در شرایطی که فاصله چندانی با فصل دوم سریال The Witcher نداریم، میخواهیم با امپراتوری نیلفگارد بیشتر آشنا شویم.
نتفلیکس چندی پیش لیست پربینندهترین سریالهای انحصاری خود را منتشر کرد و در آن نام The Witcher دیده میشود؛ سریالی که بر اساس رمانهایی به همین نام ساخته شد. اتفاقات حول محور یک شکارچی هیولا به نام گرالت میچرخد که از آخرین بازماندگان گروه خود، یعنی ویچرها به شمار میرود. او به شهرهای مختلف سفر کرده و در ازای دریافت پول، هیولاها را میکشد. گرالت اعتقادی به سرنوشت نداشته و ترجیح میدهد تنها باشد اما دست سرنوشت مجبورش میکند مسئولیتی که مدتها از آن فراری بود را بپذیرد: مسئولیتی که شامل محافظت از یک شاهدخت میشود.
رمانهای ویچر، جهان کانتیننت را به خوبی شرح داده و خواننده آشنایی کاملی نسبت به امپراتوریهای آن به خصوص نیلفگارد پیدا میکند. بازیهای ویدیویی ویچر هم شرایط مشابهی داشته و مخاطب با تجربه آنها میتواند به درک خوبی از امپراتوریها و اهدافشان برسد. این گزاره برای فصل اول سریال لایو اکشن The Witcher صدق نکرده و مخاطبانی که بدون خواندن رمانها پای تماشایش مینشینند، قطعا با سردرگمی مواجه میشوند.
از آنجایی که فاصله چندانی با آغاز فصل دوم سریال ویچر نداریم، تصمیم گرفتیم به یکی از مهمترین امپراتوریهای کانتیننت بپردازم: نیلفگارد. امپراتوری نیلفگارد در بخش جنوبی کانتیننت واقع شده و نه تنها اقتصاد پررونقی دارد، بلکه از ارتشی مجهز برخوردار است. آنها تمایل بسیاری برای حمله به دیگر امپراتوریها و تصاحبشان دارند. در ضمن، نیلفگارد را میتوان قدرتمندترین امپراتوری حاضر در کانتیننت توصیف کرد.
امیر وار امریس، امپراتوری نفرتانگیز
قسمت سوم سریال The Witcher تحت عنوان Betrayer Moon شناخته شده و در بخشی از آن شاهد گفتگوی تعدادی معدنچی هستیم. با توجه به گفتگوی آنها، قبل از اینکه اتفاقات سریال رخ دهد، امپراتوری نیلفگارد در دستان فرگوس وار ارمیس بود اما گروهی از مخالفان علیهش به پا خواسته و نهایتا او را کشتند. بدین ترتیب، فرمانروایی روی دوش فردی ملقب به «غاصب» قرار گرفت.
فرزند فرگوس وار ارمیس با نام امیر وار امریس شناخته شده و چند دهه بعد موفق شد غاصب را به زیر کشیده و امپراتوری نیلفگارد را پس بگیرد. از آن زمان تاکنون، تمام تمرکز خود را روی گسترش قلمروش در سراسر کانتیننت قرار داده و در همین راستا، جنگهای متعددی را آغاز کرده است.
نیلفگارد و جنگ شمالی اول
نیلفگارد در ابتدا یک دولت شهر (دولتی که فقط در یک شهر و مناطق اطراف آن شهر حاکم است) بود که در نواحی جنوبی قرار داشت اما در طول قرنها توانست خود را به قدرتمندترین امپراتوریای تبدیل کند که کانتیننت تا به حال به خود دیده است. ریشههای نیلفگارد در هالهای از ابهام بوده و بخش عمده تاریخچه آن در دسترس قرار ندارد. با این حال، به نظر میرسد تاسیس دولت شهر نیلفگارد و رویداد Conjunction of Spheres تقریبا همزمان بود. در صورتی که نمیدانید، Conjunction of Spheres رویدادی است که به واسطه آن جهانهای انسانها، هیولاها و الفها با یکدیگر ادغام شده و چیزی که امروز شاهدش هستیم به وجود آمد.
با توجه به اندک اطلاعاتی که از تاریخ نیلفگارد موجود است، با اطمینان میتوان گفت آنها تمایل زیادی به آغاز جنگ علیه همسایگان خود داشته و در اکثر مواقع هم پیروز میدان بودهاند. در فصل اول سریال ویچر، جنگ شمالی اول را شاهد هستیم که تقابل نیلفگارد و سینترا را به تصویر میکشد؛ تقابلی که با شکست سینترا به پایان میرسد. در انتهای فصل اول نبرد تپه سادن به قابلمشاهده است. با وجود برتری عددی، نیلفگارد نمیتواند دشمنان خود را به زانو درآورده و مجبور به پذیرش شکست شد. البته این پایان ماجرا نبوده و امپراتوری مزبور در قسمتهای جدید تمرکز خود را روی آمادهسازی ارتش میگذارد تا شرایط برای جنگ شمالی دوم مهیا شود.
فرهنگ و اعتقادات امپراتوری نیلفگارد
هر داستانی همیشه دو طرف دارد. در یک طرف داستان، مردم نیلفگارد قرار میگیرند که امپراتوری خود را مظهر قانون، نظم و قدرت در جهانی آشفته میدانند. بدین ترتیب، از حاکمان خود حمایت کرده و آنها هم از مردم خود محافظت میکنند. در طرف دیگر داستان، ساکنان بخشهای شمالی کانتیننت را داریم که نیلفگارد را متخاصم و غیرقابلتحمل دانسته و آن را تهدیدی برای صلح و آرامش در نظر میگیرند.
ارتش نیلفگارد علاقهای به گرفتن اسیر نداشته و تا جای ممکن سربازان دشمن را به قتل میرساند. آنها همچنین معتقد هستند افرادی که به واسطه نبردها تحت حاکمیت نیلفگارد قرار گرفتهاند، یک نیلفگاردی واقعی نبوده و باید آنها را شهروندانی درجه چندم دانست.
خورشید بزرگ در قرنهای گذشته یکی از اصلیترین مذهبهای موجود در امپراتوری نیلفگارد بود. این شرایط ادامه داشت تا اینکه امپراتور فرگوس قدرت را در دست گرفت. او به دنبال اصلاحات متعددی بود و در همین راستا، به دنبال نمادی میگشت تا بتواند به واسطه آن اتحاد بهتری را به وجود بیاورد. در همین راستا، به سراغ چهرههای اصلی مذهب خورشید بزرگ رفت و با آنها قراری گذاشت. طبق قرار، او باید تمام تلاش خود را به کار میگرفت تا خورشید بزرگ به مهمترین و اصلیترین مذهب دینی امپراتوری تبدیل شود. در مقابل چهرههای شاخص این مذهب هم پذیرفتند همیشه و همه جا از امپراتور حمایت کنند.
بد نیست بدانید مذهب خورشید بزرگ در فرهنگ الفها ریشه دارد.
امپراتور نیلفگارد چه هدفی را در سر میپروراند؟
نیلفگارد مانند هر امپراتوری قدرتطلب دیگری به دنبال سلطه کامل بر کانتیننت بوده و در همین راستا به دنبال نبرد با تمامی امپراتوریهای شمالی است. آنها برای رسیدن به هدف خود راه سختی را در پیش ندارند؛ زیرا ارتششان از ۳۰۰ هزار نفر تشکیل شده که بالاترین رقم در میان تمامی امپراتوریهای کانتیننت به شمار میرود.
سربازان ارتش نیلفگارد همگی آموزشدیده و حرفهای هستند. با این حال، امپراتوری ترجیح داده از جادوگران هم در ارتش خود بهره ببرد تا بدین ترتیب راحتتر بتواند دشمنان را شکست داده و پیروزی را به نام خود ثبت کند؛ اتفاقی که به خوبی در فصل اول سریال ویچر به تصویر کشیده میشود.
نیلفگارد چه نقشی در فصل دوم سریال ویچر خواهد داشت؟
با در نظر گرفتن اتفاقات قسمتهای پایانی سریال ویچر و آنچه در رمانها رخ میدهد، میتوان انتظار داشت حملات نیلفگارد در قسمتهای جدید ادامه داشته و با گذشت زمان شاهد وسیعتر شدن امپراتوری نیلفگارد خواهیم بود. جدا از این، یک موضوع دیگر هم قطعا مورد کندوکاو قرار میگیرد: چرا امپراتوری نیلفگارد شدیدا دنبال سیری است؟
پاسخ سوال مزبور در رمانهای ویچر به وضوح داده میشود. با این حال، ترجیح میدهیم از اسپویل اجتناب کرده و منتظر فصل دوم The Witcher بمانیم. در انتها، لازم به ذکر است قسمتهای جدید همگی در تاریخ ۲۶ آذر سال ۱۴۰۰ (مصادف با ۱۷ دسامبر) منتشر خواهند شد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید