خانواده اندلس (The Endless)، موجوداتی ابدی و قوی هستند که قبل از تمامی خدایان و موجودات دیگر، زندگی کردهاند. هفت عضو این خانواده، تجسمهای انساننما از نیروهای طبیعی مختلف در جهان DC هستند. سندمن و شش عضو دیگر این خانواده، هر کدام قدرت و مسئولیتهای منحصر به فردی دارند و با استفاده از این قدرتها، حکومت خود را بر زمان و مکانهای مختلف، ادامه دادهاند.
بدون شک برای نیل گیمن (Neil Gaiman)، دیوید اس. گویر (David S. Goyer) و آلن هاینبرگ (Allan Heinberg) که خالقین اصلی دنیای بینظیر سندمن هستند، سپردن این پروژه به دست نتفلیکس (Netflix) برای ساخت اقتباسی جذاب، کاری دشوار و چالش برانگیز بوده است. گیمن در سال ۱۹۸۹ میلادی با آغاز نوشتن کمیکهای سندمن که کمپانی دی سی وظیفه انتشار آن را برعهده داشت، عملا به جهان و دوستداران دنیای کمیکها، داستانی جذاب و فانتزی را معرفی کرد که با وجود شخصیتهای منحصر به فرد و رویدادهای مختلف، از همان ابتدا توانست با استقبال گستردهای از سمت منتقدین و طرفداران جهان ابرقهرمانان و داستانهای تخیلی، مواجه شود. قطعا میتوان گفت که یکی از عوامل موفقیت بالای کمیکهای سندمن، قوه تخیل بالای خود نیل گیمن است. قوه تخیلی که به او اجازه میدهد، جهانی را خلق کند که در آن شاهد ماجراجوییهای مورفیوس، سندمن یا همان دریم باشیم. سندمنی که یکی از هفت عضو خانواده اندلس است و به همراه خواهر و برادرهای خود، از حاکمان اصلی این جهان هستند.
هفت عضو خانواده اندلس، هرکدام دارای قدرت و محدوده حکومتی خاص و جدایی هستند. محدودههایی که هر روز توسط انسانها و موجودات فانی دیگر، مورد بازدید قرار میگیرند. اگرچه این هفت عضو خانواده اندلس در قلمروهای خود، قدرت مطلق هستند اما گاه پیش آمده است که انسانها را بازیچه دست خود قرار داده و این مخلوقات فانی را وارد بازیهای جذاب و گاه دیوانهوار خود میکنند. با این حال، اندلسها هیچوقت این حقیقت را فراموش نمیکنند که علت اصلی وجودشان، خدمت به انسانها و سر و سامان دادن به اتفاقات پیرامون زندگیهایشان است. اندلسهایی که همچون خدایان قوی هستند و گاه مانند انسانها از احساسات فراوانی برخوردار هستند.
اندلسها بیشتر مواقع شکل و شمایلی مانند انسانها را دارا هستند و اگر از این حقیقت آگاه نباشید که آنها موجوداتی ابدی هستند، شاید هیچوقت متوجه نشوید که این هفت خواهر و برادر، از شکستناپذیرترین موجودات جهانی هستند که روز به روز در آن شاهد به وقوع پیوستن اتفاقاتی هستیم که غافلگیرمان میکنند. اندلسها با گذر زمان، خود را با فرهنگ جوامع هماهنگ میکنند، همانطور که در سریال سندمن تماشا کردیم، دریم در طی گذشت زمان، لباس و مدل موی خود را تغییر میداد. نکتهای که سازندگان سریال سندمن به خوبی توانستند آن را به تصویر بکشند.
در ادامه با همراه باشید تا به معرفی خانواده اندلس بپردازیم، افرادی که زمان و مکان برایشان معنایی ندارد و همیشه جاودان و نامیرا هستند.
رویا (Dream)
سندمن (Sandman) که با نامهای رویا (Dream) و مورفیوس (Morpheus) نیز شناخته میشود، عضو معروف خانواده اندلسها است. او شخصیت اصلی سریال و کمیکهای سندمن است. مورفیوس بر دنیای رویاها حکومت میکند و عامل اصلی خلق تمامی رویا و کابوسهایی است که انسانها در طول پروسه خوابیدن، تجربه میکنند. از کابوسهای معروفی که سندمن عامل اصلی آن است میتوان به کابوس کورینتیان (Corinthian) اشاره کرد؛ موجودی که در سریال سندمن نیز یکی از اصلیترین شخصیتهای سریال بود. از قدرتهای اصلی سندمن میتوان به قدرت بالای او در نفوذ به تخیل بی حد و مرز انسان اشاره کرد. قدرتی که به او اجازه میدهد، گاه انسان را به آرزوهایی که دارند برساند؛ مانند زمانی که در سریال سندمن او با شکسپیر جوان ملاقات میکند و الهام بخش اصلی شکسپیر میشود تا به کار نویسندگی خارقالعاده خود، ادامه دهد.
رویا، بعد از شخصیتهای مرگ (Death) و سرنوشت (Destiny) سومین عضو بزرگ خانواده اندلس است. سندمن در اغلب مواقع موجب برانگیخته شدن خشم و ناراحتی شخصیتهای شهوت (Desire) و یأس (Despair) میشود؛ در سریال سندمن مشاهده کردیم که شخصیت شهوت در پی دخالت در امور سندمن بود که همین امر باعث ناراحتی خدای رویاها شد. با این حال، سندمن همیشه مهربان نیست و گاه حتی افرادی که برای او عزیز و با ارزش هستند را نیز مورد خشم و بدخلقی خود قرار میدهد، افرادی همچون پسر او که نیز گاه از خشم پدرش در امان نیست. بدون شک سندمن، شخصیتی منحصر به فرد است که با شروع سریالی اختصاصی از طریق پلتفرم نتفلیکس، توانسته است بیش از پیش، دل طرفداران ژانر فانتزی را به دست آورد.
مرگ (Death)
مرگ (Death) دومین عضو بزرگ خانواده اندلس است. او مخوفترین و قدرتمندترین شخصیت این خانواده مرموز است. قلمرو مرگ، نام مشخصی ندارد، فقط گاهی اوقات از آن به عنوان « روشنایی-نور در انتهای تونل» یاد میشود. در اغلب قسمتهای مختلف کیمکهای سندمن، مرگ در بیشتر مواقع، زمانی وارد زندگی افراد مختلف میشود که دیگر روحی در بدنشان نیست. ورودی که با خوشاخلاقی و مهربانی مرگ همراه است. انسانها، بعد از جدا شدن روحشان از بدن، مورد تحسین مرگ، قرار میگیرند و حتی این شخصیت بعد از به پایان رساندن زندگی این موجودات فانی، به خشم بالایی که گاه سراغشان میآید، احترام میگذارد.
در بین هفت عضو خانواده اندلس، مرگ نزدیکترین عضو خانواده به سندمن است. خواهری که مانند مادری دلسوز، نگران برادرش است و حتی گاه او را نصیحت میکند. امری که در بعضی از مواقع باعث ایجاد اختلافهای زیادی در بین دیگر خواهر و برادرهای او میشود. ناگفته نماند که مرگ پیش از این، در مقایسه با شکل و شمایل و اخلاق کنونیاش، موجودی سرد و بی احساس بود که بعدها به شخصیتی خوشقلب و لطیف تغییر پیدا کرد. امری که باعث میشود اطرافیان او دقت کنند تا باعث عصبانیت یا ناراحتی بیش از حد او نشوند تا مبادا به روش و اخلاق گذشته خود، باز گردد.
شهوت (Desire)
شهوت (Desire)، بدون شک شرورترین و سرکشترین عضو خانواده اندلس است، برادر کوچکتری که در بسیاری از مواقع، مایه دردسر برای سندمن است و حتی پیش آمده که در امور مربوط به حاکم رویاها، دخالت کند. شهوت در قلمرو خود یک مجسمه غولپیکر و عظیم از بدن خود تراشیده است و در ورودی آن قرار داده است. همانطور که از نام این شخصیت پیدا است، منشا اصلی قدرت این کاراکتر، اشتیاق و حس شهوت بشریت است. اما نکته قابل توجه این است، هنگامی که Desire به آنچه که میخواهد دست پیدا میکند، عملا دیگر کنترلی بر عواطف و احساسات بشریت ندارد، به همین دلیل، شهوت همیشه سعی میکند تا انسانها را بازیچه دست خود قرار دهد و آنها را در حالت نیاز مطلق، نگه دارد.
یأس-ناامیدی (Despair)
یأس (Despair)، قُل دیگر شهوت است. در اولین نگاه شاید، این شخصیت، قربانی قل دیگر خود یعنی شهوت به نظر برسد. با این حال، نباید این حقیقت را نیز فراموش کرد، بیشتر انسانها، خود را در قلمروی Despair پیدا میکنند؛ بشریت، بیشتر مواقع نمیتواند به آن چیزی که میخواهد برسد، امری که به این موجود ابدی، قدرت بیشتری میبخشد. با این وجود، همانطور که از اسم این اندلس مشخص است، نا امیدی در زندگی او نیز وجود دارد و همین منجر به افسردگی و نا امیدی دائمی این کاراکتر شده است.
یأس نیز همانند قل دیگر خود، دل خوشی از سندمن ندارد و به نوعی از او متنفر است. نفرتی که ناشی از شکستهای پی در پی او در مقابل Dream است. از بین اعضای خانواده اندلس، یأس بیشتر از همه، برادر خود، نابودی (Destruction) را ستایش میکند. اگرچه او جزو جوانترین اعضای خانواده خود نیست، با این وجود، ظاهر او در طول زمان، بیشتر از دیگر اعضا، تغییر کرده است. اولین شکل و شمایل او قرنها پیش از بین رفته و ظاهر جدیدتر او، بسیار کم حرف و سردتر از گذشته است. او به مانند دیگر خواهر و برادرهای خود، نسبت به بشریت، دیدگاه آنچنان منفی ندارد اما باز هم در پی این است که انسانها رنج بکشند تا تسلط بیشتری بر این مخلوقات بی قدرت داشته باشد.
سرنوشت (Destiny)
سرنوشت (Destiny)، پیرترین و مرموزترین عضو خانواده اندلس است. قلمرو این شخصیت قدرتمند، باغی به نام فورکینگ ویز (Forking Ways) است. او در این باغ مشغول خواندن کتابی به نام سرنوشت است که به مچ دست راستش، زنجیر شده است. کتابی که این شخصیت در دستان خود نگه میدارد، تمام وقایعی که در گذشته اتفاق افتادهاند، وقایعی که در حال اتفاق هستند و تمامی مواردی که در آینده، جهان با آنها رو به رو خواهند شد را در آن به ثبت میرسند.
سرنوشت، ظاهر مردی نابینا را دارد که کلاه لباسش را روی صورتش به پایین کشیده است. سرنوشت قدرت تماشای تمام حوادثی را دارد که در جهان در حال رخ دادن هستند. این شخصیت، برعکس دیگر اعضای خانواده خود، میتوان گفت، تمامی آنها را در یک سطح دوست دارد و خواهر و برادرهای خود را شامل محبت خود میکند. او در اغلب مواقع، ریاست جلسات اعضای اندلس را برعهده میگیرد، به دلیل اینکه او خردمندترین و داناترین شخصیتی است که در بین این هفت عضو، زندگی میکند. اگرچه سرنوشت نیز مانند اندلسیها میتواند به راحتی تغییر قیافه دهد اما این عمل برای او اهمیت چندانی ندارد و بسیار نادر است که او در پی تغییر قیافه و ظاهر خود باشد.
هذیان (Delirium)
هذیان (Delirium) جوانترین عضو خانواده اندلس است. هذیان در اغلب مواقع به عنوان زنی با موهای رنگارنگ به تصویر کشیده میشود. هذیان، عضوی گوشهگیر و پریشان حال است. او در مواقعی که مشغول صحبت کردن است، گاه جملاتی نامفهومی را ادا میکند که پایانشان مشخص نیست. این شخصیت از تعامل و وقتگذرانی با انسانها لذت میبرد، حتی اگر در آن لحظه مورد رنج و ظلم قرار گرفته باشد. این ویژگی هذیان، او را نسبت به دیگر خواهر و برادرهایش، منحصر به فردتر کرده است.
هذیان در اولین سالهای حضور خود به عنوان سرور (Delight) شناخته میشد. تغییر ناگهانی او مانند رازی بی پاسخ است. رازی که حتی برادر بزرگتر او یعنی سرنوشت هم از آن بیخبر است. حقیقتی که حتی خود هذیان هم برای آن در پی پیدا کردن پاسخی مشخص، نیست. با این حال، در مواقعی که هذیان، عصبی یا بیش از حد هیجانزده میشود، جنبههایی از ظاهر قبلی خود یعنی سرور را نشان میدهد که میتواند این حقیقت را به اثبات برساند که هذیان هنوز هم به شکل نهایی خود، دست پیدا نکرده است.
نابودی (Destruction)
نابودی (Destruction)، چهارمین عضو اندلس است. نابودی با نامهای پرودیگال (Prodigal) و ولتروس (Olethros) هم شناخته میشود. در بیشتر دوران حضور این شخصیت، نابودی بر قلمرویی بدون نام، حکومت میکند که در آن بینظمی موج میزند. به دلیل ماهیت قملرو این عضو خانواده اندلس، او بیشترین تعامل را با مرگ، شهوت و نا امیدی دارد. با این حال، نابودی با وجود حقیقت خشن و دهشتانک بودن کارش، از بشریت متنفر نبوده و از رنج کشیدن انسانها، لذت چندانی نمیبرد. در عوض او با حقیقت زیبای تغییر آشنا شد و حتی اگر برای او دردناک باشد، به جای تشویق کردن دیگران برای خونخواهی نسبت به بشریت، اصرار بر این اصل داشت که پایان یافتن چیزی، باعث متولد شدن چیزهای جدیدتری خواهد شد.
با وجود تمامی این حقایق، باید به این نکته نیز اشاره کرد که Destruction، مدت زمان زیادی است که قلمرو خود را ترک کرده و عنوان ولخرج (Prodigal) چیزی است که در پی تصمیم او برای ترک حکومت و قلمرو خود، نصیبش شده است. او در جهان سرگردان است و سعی میکند از زیر وظایفی که موظف است انجامشان دهد، شانه خالی کند. آنگونه که در کمیکها به نظر میرسد، این عضو خانواده اندلس، با خواهر و برادرهای خود ملاقات نمیکند و ارتباط خود را قطع کرده است. با حال به نظر میرسد که تنها هذیان است که از مکان برادر خود اطلاع دارد و حتی ممکن است گهگاهی به ملاقات برادر خود نیز برود.
در سریال سندمن تنها شاهد حضور، مرگ، شهوت و نا امیدی بودیم که هر کدام به نحوی خود را به نمایش گذاشتند. حال باید منتظر فصل دوم از این اثر ماند و دید که آیا سازندگان سندمن، قصد معرفی دیگر اعضای اندلس را دارند یا نه.
عضو مورد علاقه شما از خانواده اندلسها چه کسی است؟ شما خواهان حضور کدام یک از اعضای اندلس در فصل دوم سریال سندمن هستید؟
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید