10 سریال تلویزیونی که همه باید در زندگی تماشا کنند
آثاری که هر عاشق تلویزیونی باید یک بار آنها را تماشا کند
در این مطلب نگاهی خواهیم داشتی به ده سریال تلویزیونی که هر مخاطب علاقهمند به سریالی باید حداقل برخی از آنها را یک بار در زندگی تماشا نماید.
در دنیای تلویزیون، تعدادی سریال وجود دارند که آنچنان ماندگار و تاثیرگذار بوده که هم مدیوم تلویزیون و هم فرهنگ عامهی امروزی را تحت تاثیر خود قرار دادهاند. برخی از آنها دارای اپیزودها، کاراکترها، مضامین و آهنگ شروع تیتراژی بوده که سبب شده جای پای خود را در فرهنگ واژگان نیز باز کرده و به صورت کلی در مکالمات روزمره و آثار هنری، ارجاعات فراوانی به آنها داده میشود. آثاری که به واسطه واقعگرایی محسورکننده و داستانسرایی درخشانی که ارائه کردهاند موجب شده تا طرز دید ما نسبت به اجتماع و حتی یکدیگر تغییر داده شود. برخی دیگر نیز برداشت مخاطبین از جامعه را از طریق آزمون و خطای برجسته و نوآوریهای قابل توجه در ژانرها به چالش کشیدهاند.
حتی امروزه نیز آهنگ تیتراژ آغازین سریال The Twilight Zone و سریال Seinfeld بلافاصله قابل تشخیص بوده و از طرف دیگر، طنز سورئال سریال Atlanta مرز دستاوردهایی که آثار تلویزیونی میتوانند به آن برسند را به جلو حرکت داده است. چه تاثیر در فرهنگ مدرن و چه باز تعریف هنر داستانسرایی در مدیوم تلویزیون باشد، همگی در یک موضوع مشترک هستند: آنها مواردی از سریال تلویزیونی هستند که شاید ضروری باشد هر مخاطبی یک بار آنها را در زندگی تماشا کند.
سریال The Twilight Zone
ساخته راد استرلینگ
سریال The Twilight Zone ساخته شخص راد استرلینگ (Rod Serling) که دارای عناصری از ژانر علمی تخیلی، فانتزی و وحشت بوده، یک سریال آنتولوژی با داستانهای متنوع بوده که هر کدام آن توجه مخاطبین را به طور کامل به خود اختصاص میدهد و در عین حال تفسیرهای فرهنگی و اجتماعی قابل تاملی نیز ارائه میکند. هر اپیزود مستقل شامل کاراکترهای مختلف بوده که حوادث عجیب و ترسناکی را از سر میگذارنند و به طور ناگهانی خود را در فضای زمانی و مکانی جایگزینی از آنچه حضور داشتند، مییابند. سریال The Twilight Zone به میزبانی استرلینگ مرموز اجرا میشد که به عنوان نویسنده ارشد مجموعه نیز فعالیت میکرد.
سریال The Twilight Zone یک سنگ محک فرهنگی بوده که به عنوان یکی از بهترین آثار سریالی آنتولوژی تاریخ باقی مانده است. مخاطبین وجود ارجاعات به این مجموعه را در چندین آثار بسیار محبوب دیگر نظیر سریال The X-Files، سریال The Simpsons و آثار جردن پیل (Jordan Peele) پی بردهاند. برخی از محبوبترین اپیزودها و ماندگارترین عبارات نظیر “شما هماکنون به منطقه گرگ و میش وارد شدید” به بخشی از فرهنگ لغت تلویزیون تبدیل شدهاند.
سریال Seinfeld
ساخته لری دیوید و جری ساینفیلد
این سیتکام برجسته توسط لری دیوید (Larry David) و جری ساینفیلد (Jerry Seinfeld) ساخته شده و شامل نسخه داستانی شده خود شخص ساینفیلد نیز میشود که به عنوان یک فرد تقریبا سی ساله در نیویورک مشغول زندگی است. جری وقتش را صرف گذراندن با دوستانش جورج کوستانزا با نقش آفرینی جیسون الکساندر (Jason Alexander)، الِین بونز با نقش آفرینی جولیا لویی دریفوس (Julia Louis-Dreyfus) و همسایه عجیبش به نام کوزمو کرامر با نقش آفرینی مایکل ریچاردز (Michael Richards) میکند. هر اپیزود شامل حضور کاراکترها در طرحی متفاوت و یا موقعیتی عجیب بوده که روی بیمعنی بودن بسیاری از قراردادهای اجتماعی و جزئیات زندگی روزمره تاکید میکند.
سریال Seinfeld اثری در رابطه با “هیچ چیز” بوده که در نهایت به همه چیز تبدیل میشود. به واسطه دستمایهی شوخی قرار دادن مسائل دنیوی روزمره و به تصویر کشیدن وضعیتهایی که هر شخصی میتواند با آنها ارتباط برقرار کند، این سریال، سیتکام تلویزیونی را دستخوش انقلاب کرد. با دوری از نمایشی احساسی و تمرکز روی تعداد کاراکتر خودشیفتهی کاریزماتیک، این سریال راه را برای شخصیتهایی که از منظر اخلاقی مدرن، خاکستری هستند و حتی کاراکترهای ضد قهرمان هموار کرد. رد پای تاثیر این مجموعه را میتوان در Curb Your Enthusiasm و It’s Always Sunny in Philadelphia مشاهده کرد.
سریال Arcane
ساخته کریستین لینک و الکس یی
مجموعه Arcane داستان قدرتمندی را در خصوص دو خواهر روایت میکند پس از آن که یک سرقت ناموفق که به مجموعهای از اتفاقات ناخوشایند ختم میشود زندگی آنها را به صورت برگشت ناپذیری تحت تاثیر قرار میدهد که به جنگ بین شهر آنها به نام زان با منطقه ثروتمند پیلتوور منجر میشود. این سریال توسط کریستین لینک (Christian Linke) و الکس یی (Alex Yee) ساخته شده و اقتباسی از دنیای بازی League of Legends ساخته استودیو رایوت گیمز (Riot Games) به شمار میرود و به یکی از موفقترین آثار تلویزیونی ساخته شده براساس بازیها ویدئویی تبدیل شده.
سریال Arcane که توسط استودیو انیمیشنسازی فرانسوی فورتیش (Fortiche Production) تولید شده شامل عناصر بصری، سطح نویسندگی و دنیاسازی درجه یکی بوده و شخصیتهای اصلی آن نیز توسط بازیگران مطرحی صداگذاری شدهاند که از جمله میتوان به الا پورنل (Ella Purnell) برای کاراکتر پاودر / جینکس و هیلی استنفیلد (Hailee Steinfeld) برای کاراکتر وای اشاره کرد.
سریال Arcane یکی از آثار تلویزیونی بوده که هر کس میتواند در زندگی خود تماشا کرده و نامزد یکی از عالیترین آثار تولید شده توسط شبکه نتفلیکس نیز به شمار میرود. داستانسرایی غمانگیز هوشمندانه همراه با سکانسهای اکشن نفسگیر و درام بیرحمانهای که فرصتی به مخاطب خود برای تنفس نمیدهد، اصلا جای تعجب ندارد که Arcane به چنین میزانی از موفقیت دست پیدا کرده است. پرداختن به مضامین مهمی چون درگیریهای طبقاتی، عواقب پیشرفتهای علمی و اجتناب ناپذیری بیرحمانه از دست سرنوشت همگی مواردی هستند که ببیننده را پای این سریال میخکوب میکنند.
سریال Atlanta
ساخته دونالد گلاور
هنگامی که ارنست با نقش آفرینی دونالد گلاور (Donald Glover) از دانشگاه پرینستون انصراف میدهد مجبور میشود به خانهاش در آتلانتا بازگردد تا زندگی خود را سر و سامان دهد. از آن جایی که هیچ پولی نیز ندارد، ارنست پسر عمویش آلفرد “پِیپربوی” مایلز با بازی برایان تایری هنری (Brian Tyree Henry) که یک رپر تازهکار است را مجاب میکند تا مدیر برنامهاش باشد. ارنست و آلفرد همراه با نامزد سابق ارنست یعنی ونسا با بازی زازی بیتس (Zazie Beetz) و دوست عجیبشان به نام داریوس با بازی لاکیث استنفیلد (LaKeith Stanfield) مسیری سورئال را در طول شهر آتلانتا به منظور یافتن جایگاهی موفق در زمینه موسیقی رپ آغاز میکنند.
با در هم آمیختن سورئال و واقعیتی تلخ، سریال آتلانتا تفسیرهای اجتماعی چند لایهای را از فرهنگ آمریکا در برابر مخاطب خود قرار میدهد. استایل منحصر به فرد و آزمایشی آن سبب میشود با سریالی مواجه باشیم که غافل شدن از آن غیرممکن است. اپیزودهای آن طیف متنوعی از ژانر ترسناک تا طنز را شامل میشود. از سوی دیگر سریال هیچ ابایی در پرداختن به مضامینی مهم و هجو قرار دادن موضوعاتی مهم ندارد. بدون شک با بهترین اثری که تاکنون از سوی دونالد گلاور کار شده طرف هستیم و اگر از هجو و طنز سیاه لذت میبرید، سریال آتلانتا اثر تلویزیونی بوده که باید در زندگی خود حتما به تماشا آن بنشینید.
سریال Game of Thrones
ساخته دیوید بنیوف و دی.بی. وایس
سریال Game of Thrones اقتباس فانتزی درام براساس مجموعه کتابهای نغمه یخ و آتش نوشته جرج آر.آر. مارتین (George R. R. Martin) بوده و درگیری چند خانواده مهم را برای رسیدن به تخت پادشاهی آهنین به عنوان بالاترین جایگاه در قلمرو وستروس به تصویر میکشد. این سریال شهرت خود را به واسطه پیچشهای داستانی شوکهکننده، شخصیتهای چندوجهی و اتفاقات غیرقابل پیشبینی و تعداد فراوان دسیسههای سیاسی شناخته میشود. از جمله مهمترین بازیگران این مجموعه میتوان به پیتر دینکلیج (Peter Dinklage) در نقش تیریون لنیستر، لنا هیدی (Lena Headey) در نقش سرسی لنیستر، کیت هرینگتون (Kit Harington) در نقش جان اسنو و املیا کلارک (Emilia Clarke) در نقش دنریس تارگریان اشاره داشت.
تا پیش از پخش سریال Game of Thrones هیچ سریال دیگری با درخشش بصری آن در تلویزیون مشاهده نشده بود. ارزش تولید بسیار بالای آن به مانند هیچ چیز دیگری که تاکنون مخاطبین مشاهده کرده باشند نبوده و سینماتوگرافی خیرهکننده که با نمایش مناطق مختلف دنیای وسترس همراه میشد واقعگرایایی بیبدیلی را به آن تزریق میکرد. این مجموعه شامل تعدادی از خاطرهانگیزترین شخصیتهای تاریخ تلویزیون میشود. علیرغم آن که فصل نهایی و پایانبندی جنجالی آن نظرات مختلفی را به همراه داشت، بدون شک Game of Thrones یکی از بزرگترین اتفاقات تاریخ تلویزیون در دهه 2010 محسوب میشود و برخی از اپیزودهای آن نظیر “نبرد حرامزادگان” و “بارانهای کاستمیر” دستاوردی کمنظیر چه از نظر بصری و چه از نظر داستانسرایی به شمار میروند.
سریال Chernobyl
ساخته کریگ میزین
این مینی سریال پنج قسمتی فاجعه اتمی چرنوبیل در سال 1986 را به تصویر میکشد. پس از انفجار در یک نیروگاه هستهای در چرنوبیل که جان کارگران و آنشنشانان را میگیرد، والری لگاسوف دانشمند شوروی با بازی جرد هریس (Jared Harris)، بوریس شربینا یک مقام دولتی با بازی استلان اسکارسگارد (Stellan Skarsgård) و فیزیکدان اولانا خومیوک با بازی امیلی واتسون (Emily Watson) مامور میشوند تا به تحقیق و کنترل عواقب این فاجعه بپردازند. این سه نفر متوجه تلاش دولت برای مخفیکاری اوضاع شده و در حین تلاش برای مهار انفجار پیش از آن که تشعشعات شمال نیمکره را آلوده کند، با موانع بوروکراتیک روبهرو میشوند.
سریال چرنوبیل یکی از غمانگیزترین لحظات در تاریخ حیات بشری را به نمایش میگذارد. همه عوامل بازیگری، عملکرد درجه یکی را به نمایش گذاشته و کاراکترهای آنها که سعی میکنند به کنترل عواقب فاجعه بپردازند اغلب به قیمت از دست رفتن جانهای بیشتر تمام میشود. فداکاری یک مضمون اساسی بوده و لگاسوف و شربینا اغلب در تلاش خود به منظور محدود کردن شیوع تشعشعات، مجبور میشوند تا افراد را به طرق مختلف به سوی مرگ بفرستند. هریس و اسکارگارد بیوقفه اندوه و آشفتگی روانی که هر شخص در چنین مواقعی احساس میکند را به نمایش میگذارند. سریال یکی از برترین آثار تلویزیونی کوتاه به شمار رفته که اگر میخواهید تصویری دقیقی از اتفاقات به وقوع پیوسته در این حادثه دلخراش داشته باشید باید در زندگی به تماشا آن بنشینید.
سریال The Wire
ساخته دیوید سیمون
سریال The Wire اثری انقلابی در ژانر درام جنایی بوده که از زاویه قاچاقچیهای مواد مخدر و مامورین قانون به بررسی این موضوع در شهر بالتیمور میپردازد. این سریال همچنین به سایر جوانب شهر بالتیمور از جمله سیستم آموزشی ناکارآمد، رسانه و فساد در سیاست و نحوه ارتباط آنها با یکدیگر پرداخته که سبب شده وضعیت اسفناک شهر به امری دائمی تبدیل شود. اگرچه سریال با تمرکز روی مامورین قانون که به دنبال تعقیب سازمان مبادله مواد مخدر بارکسدیل هستند آغاز میشود، در ادامه روی سایر جنبهها متمرکز میشود.
سریال The Wire کاراکترهای از منظر اخلاقی پیچیدهای را به تصویر میکشد که با مشکلات سیستماتیکی مواجه میشوند. پلیس و سیاستمداران علیرغم تلاشی که به منظور برقراری عدالت دارند، از نظر اخلاقی فاسد بوده و فروشندگان مواد مخدر مرتکب جنایتهای فجیعی میشوند با این حال خودشان نیز قربانی وضعیت و عوامل خارجی هستند. در عصر طلایی تلویزیون، سریال The Wire یکی از آن دسته آثار ابتدایی سریالی به شمار میرود که کلیشههای رایج را رها کرده و تصویری واقعگرایانه از مضامین خود به نمایش میگذارد. در این سریال با اثری مواجه نیستید که به موعظه مخاطب پرداخته و یا راهحلهای آسانی را ارائه کند با این حال تصویری صادقانه از مسائل را به تصویر میکشد و این کار را با بهترین داستانسرایی ممکن به انجام میرساند.
سریال Breaking Bad
ساخته وینس گیلیگان
سریال Breaking Bad اثری درام جنایی بوده که یه معلم شیمی پس از آن که متوجه ابتلای خود به سرطان ریه میشود اقدام به فروش مواد مخدر و برپایی پادشاهی خود میکند. برایان کرانستون (Bryan Cranston) در به یاد ماندنیترین نقش آفرینی خود، شخصیت والتر وایت را به تصویر میکشد که با همراهی یکی از شاگردان سابق خود به نام جسی پینکمن با هنرنمایی آرون پاول (Aaron Paul)، شروع به پخت هروئینی ویژه در شهر آلبوکرکی در ایالت نیو مکزیکو میکنند. این مجموعه داستان فراز و فرود والتر وایت را به نمایش گذاشته که جاهطلبی سنگدلانه او موجب از هم پاشیدگی زندگی خودش و افراد نزدیکش میشود.
سریال Breaking Bad یکی از ابتداییترین آثار در نمایش شخصیتهای پیچیده و کاراکترهای ضد قهرمان است. تحول قدم به قدم معلمی سادهدل و آرام به افسارگسیختهای رام نشدنی با هنرنمایی بینظیر کرانستون برخلاف هر چیزی دیگری است که تاکنون در تاریخ تلویزیون مشاهده شده است. به واسطه نویسندگی استثنایی و بازیگری بینظیر، روایت پرتنش آن منجر به پنج فصل فوقالعاده شده که در نهایت به یکی از بهترین کلایمکسهای تاریخ ختم میشود. اپیزودهایی نظیر Ozymandias و آخرین اپیزود آن تحت عنوان Felina لقب یکی از شوکهکنندهترین و تحسین شدهترین اپیزودها را در میان تمامی آثار تلویزیونی یدک میکشند.
سریال Mad Men
ساخته متیو واینر
در دهه 1960 در شهر منهتن، دان دریپر با هنرنمایی جان هم (Jon Hamm) یک مدیر ایدهپردازی مستعد برای آژانس تبلیغاتی بسیار موفق استرلینگ کوپر محسوب میشود. این شخصیت، فردی مرموز برای همکارانش بوده که دیگران را با کار درخشان و شخصیت اسرارآمیزش تحت تاثیر قرار داده است. حال آن که دریپر یک راز تاریک داشته بدین شرح که هویت او کاملا جعلی و دزدی است. سریال Mad Men زندگی شخصیت دان و افرادی که در زندگی شخصی و حرفهای او حضور دارند از جمله نویسندهای مستعد به نام پگی اولسن با هنرنمایی الیزابت ماس (Elisabeth Moss) که در یک دنیای مردانه، مسیری را برای خود به عنوان یک نویسنده زن به وجود میآورد به تصویر میکشد. سریال Mad Men یکی تاثیرگذارترین آثار تلویزیونی و یکی از بهترین درامهایی بوده که هر شخصی میتواند در زندگی تماشا کند.
دیوید چیس (David Chase) سازنده سریال The Sopranos پس از آن که فیلمنامه مربوط به اپیزود ابتدایی Mad Men را مطالعه کرد از متیو واینر (Matthew Weiner) خالق این مجموعه به منظور کمک در نویسندگی The Sopranos دعوت کرد. مخاطبینی که هر دو سریال تماشا کرده باشند متوجه تشابهات بسیاری بین آنها میشوند. هر دو سریال شامل مضامین چند لایه و داستانی بوده که بیشتر از آن که توسط طرح جلو بروند، به واسطه شخصیتها پیش میروند. در اثر مضامین به ندرت، شکل تفکر و احساسی خود را بروز میدهند و انگیزه بیشتر موارد مطرح شده را برعهده تفسیر مخاطب قرار میدهند. تبعیض جنسیتی و نژادپرستی به عنوان مسائلی که در آن زمان امری عادی به شمار میرفتند به تصویر کشیده میشود و در طول سریال مشاهده میکنیم که چگونه شخصیتها براساس جنسیت، نژاد و جایگاهی که دارند از این موقعیتهای موجود سود برده و یا با ضرر مواجه میشوند.
سریال The Sopranos
ساخته دیوید چیس
سریال The Sopranos سریالی است که زندگی شخصی و حرفهای یک خلافکار مافیایی اهل نیوجرسی را در حالی که سعی دارد نقش خود را به عنوان یک گنگستر با یک مرد خانواده تطبیق دهد دنبال میکند. هنگامی که تونی سوپرانو با هنرنمایی جیمز گاندولفینی (James Gandolfini) با یک حمله قبلی مواجه میشود شروع به ملاقات یک روانپزشک با بازی لورین براکو (Lorraine Bracco) به منظور حل نمودن مشکلاتش میکند. بینندگان شاهد دنیای بیرحم مافیایی در این سریال بوده که در آن تونی سوپرانو به انجام اعمال فجیعی دست میزند که شامل به قتل رساندن دشمنان و حتی تعدادی از نزدیکترین دوستانش نیز میشود. خشونت دنیای تبهکاری در کنار زندگی زیبای یک خانواده عادی امری است که در یکی از بهترین آثار تاریخ سریال تلویزیونی که هر کس باید در زندگی تماشا کند در کنار هم قرار داده شده است.
سریال The Sopranos با معرفی تونی سوپرانو، داستانسرایی در مدیوم تلویزیون را از نو تعریف میکند. توانایی گاندولفینی فقید در به تصویر کشیدن یک مرد خانواده خونگرم و کاریزماتیک و تغییر او به یک تبهکار جامعهستیز خونسرد موجب شده تا این شخصیت یکی از ماندگارترین چهرههای تلویزیون باشد. ساخت یک دنیای پرجزئیات عامل دیگری در تجربه غرقکننده این سریال به شمار میرود و در این جریان، مخاطبین جنبه بیرونی و درونی سازمانهای مافیایی را در کنار زندگی روزمره یک خانواده ایتالیایی آمریکایی مشاهده میکنند. این موضوع موجب سطحی از واقعگرایی در The Sopranos شده که مانند آن هنوز در سریال دیگری تکرار نشده است. با کنار هم قرار دادن دو موقعیت متفاوت زندگی خانوادگی و مافیایی، سریال ارزیابی مخاطبین را خصوص خوب و بد به چالش میکشد.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید