دنیای جی. آر. آر. تالکین (J. R. R. Tolkien) که از چهار دورهی زمانی تشکیل شده، پر از موجودات خوب و بد و متنوع است. این تنوع بهقدری زیاد است که شاید حتی مطالعهی سری رمانهای تالکین هم نتواند شما را با زیستبوم این دنیا بهصورت کامل آشنا کند. یکی از پلیدترین این موجودات که در سهگانهی ارباب حلقهها (The Lord of the Rings) نیز شاهد حضورش بودیم، بالروگی است که در اعماق معادن موریا زندگی میکند؛ بالروگی که در پایان قسمت اول ارباب حلقهها، The Fellowship of the Ring، نبردی حماسی با گندالف (Gandalf) داشت و برای آخرین بار در دوران چهارگانهی سرزمین میانه، جسم فیزیکی گندالف را از بین ببرد. ریشه و خاستگاه این موجود برای بسیاری از طرفداران این مجموعه، مخصوصا کسانی که تنها به تماشای سهگانهی پیتر جکسون (Peter Jackson) کفایت کردند، ممکن است بهمانند یک راز باقی مانده باشد و سوالات زیادی برای مخاطب ایجاد کند. در این مقاله تصمیم گرفتیم دوباره سفری به سرزمین میانه داشته باشیم و سری به کوهستانهای موریا بزنیم تا با این موجود و پیشینهی جالبش بیشتر آشنا شویم.
بالروگ چیست؟
تا کنون شاهد دو بالروگ در دنیای سرگرمی بودیم؛ یکی همان بالروگی که در فیلمهای ارباب حلقهها دیدیم و دیگری، بالروگی به نام تار گوروت (Tar Goroth) که در بازی Middle-earth: Shadow of War شاهد بودیم
پیش از ارائهی هر نوع توضیحی، باید تعریفی از عبارت «بالروگ» داشته باشیم. بالروگها موجوداتی بودند که پیش از آفرینش آردا و سرزمین میانه، به مورگوت (Morgoth) که در آن زمان به نام ملکور (Melkor) شهرت داشت، پیوستند. ملکور خبیثترین شخصیت تاریخ کتب تالکین است؛ موجودی که خود را ارباب تاریکی نامیده بود و در دوران اول سرزمین میانه نبردهای زیادی با انسانها و الفها داشت. برای شفافسازی شخصیت مورگوت و عظمتی که این ارباب تاریکی داشت، باید بگویم که در دوران اول، ساورون (Sauron) خادم مورگوت بود و در کنار بالروگها به ارباب تاریکی خدمت میکرد. بالروگها موجوداتی پلیدند که میتوانند خود را در آتش و سایه پنهان کنند. این موجودات از ترسناکترین نیروهای شیطانی ملکور در دوران اول به حساب میآمدند که در اکثر مواقع با شلاقی آتشین در دست رویت میشدند. در دستنوشتههای تالکین آمده است که در مواردی معدود، بالروگها شمشیری بلند در دست داشتند. این موجودات تاریک به هیچوجه خودبهخود از بین نمیروند و طبق گفتههای تالکین، تنها اژدهایان هستند که میتوانند با بالروگها روبرو شوند. از نظر میزان ویرانگری نیز، اژدهایان و بالروگها برابر هستند و برای نابودیشان به قدرت بسیار زیادی نیاز است. تا کنون شاهد دو بالروگ در دنیای سرگرمی بودیم؛ یکی همان بالروگی که در فیلمهای ارباب حلقهها دیدیم و دیگری، بالروگی به نام تار گوروت (Tar Goroth) که در بازی Middle-earth: Shadow of War شاهد بودیم. دربارهی بالروگِ اول در ادامه به صورت مفصل توضیح خواهیم داد، اما دربارهی دومی کافی است بدانید که این بالروگ به هیچعنوان در داستانهای اصلی تالکین جایی ندارد. تار گوروت صرفا برای این بازی ویدیویی خلق شده و کنون (Canon) نیست.
بسیاری بر این باورند که بالروگها در ابتدا به این شکل نبودند و پیش از بهوجود آمدن آردا، ملکور با فریب، آنان را به سوی تاریکی فراخوانده و اشکالی شیطانی پیدا کردند
ممکن است یک سوال برایتان پیش آمده باشد؛ بالروگها از چه نژادی هستند و چگونه به این شکل درآمدند؟ بالروگها از نژاد مایار (Maiar) و از نخستین ارواح آتش محسوب میشوند. برای آشنایی با مایا و دیگر مفاهیم هستیبخش آردا نظیر والار (Valar) و … نیاز به یک مقالهی طولانی دیگر است، ولی برای درک بهتر، همینقدر کافی است بدانید که شخصیتهایی مانند ساورون و گندالف نیز از دستهی مایاها به حساب میآیند. این موجودات میتوانند به هر شکلی که میخواهند تبدیل شوند و در سرزمین میانه زندگی کنند. آنها حتی میتوانند خود را شبیه به هر نژادی که میخواهند، تبدیل کنند. بسیاری بر این باورند که بالروگها در ابتدا به این شکل نبودند و پیش از بهوجود آمدن آردا، ملکور با فریب، آنان را به سوی تاریکی فراخوانده و اشکالی شیطانی پیدا کردند. هرچند متونی هم وجود دارد که به این اشاره میکند که بالروگها به دلخواه خود به ملکور و سوی تاریکی پیوستند. ظاهر تاریک و آتشین این موجودات میتواند نمادی از شیطانی بودن بالروگها باشد. از این موجودات پلید به عنوان دیوان قدرت نیز یاد میشود. از طرفی همانطور که ذکر شد، بالروگها از ارواح آتش بودند. هرچیزی که به این موجودات مربوط میشد، به نوعی آتش در آن دخالت داشت؛ قلبشان آتشین بود و شلاقی آتشین با خود حمل میکردند. حتی در نخستین قسمت از سهگانهی ارباب حلقهها نیز شاهد بودیم که از حفرههای بینی بالروگ معادن موریا، آتش زبانه میکشید. با نگاهی به متون تالکین، میتوانیم مطمئن باشیم که تصویری که پیتر جکسون از این موجودات ارائه داد، تا حد زیادی درست است و با مخلوقاتی تاریک و آتشین سر و کار داریم.
چه تعداد بالروگ در سرزمین میانه وجود دارد؟
هرچند تعداد دقیقی از بالروگهایی که در دنیای تالکین زندگی میکردند، وجود ندارد، با نگاهی به کتابهای تالکین بنظر میرسد تعداد بالروگها از هفت عدد تجاوز نمیکند. در حماسهی حلقه که در اواخر دوران سوم آردا به وقوع میپیوندد، تنها بالروگی که زنده است، بالروگ اعماق معادن موریاست که در فیلم نخست شاهد آن بودیم. البته تالکین و پسرش کریستوفر، تا کنون صحبت دقیق و مفصلی از این موجودات ارائه نکردند و حتی به نظر میآید که دیدگاه تالکین به بالروگها، در طول زمان دستخوش تغییر شده است. با نگاهی به نخستین دستنوشتههای سیلماریلیون (Silmarilion)، متوجه میشویم که برنامهی اولیهی تالکین برای بارلوگها با چیزی که در نسخههای جدیدتر رمانهای ارباب حلقهها ارائه شده، تا حد بسیار زیادی متفاوت است.
با استناد به جدیدترین نوشتههای تالکین، گمان میرود که تعداد بالروگهای سرزمین میانه حدود هفت تن بوده است
در اولین نسخههایی که تالکین از سیلماریلیون خود نوشته بود، تعداد بالروگها بسیار زیاد بوده است. در حماسهی سقوط گوندولین (Gondolin)، اینطور بیان شده که صدها بالروگ پشت به پشت اژدهایان حرکت میکردند و اندازهشان دو برابر اندازهی انسانها بوده است. در این نبرد خونین، تعدادی از بالروگها بهصورت تصادفی توسط الفها کشته میشدند، وگرنه اکثرشان توقفناپذیر بودند و خسارات زیادی به سپاه دشمن وارد میکردند. این در حالی است که طبق گفتهی کریستوفر تالکین، در نسخههای جدید ارباب حلقهها، تعداد بالروگها بسیار کاهش یافته است. پسر تالکین عقیده دارد که در حالی که کمیت بالروگها در جدیدترین نسخههای رمان کاهش یافته، کیفیتشان بیشتر شده و به موجوداتی پلیدتر، خبیثتر و خطرناکتر تبدیل شدند. در نوشتههای جدید تالکین، همانطور که پیشتر نیز ذکر شد، بالروگها از نژاد مایار محسوب شدند. با اینکه چنین اطلاعاتی از بالروگها از نسخههای قدیم و جدید کتب تالکین در دسترس است، نمیتوان دربارهی تعداد این موجودات به قطعیت نظر داد. با استناد به جدیدترین نوشتههای تالکین، گمان میرود که تعداد بالروگهای سرزمین میانه حدود هفت تن بوده است.
نبرد خشم و نابودی ارتش بالروگ
حال که شناختی مختصر با بالروگها پیدا کردید، میخواهیم به سراغ یکی از مهمترین بالروگهای سرزمین میانه برویم؛ بالروگی که حتی ساورون نیز از او ترس داشت. تنها بالروگی که تا کنون در سینما و تلویزیون به نمایش گذاشته شده، همان بالروگی است که در آخرین دقایق نخستین فیلم ارباب حلقهها، گندالف (خاکستری!) را از بین برد. این بالروگ به دورینز بین (Durin’s Bane) مشهور است. دورینز بین در زبان فارسی، «بلای جان دورین» یا «قاتل دورین» معنا میشود. برای آشنایی بیشتر با این بالروگ و بررسی اینکه چرا دورینز بین به چنین لقبی مشهور شده، نیاز است که چندین هزار سال به عقب بازگردیم تا ابتدا روایتی از یک نبرد حماسی و سرنوشتساز در تاریخ آردا برایتان بگویم؛ نبرد خشم (War of Wrath).
نبرد خشم، بزرگترین نبرد تاریخ سرزمین میانه است که در نهایت به شکست مورگوت ختم شد
نبرد خشم، بزرگترین نبرد تاریخ سرزمین میانه است که در نهایت به شکست مورگوت ختم شد؛ نبردی که در واپسین سالهای دوران اول آردا صورت گرفت و موجب آزادی دنیا از نیروهای اهریمنی ملکور شد. همچنین این نبرد، آخرین نبرد مورگوث یا همان ملکور بود که صورت گرفت. داستان از این قرار است که موگوث که در آن زمان ارباب تاریکی بود، تا ۵۰۰ سال قبل از نبرد خشم، قدرتی ماورایی پیدا کرده بود و تقریبا شکستناپذیر شده بود. این اتفاق باعث شد که والار که به نوعی خدایان آردا محسوب میشوند، به کمک انسانها و الفها بیایند و دنیا را از شر ملکور نجات دهند. والار و الفها با کمک یکدیگر اورکها را سوزاندند و از بین بردند.
والار، ارتش بالروگی که بدون رهبرشان در این نبرد میجنگیدند را نیز شکست دادند و از بین بردند. جالب است که بدانید همچون بسیاری از مخلوقات دنیای تالکین، بالروگها نیز برای خود رهبر و اربابی داشتند. ارباب بالروگها، گوتموگ (Gothmog) نام داشت؛ بالروگی که گفته میشود بزرگترین بالروگی بوده که در تاریخ سرزمین میانه میزیسته است. در دوران اول آردا، او به ملکور، ارباب تاریکی، خدمت میکرد و ارزش زیادی برای او داشت. شاید بتوان گوتموگ را در حد و اندازهی ساورون معرفی کرد؛ چرا که این بالروگ تا حدودی حتی بیشتر از ساورون برای ملکور پیروزی به ارمغان آورد. او فرماندهی ارشد آنگباند (Angbad) بود و از بلندپایهترین ژنرالهای ملکور محسوب میشد. در دورانی که ملکور در حال فتح سرزمین میانه بود، تنها کسی که از نظر مقام و رتبه با گوتموگ برابری میکرد، ساورون بود. یکی از مهمترین خصوصیات بارز گوتموگ، تبر سیاه و بزرگ اوست که موجب ترس و هراس الفها میشد. هرچند بسیاری از قویترین جنگجویان در کشتن ارباب بالروگها ناکام مانده بودند، سرانجام گوتموگ چند دهه قبل از نبرد خشم به دست پادشاهی به نام اکتلیون (Ecthelion) کشته شد.
شکست ارتش بالروگ در نبرد خشم باعث فرار کردن تعدادی از آنان به اعماق سرزمین میانه شد
شکست ارتش بالروگ در نبرد خشم باعث فرار کردن تعدادی از بالروگها به اعماق سرزمین میانه و مکانهای تاریک و متروکه شد. علاوه بر اورکها و بالروگها، خاندانهای زیادی نیز در برابر والار ایستادند که همگی نابود و تار و مار شدند. آخرین شانس ملکور برای پیروزی در نبرد خشم، اژدهایان بالدار و بزرگ بودند؛ اژدهایانی که به فرماندهی اژدهای غولپیکری به نام آنکالاگون سیاه (Ancalagon The Black) یک به یک توسط عقابها نابود شدند. سرانجام ملکور شکست خورد، به سیاهچال آنگباند گریخت و پس از مدتی مخفی شدن در سیاهچال آنگباند، به بند کشیده شد. ارباب تاریکی پس از نبرد خشم، به تباهی بیپایان و آن سوی دیوارهای جهان فرستاده شد تا در نبرد نهایی و روز مجازات به صورت کامل از بین برود.
بالروگ معادن موریا و ترس ساورون
با فرار بالروگها به اعماق سرزمین میانه، تعدادی از این موجودات زنده ماندند و تا هزاران سال در تاریکی زندگی کردند. در میان این بالروگها، بالروگی بود که به اعماق کوههای مهآلود پناه برد و پنج هزار سال در آنجا مخفی شد؛ بالروگی که در فیلمهای ارباب حلقهها مشاهده کردیم. دورینز بین تا دوران سوم در کوههای موریا پنهان بود تا اینکه معدنچیان و دورفهای خزد-دوم (Khazad-dum) برای او ایجاد مزاحمت کردند. البته با استناد به برخی نوشتهها، دورفها او را از زندانش در کوههای موریا آزاد کردند. این اتفاق باعث خشمگین شدن این بالروگ شد و دورین ششم (Durin VI) را به قتل رساند. این اتفاق هولناک باعث شد تا دورفها از این بالروگ با لقب دورینز بین یا همان بلای جان دورین یاد کنند. پس از کشته شدن دورین ششم، ناین اول (Nain I) به پادشاه بعدی دورفها محسوب میشد، فرار کرد و معادن موریا را خالی کرد. خبر کشته شدن دورین ششم و وجود بالروگ در معادن موریا به گوش الفهای لوتلورین (Lothlorien) نیز رسید و موجب فراری شدن آنان شد.
شاید اگر بالروگ معادن موریا توسط گندالف کشته نمیشد، سرنوشت متفاوتی برای سرزمین میانه شاهد بودیم
زمانی که ساورون میخواست به نقشههای شومش جامهی عمل بپوشاند، ارتشی از اورکها را به کوههای موریا فرستاد و دورینز بین نیز به آنان اجازهی سکونت داد؛ دقیقا همانطور که در فیلمهای ارباب حلقهها دیدیم. جالب است بدانید که دورینز بین بهقدری قدرتمند بود که شاید حتی بتوان گفت ساورون نیز از حضور او هراسان بود. پیشتر در این مقاله ذکر کردیم که بالروگها همچون ساورون و گندالف از نژاد مایا هستند و قدرتی ماورایی دارند. همین نکته کافی است تا بفهمید دورینز بین میتوانست به تنهایی حتی سرزمین میانه را نیز فتح کند. از طرفی ساورون زمانی که قدرت کامل خود را در اختیار داشت، بهسختی میتوانست در برابر یک بالروگ قرار بگیرد، چه برسد به زمانی که حلقهی قدرتش را از دست داده بود و شکل کاملی نداشت. با یک بررسی مختصر میتوان گفت که به احتمال زیاد، حتی ساورون هم مانند ما از کشته شدن دورینز بین خوشحال شد؛ چرا که با خیال راحت میتوانست ادعا کند که دیگر قدرتمندترین موجود تاریکی است. هرچند باید بگوییم که اگرچه دورینز بین توسط گندالف کشته شد، بهخاطر اینکه این موجود از نژاد مایار محسوب میشود، ذاتش از بین نرفته و باقی مانده است؛ دقیقا مانند اتفاقی که برای گندالف افتاد. به هر حال سرانجام، ساورون نیز همچون مورگوت شکست خورد، اما شاید اگر بالروگ معادن موریا توسط گندالف کشته نمیشد، سرنوشت متفاوتی برای سرزمین میانه شاهد بودیم.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید