معرفی و بررسی بدترین شخصیت های مرد اره ای
آزارهای فیزیکی نابخشودنی
ما در ادامه این مطلب، به معرفی و بررسی بدترین شخصیت های مرد اره ای میپردازیم که محدوده ابهامات اخلاقی را به قدری گسترش دادهاند که رفتارهایشان از نظر بینندگان نابخشودنی تلقی میشود.
مرد ارهایای (Chainsaw Man)، یکی از تکاندهندهترین و خاطرهانگیزترین انیمههای جهان، اثر تاتسوکی فوجیموتو (Tatsuki Fujimuto) میباشد که جامعه علاقهمندان به دنیای انیمه را با ساختارشکنی جسورانه وهمچنین شرورانه خود، زیر و رو کرد. انیمه مرد ارهای، علاوه بر آنکه یک داستان فانتزی تاریک با صحنههای اکشنهای شگفتانگیز و خط داستانی باورنکردنی و غیرقابل پیشبینی را به بینندگان ارائه داد، با رویکرد غیرمتعارف خود در شخصیتپردازی، خود را از دیگر کارهای ساخته شده در این ژانر، متمایز کرده است. قهرمانان و شخصیتهای اصلی این داستان، دارای شخصیتهای ناقص و پیچیدهای هستند که به ندرت در قالب کلیشهای انیمههای کلاسیک ژانر شونن قرار میگیرند. این کارکترها، به طور معمول، دارای امیال زشت و تمایلات خود ویرانگر هستند و اعمال آنها با خودخواهی و یا عدم آگاهی از عواقب کارهایشان، گره خورده است. اما با این حال، این پیچیدگیها در بیشتر موراد، موجب دوست داشتنی جلوه دادن این کارکترها شده است. با این وجود، برخی از کارکترها نیز، محدوده ابهامات اخلاقی را به قدری گسترش دادهاند که رفتارهایشان از نظر بینندگان نابخشودنی تلقی میشود. بر همین اساس، ما نیز در ادامه این مطلب، به معرفی و بررسی بدترین شخصیت های مرد اره ای میپردازیم.
یکی از پرطرفدارترین و محبوبترین پروژههای استودیو ماپا (MAPPA Studio) که به موفقیت روز افزون آن کمک بزرگی کرده است، انیمه شناخته شده با نام مرد ارهای است. داستان این انیمه در رابطه با پسر جوانی به نام دنجی (Denji) است. این کارکتر پس از آنکه پدرش را از دست میدهد، مجبور به پرداخت بدهی قابل توجهی میشود. این مبلغ هنگفت باید به سازمان یاکوزا (Yakuza) پرداخت شود. در این داستان، کارکتر دنجی، از یک حیوان خانگی شیطانی به نام پوچیتا (Pochita) نگهداری میکند. او از این حیوان خانگی وفادار خود به عنوان ابزاری برای کشتن شیاطین استفاده میکند تا بتواند به وسیله پولی که از این راه به دست میآورد، بدهی خود را به آن سازمان پرداخت کند. با پیش رفتن داستان، پوچیتا جان خود را در راه نجات دنجی از دست میدهد. این مسئله در نهایت باعث میشود که دنجی نیز پس از آن، توانایی تبدیل کردن خود به یک شیطان را داشته باشد. شیطانی که صورتش به شکل یک اره برقی در میآید.
Kobeni Higashiyama
کارکتر شناخته شده با نام کوبنی هیگاشیاما (Kobeni Higashiyama)، یک شکارچی شیطان ترسو است که تنها دلیلش برای پیوستن به سازمان ، این مسئله بود که در وضعیت مالی وخیمی قرار داشت. این کارکتر با وجود آنکه مسئولیت از بین بردن شیاطین را برعهده گرفته است، اما با این حال، واکنش او به دیدن هر یک از این موجودات، همانند یک فرد عادی است که تا به حال با آنها روبهرو نشده است. با وجود آنکه برخی از بینندگان انیمه مرد ارهای، ترس اغراق آمیز او را درک میکنند، اما برخی دیگر از طرفداران نمیتوانند از این واقعیت چشم پوشی کنند که او نمیتواند مسئولیتهای خود را به درستی انجام دهد.
کوبنی، بر خلاف اکثر شکارچیان شیطان، نمیتواند آرامش خود را تحت فشارهای خارجی حفظ کند و حتی اگر از تواناییهای فوقالعادهای نیز برخوردار باشد، اعتماد به نفس بکار گرفتن آنها را ندارد. به این ترتیب، نگرانی مداوم او در نهایت به نقصی تبدیل میشود که به عنوان یک شکارچی شیطان، نمیتوان آن را نادیده گرفت.
Hirofumi Yoshida
یکی دیگر از منفورترین و بدترین شخصیت های مرد اره ای، کارکتر شناخته شده با نام هیروفومی یوشیدا (Hirofumi Ushida) می باشد که در ابتدا به عنوان یک شخصیت فرعی در پارت اول خط داستانی این انیمه حضور پیدا کرد. او در این پارت، حضور بسیار کم رنگ و بدون تاثیری در داستان داشت. تا اینکه در حماسه آکادمی (Academy Saga)، به عنوان یکی از شخصیتهای اصلی، بار دیگر، در داستان ظاهر شد. با این حال، نقش فعالتر یوشیدا در داستان، او را به یکی از شخصیهای نامطلوب و منفور تبدیل کرد.
رفتار مزاح آمیز یوشیدا، ماهیت واقعی کسانی که به عنوان شکارچی شیطان کار می کنند را زیر سوال میبرد. همچنین، تمایل او برای چشم پوشی کردن از ملاحظات اخلاقی نیز از نظر بینندگان نامطلوب تلقی شده است. یوشیدا از ربودن نایوتا گرفته تا تحویل دادن دنجی برای قطع اعضای بدن او، برای انجام ماموریتهایی که به او سپرده میشود، هیچ ابایی از دستکاری ذهنی و آزار دیگران ندارد؛ حتی افرادی که با آنها رابطه دوستانه داشته است.
Power
یکی از بزرگترین نقاط قوت خط داستانی انیمه مرد ارهای، توانایی فوجیموتو در وادار کردن مخاطبان خود به این است که برای کارکتری اهمیت زیادی قائل باشند که در واقع، از ویژگیهای شخصیتی رضایت بخشی برخوردار نیست. یکی از بارزترین مثالها برای این مسئله میتواند کارکتر پاور (Power) باشد. کارکتر پاور یا شیطان خون از نظر برخی از طرفداران، دارای شخصیتی تحمل ناپذیر است. او خودخواه، استاد در دستکاری ذهنی، سرکش و بی ملاحظه توصیف میشود. همچنین او نسبت به انسانها نیز، حجم نفرت بسیار زیادی را احساس میکند.
با این حال، با پیش رفت داستان، پاور به تدریج یاد میگیرد که به عنوان یک انسان و نه یک شیطان زندگی کند. به این ترتیب، اهمیت کارکترهای دنجی و آکی (Aki) برای او بسیار بالا میرود و اینگونه، پاور نیز کم کم به یکی از شخصیتهای دوست داشتنی داستان تبدیل میشود. با وجود آنکه او همچنان امنیت عمومی را بهم میریزد، اما به تدریج تبدیل به قهرمانی میشود که طرفداران با وجود نقصهایش، او را تحسین میکنند.
Nobana
نوبانا هیگاشیاما (Nobana Higashiyama) که یکی دیگر از منفورترین و بدترین شخصیت های مرد اره ای به شمار میرود، مانند خواهر بزرگترش، کوبنی، از شخصیتی ضعیف و همواره مضطرب برخودار است. با این حال، با در نظر گرفتن این مسئله که خواهر او، گاه به گاه شجاعتهایی از خود نشان میدهد، ترسو بودن بیش از حد نوبانا و افراطی بودن دیگر ویژگیهای منفی او، از نظر برخی از طرفداران، حتی نفرت انگیزتر هم تلقی میشود. در ابتدا، نوبانا به عنوان یکی از اعضای بسیار بیمیل باشگاه شکارچیان شیطان در داستان حضور پیدا کرد. با پیش رفتن داستان، او به کلیسای مرد ارهای پیوست و به طور کامل توسط سازمان، شستشوی ذهنی داده شد.
از خود راضی بودن کارکتر نوبانا تنها ویژگی است که او با افراد راس قدرت این داستان به اشتراک میگذارد زیرا ترس شدید او، این کارکتر را به فردی بسیار غیرقابل اعتماد تبدیل میکند. این کارکتر تا به امروز نیز، هیچ ویژگی مطلوب شخصیتی را از خود به نمایش نگذاشته است تا مورد تحسین بینندگان قرار بگیرد.
Yoru
شیطان جنگی یا یورو (Yoru)، همواره دارای سطحی از ابهام اخلاقی بود که برخی از طرفداران آن را آزاردهنده توصیف میکردند. یورو با به اشتراک گذاشتن بدن خود با آسا، هرگز خواستههای این دختر ساده لوح را در نظر نگرفت، و به طور مداوم، قهرمان زن داستان را دستکاری ذهنی میکرد تا به خواستههای خود دست یابد و بشریت را از جنگ بیشتر بترساند. با این حال، موارد نادر رشد شخصیتی این کارکتر به بینندگان ثابت کرد که او هرگز قرار نیست به یک شخصیت شرور در داستان تبدیل شود.
با این وجود، آخرین تحولات مانگای مرد ارهای، نظرات طرفداران بیشماری را در مورد Yoru تغییر داد. در چپتر ۱۶۷، یورو، در حالی که کنترل بدن آسا را در دست دارد، به دنجی که در ضعیفترین حالت خود قرار گرفته است، آسیب میزند و همین مسئله به احتمال زیاد، رابطه این دو کارکتر را برای همیشه مختل میکند. این عمل مشمئز کننده به تنهایی کافی بود تا او نیز در میان منفورترین و بدترین شخصیت های مرد اره ای قرار بگیرد.
Mr. Tanaka
همه شخصیتهای شرور خط داستانی انیمه مرد ارهای نشان دهنده هیولاهایی شیطانی نیستند که باید توسط انسانها از بین بروند. برخی از شرورهای داستان، انسانهایی معمول هستند که به بهترین نحو ممکن نشان میدهند که انسانها قادر به انجام چه کارهای پلیدی هستند. معلم کلاس آسا میتاکا (Asa Mitaka)، آقای تاناکا (Mr. Tanaka)، با وجود آنکه تنها در اولین آرک از حماسه آکادمی حضور داشت، به دلیل اقدامات نابخشودنی خود به یکی دیگر از بدترین شخصیت های مرد اره ای تبدیل شد که به راحتی میتوان گفت مورد نفرت همه طرفداران این انیمه قرار گرفته است.
آقای تاناکا که مردی به ظاهر مهربان و با ملاحظه بود، مخفیانه به یکی از شاگردانش، مبصر کلاس، آزار فیزیکی میرساند و به نحوی، به آسا نیز علاقهمند شده بود. وقتی رئیس کلاس با شیطان عدالت قلابی معامله کرد، اقدامات وحشتناک این کارکتر باعث ایجاد دردسر برای خود او شد و اینگونه دیدن او که تبدیل به سلاح یورو شده بود، برای هیچ یک از خوانندگان مانگا ناراحت کننده نبود.
Haruka Iseumi
هویت رئیس باشگاه شکارچی شیطان و “مرد اره برقی جعلی” سابق که توسط کلیسای مرد ارهای برای تبلیغات استفاده میشد، یعنی هاروکا ایسومی (Haruka Iseumi)، به موقعیت او به عنوان یک رئیس وابسته است. هاروکا از شخصیتی بسیار خودخواه و خود محور برخوردار است. سطحی نگری این کارکتر به گونهای است که نه تنها از نظر طرفداران، بلکه از دیدگاه دیگر شخصیتهای داستان هم تحمل ناپذیر توصیف میشود.
علیرغم اینکه هاروکا چیزی بیش از یک مرد ارهای قلابی با خودپرستی بیش از حد نیست، اما وانمود کرد که مرد ارهای واقعی است تا محبوبیت و نفوذ خود را در جامعه و در میان افرد راس قدرت، افزایش دهد. او حتی یک ریپکورد جعلی را نیز در سینه خود کاشت تا با قلب دنجی مطابقت داشته باشد. با این حال، هیچ یک از ویژگیهای شخصیتی این کارکتر واقعی نیستند و او زمانی که در خطر قرار میگیرد، شخصیتی که به آن تظاهر میکند، به طور کامل، از هم فرو میپاشد و در یک لحظه به کارکتری ترسو و بی فایده تبدیل میشود. شاید بتوان گفت که شیفتگی و اشتیاق او به مرد ارهای تنها ویژگی واقعی این کارکتر میباشد.
Fumiko Mifune
فومیکو میفونه (Fumiko Mifune) به عنوان یکی از جدیدترین شکارچیان شیطان، یکی دیگر از بدترین شخصیت های مرد اره ای به شمار میرود که پس از سقوط ماکیما به امنیت عمومی ملحق شده است. شخصیت این کارکتر از نظر بسیاری از بینندگان، عجیب و غریب توصیف میشود. با این حال، عجیب و غریب بودن میفونه، به هیچ عنوان بامزه و دوست داشتن نیست. به میفونه توسط ایمنی عمومی، ماموریتی در راستای محافظت از دنجی داده شده است. با این حال، این کارکتر بدون رضایت دنجی، همواره رفتارهای نامناسبی با او از خود نشان میدهد و در نهایت ادعا میکند که طرفدار بزرگ اوست و او را بسیار تحسین میکند.
جالب است بدانید که میفونه علیرغم وظایفی که به او داده شده است، بسیار بی مسئولیت است. شخصیت او به گونهای طراحی شده است که حتی نایوتا و دنجی را برای اهمیت دادن به حیوان خانگیشان مسخره میکند. میفونه با وجود آنکه ادعا میکند دنجی را میپرستد، اما با این حال، از همان اولین ملاقاتشان، تنها به عنوان شخصیتی دردسرساز و سمی در داستان ظاهر شده است.
Himeno
با وجود آنکه تعدادی از شکارچیان شیطان ایمنی عمومی را می توان با اطمینان خاطر از نظر اخلاقی به عنوان انسانهای خوب توصیف کرد، اما با این حال، برخی از اعضای این تیم، به گونهای رفتار میکنند که از نظر بینندگان داستان به هیچ عنوان قابل قبول نیست و غیر قابل تحمل توصیف میشود. هیمنو یکی از بدترین شخصیت های مرد اره ای به شمار میرود که در میان همکاران خود در سازمان، به عنوان کسی شناخته شده است که از موقعیت خود سوء استفاده میکند. این مسئله در اولین شبی هم که او با دنجی بیرون رفته بود به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده شد.
هیمنو درحالی که تا حد بسیاری ناهوشیار بود، به کارکتر دنجی، بدون گرفتن هیچ گونه رضایتی از او، آزارهای فیزیکی وارد کرد. این صحنه به عنوان یکی از غم انگیزترین صحنههای داستان انیمه مرد اره ای شناخته شده است که بسیاری از طرفداران را خشمگین کرد. از دیدگاه بینندگان این انیمه، رفتار کارکتر هیمنو با دنجی، نابخشودنی تلقی میشود.
Makima
از همان ابتدای انیمه Chainsaw man مشخص بود که مهربانی بیش از حد کارکتر ماکیما (Makima) و کارهای خوبی که برای قهرمان و شخصیت اصلی داستان انجام میدهد، عجیب به نظر میرسد. با پیش رفتن داستان، مشخص شد که او در واقع، ذهن دنجی (Denji) را دستکاری میکرد تا هر کاری که از او خواست را برایش انجام دهد. در حقیقت، ماکیما برای دنجی هیچ ارزش و اهمیتی قائل نبود ولی با این حال، با فراهم کردن نیازهای ساده او، سعی میکرد تا جایی که امکانش را داشته باشد، دنجی را فریب دهد تا بتواند او را تحت کنترل خود دربیاورد.
کارکتر ماکیما، به طرز ماهرانهای میتوانست ذهن افراد را، آنطور که میخواست، دستکاری کند و دنجی تنها یکی از افراد بیشماری است که همانند عروسک خیمه شب بازی ماکیما رفتار کرده بود. او تمایل ندارد به صورت آشکاری به افراد تحت کنترل خود دروغ بگوید و به همین خاطر نیز، به سوالات دیگر کارکترها، پاسخهای بسیار مبهم میدهد و یا اطلاعات کمی را در دسترس آنها قرار میدهد تا به هیچ عنوان، توانایی نتیجه گیری را نداشته باشند.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید