فصل دوم سریال ویچر پس از دو سال انتظار از راه رسید و در مورد آن باید گفت که این همه صبر ارزشش را داشت و با یک سریال فانتزی جذاب روبه رو هستیم که تقریبا از هر نظر نسبت به فصل اول با پیشرفت همراه بوده اما همچنان ضعفهایی در آن دیده میشود. در نقد فصل دوم سریال The Witcher بدون لو دادن داستان، سری به این نقاط قوت و ضعف سریال انداخته و آنها را بررسی میکنیم.
فصل اول سریال The Witcher در سال ۲۰۱۹ از شبکهی نتفلیکس پخش شد و توانست توجه میلیونها نفر را به خود جلب کند. بزرگترین مشکل فصل اول نوع روایت آن بود که باعث سردرگمی تعداد زیادی از بینندگان شده بود. خوشبختانه در فصل دوم سریال ویچر خبری از روایت غیرخطی نیست و تمام وقایع به طور خطی روایت میشوند. البته همچنان مشکلاتی در روایت آن وجود دارد که مانع از درک کامل اتفاقات سریال توسط بیننده میشود.
وقایع فصل دوم سریال ویچر با فاصلهی خیلی کوتاهی از فصل قبلی و نبرد سودن جریان دارد و گرالت و سیری را از یک سو و تسیا دِ وریس را از سوی دیگر در جست و جوی ینفر به تصویر کشیده است. گرالت و سیری با فرض بر کشته شدن ینفر در نبرد به سوی کِر مورهن حرکت میکنند و با رسیدن به آن درگیر حوادث خطرناکی میشوند که برای جلوگیری از لو رفتن داستان از گفتن آن خودداری میکنیم. خطی شدن روایت در فصل دوم باعث ایجاد تداوم در آن و بوجود آمدن نوعی یکپارچگی در داستان شده و این موضوع نقش زیادی در جذابیت بخشیدن به داستان سریال در این فصل ایفای کرده است.
این تداوم و یکپارچگی باعث شده تا سکانسهای بی ربط زیادی در سریال وجود نداشته باشد و تمرکز روایت و بیننده روی داستان و شخصیتهای مهم آن باقی بماند. ماجراجویی گرالت و سیری در زیر ژانر فانتزی حماسی دسته بندی میشود که رگههایی از فانتزی غلیظ «High Fantasy» مانند خاکستری بودن موقعیتها و شخصیتها نیز در آن دیده میشود. از سوی دیگر با جهان بی رحمی طرفی هستیم که وجه تمایز ویچر با دیگر داستانهای فانتزی محسوب میشود و سریال در به تصویر کشیدن آن عالی عمل کرده است.
یکی از بهترین شخصیت پردازیهای این فصل به وزمیر تعلق دارد که طرفداران در بازیها و انیمیشن The Witcher: Nightmare of the Wolf به خوبی با او آشنا شدهاند و نقش و اهمیت او را به خوبی درک میکنند. وزمیر حکم پدر را برای گرالت و دیگر ویچرها دارد و نمود رفتارها و شیوهی آموزش او را میتوان در رابطهی گرالت و سیری و دیگر ویچرها به وضوح دید. همچنین سنگینی بار مسئولیتی که وزمیر را چند بار بین دو راهی منطق و احساس گیر میاندازد به ایجاد لحظات دراماتیک کمک شایانی کرده که نیمی از آن به لطف بازی خوبی کیم بودنیا میسر شده است.
خطی شدن روایت در فصل دوم باعث ایجاد تداوم در آن و بوجود آمدن نوعی یکپارچگی در داستان شده و این موضوع نقش زیادی در جذابیت بخشیدن به داستان سریال ایفای کرده است.
هنری کویل در فصل دوم سریال The Witcher بار دیگر ثابت میکند که بهترین انتخاب برای ایفای نقش گرالت است و هنر خود را خصوصا در سکانسهای اکشن سریال به رخ میکشد. بخش مهمی از سریال را مبارزات در بر گرفتهاند که از قسمت اول با سیر سعودی همراه بوده و در نبردهای حماسی قسمت آخر چه از نظر فنی و چه از نظر هیجان به اوج خود میرسند. ترکیب تکنیک فیلمبرداری، تدوین درست و موسیقی متنهای خاص و شنیدنی در این سکانسهای اکشن باعث به وجود آمدن مبارزات حماسی و جذابی شده که بیننده از تماشای آنها به وجد خواهد آمد. همچنین استفادهی به جا از Slow motion در به تصور کشیدن جلوههای ویژهی خوب سریال نقش پررنگی ایفا کرده است.
یکی از آزار دهندهترین مشکلات سریال ویچر در نبود توضیحات کافی و گنگ بودن دلیل وقوع برخی از مهمترین اتفاقات داستان است. خساست داستان در جواب دادن به سوالات بیننده و ارائهی اطلاعات به جای ایجاد حس عدم قطعیت و در پی آن تعلیق، باعث سردرگمی بیننده شده و جلوی فهمیدن دلیل وقوع اتفاقات را میگیرد. این گنگ بودن به قسمتهای میانی سریال بیشترین ضربه را وارد کرده و بیننده عملا چیز زیادی از ماجرای وولت میِر (یا همان Deathless Mother) متوجه نمیشود. در واقع نویسندگان در این مورد بیش از حد به دانش مخاطب از جهان ویچر خارج از مدیوم تلویزیون اتکا کردهاند که نتیجهی عکس در بر داشته است.
بخش مهمی از سریال را مبارزات در بر گرفتهاند که از قسمت اول با سیر صعودی همراه هستند. ترکیب تکنیک فیلمبرداری، تدوین درست و موسیقیهای شنیدنی این سکانسهای اکشن باعث به وجود آمدن مبارزات حماسی و جذابی شده که بیننده از تماشای آنها به وجد خواهد آمد.
با وجود این گنگ بودن، داستان سریال ویچر همچنان جذاب است و روابط علت و معلولی در آن به خوبی پیاده سازی شده است. بیننده با کمی توجه، به ارتباط میان هر اتفاق و تاثیر کوچکترین تصمیم هر شخصیت روی تغییر روند و مسیر داستان پی میبرد. فصل دوم سریال The Witcher ثابت کرد که این داستان گنجایش و پتانسیل تبدیل شدن به سریالی هفت فصلی را دارد و با توجه به اتفاقات جذاب قسمت آخر و پایان غافلگیر کنندهی آن باید منتظر یک فصل جذاب دیگر در آینده باشیم.
فصل دوم سریال The Witcher کاملا ارزش این همه انتظار را داشت. سریال با رفع مشکلات فصل قبلی به یکی از بهترین سریالهای فانتزی تبدیل شده که پکیج کاملی از داستانهای حماسی و مبارزات تماشایی را شامل میشود. فصل دوم سریال ویچر بدون شک یکی از بهترین سریالهای اکشن امسال است.
- فیلمبرداری و تدوین در سکانسهای اکشن
- بازی خوب هنری کویل و کیم بودنیا
- موسیقی متن خاص و شنیدنی
- رفع مشکلات فصل اول
- گنگ بودن برخی از مهمترین وقایع داستانی
- روایت قسمتهای میانی کمی جای کار دارد
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید