست دادن هشت والکری دیگر و قرار دادن نقاب آنها بر تختهای موجود در شورای والکریها است. الگوی حمله به ظاهر تصادفی او بسیار دشوار میباشد که اصلی ترین عاملی است که این باس فایت را به یک تجربه ناامیدکننده و دلسرد کننده تبدیل میکند.
سیگرین قبل از تبدیل شدن به ملکه والکریها، زیر نظر ملکه قبلی، فریا خدمت میکرد و مانند دیگر خواهرانش، به او احترام میگذاشت. با این حال، پس از پایان ازدواج تلخ فریا با اودین، اودین بالهای فریا را برداشته و او را به میدگارد تبعید کرد. سیگرین سپس ملکه والکریها نامگذاری شد اما بدون فریا، آنها آزاد نبودند زیرا اودین آنها را فقط برده خود میدید. سرانجام، اودین سیگرین و خواهرانش را نفرین کرد تا در فرم فیزیکی خود باقی بمانند که باعث فساد آنها و صدمات وحشتناکی شد. سیگرین برای محافظت از خواهرانش، هر والکری را زندانی کرد اما او نیز مانند خواهرانش به دام افتاد. بنابراین بدون حفاظت والکریها، مردگان شروع به غلبه بر 9 قلمرو کردند.
سیگرین بهعنوان ملکه والکریها، دارای قدرت فوقالعادهای است که بسیار فراتر از والکریهای دیگر است که توسط میمیر طی بازی بارها و بارها به آن اشاره شده است. او دارای قدرت و دوام فوقالعادهای است و در استفاده از داس خود مهارت بالایی دارد. او همچنین با داشتن قدرت تمام والکریها و همچنین قدرتهای منحصر به فرد خود، قادر است آنها را به طور موثر و پشت سر هم ادغام و اجرا کند که به او این امکان را میدهد که کریتوس و اتریوس را از پیش بینی حرکت بعدی خود باز دارد. سیگرین در این باس فایت از ترکیت ۲۵ حمله متفاوت استفاده میکند که به چهار بخش Air-Based، Ground-Based، Projectile و Combo تقسیم میشوند. جدای از مکانیک گیمپلی این بازی، بزرگترین و مهمترین دلیلی که این باس فایت را به سختترین و چالشیترین باس فایت در تاریخ صنعت گیم تبدیل میکند حرکات و مکانیک گیمپلی کاراکتر سیگرین میباشد که همانطور که قبلتر به آن اشاره شد، این باس قادر به اجرای بیش از بیست و پنج حرکت و حمله میباشد که علاوه بر سختترین و چالشیترین باس فایت، طولانیترین باس فایت نیز محسوب میشود که شکست دادن آن تنها و تنها مستلزم پیاده کردن یک استراتژی خوب بر اساس حرکات این کاراکتر میباشد.
بخش اول حملات او که Air-Based نام دارد، چهار حمله را شامل میشود. Hovering to blind باعث ایجاد مه غلیظی میشود که دیدن حملات و حرکات او را دشوار میسازد. Hovering to pound the ground یکی از حملات خطرناک این بخش است بهطوری که با زدن داس خود بر زمین بیش از نیمی از جان گیمر را از بین میبرد. Jumping on Kratos نیز حمله مخرب دیگری است طوری که او به آسمان پریده و بر روی گیمر فرود میآید و با ظربات متعدد از جان گیمر میکاهد. حمله آخر این بخش هم Flying grab and face pound است که کریتوس را در هوا گرفته و به زمین میکوبد.
بخش دوم حملات او که Ground-Based نام دارد چهار حرکت را شامل میشود. Dash and stab حرکتی است در آن با بالهای تیز خود با سرعت زیاد به سمت گیمر هجوم میآورد که با بلاک کردن قابل جلوگیری میباشد. Scythe twirl نیز حملهای خطرناک است که چرخش داس را شامل میشود که در صورت اصابت مقدار زیادی از جان گیمر را کم میکند. سومین حمله این بخش Staff attacks است که ترکیبی از چند حرکت با داس را شامل میشود که در صورت اصابت علاوه بر آسیب، دید گیمر را نیز مختل میکند. آخرین حرکت این بخش هم Wing shield میباشد که تقریبا میتواند بیشتر حملات کریتوس را با سپرش بلاک کند.
بخش سوم حملات او که Projectile نام دارد پنج حرکت را شامل میشود. Hovering with magic yellow discs اولین حرکت این بخش است که با پرتاب دیسکهای انرژی همراه است. Ice shard attacks حرکتی است که پرتاب گلولههای یخی را شامل میشود که قابل جلوگیری نمیباشند. Scythe sweep حرکت مهلک دیگری است که در آن، داس خود را بر زمین کوبیده و موجی بزرگ از انرژی را به سمت کریتوس پرتاب میکند. Fire attack نیز باران گلولههای آتشین همراه با حرکت Dash and stab بهصورت همزمان را شامل میشود که در صورت اصابت بخش قابل توجهی از جان گیمر را کم میکند. در نهایت حرکت Smoky knife projectiles نیز حملهای مخرب میباشد که پرتاب تیغهای دودی بههمراه حرکت Jumping on Kratos بهصورت همزمان را شامل میشود که دوباره بخش قابل توجهی از جان گیمر را کم میکند.
در نهایت دو مورد از مخربترین و خطرناکترین حرکات ترکیبی سیگرین در بخش Combo قرار میگیرند. اولین حرکت Slide into winged attacks into a stab میباشد که در آن سیگرین با حرکات ترکیبی بال خود حمله کرده و در آخر از حرکت Dash and stab استفاده میکند. دومین حرکت نیز Smoky knife projectiles into a stab میباشد که در آن سیگرین از پرتاب تیغهای دودی بههمراه حرکت Dash and stab بهصورت همزمان استفاده میکند.
نظر شما در این رابطه چیست؟ جای کدام باس در این لیست خالیه؟ نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید