شبکه اجتماعی توییتر؛ مردم و رهبران در صحن علنی
وقتی رهبران سیاسی در شبکههای اجتماعی مجادله و گفتگو میکنند
اولین بار دوازده سال پیش وارد توییتر شدم. تایملاین کوچکم جمعی از فرندفیدیها بود (یک شبکه اجتماعی که حالا دیگر تعطیل شده) و دیگرانی که تازه وارد بودند. توییتهای اندکمان هم چیزهایی از این قبیل بود: «هوا چقدر سرد شده»، «سرم درد میکنه»، «آی عشق آی عشق چهره آبیات پیدا نیست»، «فکر کنم الان قابلیت خفه کردن رییسم رو داشته باشم»، «برم یه سیگار بکشم بیام»، «مشکل پدرها و کولر جاودانی است» و غیره.
یک شیفت شب داشتیم، یک شیفت روز. در شیفت شب کلاغهای بیداری بودیم که دلمان گرفته بود و تجدید خاطره میکردیم، شعر میخواندیم. در شیفت روز جغدهای خیرهای بودیم که از رییس و همکار و کارمند و دوست و خانواده کلافه و گلایهمند بودیم. گاهی هم خبرهایی که میخواندیم را با هم به اشتراک میگذاشتیم.
امروز توییتر جای دیگری است. توییتر از آن تایملاینی که گعده دوستان برای تشریح روزمرگیها بود، تبدیل به یک صحن علنی شده است.
روسای جمهور، سفرا، نمایندگان مجلس، وزرای کشورهای مختلف، وکلا، تحلیلگران سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، روزنامهنگاران، ورزشکاران، هنرمندان، نویسندگان، کنشگران اجتماعی، اساتید، معلمان و… خلاصه تمام اقشار ِ جوامع مختلف گردهم جمع شدهاند. هر چند این قشر، اکثریت جامعه نیست اما میتوان با جسارت گفت اقلیتی تاثیرگذار است.
توییتر تبدیل به مسیر جدیدی برای رد و بدل کردن پیامهای دیپلماتیک شده است. روسای جمهور با هم مجادله میکنند، وزرای خارجه اظهار نظر میکنند و رهبران پیام میفرستند. این پیامهای مستقیم و غیر مستقیم در حال شکل دادن به بازیهای سیاسی کشورهاست. تازهترین بگو مگوی رهبران، توییتهای رهبر ایران و رییس جمهور آمریکاست. سال گذشته هم رهبر ایران، ترامپ را در توییتر به صورت مستقیم خطاب قرار داده بود. به نظر میرسد بخشی از روابط دیپلماتیک کشورها به صورت جدی به توییتر کشیده شده است؛ یک صحن علنی که کاربران سراسر دنیا را شاهد میگیرد و وارد بازی میکند.
توییتهای سران و مسوولان کشورهای مختلف خطاب به یکدیگر، بخشی از این صحن علنی است. در سوی دیگر این صحن، رقابتهای سیاسی داخلی در جریان است. رقابتهایی که بازی با افکار عمومی ابزارش است. برخی با صداقت از این ابزار بهره میبرند و برخی با حیلهگری. اما در نهایت تمام کسانی که در میدان رقابت جایگاهی دارند از توییتر برای سوق دادن افکار عمومی به سمت و سویی بهره میبرند. از افکار عمومی حرف زدم…افکاری که خمیرمایه اصلی، انگیزه اصلی و هدف اصلی در این صحن است: کاربران. کاربرانی که خارج از توییتر هر کدام در میان حلقهای از دوستان، آشنایان و خانواده هستند. کاربرانی که مانند یک هادی عمل میکنند؛ آنچه آنجا میخوانند، جریان فکری که در آن شناورند، موجی که بر آن سوارند را به اطرافشان منتقل میکنند.
بله از نظر من توییتر، صحن علنی است. فقط درک اصطلاح «صحن علنی» و چشمها و دستهایی که این صحن را میبینند و در آن مینویسند میتواند نشان دهد این شبکه اجتماعی چقدر میتواند اثرگذار، خطرناک و مفید باشد. خلاصه اینکه به قول زندهیاد سعدی: «من آنچه شرط بلاغست با تو میگویم / تو خواه از سخنم پند گیر خواه ملال».
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید