پیوند غیرمنتظره ایندیانا جونز و هری پاتر؛ سنگی که دو دنیا را به هم وصل کرد

ایندیانا جونز و هری پاتر هرگز در یک داستان کنار هم نبودهاند، اما یک ارتباط جالب بین این دو مجموعه وجود دارد.
وقتی صحبت از ترکیب مجموعه ایندیانا جونز با دنیای دیگر میشود، اولین گزینهای که به ذهن میرسد جنگ ستارگان است. هر دو متعلق به لوکاسفیلم هستند و ایندیانا جونز حتی ارجاعاتی به جنگ ستارگان دارد؛ مثل هیروگلیفهای R2-D2 و C-3PO در مهاجمان صندوق گمشده یا نام «کلاب اوبی-وان» در معبد مرگ. اما حتی طرفداران پر و پا قرص این مجموعه شاید ندانند که بین ایندیانا جونز و دنیای جادویی هری پاتر نیز یک ارتباط جالب وجود دارد.
این ارتباط، یک ترکیب واقعی و رسمی نیست و قرار نیست هری، رون و هرمیون در کنار دکتر جونز به ماجراجویی بروند. اما هر دو مجموعه داستانهایی دارند که به یک عنصر مشترک میپردازد: سنگ جادو یا همان سنگ فلاسفه.

ارتباط ایندیانا جونز و هری پاتر از طریق سنگ فلاسفه
پس از پایان سهگانه اصلی ایندیانا جونز در سال 1989، تلاشهایی برای ادامه حضور این باستانشناس محبوب صورت گرفت. یکی از این تلاشها، مجموعهای از رمانها بود که در دهه 90 منتشر شد. نهمین کتاب از این مجموعه، نوشته مکس مککوی (Max McCoy)، ایندیانا جونز و سنگ فلاسفه نام داشت.
در این داستان، ایندیانا جونز به دنبال یک نسخه خطی قدیمی میرود که اسرار کیمیاگری و جاودانگی را در خود دارد. این سند برای یافتن محل سنگ فلاسفه ضروری است. در این سفر، او با آلیشیا، خواهر یکی از متخصصان این سنگ، همراه میشود. سلاح نیز در بخشی از ماجرا به آنها ملحق شده و ماجراجوییشان را به لیبی میکشاند. اما مانند همیشه، ایندیانا جونز در رقابتی نفسگیر با فاشیستها قرار دارد که به دنبال این سنگ هستند.
جالب اینکه این کتاب در سال 1995 منتشر شد؛ یعنی دو سال قبل از اینکه خوانندگان برای اولین بار با دنیای جادویی هری پاتر آشنا شوند. بنابراین این شباهت بیشتر یک تصادف عجیب است تا یک ارتباط مستقیم. اما چیزی که هر دو داستان را به هم مرتبط میکند، حضور یک شخصیت مشترک است: نیکولاس فلامل.
نیکولاس فلامل؛ شخصیت واقعی که به دو دنیا راه یافت
فلامل یک شخصیت تاریخی واقعی بود که بین سالهای 1330 تا 1418 زندگی میکرد. بر اساس افسانهها، او کیمیاگری بود که سنگ فلاسفه را ساخت و راز جاودانگی را کشف کرد. البته صحت این ادعاها همچنان محل بحث است، اما این افسانه به اندازهای جذاب بود که راه خود را به داستانهای تخیلی باز کند. اما شباهتهای این کتاب به همینجا ختم نمیشود. این داستان همچنین اولین حضور یک «جمجمه کریستالی» را در دنیای ایندیانا جونز ثبت میکند. در آغاز کتاب، ایندی در جستوجوی جمجمه کریستالی کوزان است اما آن را به رقیب خود، یک ایتالیایی به نام ساردوچی، میبازد.
در دنیای هری پاتر، فلامل تنها در نام و اشارهها حضور دارد. جی.کی. رولینگ او را به عنوان یک کیمیاگر و دوست دامبلدور معرفی میکند که سنگ جادویی را ساخته است. اما در کتاب ایندیانا جونز ماجرا فراتر از اتفاقات هری پاتر پیش میرود و او حتی در بخشی از داستان همراه همسرش پرنل ظاهر میشود.
با شکست تجاری فیلم ایندیانا جونز و گردونه سرنوشت، آینده این مجموعه در سینما مبهم به نظر میرسد. اما این فرنچایز هنوز زنده است و به زودی با بازی ویدیویی مورد انتظار ایندیانا جونز و دایره بزرگ به کنسولها بازمیگردد. شاید در آینده، ماجراهای بیشتری از او ببینیم و حتی ارتباطات عجیبتری با دیگر داستانهای محبوب کشف کنیم.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید