لئوناردو دیکاپریو در فیلمهای ریز و درشتی بازی کرده اما بد نیست نگاهی بیندازیم به بهترین ایفای نقشهای این بازیگر خوشنام از دیدگاه اعضای تیم رسانهی سرگرمی.
لئوناردو دیکاپریو با پنج نامزدی اسکار و یک جایزه برای فیلم از گور بازگشته (The Revenant) جایگاه خود را به عنوان یک الگوی بازیگری کاربلد تثبیت کرده است که در ایفای نقشهای چالش برانگیز در آثار فیلمسازان مؤلفی چون کوئنتین تارانتینو و مارتین اسکورسیزی پیشگام بوده است. در عین حال، او مسائل بشردوستانه و زیست محیطی را یک دغدغهی اساسی دانسته و آنها را در عرصهی فعالیت هنری و اجتماعی خود پیگیری میکند. او در فیلم روزی روزگاری در هالیوود (Once Upon a Time in Hollywood)، ایفای نقش یک ستارهی از مد افتادهی سینما را بر عهده گرفت که شاید بزرگترین ریسک او در پذیرفتن نقشهایی باشد که از جایگاه فعلی و پرسونای هنریاش فاصله دارد. او که در مجموع چیزی حدود سه میلیارد دلار از درآمد باکس آفیس را به نام خود ثبت کرده و وسواس شدیدی در انتخاب نقش در کارنامهاش به چشم میخورد، از معدود ستارگان سینما است که همواره فیلمهاییش ارزش تماشا دارند. شاید کاراکترش در فیلم آخر با چالشهای کاری فراوان روبرو باشد، اما خود دیکاپریو هنوز بر قلههای حرفهاش میدرخشد. اکنون نگاهی به بهترین ایفای نقشهای لئوناردو دیکاپریو از نگاه تیم سرگرمی بیندازیم.
10. Once Upon a Time in Hollywood
کارگردان: کوئنتین تارانتینو
سال اکران: ۲۰۱۹
دیکاپریو شوخطبعانهترین بازیاش تا به امروز را در دومین همکاریاش با تارانتینو و در فیلم «روزی روزگاری در هالیوود» ارائه کرده است. کاراکتر او «ریک دالتون» یک بازیگر وسترن فراموششده است و دیکاپریو با افزودن یک ضعف و اندوه به بازی خود، به ماجراهای پیچیدهی او در لس آنجلس سال ۱۹۶۹ جذابیت فوقالعادهای بخشیده است. شخصیت دالتون که به دنبال بازیافتن عرصهای برای شکوفایی استعدادش میگردد، هنوز درست نمیداند که یک ستارهی غروب کرده است یا نه و این نقش به بازیگر اجازه داده تا با افزودن حالتی از افسردگی در عین شوخطبعی، خود را به چالش بکشد.
9. Titanic
کارگردان: جیمز کامرون
سال اکران: ۱۹۹۷
این فیلم را هیچجوره نمیشود نادیده گرفت. فیلم «تایتانیک» که بیست و سه سال است که سومین فیلم پرفروش تاریخ سینما بوده، پلهی پروازی برای دو بازیگر جوانش (دیکاپریو و کیت وینسلت) بوده و تا به امروز علیرغم تمام انتقادها و بیمهریها، به عنوان یکی از محبوبترین عاشقانههای تاریخ سینما شناخته میشود. بخش اعظم این موفقیت مدیون هوش بالای جیمز کامرون بوده که یک داستان عاشقانهی کلاسیک هالیوود را در بستر یک تراژدی بزرگ تاریخی روایت کرده است. البته که یکی از قدمهای بزرگ او در راه موفقیت فیلم، انتخاب دیکاپریو برای نقش «جک» بود. دیکاپریو هم حقیقتا از المانهای جذابیت خود در آن سنِ کم، نهایت استفاده را برده تا جک داوسون را به یکی از به یاد ماندنیترین کاراکترهای خوشسیما و جذاب سینما تبدیل کند.
8. The Aviator
کارگردان: مارتین اسکورسیزی
سال اکران: ۲۰۰۴
این فیلم که بر اساس یک رمان مستند به نام Howard Hughes: The Secret Life ساخته شده که در سال ۱۹۹۳ چاپ شده بود، داستان زندگی هاوارد هیوز، از پیشگامان عرصهی هوانوردی و کارگردان فیلم «فرشتگان جهنم» (Hell’s Angels) را روایت میکند. فیلم هوانورد به زندگی هیوز بین سالهای ۱۹۲۷ تا ۱۹۴۷ میپردازد که در آن سالها به یک فیلمساز موفق و یک خلبان کارکشته تبدیل شده بود، در حالی که به علت بیماری وسواس، شخصیتش بیش از پیش نامتعادل شده بود. لئوناردو دیکاپریو ایفای نقش هیوز را در این اثر حماسی هالیوود از اسکورسیزی بر عهده دارد و به طرز غمانگیزی، اسارت او در چنگال وسواس ذهنی را که باعث بیگانگی از عزیزانش میشود، فوقالعاده به تصویر میکشد.
7. Catch Me If You Can
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
سال اکران: ۲۰۰۲
دیکاپریو در آخرین نقش «جوان اول» خود، همان مسیر همکاری با اسامی بزرگ هالیوود را ادامه داده و این بار در همکاری با استیون اسپیلبرگ و تام هنکس بازی درجه یک دیگری خلق کرده است. دیکاپریو این بار در نقش «فرانک ابیگیل» به الگوی پیشین خود در نقش نوجوان مشکلدار بازگشته که نمیتواند با جدا شدن پدر و مادرش کنار بیاید. بر خلاف سایر قهرمانان پر اشتباه سینما در چنین شرایطی، اتفاقا استعدادهای فرانک یکی پس از دیگری شکوفا میشود و به سبک و سیاق «بلیک ادواردز» (بازیگر کلاسیک هالیوود) به یک کلاهبردار درجه یک تبدیل میشود که با چربزبانی راهش را برای خلبان شدن، وکالت در دادگاه و حتی جا زدن خودش بهعنوان پزشک باز میکند.
6. Inception
کارگردان: کریستوفر نولان
سال اکران: ۲۰۱۰
فیلم Inception بهعنوان دومین فیلم پرفروش کارنامهی دیکاپریو ، همچنان از جایگاه و محبوبیت بالایی برخوردار است و دلایل کافی هم برای آن وجود دارد. این فیلم یکی از خوشساختترین و هوشمندانهترین تولیدات عظیم هالیوود در دههی اخیر است. ماموریتی که برای استاد پروژههای عظیم، یعنی کریستوفر نولان تعریف شد تا او به زیبایی تمام این واقعیت را به تصویر بکشد که چگونه یک هنرمند میتواند رویاهای سینمایی خود را به ذهن سینماروهای ناامید تلقین کند. در این فیلم که گاه به بلندی و شکوه برداشت هانس زیمر از ترانهی «ادیث پیاف» است، بازی زیرپوستی دیکاپریو به بیننده کمک میکند تا این مکعب روبیک را بر پردهی نقرهای تجربه کند. دیکاپریو با این فیلم سرحال و پیچیده (در حد یک پروژهی عظیم) قرار است که بار روایی فیلم را به دوش بکشد تا در نهایت با عذاب وجدان مرگ همسرش کنار بیاید. هنر سناریوی مهندسیشدهی فیلم در ترکیب با بازی هنرمندانهی دیکاپریو، فضاسازی و اسطورهپروری فیلم را در ذهن و جان بیننده حک میکند.
5. The Departed
کارگردان: مارتین اسکورسیزی
سال اکران: ۲۰۰۶
وقتی که نوبت به بازسازی اسکورسیزی از فیلم هنگ کنگی «امور دوزخی» (Infernal Affairs) ساختهی سال ۲۰۰۲ میرسد، این بازی درخشان دیکاپریو در نقش «بیلی کاستیگان» افسر تازه استخدام شدهی نیروی پلیس بوستون است که فیلم را جاودانه میکند. بیلی بالا و پایینهای بسیاری را در راه مبارزه با فساد متحمل میشود که به طرز به یاد ماندنی با یک پایان غیرمنتظره، بیننده را غافلگیر میکند. این بازی مردانه و خشنِ دیکاپریو، راه را برای ساختن فضای دشوار این فیلم برندهی اسکار هموار میکند و نشانگر یک نقطهی عطف در پختگی بازی او بر پردهی نقرهای است.
4. Django Unchained
کارگردان: کوئنتین تارانتینو
سال اکران: ۲۰۱۲
تمایل دیکاپریو به بازی کردن نقش ضدقهرمان یک ریسک بزرگ بود، اما او مصمم به نمایش کاراکتر سیاه و بیرحم صاحب «کندیلند» یعنی «موسیو کلوین کندی» به بهترین شکل ممکن در فیلم ضدبردهداری تارانتینو، «جنگوی آزادشده» (Django Unchained) بود. دیکاپریو چنان در نقش فرو رفته بود که در یک برداشت، دستش را یک لیوان شکسته برید و او خم به ابرو نیاورد و کات نیز داده نشد. او موفق شد تا کلیشهی ضدقهرمانهای اینچنینی را با بازی فوقالعادهی خود بشکند.
3. Shutter Island
کارگردان: مارتین اسکورسیزی
سال اکران: ۲۰۱۰
نزدیکترین فیلم اسکورسیزی به ژانر وحشت، Shutter Island به داستان کلانتر آمریکایی، «تدی دنیلز» میپردازد. بازی دیکاپریو در نقش مردی که توسط گذشتهی تاریکش عذاب میکشد و به طرز غیر قابل وصفی به جنون رسیده، بیننده را لبهی تیغ تعلیقی عمیق بین واقعیت و وهم نگه میدارد تا در این اثر موهوم اسکورسیزی، تصویری از یک مرد روانی را در اوج ارائه کند. فضای وحشتبار این فیلم، به دیکاپریو امکان داده تا تزلزل روانیای که هرگز در بازیاش دیده نشده بود را بر پردهی سینما حک کند.
2. The Revenant
کارگردان: آلخاندرو گونزالز ایناریتو
سال اکران: ۲۰۱۵
تغییر مسیر دیکاپریو و بازیاش در اثر حماسی انسان علیه طبیعت ایناریتو، خیرهکنندهترین تصمیم او بود که او را از کلگری، آرژانتین و امریکا، تا زیر جنازهی غولآسای یک خرس برد. او شاید به نقشهایی با چالش فیزیکی شناختهشده نباشد، اما The Revenant مرزهای جدیدی را به عنوان بازیگر گشود، اگرچه رگههای اعتماد به نفس مردانهی معروفش در این نقش به وضوح دیده میشود. او بالاخره پس از سالها توانست جایزهی اسکار را برای بهترین بازیگر نقش اول مرد در این فیلم از آن خود کند. فیلم با درونمایهی خیزش انسان علیه طبیعت، مجرای ایدهآلی برای فعالیت اجتماعی و زیستمحیطی شد که آن را در سخنرانی اسکارش هم آورد.
بازیهای شایستهی تقدیر دیکاپریو
پیش از آنکه به بهترین فیلم از نگاه تیم سرگرمی برسیم، بد نیست تا نگاهی به تعدادی از دیگر بازیهای خوب او بیندازیم.
بازی حسابشدهی او در نقش «جی گتسبی» در اقتباس سینمایی از رمان فیتزجرالد، The Great Gatsby در کنار سایر بازیگریهای درجه یک فیلم، یک اقتباس باکیفیت و بهیادماندنی را در سینما بر جای میگذارد. ایفای نقش در کنار اسطورهای چون «دنیل دی لوییس» هر بازیگری را به وحشت میاندازد، اما دیکاپریو در نقش مقابل او در Gangs of New York که برای انتقام خون پدرش قیام میکند، یک کودک ترسیده و سرخورده، اما بیباک و عدالتخواه به نام «آمستردام» را با هنرمندی به تصویر میکشد. فیلم دیگری که با پنج نامزدی اسکار، از جمله بهترین بازیگر نقش اول مرد برای دیکاپریو همراه بود، Blood Diamond است که او در نقش «دنی آرچر»، یک قاچاقچی یتیم شده در جنگ و تاجری شکستخورده فوقالعاده ظاهر شد. بازی کردن نقشهای معلول همواره برای بازیگران چالش بزرگی بوده است، اما دیکاپریو در چهارمین فیلم بلندش What’s Eating Gilbert Grape در نقش برادر کوچکتر جانی دپ که دارای معلولیت ذهنی است، بازیای را ارائه کرد که اولین نامزدی اسکار را برایش به ارمغان آورد. او در ادامهی نقشهای نوجوانیاش در اقتباسی سینمایی از تراژدی شکسپیر Romeo + Juliet مقابل «کلیر دینز» در نقش رومئو بازی کرد و در همان سن کم جایزهی خرس نقرهای جشنوارهی برلین را گرفت. در انتها نمیشود از بازی بسیار باورپذیر او در یک درام بیوگرافی در نقش «جی. ادگار هوور» در فیلم J. Edgar گذشت؛ بازی فوقالعادهای را که از کاراکتر هوور، از مدیران اف. بی. آی. در بحبوحهی قلع و قمع کردن تندروها در سال ۱۹۱۹ ارائه کرد، برای او نامزدی گولدن گلوب را به همراه داشت. اکنون به شمارهی یک این فهرست میرسیم.
1. The Wolf of Wall Street
کارگردان: مارتین اسکورسیزی
سال اکران: ۲۰۱۳
سقوط دیوانهوار «جردن بلفورت» به فساد و خود تخریبی بیپایان در اواخر دههی هشتاد میلادی، با بازی بینظیر دی کاپریو در فیلم The Wolf of Wall Street خیره کننده از آب در آمده است. او همزمان بازیای بامزه و غمانگیز در نقش یک قدرتطلب که جادهی زیادهخواهیاش از مسیر پر پیچ و خمی به یک کاخ مجلل میرسد. با این وجود که بلفورت یک شخصیت رقتانگیز است که بدترین تمایلات حریصانهی سرمایهداری را بازتاب میدهد، دیکاپریو مسیر سختی را برای برانگیختن همذاتپنداری بیننده در تمام سیر داستان طی میکند تا این پولپرستِ سیاس را به یک پارادوکس انسانی در این دور و زمانه تبدیل کند.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید