نقد فیلم Transformers: Rise of the Beasts– تبدیل شوندگان: ظهور جانوران
یک امید واهی
در نقد فیلم Transformers: Rise of the Beasts قصد داریم نگاهی به جدیدترین قسمت تبدیل شوندگان انداخته و ببینیم چقدر در جلب نظر مخاطبان میتواند موفق باشد.
استودیوها معمولاً ترجیح میدهند به فرمولهای فیلمسازی خود پایبند مانده و تغییری در آنها به وجود نیاورند. مگر اینکه مخاطبان مجبورشان کنند؛ اتفاقی که برای سری فیلمهای تبدیل شوندگان رخ داد. محصولات پارامونت پیکچرز (Paramount Pictures) هیچ وقت بازخوردهای قابل دفاعی را از سوی کارشناسان دریافت کردند اما قادر بودند نظر مخاطبان را جلب کرده و به فروش بالایی در باکس آفیس جهانی برسند. پس از اینکه Transformers: The Last Knight در دستیابی به چنین موفقیتی ناکام ماند، زنگ خطر برای تهیه کنندگان این سری به صدا درآمد.
مدیران پارامونت پیکچرز خوشبختانه صدای زنگ خطر را شنیده و تصمیم گرفتند تغییر مسیر دهند. بدین ترتیب، Bumblebee روانه سینماها شد و نشان داد سری تبدیل شوندگان فقط درباره رباتهای غول پیکر و نبردهایشان نیست. این اثر در کنار پرداختن به چالشهای یک دختر نوجوان، رابطه او با رباتی غول پیکر را به شکلی جذاب به تصویر کشید. اگرچه شباهتها با E.T. the Extra-Terrestrial به وضوح دیده میشد، افزایش توجه به فیلمنامه واقعاً امیدوارکننده بود؛ امیدواریای که حالا با اطمینان میگویم واهی بوده است.
جدیدترین قسمت تبدیل شوندگان، چند سال پس از اتفاقات Bumblebee روایت میشود. شخصیت اصلی یک عضو سابق ارتش به نام نوآ نیاز است که شرایط مالی مساعدی نداشته و به هر دری میزند تا بتواند یک شغل درست و حسابی پیدا کند. در چنین شرایطی، سر و کله آتوباتها پیدا شده و مجبور میشوند او را در جدیدترین ماموریتشان برای نجات جهان همراه خود ببرند. دیگر شخصیت اصلی داستان، النا والیس است که بر اثر کنجکاوی، شی بسیار مهمی را کشف کرده و همین اتفاق، باعث گره خوردن سرنوشتش با آتوباتها میشود.
یکی از اولین مواردی که حین تماشای فیلم تبدیل شوندگان: ظهور جانوران توجهم را جلب کرد، افراط گرایی تیم نویسندگی بود. رنگین پوست بودن شخصیتهای اصلی داستان هیچ ایرادی ندارد اما این موضوع در کنار تصویری که از سفیدپوستها ارائه میشود، مقداری سوال برانگیز است. در صورتی که صحنه پایانی را نادیده بگیریم، هیچ شخصیت سفیدپوست خوبی در داستان حضور ندارد. آنها افرادی سوء استفاده گرده بوده یا مدیرانی فاقد احساسات هستند که درکی از زندگی شخصی و چالشها ندارند. حتی اوایل فیلم جوکی از زبان مادر نوآ دیاز بیان میشود که مطمئن هستم در صورت گفته شدن از زبان یک سفیدپوست آن هم با چنین لحنی، میتوانست بلوایی به پا کند!
Transformers: Rise of the Beasts را میتوان یک گام رو به عقب از لحاظ فیلمنامه دانست؛ اگرچه بامبلبی نشان داده بود برای ساخت یک فیلم تبدیل شوندگان نیازی نیست به فرمولهای قدیمی پایبند بود، همان کلیشههای تکراری را شاهد هستیم. شخصیتهای انسانی در ابتدا مورد کندوکاش قرار میگیرند اما نه به شکلی که بتوان با آنها ارتباط عمیقی برقرار کرد. در ادامه هم رباتهای غول پیکر وارد جریان داستان شده و دیگر خبری از پرداخت به شخصیتها نیست و تنها چیزی که اهمیت دارد، نبرد موجودات فلزی است.
Transformers: Rise of the Beasts را میتوان یک گام رو به عقب از لحاظ فیلمنامه دانست
کلیشههای تبدیل شوندگان: ظهور جانوران به همین موارد ختم نمیشود. در قسمتهای پیشین دیده بودیم رباتهای غول پیکر از قرنها پیش در زمین بوده و نشانههایشان در اجسام یا اماکن تاریخی دیده میشود. این ایده در قسمت جدید هم بکار گرفته شده، در حالی که یک سوالی مهم را بی پاسخ میگذارد: این همه نشانه از وجود موجودات بیگانه در اشیا و اماکن تاریخی وجود داشته اما در طول این مدت هیچ کس متوجهشان نشده تا شخصیت داستان ما از راه رسیده و به این کشف بزرگ و تاریخی برسد؟!
با وجود ارائه داستانی قابل پیش بینی و بدون پیچش داستانی خاصی، حین نوشتن فیلمنامه Transformers: Rise of the Beasts یک تصمیم بسیار هوشمندانه گرفته شد. اگرچه بامبلبی شخصیت دوست داشتنیای بوده، نویسندگان برای قسمت جدید به سراغ میراژ رفته و رابطه او با یک انسان را به تصویر کشیدهاند. اگرچه رابطهشان چندان عمیق نمیشود، از مقایسه این فیلم با آثار قدیمیتر جلوگیری میکند. همچنین میراژ شخصیت شوخ طبع، بشاش و پرانرژی داشته و اتفاقاً یکی از معدود عوامل جذابیت داستان است.
در صورتی که Bumblebee را فاکتور بگیریم، فیلمهای تبدیل شوندگان هیچ وقت داستان قابل اتکایی نداشته و تنها صحنههای اکشن بودند که نجاتشان میدادند. رباتهای غول پیکر آتوبات، مکسیمال و دشمنانشان با جزئیاتی باورنکردنی روی صفحههای نمایش ظاهر میشوند اما همین ویژگی کافیست؟ قطعاً خیر. درگیری تن به تن رباتهای غول پیکر، تخریب آسمان خراشها، انفجارهای متعدد و تغییر سریع نما در قسمتهای ابتدایی تبدیل شوندگان میتوانست آدرنالین خون را بالا ببرد اما حالا دیگر تکراری شده است. طراحان درگیریها در این فیلم هم خلاقیتی به خرج نداده و صحنههای اکشنی را شاهد هستیم که چیز جدیدی برای ارائه ندارند. واقعیتش را بخواهید، اگر دنبال درگیری موجودات غول پیکر باشم، ترجیح میدهم بار دیگر پای تماشای Pacific Rim بنشینم.
تبدیل شوندگان: ظهور جانوران، یک ناامیدی کامل است. نه میتواند مانند Bumblebee قصهای انسانی را به تصویر بکشد و نه میتواند مانند نسخههای پیشین با ارائه اکشنهای هیجان انگیز، مخاطب را میخکوب کرده و او را تا انتها نگه دارد. حتی غافلگیری پایانی فیلم هم تنها چند ثانیه مخاطب را به وجد میآورد. چون پس از آن احتمالاً با خود میگوید چنین کراس اوری آن هم دستِ چنین دست اندرکارانی قطعاً چیز جالبی از آب درنمیآید.
- جایگزینی بامبلبی با میراژ و قرار دادن تمرکز روی آن
- جلوههای بصری چشم نواز
- عملکرد قابل قبول تیم بازیگری
- داستانی قابل پیش بینی و بدون پیچش داستانی
- طراحی نه چندان جذاب و تکراری صحنههای اکشن
- عدم پرداخت به شخصیتهای انسانی و رباتیک
- افراط گرایی در ارائه تصویری منفی از سفیدپوستان
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید