یکی از محبوبترین و موفقترین فرنچایزهای انحصاری پلیاستیشن میتواند با بازی آنچارتد 5 ادامه پیدا کند. اما در صورت تحقق، باید منتظر چه چیزی باشیم؟ در این مقاله در سرگرمی به انتظاراتمان از بازی Uncharted 5 خواهیم پرداخت.
زمانی که هنوز خبری از The Last of Us نبود، مجموعهی آنچارتد شاخصترین اثر استودیوی ناتی داگ به شمار میرفت. سونی و ناتی داگ با آنچارتد عنوانی را کلید زدند که جای خالی بازیهای بزرگ اکتشافمحورِ «ایندیانا جونزی» را که زمانی زمین بازی Tomb Raider بود، پر کرد. روایت سینمایی بازیها که این روزها تخصص ناتی داگ است، با آنچارتد در این استودیو متولد شد و با قهرمانی دوستداشتنی، کارگردانی بینقص سکانسها و فضاسازی فوقالعاده از شهرهای تاریخی گمشده، جواهری در سبد انحصاریهای پلیاستیشن به وجود آورد که میلیونها طرفدار پر و پا قرص دارد. حتی مجموعهی توم ریدر که قدمتی بسیار بیشتر از آنچارتد دارد، در ریبوت خود بشدت از این بازی الگو گرفت.
تاکنون چهار بازی اصلی و دو اسپینآف از Uncharted عرضه شده که به غیر از یکی، قهرمان اصلی در همهی آنها شکارچی گنج و ماجراجوی دوستداشتنی یعنی نیتن دریک (Nathan Drake) است. آخرین باری که دریک را ملاقات کردیم، در بازی Uncharted 4: A Thief’s End بود؛ زمانی که پس از ماجراجویی تاریخی با برادرش سم و کشف اسرار مرموز کاپیتان «هنری ایوری» (Henry Avery)، تصمیم به بازنشستگی از زندگی پرخطرش گرفت و با النا زندگی آرامی را آغاز کرد.
آخرین بازی عرضهشده از این مجموعه نسخهی The Lost Legacy در سال ۲۰۱۷ است که بهعنوان یک بازی مستقل و تنها نسخهای که نیتن دریک را بهعنوان شخصیت اصلی نمیبیند ساخته شد. کلویی فریزر و نیدین راس قهرمانان اصلی این بازی بودند که اگرچه بسیار کوتاهتر از نسخههای اصلی مجموعه بود، اما همچنان جادوی آنچارتد را در خود داشت. از آن زمان تاکنون، ابهامات زیادی در رابطه با آیندهی آنچارتد وجود داشته است: آیا بازی آنچارتد 5 ساخته خواهد شد؟ ناتی داگ چه مسیری را برای ادامهی این مجموعه در پیش خواهد گرفت؟ پاسخ قطعی به این سوالات وجود ندارد، اما شواهد و دلایل متعددی هست که میتواند به انتظاراتمان سر و شکل دهد.
ناتی داگ در چند سال اخیر بشدت مشغول ساخت و آمادهسازی The Last of Us Part II بوده است؛ عنوانی که گستردگی و چالشهای توسعهاش حتی این استودیوی جاهطلب و بزرگ را هم دچار دردسر کرد و فراز و نشیبهای زیادی در طی مسیر تولید به وجود آورد؛ از تاخیرهای چندباره گرفته تا لو رفتن بخشهایی از بازی و پخش شایعات مبنی بر کرانچ کارمندان. با آن که محصول نهایی خصوصا از لحاظ داستانی چنددستگی به وجود آورد، اما شکی وجود ندارد که TLOU2 دستاورد بینظیری در تاریخ استودیو و حتی کل صنعت بازی است که نحوهی روایت داستان در ویدیو گیم را به سطح جدیدی برده است. طبیعتا وقتی یک استودیو چنین محصول موفق و بزرگی میسازد، چالش سختی خواهد داشت تا عنوان بعدی را در حد و اندازهی دستاوردهای قبلیاش در بیاورد. علاوه بر این، مسائل دیگری هم هستند که ساخت بازی آنچارتد 5 را بیش از پیش دشوار میکنند.
قبل از اینکه بخواهیم به چالشهای فنی و داستانی پیشروی ناتی داگ در تولید بازی Uncharted 5 بپردازیم، اول باید ببینیم اصلا آیا احتمال تحقق آن وجود دارد؟ تاکنون هیچ اعلام رسمی از جانب ناتی داگ یا سونی مبنی بر در دست تولید بودن نسخهی جدید آنچارتد صورت نگرفته است. میدانیم که استودیوی آمریکایی در حال حاضر مشغول کار روی بخش چندنفرهی مستقل TLOU2 است که در زمانی نامشخص عرضه خواهد شد. حدود دو سال پیش، خبری منتشر شد مبنی بر آنکه سونی قصد تاسیس استودیوی جدیدی در سن دیگو دارد و آگهیهای استخدام برای این استودیو خواهان توسعهدهندهی ارشد بازی اکشن سوم شخص بودند.
یکی از نکات جالبتوجه در این آگهیها، اشاره به پروژهی مرموزی بود که «متعلق به یکی از فرنچایزهای محبوب و مشهور پلیاستیشن بوده» و «در همکاری با یکی از استودیوهای اصلی سونی در حال توسعه است». تا امروز سرنوشت این استودیو و پروژه که احتمال آنچارتد بودنش بالا بود، مشخص نیست و جدایی اخیر کارمندان آن حتی حاکی از توقف فعالیت استودیوی جدید سن دیگو هستند. از طرفی، ناتی داگ به جز بازی Uncharted: Golden Abyss هیچکدام از آیپیهای خود را به استودیوهای دیگر نسپرده و بعید است مسئولیت ساخت دنبالهی مورد انتظار فرنچایز بزرگش، یعنی آنچارتد 5 را به استودیویی تازهتاسیس واگذار کرده باشد.
با تاکید و تمرکزی که از سونی روی بازیهای تکنفرهی فرست پارتی بزرگ سراغ داریم، سخت میتوان قبول کرد که دنیای آنچارتد به حال خود رها شود
نیل دراکمن، مغز متفکر پشت پروژههای ناتی داگ و کارگردان TLOU2 و Uncharted 4 که این روزها کلیدیترین مهرهی این استودیو محسوب میشود، احتمال ساخت بازی Uncharted 5 را رد نکرده است. اوایل سال ۲۰۲۰، دراکمن در جریان همنشینی با نولان نورث (صداگذار نیتن دریک)، تروی بیکر (صداپیشهی سم) و اشلی جانسون (صداپیشهی الی در The Last of Us) اذعان داشت که سونی آزادی عمل کامل به استودیوهایش در انتخاب پروژههای بعدی خود داده است. به گفتهی او، ناتی داگ دیگر نمیتواند چیزی فراتر از قسمت چهارم بسازد، پس اگر روزی بخواهد دوباره به این مجموعه بازگردد به سراغ چیز متفاوتی خواهد رفت. همهی اینها منوط به آن است که ارادهای برای ساخت یک آنچارتد دیگر در استودیو وجود داشته باشد و اگر چنین نباشد، سونی فشاری به ناتی داگ نخواهد آورد.
مسئله اینجاست که آنچارتد یکی از محبوبترین فرنچایزهای انحصاری پلیاستیشن است و با تاکید و تمرکزی که از سونی روی بازیهای تکنفرهی فرست پارتی بزرگ سراغ داریم، سخت میتوان قبول کرد که دنیای آنچارتد به حال خود رها شود. شاید تلاشهای سونی برای تشکیل یک تیم جدید در سن دیگو هم در راستای ادامه دادن این فرنچایز خارج از ناتی داگ باشد. شاید جزئیات نقشههای غول ژاپنی تا مدتها روشن نشود، اما با احتمال قریب به یقین میتوانیم بگوییم که بار دیگر به این دنیا بازخواهیم گشت. حال مسئله اینجاست که با نیتن دریک یا بدون او؟
بازی Uncharted 4 حسن ختام ماجراجوییهای دریک بود. در پایان داستان دیدیم که چگونه او با همسرش النا و دخترش کاساندرا زندگی آرام و بیدردسری در پیش گرفت. داستان قسمت چهارم جدیتر از همیشه بود و همه چیز به این سمت میرفت که نیتن یک بار برای همیشه بزرگترین جستوجوی گنج زندگیاش را برای نجات خانواده انجام دهد. خیلی سخت میتوان توجیه منطقی برای انتخاب دوبارهی نیتن بهعنوان قهرمان بازی آنچارتد 5 پیدا کرد، مگر آنکه داستان بازی به گذشته بپردازد.
دریک کاراکتری دوستداشتنی و بهیادماندنی است که هنرنمایی نولان نورث او را به نقطه قوت بزرگ مجموعه تبدیل کرده، اما بعد از پنج بازی و دیدن بازنشستگی او، شاید بهتر باشد ناتی داگ (یا هر استودیوی دیگری که Uncharted 5 را میسازد) به سراغ کاراکتر دیگری برود. تیم تولید از جمله دراکمن تاکنون بارها تاکید کردهاند که A Thief’s End پایان کار نیتن دریک در آنچارتد است. پرداختن به گذشتهی دریک در بازی بعدی از چند جهت گزینهی مطلوبی نیست. اول آن که پیشتر نسخهی Golden Abyss که برای کنسول دستی PS Vita منتشر شده، قبلا این کار را کرده است و بارها هم در چهار بازی اصلی این مجموعه، از طریق فلشبکهای طولانی با نیتن دریک جوان ملاقات کردهایم. بعید میدانیم ناتی داگ دوباره به سراغ چنین چیزی برود.
مشکل بعدی، محدودیت تایملاین است. اگر بنا به ساخت پیشدرآمد باشد، فضای کمی برای داستانگویی در فواصل بین قسمتهای اول تا سوم وجود دارد. به علاوه، بردن مجموعه به گذشته میتواند محدودیتهای زیادی در بهکارگیری المانها و مکانیکهای جدید و ایجاد لحن متناسب و غیرتکراری برای سازندگان ایجاد کند. همهی اینها دلایل خوبی هستند که ناتی داگ به سراغ قهرمانان جدیدی برود.
دو گزینهی بسیار خوب به ذهنمان میرسد: کاساندرا دریک و کلویی فریزر. کاساندرا بهعنوان دختر بازیگوش نیتن و النا، پتانسیل لازم را برای خلق ماجراجوییهای جدید دارد. به هر حال پدر و مادر او تعدادی از بزرگترین رازهای تاریخ را کشف کردهاند و شنیدن خاطرات باورنکردنی آنها، قطعا میتواند شکارچی گنج درون کاساندرا را پیدار کند. دومین گزینه، کلویی است که قدرت و تمایز فوقالعادهی او در ترکیب با نیدین راس را در The Lost Legacy دیدیم. کلویی تاکنون یکی از بهترین کاراکترهای فرعی آنچارتد بوده و تجربهی ماجراجویی با او در آخرین بازی منتشرشده از مجموعه نشان داده که میتوان روی او به عنوان قهرمان بعدی آنچارتد حساب کرد.
چالش بزرگ بعدی سازندهی بازی آنچارتد 5 به گیمپلی و طراحی مراحل مربوط میشود. فرنچایزی که ایمی هنیگ در سال ۲۰۰۷ کلید زد، دارای اصول مشخصی بود که تا حد بسیار زیادی تا آخرین نسخهی عرضهشده از آنچارتد دستنخورده باقی ماند. بازیهای Uncharted همگی المانهای مشخص و ثابتی دارند که امضای این مجموعه به حساب میآید: ساختار خطی، پلتفرمینگ، شوتیگ کاور محور، حل پازل و صحنههای کارگردانیشده.
ستونهایی که گیمپلی آنچارتد روی آن سوار است، از زمان آغاز به کار مجموعه آنقدر جذاب و سرگرمکننده بودهاند که حتی پس از شش بازی، احتیاجی به تغییر آنها وجود نداشته است. با این وجود، کهنگی آنها با تجربهی Uncharted 4 یا The Lost Legacy به وضوح به چشم میخورد. خاطراتی چون سکانس آغازین توفانی آنچارتد 2 فراموشنشدنی هستند، اما ناتی داگ برای ارتقای بازی بعدی دیگر نمیتواند به فرمول موفق ولی قدیمی، فضاسازی فوقالعاده و گرافیک چشمنواز اکتفا کند.
علاوه بر شخصیتپردازی داستانی، حس پیشرفت کاراکتر در طول بازی هم نقش مهمی در ارتباط گرفتن بازیکن با او دارد و چنین چیزی در آنچارتد غایب است
شاید سهگانهی جدید Tomb Raider بتواند منبع الهام خوبی برای آنها باشد. این بازیها که خود اثر زیادی از آنچارتد پذیرفتهاند، با استفاده از سیستمهای کرفتینگ، ارتقای شخصیت اصلی بازی و گشت و گذار آزادانه در محیط، ظرفیتهای جدیدی برای بازیهای اکتشافمحور خلق کردهاند و زمان آن رسیده که آنچارتد 5 هم به همین سمت برود. علاوه بر شخصیتپردازی داستانی، حس پیشرفت کاراکتر در طول بازی هم نقش مهمی در ارتباط گرفتن بازیکن با او دارد و چنین چیزی در آنچارتد غایب است.
ناتی داگ میتواند ضمن حفظ (و بهبود) نقطه قوتهای بزرگ آنچارتد همچون سکانسهای کارگردانیشدهی هیجانانگیز، فضاسازی بینظیر، پلتفرمینگ و پازلهای چالشبرانگیز و جذاب، گیمپلی بازی را کمی بیشتر به سمت نقشآفرینی شدن سوق دهد. در این صورت، جنبههای دیگر گیمپلی همچون مبارزات و گانپلی عمق و جذابیت بیشتری پیدا میکنند.
شکی وجود ندارد که ناتی داگ همواره بیشترین وسواس را برای روایت داستان در بازیهایش به خرج میدهد. تمرکز بازیهایی پیشین آنچارتد در ارائهی یک تجربهی سینمایی فوقالعاده، تعدادی از بهترین انحصاریهای تاریخ پلیاستیشن را خلق کرده و شاید اگر ساختار گیمپلی و طراحی مرحلهای که تاکنون در این مجموعه دیدهایم وجود نداشت، این تجربهی هرگز محقق نمیشد.
اما ناتی داگ تا حدی میتواند از فرمول برنده استفاده کند. دنیای غنی آنچارتد پتانسیل بسیاری برای ارائهی تجربههای جدید دارد، بدون آن که تبدیل به یک مجموعهی غریبه شود. اظهار نظر دراکمن مبنی بر «انجام یک کار متفاوت» در آیندهی نامعلومِ این فرنچایز، جای امید زیادی باقی میگذارد که ناتی داگ در ساخت بازی آنچارتد 5 به سراغ افقهای جدیدی برود؛ چه با نیتن دریک و چه بدون او.
تا زمانی که پرده از ماجراجویی بعدیمان در دنیای زیبای آنچارتد برداشته شود، باید به دلمان را به اقتباس سینمایی از این مجموعه با بازی تام هالند خوش کنیم که پس از مدتها فراز و نشیبهای عجیب و غریب، بالاخره روی ریل تولید افتاده و تابستان سال ۱۴۰۰ به روی پرده خواهد رفت. با این حال، حس و حال یک آنچارتد دیگر، این بار روی کنسول جدید و قدرتمند پلیاستیشن با تمام ویژگیهای منحصر به فردش همچون لودینگهای ثانیهای و کنترلر فوقالعادهی دوالسنس، چیزی است که نمیتوانیم برای آن صبر کنیم.
آیا شما امید به ساخته شدن بازی آنچارتد 5 توسط ناتی داگ دارید؟ انتظاراتتان از این بازی چیست؟ با ما در میان بگذارید.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید