برای زمانهای طولانی قبل از انتشار ویروس کرونا و قرنطینه، امکان نداشت مردم سراسر دنیا به سینما بروند و با پوستر یا تبلیغی از فیلمهای دنیای سینمایی مارول (MCU) برخورد نداشته باشند. حتی در کشور خودمان نیز که همگی عادت دارند فیلمهای جدید را دانلود کنند، تقریبا بعید بود به وبسایتی سر بزنید و و طی جستجوی خود برای فیلمهای جدید، یکی از فیلمهای MCU نظر شما را به خود جلب نکند. با انتشار این فیلمها و موفقیتهای پی در پی هر کدام، به یاد آوردن زمانی که مارول به سختی تلاش میکرد تا قهرمانهای کامیک بوکهایش را به سینما بیاورد، کار نسبتاً سختی است. مدتها قبل از تونی استارک، استیو راجرز و ثور که به بهترین شکل ممکن راه خود را به سینما باز کردند، مارول در نشان دادن ابر قهرمانهایش، بیشتر اهل شکست خوردن بود تا موفق شدن. بیباک (Daredevil)، روح سوار (Ghost Rider) و چهار شگفتانگیز (Fantastic Four) همگی نمونههایی از شکست مارول در سینما بودند.
هرچند باید اشاره شود که در میان این فیلمهای بیروح و غیر جذاب، فیلمهای خوبی هم وجود داشتند که مارول و ابرقهرمانهایش را از روند تاسفباری که در پیش گرفته بودند نجات دهند. فیلمهای Blade و X-Men توانستند نظر مخاطبین بسیاری را به خود جلب کنند اما قابل مقایسه با جواهر دوران پیش از MCU یعنی اسپایدرمن سم ریمی (Sam Raimi) نبودند. تا سال ۲۰۰۲ که این فیلم منتشر شد، از اسپایدرمن بارها در برنامههای تلویزیونی مختلف استفاده شد (مانند انیمیشن سریالی اسپایدرمن در سال ۱۹۶۷) و اولین لایو اکشن این شخصیت هم در سال ۱۹۷۷ تحت عنوان The Amazing Spider-Man با هنرنمایی نیکلاس هموند (Nicholas Hammond) منتشر شد، اما هرگز به این اندازه مورد توجه قرار نگرفته بود.
از سال ۲۰۰۲، شاهد مردان عنکبوتی مختلفی در سینما بودهایم که هر کدام برداشتهای متفاوتی از اسپایدرمن اصلی یا پیتر پارکر یا نسخههای متفاوت او در دنیاهای مختلف بودهاند. اما چه کسی بهترین اسپایدرمن فیلمهای سینمایی است؟ با وجود این تعداد از مردان عنکبوتی یا بهتر است بگوییم گروه عنکبوتی (چرا که بعضی از آنها اصلا انسان نیستند) انتخاب از میان آنها با توجه به اینکه همگی عالی هستند.، کار سختی است.
در ادامه شاهد رتبهبندی بازیگرانی خواهید بود که در نقش اسپایدرمن تا به امروز هنرنمایی کردهاند. بعضی از آنها سالها در قالب این شخصیت به ایفای نقش پرداختهاند و برخی دیگر تنها در حد چند ثانیه در این نقش حضور داشتهاند. توجه داشته باشید که این رتبهبندی نمایانگر کیفیت فیلمهایی نیستند که اسپایدرمن در آنها حضور داشته و فقط مختص خود شخصیت و بازیگران آن است. همچنین بهتر است بدانید که نبود هیلی استاینفلد (Hailee Steinfeld) در نقش اسپایدر گوئن (Spider-Gwen) در این لیست، به این دلیل است که او نه اسپایدرمن است و نه نسخهای در دنیایی دیگر از این شخصیت. زن عنکبوتی مانند مرد عنکبوتی، شخصیتی کامل و مخصوص به خود دارد.
پل سولز و جورما تاکونی در نقش پیتر پارکر / اسپایدرمن
با اینکه این مورد در لیست اصلی مقاله قرار نمیگیرد اما قطعا باید به آن اشاره میکردیم. اسپایدرمن پل سولز (Paul Soles) در مجموعه تلویزیونی اسپایدرمن که پیشتر به آن اشاره کردیم، این افتخار را داشت که اولین اسپایدرمنی باشد که از صفحه کامیک بوکها، پا به دنیای سینما و تلویزیون میگذارد. با اینکه این مجموعه در جایی پخش نمیشود و شاید کمتر کسی آن را بشناسد اما یک صحنه از اپیزود «Double Identity» این سریال، به لطف فضای مجازی و اینترنت جان دوبارهای پیدا کرده و در سالهای اخیر به یکی از محبوبترین میمها (Meme) تبدیل شده است. در این صحنه معروف دو مرد عنکبوتی با خشونت به یکدیگر اشاره میکنند. فیلم Spider-Man: Into the Spider-Verse نیز به این صحنه ادای احترام میکند و پس از تیتراژ پایانی خواهید دید که اسپایدرمن ۲۰۹۹ در زمان به عقب فرستاده میشود، جایی که او با اسپایدرمن خاطرهانگیز و کلاسیک مجموعه تلویزیونی سال ۱۹۶۷ دوباره آن صحنه را میسازد.
البته باید گفت که در نسخه اسپایدر ورس، به جای پل سولز، جورما تاکونی (Jorma Taccone) صداپیشه اسپایدرمن کلاسیک بوده است. با اینکه دیدن دوباره این صحنه بسیار عالی و هیجانانگیز بود، اما نسخه سولز هنوز هم بهتر است.
۱۰. اسکار آیزاک در نقش میگل اُهارا / اسپایدرمن ۲۰۹۹
با اینکه قرار دادن اسکار آیزاک (Oscar Isaac) در رتبه دهم کمی ناخوشایند است اما حقیقت این است که حضور او به عنوان اسپایدرمن، تنها چند ثانیه به طول میانجامد. پس از تیتراژ پایانی فیلم Spider-Man: Into the Spider-Verse اسکار آیزاک در نقش میگل اُهارا (Miguel O’Hara) توسط وسیلهای که با آن میتوان به دنیاهای مختلف سفر کرد، به سال ۱۹۶۷ میرود تا همانطور که اشاره شد، یک صحنه و میم معروف را بازسازی کند.
Into the Spider-Verse این شخصیت را که پتانسیل بالایی برای حضور در داستانهای اسپایدرمن دارد، به خوبی معرفی میکند. اما با وجود تنها یک صحنه و چند دیالوگ کوتاه، کار درستی نیست که او را در رتبههای بهتری نسبت به بقیه عنکبوتیهای لیست قرار دهیم. آیزاک بازیگر و صداپیشه قدرتمندی است اما متاسفانه مانند بقیه بازیگران این لیست، شانس و فرصت حضور طولانی در این نقش را نداشته است. البته انتظار میرود اسپایدرمن ۲۰۹۹ در ادامه اسپایدر ورس حضور داشته باشد که در این صورت، به احتمال زیاد رتبه او در این لیست باید تغییر کند.
۹. کیمیکو گلن در نقش پنی پارکر
فیلم Into the Spider-Verse شخصیتهای متنوع و جدیدی را مخصوصا برای کسانی که اهل کامیک بوک نبودند معرفی کرد و همانطور که اشاره شد شامل گروهی از افراد عنکبوتی یا پیتر پارکرهای دنیاهای موازی بود که هدفشان کمک به مایلز مورالز (Miles Morales) در ماجراجویی خطرناکش بود. اما در این میان شخصیتی که از همه کمتر مورد توجه قرار گرفت پنی پارکر (Peni Parker) و ربات مکانیکیاش (SP//dr) بود. البته پنی پارکر و ربات حیرتانگیزش به علاوه عنکبوت رادیواکتیوی که درون آن قرار میگرفت، نقشی مهم در داستان داشتند و امکان ندارد با دیدن این فیلم، توجه شما را به خودشان جلب نکنند اما مانند بقیه شخصیتهای فیلم به مخاطب معرفی نمیشوند و همخوانی کمتری نیز با آنها دارند. میتوان امیدوار بود که سونی از این شخصیت در اسپینآف اسپایدر ورس استفاده کند چرا که قطعا سزاوار حضوری دوباره در سینما است.
۸. توبی مگوایر در نقش پیتر پارکر / اسپایدرمن
شاید قرار گیری توبی مگوایر (Tobey Maguire) در رتبه هشتم از این لیست، بسیاری را متعجب یا عصبانی کند اما با وجود اینکه اسپایدرمن مگوایر در آغاز عصر طلایی فیلمهای ابرقهرمانی نقش بسزایی داشت اما مگوایر به خوبی در قالب این شخصیت قرار نگرفت به علاوه اینکه شاید اسپایدرمن سم ریمی شخصیت پردازی مناسبی هم نداشت. البته از یاد نبریم که او اولین کسی بود در نقش اسپایدرمن در یک فیلم بلند و اختصاصی ظاهر شد و قطعا این مسئله او را از بقیه بازیگران این نقش جدا میکند. سه گانه اسپایدرمن سم ریمی صحنههای نمادین بسیاری داشت که متوقف کردن قطار، پرتاب شدن ماشینی به کافهای که او و مری جین (Mary Jane) در آن نشسته بودند و رقص عجیب و غریب او ، چند نمونه از آنها هستند که احتمالا هنوز هم در خاطر شما و عده بسیاری باقی ماندهاند. حتی در Into the Spider-Verse هم به اسپایدرمن توبی مگوایر تقریبا اشاره شده است و پیتر پارکری که در اوایل فیلم دیده میشود در واقع بسیار شبیه پیتر پارکر مگوایر است. حتی مدتی گفته میشد که قرار است خود توبی مگوایر صداپیشه این شخصیت باشد که متاسفانه این اتفاق عملی نشد.
توبی مگوایر هرگز به طور کامل نتوانست در نقش اسپایدرمنی که در کامیکبوکها با او آشنا شده بودیم ظاهر شود
توبی مگوایر هرگز به طور کامل نتوانست در نقش اسپایدرمنی که در کامیکبوکها با او آشنا شده بودیم ظاهر شود و در مقابل، دیگر بازیگران این نقش در این امر به مراتب موفقتر بودند. البته نمیتوان این مشکل را فقط گردان مگوایر انداخت چرا که فیلمنامه و به طور کلی شخصیت پردازی نیز به شدت موثر بودهاند. قبول شخصیت پیتر پارکر به عنوان یک دانش آموز و یک نوجوان در فیلم اول کار سختی است و این مشکل در مورد اطرافیان او نیز وجود دارد. شوخ طبعی پیتر پارکر و اسپایدرمن هم که همیشه با این شخصیت از ابتدا وجود داشته است، کمتر در توبی مگوایر دیده میشود و آن شوخیها و کارهای خندهداری که میکند نیز با استایل جدی او همخوانی ندارند. جدا از پیتر پارکر سه گانه ریمی، اسپایدرمن این فیلمها نیز تفاوتهای بسیاری با شخصیت اصلی اسپایدرمن دارد. او به نظر هیجانزده نمیآید و انرژی خاصی در او دیده نمیشود. پیتر پارکر شخصیتی است که هنگامی که ماسک اسپایدرمن را بر روی صورت میآورد، به انسانی دیگر تبدیل میشود و این موضوع به هیچ عنوان در پیتر پارکر و اسپایدرمن مگوایر وجود ندارد. موضوع قابل بحث بعدی نبود وب شوتر (Web Shooter) یا دستگاهی است که اسپایدرمن با آن تار پرتاب میکند. پیتر پارکر یک مخترع و نابغه است که به طور مداوم در حال توسعه گجتها و تجهیزاتش است. این کانسپت نیز در این پیتر پارکر دیده نمیشد.
اسپایدرمن مگوایر با وجود مغایرتهایی که با اصل شخصیت اسپایدرمن داشت، در فهمیدن اینکه فیلم مرد عنکبوتی باید چه شکلی باشد به شدت عالی عمل کرد و انتظاراتی از اسپایدرمن در سینما را در ذهن مخاطبان شکل داد که هنوز هم فراموش نشدهاند. باید اشاره کرد که مگوایر اسپایدرمن خوبی بود اما در کل به نظر میآمد که سه گانه اسپایدرمن ریمی بیشتر زمینه ساز ورود این شخصیت به دنیای سینما بود تا اینکه تمرکزی جدی بر روی آن داشته باشد.
۷. جان مولانی در نقش پیتر پورکر / اسپایدر هم
در حالی که ساخت فیلمی که به طور کامل بر شخصیت اسپایدر هم (Spider-Ham) تمرکز کند، شاید کمی زیاده روی باشد اما آوردن این شخصیت دوست داشتنی به عنوان نقش مکمل در Into the Spider-Verse کاری نبوغ آمیز بود. شخصیتی که بخشی از و ابرقهرمان و بخشی دیگر لونی تونز است، با حضورش در Into the Spider-Verse نه تنها خنده را بر لب مخاطبین آورد بلکه نشان داد که مالتی ورس تا چه اندازه میتواند عجیب و پیچیده باشد.
انتخاب جان مولانی (John Mulaney) که یک کمدین نیز است، انتخابی عالی برای این نقش بود. او که در قالب این شخصیت معمولا با لحنی متعجب حرف میزد در واقع کاری میکرد تا به نظر برسد که خود اسپایدر هم نمیداند در کنار ابر قهرمانهای دیگر فیلم چه کار میکند که به طنز آن اضافه میکرد. همانطور که گفته شد اسپایدر هم مولانی نقش اصلی این فیلم نبوده است اما به عنوان یک شخصیت مکمل برای یک عنکبوتی دیگر، بسیار عالی درخشید.
۶. کریس پاین در نقش پیتر پارکر / اسپایدرمن
در فیلم Into the Spider-Verse که بارها به آن اشاره کردیم، پیش از اینکه مالتی ورس اتفاق بیفتد، این شانس به مخاطب داده میشود تا چند دقیقهای را با اسپایدرمنی که شصخصیتی آشنا برای همه دارد و به اسپایدرمن توبی مگوایر سه گانه سم ریمی اشاره دارد، بگذراند. البته این نسخه از اسپایدرمن خیلی زود میمیرد و پس از آن روند فیلم به کلی در مسیر جدیدی قرار میگیرد. از بین رفتن این شخصیت درست در ابتدای فیلم، تنش بزرگی ایجاد میکند که به خوبی برای این فیلم جواب میدهد و شاید این موضوع به خاطر صداپیشگی خوب کریس پاین (Chris Pine) باشد.
شکی نیست که اگر توبی مگوایر یکبار دیگر برای نقش اسپایدرمن باز میگشت چقدر همه چیز هیجانانگیز میشد اما پاین نیز عملکرد خوبی از خود نشان داده که قابل تقدیر است. کریس پاین در بلاک باسترهایی همچون مجموعه فیلمهای Star Trek نقش اصلی را بازی میکند و در فیلمهای Wonder Woman نیز به عنوان نقش مکمل حضور داشته است. انتخاب این چنین بازیگری برای نسخه انیمیشنی پیتر پارکر سم ریمی نه تنها به اهمیت سه گانه ریمی برای شخصیت اسپایدرمن و فیلمهای ابرقهرمانی اشاره دارد، بلکه نشان میدهد وقتی حرف از دنیای کامیک میشود، شخصیت اسپایدرمن تا چه اندازه اهمیت دارد. تازه مردن او نیز به شدت شوکه کنندهتر است. فکرش را بکنید، اسپایدرمن سم ریمی که فرد مهمی مثل کریس پاین صداپیشهاش است در ابتدای داستان میمیرد. این قطعا به ذهن هیچکس خطور نکرده بود.
همانطور که اشاره شد کریس پاین در همان حضور کوتاهی که در نقش اسپایدرمن داشت؛ عملکردی عالی از خود نشان داد و اسپایدرمنی که او صداپیشهاش بود، هرچیزی که ما در مورد این شخصیت دوست داریم را در بر میگرفت. او بامزه در عین حال جدی و به طرز خیره کنندهای یک قهرمان واقعی بود. اسپایدرمن کریس پاین طوری شما را تحت تاثیر قرار میدهد که پس از مرگش احساس میکنید هر چیزی که درباره این شخصیت وجود داشته به کلی از بین رفته است.
۵. نیکلاس کیج در نقش پیتر پارکر / اسپایدرمن نوآر
حالا که به پنج نفر برتر لیست رسیدهایم، شاید رتبهبندی بازیگران باقیمانده کمی سخت باشد. اما وقتی به عملکرد نیکلاس کیج (Nicolas Cage) در نقش اسپایدرمن نوآر (Spider-Man Noir) دقت کنیم فقط یک سوال برای ما پیش خواهد آمد. آیا بازیگری وجود دارد که بتواند این نقش را بهتر از نیکلاس کیج بازی کند؟ جواب قطعا منفی است.
همه ما با کارهای نیکلاس کیج آشنایی داریم. او در تمامی فیلمهایش، حتی بدترین آنها به شدت نسبت به نقشی که داشته متعهد بوده است. در این نقشها هیچ گیمیک عجیب، مونولوگی بیش از اندازه تنشزا و مفهومی سنگین برای او وجود نداشته است (گیمیک به وجود یک ویژگی خاص یا انجام کاری غیر معمول گفته میشود). کیج در هر نقشی که به او داده شود به سرعت فرو میرود و به بهترین شکل یا بدترین شکل ممکن آن را انجام میدهد.
همین موضوع است که او را به شدت برای نقش اسپایدرمن نوآر مناسب میکند. شخصیتی که دیالوگهای زیادی ندارد و وقتی هم که حرفی میزند، به طور مثال میگوید: «من دوست دارم نوشیدنی شکلاتی بخورم و با نازیها مبارزه کنم. آن هم خیلی زیاد. بعضی وقتها خودم اجاره میدهم تا کبریت نوک انشگتانم را بسوزاند، فقط برای اینکه چیزی حس کنم. هر چیزی.» تقریبا هر حرفی که او میزند همین حس و حال شاید مضحک اما صادقانه را دارد و چقدر خوب است که ما در دنیایی زندگی میکنیم که میتوانیم این شخصیت جذاب را اینگونه در سینما ببینیم.
۴. اندرو گارفیلد در نقش پیتر پارکر / اسپایدرمن
باید قبول کرد فیلمهای The Amazing Spider-Man بینقص نبودند و ضعفها و مشکلات واضحی داشتند. با وجود اینکه این فیلمها را در داستان و موارد دیگر میتوان زیر سوال برد اما اندرو گارفیلد (Andrew Garfield) موفق شد تا به عنوان پیتر پارکری خوب در سینما ظاهر شود. اگرچه پذیرفتن او به عنوان یک دانش آموز مانند توبی مگوایر کار سختی بود اما حداقل برخی از ویژگیهای شخصیتی او این موضوع را بیشتر برجسته میکردند و تلاشی که او برای بیشتر نمایان کردن این موضوع انجام داد، قابل تحسین است. با این وجود، او با نشان دادن دیگر جنبههای این شخصیت توانست این مشکلات را بر طرف کند. قطعا گارفیلد برای ایفای این نقش تحت فشار بوده و موفق شده از زیر سایهی اسپایدرمن مگوایر و ریمی که محبوب همه بوده است، خارج شود و با نشان دادن اسپایدرمنی متفاوت نسبت به گذشته، باز هم به عنوان یک پیتر پارکر و اسپایدرمنی خوب ظاهر شود.
پیتر پارکر گارفیلد با اینکه شبیه یک نوجوان نبود اما حداقل حس و حال یک پیتر پارکر واقعی را داشت که با حالت نگران و عزم راسخی که برای انجام کار درست داشت، شخصیتی جالب ساخته بود. او اولین کسی بود که نشان داد مرد عنکبوتی بودن تا چه اندازه میتواند ترسناک باشد و به خوبی این حس را به مخاطب منتقل کرد. در این فیلمها پیش میآمد که پیتر در موقعیتی سخت قرار میگرفت اما باز هم ادامه میداد. او به شدت جمله «قدرت زیاد، مسئولیت زیاد هم به همراه دارد» را جدی گرفته است اما این موضوع باعث نشده تا شوخ طبعی و جذابیت پیتر پارکری خودش را از دست بدهد (مشکلی که توبی مگوایر همواره با آن درگیر بود) و شخصیت دوست داشتنی و بامزه خودش را حتی در زمانی که شرایط بسیار وخیم است، حفظ میکند.
واقعا جای تاسف دارد که این دو فیلم نتوانستند مانند عملکرد اندرو گارفیلد در نقش پیتر پارکر و اسپایدرمن، خوب و عالی باشند.
۳. جیک جانسون در نقش پیتر بی پارکر / اسپایدرمن
وقتی کلمه ابرقهرمان را میشنوید، به احتمال زیاد جیک جانسون اولین کسی نیست که به ذهن شما میآید و همین موضوع او را به انتخابی مناسب برای نقش پیتر بی پارکر (Peter B. Parker) تبدیل میکند. نسخهای از همان پیتر آشنا اما مسنتر و شلخته که در زندگیاش بد شانس بوده است. وقتی هم که همتای جوانش میمیرد، خودش را درون ماموریتی میبیند که باید مربی یک عنکبوتی جوانتر باشد و در حرفه و کاری که فکر میکرد دیگر رهایش کرده، او را آموزش دهد.
این تغییری شگفتانگیز بر روی شخصیتی است که ما همیشه با او آشنا بودهایم و پیتر بی پارکر هم همان احساس آشنا بودن را دارد اما مسئله این است که ما واقعا او را نمیشناسیم. زمانی سخت بود که فکر کنیم هنوز جنبههای جدیدی برای کشف کردن درمورد اسپایدرمن وجود دارند. اما پس از اینکه اسپایدر ورس پیتر پارکر آشنای ما را میکشد درواقع دارد به ما میگوید که که این فیلم، ماجرای عنکبوتی همیشگی ما نیست و پیتر پارکر آن هم همان پیتر آشنا نیست. همان حرف میانی در نام او کافی است تا متوجه شویم او با پیتر پارکر ما تفاوت دارد و اسپایدرمن دومی است که ما نمیشناسیم و اگر چاره دیگری داشتیم، شاید هیچوقت تصور نمیکردیم که او وارد ماجرا شود.
جانسون در نقش اسپایدرمنی که دوران اوج خود را گذرانده، بسیار عالی عمل میکند. کسی که مجبور است تمام عزم خود را برای آخرین نبرد جزم کند. پیتر بی پارکر، انسانی خسته و ناامید است اما نمیتواند شخصیت بامزه و قهرمان خوشبینی که زمانی بوده را به طور کامل پنهان کند. او پیتر پارکر معمولی نیست بلکه شخصیتی است که به ما کمک میکند تا بفهمیم پس از کنار زدن قدرتها و جوکهای همیشگیاش، پیتر واقعا چه شخصیتی دارد. با اینکه هنوز هم پیچیدگیهایی درون این شخصیت جود دارد اما تقریبا به مسائل مهمی درباره او اشاره کردیم.
۲. شامیک مور در نقش مایلز مورالز / اسپایدرمن
شاید پیتر پارکر با طولانیترین تاریخچه کامیکبوک، مرد عنبکوتی اصلی باشد اما او تنها نوجوانی نیست که این لقب را در اختیار داشته است. با ورود خود به دنیای کامیکبوک در سال ۲۰۱۱، درست پیش از اینکه اندرو گارفیلد در این نقش ظاهر شود، مایلز مورالز رنگین پوست ناگهان متوجه قدرتهایی مشابه قدرتهای پیتر درون خودش شد. اما شخصیت و زندگی جدید او به برداشتی تازه و کاملا جدید از مرد عنکبوتی منجر شد.
در اسپایدر ورس، شامیک مور (Shameik Moore) این فرصت را پیدا کرد تا این شخصیت را برای اولین بار به دنیای سینما بیاورد. با وجود همراه شدن با نسخههای متفاوت از پیتر پارکر که هر کدام نمایانگر جنبههای متفاوت این شخصیت بودند، مور توانست تا کاری کند که مایلز نیز مانند بقیه شخصیتهای فیلم، خودمانی و آشنا به نظر برسد (شاید هم بیشتر از آنها!) همانطور که داستان به جلو میرود، شامیک مور مایلز را وارد طیف وسیعی از احساسات میکند. از شادی تا ترس، عشق و خیانت و با هنرنمایی صمیمانهاش کاری میکند تامخاطب همه اینها را احساس کند.
اینکه صدای مور شبیه یک نوجوان به نظر میرسد نکته مثبتی برای فیلم است. این موضوع باعث میشود تا عدم اطمینان، امید و معصومیت دوران نوجوانی در مایلز نمایان باشند. مسائلی که همیشه بخش بزرگی از شخصیت اسپایدرمن در کامیکبوکها بودهاند اما در سینما و فیلمهای این شخصیت، اثری از آنها نبود. با اینکه تا به اینجا فقط یک فیلم از مایلز مورالز دیدهایم، اما همین یک فیلم کافی بود تا به راحتی او را در لیست بهترین عنکبوتیهای تمام دوران قرار دهیم.
۱. تام هالند در نقش پیتر پارکر / اسپایدرمن
زمانی که مارول اعلام کرد قرار است اسپایدرمن به دنیای سینمایی آنها ملحق شود، بسیاری با بیحوصلگی میپرسیدند که چرا این اتفاق باید بیفتد. موضوع این نبود که کسی از مرد عنکبوتی یا پیتر پارکر خوشش نمیآمد، فقط اینکه تا آن زمان چند مرد عنبکوتی را دیده بودیم و تصور اینکه دوباره ماجرای پیتر پارکر را از ابتدا دنبال کنیم سخت و خستهکننده به نظر میرسید.
هالند اولین اسپایدرمن یک لایو اکشن بود که واقعا حس حال شخصیت اصلی کامیکبوکها را داشت
با اولین حضور تام هالند (Tom Holland) به عنوان اسپایدرمن در فیلم Captain America: Civil War او تا به حال پنج بار در MCU ظاهر شده است. اما با همان حضور اول تفاوت و برتری او نسبت به دیگر بازیگران این نقش، نمایان شد. شخصیتهای قبلی اسپایدرمن سنی بیش از اندازه بالا داشتند، بیش از اندازه به خودشان اطمینان داشتند و انگار تحت کنترل دیگران بودند. اما پیتر پارکر تام هالند اینگونه نبود. هالند اولین اسپایدرمن یک لایو اکشن بود که واقعا حس حال شخصیت اصلی کامیکبوکها را داشت. او باهوش، با نشاط، مهربان، بامزه و مهمتر از همه، جوان بود (این موردی است که باید بیشترین تاکید را روی آن داشته باشیم.)
پیتر پارکر تام هالند در حالی وارد داستان شد که ما چیزی از گذشته او نمیدانستیم. عدم اشاره به گذشته او شاید کار جالبی بود که آن داستان تکراری مجدد بازگو نشود و به جای تمرکز بر گذشته، بر خود شخصیت تمرکز شود. وقتی که او همراه گروهی از انتقام جویان علیه گروهی دیگر از آن مبارزه کرد، در واقع اولین باری بود که احساس کردیم که یک بچه دارد با تعدادی انسان بالغ رو در رو میشود. در این صحنهها میشد غرور، نگرانی و ملاحظه کار بودن او را احساس کرد و اینها چیزهایی بودند که با مگوایر و گارفیلد وجود نداشتند. با اینکه گفته میشود که او به تنهایی نمیتواند با حریفان خود رو در رو شود اما اگر دقت کنید متوجه میشوید او هرگز به تونی استارک یا شخص دیگری نیاز نداشت. در فیلم اختصاصی اول او یعنی Spider-Man: Homecoming تونی استارک هرگز برای انجام کاری به پیتر فرصت نمیداد و در نهایت او به تنهایی در مقابل والچر (Vulture) ایستاد. پس از این نیز در فیلم دوم یعنی Far From Home در حالی که پیتر مشغول خوشگذرانی بود، این نیک فیوری (Nick Fury) بود که به کمک او نیاز داشت. در این فیلم پیتر تنها برای رسیدن به لندن درخواست کمک کرد.
همانطور که هالند به ایفای نقش در MCU ادامه میداد، توانست بیشتر به ما ثابت کند که او قطعا بهترین اسپایدرمن سینما است. با وجود اینکه هالند خودش یک نوجوان نیست اما میتوان کاملا باور کرد و پذیرفت که پیتر پارکر این فیلمها یک نوجوان است و چه زمانی که تلاش میکند والچر را شکست بدهد یا میخواهد زرنگتر از میستریو (Mysterio) باشد، در انتقال احساس یا خطری که در مبارزه وجود دارد، به شدت عالی عمل میکند. او در نشان دادن اثرات این مبارزات بر روی خودش که هنوز بچهای است که میخواهد خودش را پیدا کند نیز عملکردی زیبا دارد. او اولین پیتر پارکری است که نشان میدهد بار قدرت زیاد و مسئولیت همراه آن تنها بر دوش کسی است که هنوز به بلوغ فکری نرسیده است.
در کل، اسپایدرمن تام هالند به شجاع بودن، دلسوزی و وفاداری حتی وقتی که انجام آنها غیرممکن به نظر میرسد، ادامه میدهد. حتی زمانی که او در موقعیتی قرار میگیرد که به نظر میرسد فراتر از چیزی است که یک نوجوان باید تحمل کند، او دست از تلاش برنمیدارد و این چیزی است که پیتر پارکر را در وهله اول به یک شخصیت عالی تبدیل میکند.
نظر شما درباره شخصیت اسپایدرمن و بهترین بازیگر آن چیست؟
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید