فیلم The Traitor (به ایتالیایی: Il traditore) اثری بیوگرافی و جنایی به کارگردانی «مارکو بلوکیو» است که به زندگی واقعی «تومازو بوشتا» از اعضای سابق مافیای سیسیل میپردازد. این فیلم یکی از تحسینشدهترین آثار معرفی شده در جشنواره کن ۲۰۱۹ بود و در نود و دومین دورهی جوایز اسکار نامزد دریافت جایزهی بهترین فیلم بینالمللی شد، اما آیا این فیلم شایستگی این همه تحسین را داشته است؟
فیلم خائن، روایتگر سرگذشت تومازو بوشتا، یکی از پرهیاهوترین روسای سابق مافیای سیسیل است. بوشتا که با لقب «ماسینو» نیز شناخته میشود، به دلیل خیانت همقطارانش، تصمیم به همکاری با دولت میگیرد. او اولین رئیس مافیا بود که با زیر پا گذاشتن سنت «اومرتا»، اقدام به شهادت علیه جنایات خانوادههای مافیایی سیسیل میکند و باعث دستگیری اعضای ردهبالای آنها میشود.
فیلم خائن، یک بیوگرافی طولانی است که در طول دو ساعت و ۳۳ دقیقه، حداکثر توان خود را برای جذاب کردن سرگذشت واقعی کاراکتر اصلی قصه به کار میگیرد. داستان فیلم خائن به دو بخش داخل و بیرون دادگاه تقسیم میشود؛ بخش اول شامل سکانسهای دادگاه است که اکثر آنها روند شهادت دادن بوشتا علیه خانوادههای مافیایی را نشان میدهد. این سکانسها پر از دیالوگهای متعدد هستند و به همین خاطر تا حدودی مخاطب را در حین تماشا کسل میکنند.
فیلم خائن سعی کرده تا شیوهی داستانسرایی خود را به طور متناوب میان سکانسهای داخل و بیرون دادگاه تغییر دهد
بخش دوم که شامل مبارزات و زندگی شخصی بوشتا میشوند پر از صحنههای دلهرهآور و هیجانانگیز است که از قتلهای خیابانی گرفته تا زندگی ثروتمندانهی روسای مافیایی در آنها نشان داده میشود. فیلم خائن سعی کرده تا شیوهی داستانسرایی خود را به طور متناوب میان سکانسهای داخل و بیرون دادگاه تغییر دهد تا علاوه بر پرداختن به تک تک جزئیات مهم داستان، ماجرای فیلم از چارچوب حوصلهی مخاطب نیز خارج نشود. با این حال سطح هیجان بسیار کم در صحنههای خارج از دادگاه و طولانی بودن مدت زمانِ پخش باعث میشود تا ترفند اصلی فیلم برای نمایش متناوب سکانسها بیثمر باقی بماند و فیلم، خستهکننده به نظر برسد.
البته کسلکنندگی تنها مشکل فیلم خائن نیست؛ این فیلم از لحاظ فضاسازی توان زیادی برای برقراری ارتباط با مخاطب خود ندارد. سکانسهای این فیلم به طور مداوم و بدون نتیجهگیری دقیقی کات میخورند و در سکانس بعد روایت داستان از جای دیگر و بدون هیچ توضیح منطقی از سر گرفته میشود. در حقیقت فیلم خائن، از نظر قرار دادن مخاطب در اتمسفر خود به طور کامل ناتوان است و هیچ جایی در میان آثار سینمایی با موضوع مشابه ندارد.
خائن فیلمی است که هر چیزی که بتوان تصور کرد را به صورت نسبی در بدنهی داستان خود جای داده تا از آن طریق بتواند توجه مخاطب را به دست آورد و داستان پرهیاهوی کاراکتر اصلی خود را تعریف کند. در بسیاری از بخشهای فیلم، صحنههایی از بیبندوباریها یا شخصیترین مسائل زندگی ماسینو نیز نشان داده میشوند که هیچ تاثیری در روند داستان ندارند و فیلم میتوانست با حذف آنها همچنان داستان خود را به همان کیفیت روایت کند. از طرف دیگر فیلم در صحنههای هیجانانگیز خود نیز عملکرد منفعلانهای دارد؛ صحنهی انفجار اتومبیل قاضی یا سکانسهای شکنجهی ماسینو در برزیل همگی نمونههایی عبث از تلاش فیلم برای زنده نگه داشتن حس هیجان در مخاطب هستند. در نتیجهی این مسائل میتوان گفت که پیوندهای میان موضوعات مختلف در فیلم آنقدر محکم نیستند که از آنها یک درونمایهی یکپارچه متولد شود و خائن همچنان یک اثر از هم گسسته است.
فیلم خائن توانسته در آشفتهبازاری که خودش برای ذهن مخاطب ساخته، به هدف نهایی برسد
اگر هدف اصلی فیلم، روایت زندگی پرهیاهوی ماسینو و ساخت یک قهرمان سینمایی از او در نظر گرفته شود، آن گاه میتوان گفت که فیلم خائن توانسته در آشفتهبازاری که خودش برای ذهن مخاطب ساخته، به هدف نهایی برسد. شخصیتپردازی کاراکتر ماسینو به طرز قابل توجهی جذاب و تأثیرگذار است. فیلم توانسته با استفاده از دیالوگهایی که در دادگاه از زبان کاراکتر اصلی جاری میشود، مخاطب خود را تحت تأثیر قرار دهد و عملکردی تحسینبرانگیز داشته باشد.
این قهرمانپروری در بسیاری از سکانسها نشان داده میشود؛ بوشتا بارها در زمان اعتراف و شهادتش، «کوزا نوسترا» (لقبی که مافیاییها به خود میدهند) را مکتب مردان با شرافت عنوان میکند که برای بهبود زندگی فقرا و برپایی عدالت مبارزه میکردند. او چندین بار در طول فیلم اعلام میکند که اگر خانوادههای سیسیلی وارد بازار هروئین و مواد مخدر دیگر نمیشدند، این لقب شرافتمندانه را از دست نمیدادند و مردم، آنها را «مافیایی» صدا نمیزدند. قهرمانپروری تأثیرگذار، آن هم برای کاراکتر بوشتا شاید بزرگترین نکتهی مثبت این فیلم در روایت یک داستان پرهیجان تاریخی باشد.
با این حال فیلم همچنان نقاط منفی بسیاری دارد که قهرمانپروری نمیتواند آنها را از دید مخاطب پنهان کند. کاراکتر بوشتا هرچند که از لحاظ سینمایی، قهرمانپروری جذاب و خارج از کلیشههای رایج داشته، فیلم در شیوهی نمایش او تا حدودی سعی در بازی با حس قضاوت مخاطب دارد؛ بوشتا در دورهی فعالیت خود به عنوان یک فرد مافیایی، جنایتهای زیادی کرده که در فیلم نیز به آنها اشاره میشود، اما فیلم آنچنان که انتظار میرود حس پشیمانی او را به تصویر نمیکشد. از طرف دیگر فیلم در پرداختن به کاراکترهای دیگر عملکردی بسیار ضعیف دارد و توضیح زیادی در مورد همسر بوشتا، «قاضی فالکونه» و دیگر کاراکترهای فیلم نمیدهد و به سادگی از آنها رد میشود.
با این تفاسیر، فیلم The Traitor روایتگر یک داستان واقعی همراه با قهرمانپروری تاثیرگذار است که قطعاً میتوانست خیلی بهتر از این به تصویر کشیده شود. این فیلم به بسیاری از المانهای مهم سینمایی بیتوجه بوده و یک فضای پراکنده و آشفته را برای روایت داستان خود به کار میگیرد. مدت پخش طولانی و عدم پرداختن مناسب به کاراکترها در کنار تکه تکه روایت شدن داستان، به کسل شدن هرچه بیشتر مخاطب در حین تماشای آن میانجامد. از طرف دیگر جذابیت ذاتی داستان فیلم و قهرمانانه نشان دادن کاراکتر تومازو بوشتا میتواند بهانهای برای چشمپوشی از نقاط ضعف فیلم باشد. به طور کل میتوان گفت که خائن، یک بیوگرافی مافیایی فاقد هیجان است که فقط مخاطبین خیلی صبور و علاقهمند به داستانهای مافیایی میتوانند از تماشای آن لذت ببرند.
- نمایش قهرمانانهی شخصیت تومازو بوشتا
- جذابیت ذاتی داستان برای روایت زندگی پرهیاهوی یک فرد مافیایی
- فقدان فضاسازی
- عدم پرداختن به کاراکترهای دیگر
- پراکندگی زیاد داستان و مدت زمان طولانی آن
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید