گرگینهها همواره یکی از محبوبترین عناصور موجود در داستانهای فانتزی محسوب میشوند که تا به امروز در فیلمها، سریالها و همچنین بازیهای ویدیویی متعددی حضور داشتهاند.
از سریالهای تلوزیونی شبکهی CW گرفته تا بازی The Order 1886 و خیلی دیگر از عناوین کوچک و بزرگ موجود در دنیای سرگرمی. گرگینهها همیشه از پرطرفدارترین موجودات حاضر در داستانهای فانتزی هستند که شاید آنطور که میبایست، در دنیای بازیهای ویدیویی به آنها نپرداختهاند. استودیوی Cyanide به تازگی با بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood تلاش خود را به کار گرفته تا جایگاه واقعی و شایستهی گرگینهها در دنیای بازیهای ویدیویی را به آنها ببخشد. این استودیو برای روایت داستان گرگینهمحور خود به سراغ دنیای فانتزی و معروف بازی رومیزی World of Darkness رفته است و یکی از معروفترین بسترهای داستانی گرگینهای را برای بازی خود انتخاب کرده است. در ادامه با ما همراه باشید تا به بررسی بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood بپردازیم.
دنیای فانتزی World of Darkness در قالب یک بازی رومیزی، به قدری داستان و شخصیتهای غنی و پرداخته شده داشت که طی تمامی این سالها عناوین مختلفی با اقتباس از روی بستر داستانی این بازی رومیزی ساخته شده است.
یکی از معروفترین بازیهای ساخته شده بر اساس دنیای فانتزی World of Darkness بازی Vampire The Masaquerade: Bloodline بود که سالها پیش به عنوان یک بازی نقشآفرینی و اولشخص منتشر شد و در سال جاری دنبالهی آن منتشر خواهد شد. بازی Vampire The Masaquerade: Bloodline 2 مثل نسخهی قبلیاش روی ماجراهای خونآشامهای حاضر در دنیای World of Darkness تمرکز دارد مثل همیشه خبری از اثری که به طور کامل روی داستان گرگینههای این دنیای فانتزی تمرکز کند، نیست.
از همین رو استودیوی Cyanide وارد عمل شد و بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood را ساخت. اثری که به طور اختصاصی به گرگینهها میپرداخت و برخلاف ماجراهای همیشگی بازی رومیزی Wold of Darkness که گرگینهها و خونآشامها را در مقابل هم قرار میداد، ماجرایی را روایت میکند که در آن گروهی از گرگینهها درحال مبارزه با نابودگران طبیعت در زمین هستند. سازندگان بازی از تم داستانی گرگینهها استفاده کردهاند تا نبرد میان شرکتهای بزرگ صنعتی که قصد نابودی جنگلها و پوشش گیاهی را دارند را در مقابل گروهی از انسانهای تکاملیافته نشان دهد که در قالب گرگینهها، خشم افسارگسیختهی طبیعت را نشان میدهند.
شخصیت اصلی بازی یک گرگینه به نام کاهال (Cahal) است که در کنار گروهی متشکل از گرگینههای دیگر، وظیفهی محافظت از گایا را برعهده دارند. گایا آخرین بارههی امید در مقابل نابودی برقآسای جنگلها محسوب میشود و دلسوزان زمین سبز و طبیعت آن، تمام تلاش خود را به کار گرفتهاند تا خطری را که گایا را مورد تهدید قرار داده، نابود کنند.
شرکت Eldron مجموعهای نظامی و علمی است که در بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood مقابل گروه گرگینهها قرار میگیرد. این شرکت درحال استفادهی بیرویه و پرسرعت از منابع طبیعی و جبرانناپذیر زمین است و به شکل غیرقابل کنترلی جنگلهای سبز را از بین میبرد.
این شرکت درحال انجام آزمایشهای مختلفی در راستای از بین بردن تهدید گرگینهها است و همزمان تاسیسات نظامی بسیاری را برای پیروز شدن در این مبارزه تدارک دیده است. از سلاحها و گلولههای نقرهاندود شدهای که نقطهی ضعف اصلی گرگینهها را هدف قرار میدهند گرفته، تا روباتهای غولپیکری که به تجهیزات بسیار پیشرفتهای مجهز شدهاند. شما در نقش کاهال باید در کنار دیگر همگروهیهای خود در مقابل شرکت Eldron و تمامی تاسیسات نظامی و علمی آن مقاومت کرده و نهایتا آنها را نابود کنید. در ابتدای بازی شاهد روایتی تاثیرگذار و جذاب از زبان راوی داستان هستیم که علاوه بر روند بسیار سریع نابود شدن جنگلها و طبیعت، دربارهی نیروی مهارنشدنی خشم صحبت میکند.
خشم و عصبانیت، اصلیترین سلاحی است که در مقابل تهدید شرکت Eldron در دست دارید. اما نکتهای بسیار حائز اهمیت است و بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood در درونمایهی داستانی خود سعی در توضیح دادن آن دارد، این است که خشم همانند یک تیغهی دولبه، میتواند موجب آسیب رساندن به خود و نزدیکان خود شود. چالش اصلی کاهال فراتر از مقابله با اقدامات شرکت Eldron این است که خشم خود را کنترل کرده و از آن تنها در مقابله با دشمنان استفاده کند.
در دقایق ابتدایی بازی، کاهال بعد از اینکه شاهد مرگ یکی از نزدیکانش بود، کنترل خشم خود را از دست داد و باعث مرگ یکی دیگر از اعضای گروهشان شد. بعد از این اتفاق کاهال دچار عذاب وجدان شدیدی شد و با جدیت بیشتری به موضوع کنترل خشم و جهت دادن به آن در راستای دشمنان رسیدگی کرد.
گیمپلی بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood به طور کلی ساختار سادهای دارد و متاسفانه باید گفت مراحل بازی پس از مدتی روندی تکراری به خود میگیرد
کاهال به عنوان یک انسان جهشیافته، میتواند در سه شکل مختلف ظاهر شود که هر یک از این سه شکل، تواناییهای مختلفی را پیش روی آن قرار میدهند. این سه شکل ظاهری عبارتاند از شکل انسانی کاهال، شکل گرگی و شکل گرگینهای که به ترتیب با نامهای Lupus، Homid و Crinos شناخته میشوند.
بازیکن در اغلب موقعیتها در طول گیمپلی میتواند بین این سه شکل ظاهری تغییر شکل دهد اما بسته به شرایط محیطی و موقعیت کاهال در بین دشمنان، باید در انتخاب شکل ظاهریاش هوشمندانه عمل کند. گیمپلی بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood به طور کلی ساختار سادهای دارد و متاسفانه باید گفت که طراحی مراحل بازی پس از مدتی روندی تکراری به خود میگیرد. ساختار اغلب مراحل بازی اینگونه است که باید وارد یکی از پایگاههای شرکت Eldron شوید و با عبور از موانع محافظتی و نظامی، ماموریت خود را که معمولا شامل هک کردن سیستمهای کامپیوتری، جایگذاری بمب یا دستکاری دستگاههای مختلف میشود، به انجام برسانید.
شکل انسانی کاهال برای برقراری تعامل با اشیای مختلف مثل باز کردن درها و کار کردن با کامپیوترها جهت غیرفعال کردن دوربینها و قفل درهای امنیتی مناسب است. سلاح اصلی کاهال همانطور که میدانید، شکل گرگینهای آن است و به طور کلی سلاح خاصی در دست ندارد. اما یک کمان صلیبی مجهز به سه تیر دارد که برای از پا درآوردن دشمنان از راه دور و همچنین غیرفعال کردن دوربینها – با ارتقا و به دست آوردن این توانایی – مورد استفاده قرار میگیرد. شکل ظاهری بعدی کاهال Homid است که آن را به شکل یک گرگ معمولی درمیآورد.
کاهال در قالب گرگیاش با سرعت بیشتری حرکت میکند و در مخفیکاریها عملکرد بیشتری در شکل ظاهری Homid دارد. در قامت یک گرگ سریع میتوان از لابهلای اجسام مختلف و راههای باریک عبور کرد، پشت دیوارهای کوتاه از دید دشمنان پنهان ماند و همچنین از طریق دریچههای تعبیه شده در دیوار به اتاقهای دیگر رفت. شکل گرگی کاهال به طور کلی در جابجاییها و حرکت کردن در محیط مورد استفاده قرار میگیرد و به نوعی میتوان گفت به جز پارس کردن و جلب توجه دشمنان برای گمراه کردنشان حین مخفیکاری، توانایی دیگری را در اختیار بازیکن قرار نمیدهد.
همانطور که متوجه شدید، بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood به عنوان یک بازی اختصاصی برای گرگینهها، مخفیکاری را به عنوان یکی از هستههای اصلی گیمپلی در خود جای داده است. با اینکه بسیاری از مراحل بازی را به صورت اختیاری میتوان با مخفیکاری پیش برد، برخی از مراحل تنها باید با مخفی ماندن از دید دشمنان انجام شوند.
بهره بردن از شکل ظاهری Homid جابجا شدن به اجسام مختلف و از پا درآوردن بیسروصدای دشمنان یکی پس از دیگری از لذت بسیار زیادی برخوردار است اما ایرادات بسیاری دست به دست هم دادهاند تا تجربهی مخفیکاری در بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood را خدشهدار کنند.
اصلیترین لازمهی یک بازی برای ارائه دادن گیمپلی بینقص و حرفهای مخفیکاری، هوش مصنوعی بسیار بالای دشمنان است تا این تجربه را کاملا باورپذیر، تنشزا و هیجانانگیز جلوه دهد. متاسفانه دشمنان بازی از هوش بسیار پایینی برخوردارند و حتی در درجات سختی بالا هم ایرادات زیادی در واکنشهای آنها حین مخفیکاری دیده میشود. برای مثال واکنش خاصی به صدای جابجا شدن کاهال در پشت سر خود نشان نمیدهند و گاهی اوقات حتی با اینکه در مقابل میدان دیدشان همگروهیشان را از پا در میآورید، متوجه حضور شما نمیشوند.
الگوریتم جابجایی دشمنان در محیطهای مختلف همیشه به یک شکل است و حتی پس از اینکه با مشاهدهی جنازهی دوستان خود متوجه حضور شما در محیط میشوند، چالش خاصی را برای شما ایجاد نمیکنند. از طرفی دیگر علاوه بر هوش مصنوعی بسیار ضعیف دشمنان، انیمیشنهای کمتنوع و مصنوعی کاهال را هم به ایرادات گیمپلی اضافه کنید تا آرشیو نقصهای بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood در زمینهی مخفیکاری کامل شود.
تا اینجای کار شکل ظاهری Lupus و Homid کاهال را بررسی کردیم و دریافتیم که بازی از کمبود مکانیزمهای گیمپلی و همچنین عدم تنوع در انیمیشنها رنج میبرد. شکل ظاهری Crinos را میتوان نقطه عطفی دانست که از خارج شدن بازیکن از بازی طی همان یکی دو ساعت ابتدایی تجربهاش از بازی جلوگیری میکند.
گیمپلی بازی Werewolf The Apocalypse: Earthblood حین مبارزه در شکل ظاهری گرگینهای کاهال سرگرمکنندهترین بخش بازی و تنها دلیلی است که میتواند باعث ادامه یافتن بازی توسط بازیکن تا انتهای آن شود
شکل ظاهری Crinos در واقع اصلیترین و خواستنیترین مکانیزم گیمپلی در بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood است که ماهیت کلی این بازی را تشکیل میدهد. کاهال در این شکل به یک گرگینهی بزرگ تبدیل میشود و در صورت نیاز حتی میتواند حجم بیشتری به خود بگیرد و در ظاهر Frenzy خود ظاهر شود که یکی دیگر از انواع گرگینه در دنیای فانتزی World of Darkness است.
شاید جالب باشد که بدانید در این دنیای فانتزی گرگینههای بسیار بیشتری در اشکال گوناگون وجود دارند اما استودیوی Cyanide به همین دو شکل بسنده کرده و باقی انواع گرگینهها را یا در قالب همگروهیهایش وارد بازی کرده، یا به طور کلی فاکتور گرفته است. تغییر شکل دادن به Crinos با فشردن یک کلید در وسط جمعی از دشمنان آغاز میشود و سپس با بیرون ریختن اعضای بدن دشمنان با پنجههای بزرگ این گرگینهی بیاعصاب ادامه پیدا میکند. گیمپلی بازی Werewolf The Apocalypse: Earthblood حین مبارزه در شکل ظاهری گرگینهای کاهال سرگرمکنندهترین بخش بازی و تنها دلیلی است که میتواند باعث ادامه یافتن بازی توسط بازیکن تا انتهای آن شود.
اما متاسفانه ایرادات اساسی بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood در ساختار کلی آن گریبانگیر این بخش از بازی هم شدهاند و تجربهی مبارزات خونین آن را خدشهدار کردهاند. بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood در واقع یک اکشن نقشآفرینی است که حتی سیستم انتخاب دیالوگ هم دارد. سیستم انتخاب دیالوگی که بود و نبودش در بازی هیچ تغییری ایجاد نمیکند و در عمل اصلا نمیتوان برچسب نقشآفرینی را به این بازی چسباند. به جز مواقع بسیار معدودی که به بازیکن اجازه میدهد بین تبدیل شدن به یک هیولای بیرحم و خونریز یا یک یاقی عدالتخواه و ناجی طبیعت، یکی را انتخاب کند.
مشکل اصلی بازی در ساختار ناقص نقشآفرینیاش، شخصیتپردازی کاهال و شیوهی برخورد دیگر کاراکترها با این گرگینهی در ظاهر خشمگین و غیرقابل کنترل است. صداگذاری کاهال به هیچوجه با شخصیت خشن او همخوانی ندارد و به عنوان کاراکتری که چهرهاش بیشباهت به کریتوس نیست و میخواهد تاحدودی مثل کریتوس عصبی و افسارگسیخته ظاهر شود، صدای بسیار تروتمیز و آرامی دارد.
از سویی دیگر ایراد اصلی بازی که تا حد زیادی تجربهی مبارزات خونین آن در نقش Crinos را خدشهدار میکند، واکنش دشمنان به تنورههای هولناک این گرگینه و سلاخی شدن دوستانشان است. در یک بازی مثل Werewolf: The Apocalypse – Earthblood که در آن به عنوان یک گرگینه باید دشمنان خود را سلاخی کنید، مدام باید صدای التماسهای دشمنان و جملات آکنده از ترس و وحشت آنها شنیده شود. اما حتی بعد از اینکه دو جین سرباز تا دندان مسلح را خیلی زود مانند کیسههای پر از خون پاره کردید و روی دیوار پاشیدید، آخرین سربازی که در مقابلتان ایستاده، هیچ دیالوگی مبنی بر خواهش کردن برای زنده ماندن به زبان نمیآورد و عملا فرصت طلایی نویسندگان بازی برای کامل کردن شخصیت گرگینهای و بیرحم کاهال از دست رفته است.
این مورد رفته رفته در طول بازی شخصیت خشن کاهال را کمرنگ میکند و حفرهای بزرگی را در دل داستان بازی به وجود میآورد. به تمامی این موارد، سیستم ارتقای شخصیت را هم اضافه کنید که راستش را بخواهید قابلیتهای جذابی را به گیمپلی اضافه میکند. مخصوصا گزینههایی که به قابلیتهای Crinos مربوط میشوند، تواناییهای بیشتر و جذابتری را به آن اضافه میکنند و گیمپلی مبارزات را سرگرمکنندهتر از قبل جلوه میدهند.
بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood در زمینهی صوتی و بصری عملکرد قابل قبولی از خود نشان نمیدهد. بازی از لحاظ فنی پایداری قابل قبولی را ایجاد کرده اما از لحاظ ظاهری و گرافیکی اصلا در حد و اندازهی بازیهای نسل نهمی و حتی بازیهای چند سال اخیر نیست.
از طراحی کاراکترها و هماهنگ نبودن انیمیشن لبها با دیالوگها گرفته، تا طراحی نهچندان جذاب و بدون تنوع محیطهای مختلف. بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood از حیث گرافیکی تجربهی مطلوبی را ارائه نداده و بدون شک بسیاری از مخاطبین خود را به خاطر ضعف در همین زمینه از دست خواهد داد. عملکرد صوتی و موسیقایی بازی هم آنچنان منحصربهفرد و مطلوب نیست. از آنجایی که صدای شخصیت اصلی بازی به خوبی انتخاب نشده و تاثیر منفی زیادی در روایت و ساختار کلی بازی گذاشته، نمیتوان انتظار زیادی از دیگر شخصیتهای بازی داشت. موسیقی متنهای بازی هم عملکرد خاصی از خود نشان نمیدهند و به نوعی میتوان گفت پس از خارج شدن از بازی، حتی ثانیهای از آنها را هم به خاطر نخواهید آورد.
ساختهی استودیوی Cyanide عملا پتانسیل بسیار زیاد گرگینههای World of Darkness را هدر داده و ظاهرا آخرین بارههی امیدمان از انتشار یک بازی گرگینهای تمام عیار، از بین رفته است. حالا چشم امید همهی طرفداران دنیای فانتزی World of Darkness به بازی Vampire The Masaquerade: Bloodline 2 است تا شاید بتواند به عنوان نمایندهی اصلی World of Darkness در دنیای بازیهای ویدیویی، به یک اثر افتخارآمیز و به یاد مانددنی تبدیل شود.
نقد و بررسی بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood روی PC و با توجه به کد ارسال شده از سوی ناشر، به نگارش درآمده است.
- حس خوب مبارزه در نقش یک گرگینه
- مخفیکاری در قالب یک گرگ و مکانیزم جالب تغییر شکل دادن شخصیت اصلی
- سیستم ارتقای تاثیرگذار در گیمپلی
- سطح کیفی غیرقابل قبول بازی از حیث گرافیکی
- تنوع بسیار کم انیمیشنها هم در گیمپلی و هم در چهرهی کاراکترها حین صحبت کردن
- هدر رفتن پتانسیل داستانی با توجه به منبع اقتباس بسیار غنی World of Darkness
- هوش مصنوعی ضعیف دشمنان حین مخفیکاری
- مکانیزمهای نقص نقشآفرینی
- شخصیتپردازی بسیار ضعیف شخصیت اصلی و شخصیتهای مکمل
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید