فیلم The Worst Person in the World درامیست عاشقانه؛ اثری تلخ و شیرین از یواخیم ترییر که در ۹۴امین دوره جوایز اسکار، نامزد دریافت دو جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اصلی و بهترین فیلم بلند بینالمللی شده است. فیلم بدترین فرد در جهان، در بخش رقابتی جشنواره کن سال ۲۰۲۱ میلادی به نمایش درآمد، جایی که رناته رینسو برنده جایزه بهترین بازیگر زن شد. این فیلم داستانیست از یک زن جوان بلاتکلیف به نام جولی (رناته رینسوِ) که از طرفی با پریشانیهای عشقی زندگیاش رو به رو است و از طرفی درگیر مبارزه با آشفتگیهای شغلیاش شده.
فیلم بدترین فرد در جهان حرفی برای گفتن دارد، از نظر پیام و شدت گیرایی اثر خوبیست و از دید ساختار و سبک قطعا طرفداران و عاشقان فیلم هنری را به سمت خود جلب میکند، اما این فیلم به همان اندازهای که امکانات خود را بروز میدهد، تنگنا و کمبودهایی را هم شامل میشود. این فیلمیست که شخصیت اصلیاش را برجسته کرده و به دقت در طول مسیر ماجراجویانهی او حرکت می کند، به مفهوم عام سن و سال کاری ندارد و آن را پیش زمینهی خرد نمیداند؛ در مقابل اما، تقریبا به همین نسبت فرم دراماتیک این فیلم گسترهی محدودی دارد. در واقع بخش اصلی داستان را تصمیماتی ساختارمند شکل داده که قرار است عاقبتی اندوهناک به بار بیاورند. چنین چیزی مسبب یک تنگ نظری نسبت به قهرمان داستان شده و در نهایت نگاه کلی و جهان بینی داستان را محدود میکند؛ به عبارت دیگر این فیلم از جستجو و کشف امکانات شخصیتی بیشتر فراری و بیزار است.
البته شیفتگی سازنده نسبت به شخصیت اصلی مشهود است، جولی شبیه به یک مجسمهی نمادین شده، اما نوعی سطحینگری هم در این قضیه احساس میشود. در واقع این تمایل به میانه روی و مداراها در ساخت اثر، به گونهای شخصیت را در سراسر داستان مبهم نگه داشته، اما چه مبهمی؟ این ابهامات نه از ظرافتهای درونیِ پوشیده و تاریکِ شخصیتِ حساسِ جولی، بلکه از نوعی حالت سرگشتگی و حیران پدید آمده که به این ترتیب تماشاگر هیچگاه به پاسخ درستی در خصوص رفتارهای شخصیت و عواقب آن دست نمییابد و هیجان خاصی در این قضیه که جولی کیست و قرار است به چه نوع آدمی تبدیل شود محسوس نیست؛ اگرچه در این فیلم هنری پسند، نمایش عواطف موجود میان زن و مرد شکل موفقی دارد و در اصل بخشی زیادی از تمرکز داستان در همین راستا قرار گرفته است. از جنبه موسیقی هم عملکرد متناسب با متن داستان قابل توجه بوده و در معرفی زمان حال، میتوان گفت که این اثر حالتی نمادین دارد.
فیلم بدترین فرد در جهان شامل یک مقدمه، ۱۲ بخش اصلی و یک موخره است. این فیلم از شیوههای داستانگویی پست مدرن استفاده کرده، به این طریق که تجربهی رویدادها و دنیاهای متعدد توسط جولی، هدف از درک یک جهان معین دارد. البته چنین تجربه و فانتزیهایی صرفا به عاملی برای در جریان نگه داشتن جولی تبدیل شده و متاسفانه این موارد برای شخصیت اصلی جلوهای ذاتی و عمیق پیدا نمیکنند، در عوض به سبب برجسته شدن گسستگی در رفتار و نبود مختصات ذهنی روشن در شخصیت، حالتی سرگردان پدید آمده و نتیجه صرفا بیان نگرش یا حالتیست خالی از هرگونه احساس مسئولیت اخلاقی.
فیلم بدترین فرد در جهان، بر پایه بازی قدرتمند و سرحال رناته رینسو جان گرفته است
تمرکز یا اثر خاصی در صحنههای دراماتیک و جر و بحثها دیده نمیشود، جز همان کلیت مبهم و اندوهناک. از طرفی در نمایش الزامات سنی شخصیت خوب عمل شده، نه خیلی سریع نه خیلی کند و جزئی، به قدری که حداقل ذات پریشان شخصیت برای توسعه داستان نهادینه شود و تمام حقایق مهمی که به نحوی با روان او در ارتباط هستند، نمایش داده شوند.
به هر حال این یک فیلم عاشقانه است و درام آن بافت شغلی را جهت نمایش پیشرفتهای او نشانه نمیگیرد. بدترین آدم دنیا در این داستان از خیلی چیزها گذشته و خیلی از خواستهها را رد کرده بود تا راهی در پیش بگیرد و یا به کاری مشغول شود؛ شاید نویسندگی، شاید هم عکاسی یا چیز دیگری، شخصیت داستان ثبات ندارد -ارائه و نمایش دلیل آن هم ضروری نیست و عامل اصلی تا قدری مشخص است- اما این تردید در نهایت کمک کافی به درک ذهنیت شخصیت نکرده و نتیجهی پایانی هم در این مورد پاسخ قانع کنندهای به تماشاگر نمیدهد.
در مقابلِ محدودیتهای فیلم، توانمندی خاصی به چشم میخورد. همانطور که جولی شخصیت خودمحورِ داستان است، بازی رناته رینسو هم در مرکز توجه این فیلم قرار دارد. در گوشههای داستان شخصیتهایی در حال رفت آمد هستند، این روندِ پیوسته تنها یک دلیل دارد و آن هم رشد و توسعه شخصیت جولیست. فیلم بدترین فرد در جهان، بر پایه بازی قدرتمند و سرحال رناته رینسو جان گرفته است. جدا از این نکته، تمام عناصر زندهی این فیلم هم زندگی خود را مدیون شخصیت سرزندهی جولی هستند. در کل باید گفت که همه چیز در ارتباط با چنین مرکزیتی گسترش یافته است؛ گاه درام ذاتیِ این شخصیت، تماشاگر را به نقطهای فراتر از ظرف محدود داستان منتقل میکند.
فیلم بدترین فرد در جهان از پاسخ به چراییها خودداری میکند
رویدادهای این فیلم که معمولا از یک تصمیم سرچشمه گرفتهاند، طوری تنظیم میشوند که جزئیات شخصیتی را به مرور به کمال برسانند؛ سرانجامِ این روند، مواجهه با واکنشهایی برنامهریزی شده و عاطفیست، پس از برجسته سازی دقیق این واکنشها، به آن تصمیمات عجیب اولیه حمله میشود. (چه از طریق درک تماشاگر و چه از طریق اهداف فیلمساز)
قصد فیلمساز لزوما ستودن رفتار جولی نیست، در کل این زمینه با حالت طبیعی روایت ارتباط مستقیمی دارد. گاهی هم نوعی حالت سوم شخص ناپایدار و ناموفق پدید آمده که فکر و ذهنیت شخصیت را آشکار کند. تمرکز داستان و توجه دوربین کاملا معطوف به جولی است و جنبهی شخصیتی او به دقت دنبال شده، اما نه به این معنی که به سایر شخصیتها اهمیت داده نمیشود. با این حال ما دانش خاصی از نظریات مختلف -مثلا نظریات سیاسی- و دیدگاههای شخصیت اصلی نداریم و موقعیتهایی که در آن به بررسی جولی پرداخته شده، محدود و تکراری هستند. (همان کلیشههای عاطفی که البته پرداخت خوبی هم دارند)
تنها چیزی که تماشاگر تمام و کمال دریافت کرده و میداند، یک تصمیم مشکوک است؛ جولی زندگی را برای پیگیری علاقه هنریاش به خطر انداخت، موضوعی که باز هم به خوبی بررسی نمیشود. فیلم بدترین فرد در جهان از پاسخ به چراییها خودداری میکند. گاهی این فیلم بازیگوشی میکند اما هیجان این بازیگوشیها بیشتر برای خود شخصیت قابل احساس است تا برای تماشاگر. یکی از بدترین ایدههای اثر این است که سکانسهای قوی، به بهانهی آشکار کردن موارد سطحی و بدیهیِ داستان به میان میآیند.
فیلم The Worst Person in the World بینش اخلاقی و سبک زندگی خاصی را روایت میکند. به سبب بازی سرحال رناته رینسو و ارائه دامنه وسیعی از احساسات، این اثر شمایل یک فیلم خوب را دارد؛ چه داستان حالتی سرخوش داشته باشد و چه لحنی اندوهگین، حضور اوست که تمام این موارد را برجسته میکند. از طرفی اما فیلمساز به عمق شخصیت اصلی نمیرسد و در نهایت، داستان با وجود کمبودها و سرمایههای برابر به یک پایان سطحی نگر ختم میشود.
- بازی دقیق، طبیعی و درگیرکننده رناته رینسو
- فیلمبرداری و نورپردازی
- ایده، پیام و طرح اصلی داستان
- نمایش عواطف شکل مناسبی دارد
- اثر دراماتیک روایت گاهی ضعیف میشود
- عمیق نشدن شخصیتپردازی و روشن نشدن ریشه برخی از تصمیمات
- در انتها، داستان سطحی به قضیه نگاه کرده و پایان این فیلم قدرت زیادی ندارد
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید