چرا آرنو دوریان در سری Assassin’s Creed بهتر از اتزیو است؟

چرا آرنو دوریان در سری Assassin’s Creed بهتر از اتزیو است؟

دلایلی که ثابت می‌کنند آرنو دوریان بهترین اساسین تاریخ است

1%
  • 0/10
چرا آرنو دوریان در سری Assassin’s Creed بهتر از اتزیو است؟ ۶ ۰۸ شهریور ۱۴۰۰ مقالات جانبی (گیم) کپی لینک

هرجا صحبت از سری بازی Assassin’s Creed و شخصیت‌های محبوبش به میان آورده می‌شود، بدون شک تعداد قابل توجهی از حضار روی این موضوع اتفاق نظر دارند که «اتزیو بهترین شخصیت سری بازی Assassin’s Creed است».

اتزیو در سه نسخه‌ی اصلی در این مجموعه به عنوان پروتاگونیست داستان حضور داشته و با بهره گرفتن از این فرصت به خوبی توانسته خود را در دل تمامی طرفداران این مجموعه‌ی پرطرفدار کمپانی فرانسوی Ubisoft جا کند.

امروز اما می‌خواهیم یک مبحث جدید را در زمینه‌ی بهترین شخصیت اصلی در سری بازی‌های Assassin’s Creed باز کنیم. نظر ما در این مطلب این است که بهترین پروتاگونیست مجموعه بازی‌های Assassin’s Creed نه اتزیو ادیتوره، بلکه آرنو دوریان، شخصیت اصلی بازی Assassin’s Creed Unity است.

شخصیتی که شاید به اندازه‌ی کافی به آن توجه نشده باشد اما از شخصیت‌پردازی بسیار ظریف و خاصی برخوردار است. به قدری که امروز می‌خواهیم بحث بهترین بودن آرنو دوریان در بین تمامی پروتاگونیست‌های مجموعه‌ی بزرگ Assassin’s Creed را مطرح کنیم.

چرا آرنو دوریان در سری Assassin’s Creed بهتر از اتزیو است؟
تنها اساسینی که تنها در طول 5 سال به مقام والای استادی اساسین‌ها رسید!

بازی Assassin’s Creed Unity لانچ بسیار سختی داشت و در روزهای اول انتشار شدیدا مورد هجمه‌ی بسیاری از هواداران همیشگی این فرنچایز قرار گرفت. این بازی در روز انتشار خود از نقص‌های فنی متعددی برخوردار بود و همین موضوع باعث قرار گرفتن تمامی دیگر بخش‌های این عنوان در زیر سایه‌ی مشکلات فنی و باگ‌های پرتعداد آن شد. باگ‌هایی که خیلی زود فضای مجازی را در نوردیدند و در محافل گیمینگ به یک بحث داغ و پرطرفدار تبدیل شدند. 

اتفاقی که تاثیر چشمگیری در روند فروش بازی گذاشت و باعث شد بازی Assassin’s Creed Unity آنطور که می‌بایست، به حق خودش نرسد. موردی که در این بین بیش از هر چیزی نادیده گرفته شد، ستاپ اصلی این بازی یعنی انقلاب بزرگ فرانسه بود که برای یک بازی در سری Assassin’s Creed ایده‌‎ی بسیار خوب و مطلوبی به نظر می‌رسید. یکی از ویژگی‌های همیشگی سری Assassin’s Creed در آن دوران، شرکت شخصیت‌های اصلی داستان در تحولات سیاسی شکل گرفته در بازه‎ی تاریخی هر بازی در این سری بود و بازی AC: Unity نیز یکی از بهترین ایده‌ها را در خود جای داده بود. 

جایی که بازیکن در نقش شخصیت اصلی بازی یعنی آرنو دوریان در مرکز تحولات تاریخی فرانسه در جریان انقلاب بزرگ این کشور در قرن هجدهم قرار می‌گرفت. بازیکنان در نقش یک اساسین خبره، می‌بایست در سایه‌ها، جنبش‌های اجتماعی را کنترل می‌کردند و با پیشبرد جریانات انقلابی در پاریس فرانسه، در زمان مناسب اهداف سیاسی شرور و منفور نزد مردم را به قتل می‎رساندند. در هر صورت، بزرگترین برگ برنده‌ی بازی Assassin’s Creed Unity نه انقلاب فرانسه و اتفاقات تاریخی موجود در داستان آن، بلکه شخصیت اصلی بازی یعنی آرنو دوریان بود که در ادامه می‌خواهیم بیشتر در رابطه با آن صحبت کنیم.

چرا آرنو دوریان در سری Assassin’s Creed بهتر از اتزیو است؟
آرنو و عشقی که در نهایت به سرانجام نرسید و با یک تراژدی غم‌انگیز پایان یافت

اوضاع مجموعه در زمان ظهور آرنو دوریان

 

پیش از اینکه به مرور دلایل بهترین بودن آرنو دوریان بپردازیم، بهتر است نگاهی داشته باشیم به جایگاه دیگر شخصیت‌های اصلی این سری در دوران پیش از انتشار بازی Assassin’s Creed Unity. همانطور که می‌دانید و احتمالا به آن معتقد نیز هستید، بسیاری از هواداران این مجموعه – به ویژه در آن روزها – اتزیو را به عنوان بهترین شخصیت سری بازی Assassin’s Creed می‌شناختند. شاید بتوان دلیل اصلی این انتخاب را مدت زمان سپری شده با این شخصیت در طول سه عنوانی دانست که اتزیو شخصیت اصلی آن‌ها بود. 

اتزیو در سه گانه‌ی اختصاصی خودش یعنی بازی‌های Assassin’s Creed 2، AC: Brotherhood و AC: Revelation شخصیت پردازی رو به رشد و منحصر به فردی را طی کرد و نهایتا به یک شخصیت کامل و شدیدا محبوب و پرطرفدار تبدیل شد. بدون شک دلیل اصلی محبوبیت بالای اتزیو، نویسندگی بسیار خوب نویسندگان این شخصیت در جریان سه گانه‌ی پرطرفدار اتزیو بود. پس از آخرین بازی این شخصیت یعنی AC: Revelation سازندگان بازی حتی یک انیمیشن کوتاه به طور اختصاصی برای اتزیو ادیتوره منتشر کردند که ادای دینی بود بر این شخصیت محبوب و همچنین فرصتی برای وداع طرفداران مجموعه با پروتاگونیست محبوبشان.

اتزیو تنها شخصیت در سری بازی‌های Assassin’s Creed بود که در بیش از یک بازی به عنوان پروتاگونیست بازی حضور پیدا کرده است. از همین رو همواره فرصت بیشتری برای جلب توجه طرفداران مجموعه داشته و نهایتا نیز به محبوب‌ترین شخصیت این فرنچایز تبدیل شد.

پس از اتزیو، ادوارد کنوی نیز یکی دیگر از پروتاگونیست‌های خوش‌ساخت و قوی مجموعه بود که متاسفانه زیر سایه‌ی شخصیت‌های تاریخی بسیار محبوب حاضر در بازی Assassin’s Creed IV: Black Flag قرار گرفت و آنطور که می‌بایست، دیده نشد. در نهایت اما آرنو دوریان را داریم که به خوبی توانست در تنها یک بازی، خود را به عنوان یک پروتاگونیست قوی و خوش‌ساخت ثابت کند و حضور بسیار تاثیرگذاری در بازی اختصاصی خود داشته باشد.

چرا آرنو دوریان در سری Assassin’s Creed بهتر از اتزیو است؟
آرنو. مرد جوانی که از یک اساسین زاده و توسط یک تمپلار بزرگ شد

چرا آرنو دوریان از نظر ما بهترین شخصیت مجموعه است؟

آغاز ماجرای اتزیو و آرنو تا حد زیادی به یکدیگر شبیه است. هر دوی این شخصیت‌ها، مردهای جوان بسیار خوش‌تیپ، با اعتماد به نفس و نسبتا ساده‌لوح و زودباوری بودند که به خاطر کشته شدن اعضای خانواده‌شان در دوران نوجوانی، خیلی زود رشد کردند و به انسان‌های بالغی تبدیل شدند که تا حد زیادی به تنهایی بزرگ شده‌اند و قد کشیده‌اند. با اینکه این دو از بسیاری جهات آینه‌ی یکدیگر محسوب می‌شوند، شیوه‌ی ورودشان به فرقه‌ی قاتلین اما تفاوت‌های بسیار زیادی با یکدیگر دارد. اتزیو به شکلی سختگیرانه و قاطعانه به دنبال انتقام بود اما آرنو می‌خواست اقدامات افراد دوست‌داشتنی حاضر در زندگی‌اش را تلافی کند و تاحدودی هم به صورت ناخواسته وارد این فرقه شد و تراژدی‌های غمبار و تلخ بسیاری را در این مسیر پشت سر گذاشت.

اتزیو پس از اینکه پدرش به همراه برادرانش در محل عام به قتل رسیدند، به انتقامجویی از خون آن‌ها فراخوانده شد و در مسیر یک انتقام خونین از قاتلینی که عضو مجمع تمپلارها بودند، قرار گرفت. او اعضای خانواده‌ی بورجیا (Borgia) را ردیابی کرد و به قتل رساند. خانواده‌ای که نه تنها دستور اعدام پدر و برادران اتزیو را صادر کرده بود، بلکه از سران فرقه‌ی تمپلارها نیز محسوب می‌شدند. آرنو اما در مقابل، فرزند یک اساسین بود که پس از به قتل رسیدن پدرش در سنین کودکی، توسط تمپلارها به فرزند خواندگی پذیرفته شده بود. آرنو طی مدت زیادی از زندگی خود از این موضوع که توسط تمپلارها بزرگ شده است بی‌خبر بود و حتی در سنین جوانی‌اش خواستار ایجاد صلح بین تمپلارها و اساسین‌های فرانسه بود.

اگر بخواهیم اتزیو و آرنو را بر اساس توانایی‌های رزمی‌شان در مبارزه و به قتل رساندن اهداف مختلف مقایسه کنیم نیز آرنو با اختلاف زیادی اتزیو را پشت سر می‌گذارد. اتزیو در ۱۷ سالگی با کشف لباس‌های پدرش متوجه این موضوع شده بود که پدرش عضوی از یک محفل مخفی است که اهداف شرور خاصی را به قتل می‌رسانند اما تا تولد 29 سالگی‌اش وارد محفل برادری اساسین‌ها (Assassin’s Brotherhood) نشده بود و اصولا راه و روش اساسین‌ها را نمی‌دانست. به همین خاطر بر اساس شواهد می‌توان فهمید که تبدیل شدن اتزیو به یک اساسین واقعی به مدت ۱۲ سال زمان برده است. درحالی که برای رسیدن به درجه‌ی استادی اساسین‌ها (Master Assassin) در مجموع ۲۴ سال تلاش کرده است. در طرف مقابل، آرنو را داریم که شروع آموزش‌ها و ورودش به محفل برادری اساسین‌ها تنها ۲ سال زمان برد. آرنو تنها در طول 5 سال توانست استاد خودش پیر بلک (Pierre Bellec) را شکست دهد و رسما به مقام استادی اساسین‌ها دست یابد و به یک Master Assassin جوان تبدیل شود.

آرنو تمامی این دستاوردها را در طول مدت زمانی به دست آورد که یکی پس از دیگری تراژدی‌های تلخی را پشت سر می‌گذاشت. زمانی که اتزیو در طول مسیر اتنقامش از طرف یک گروه کامل اساسین‌ها مورد حمایت قرار می‌گرفت، آرنو در تمام طول مسیرش تقریبا به طور کامل تنها بوده است. چرا که هر کسی که در زندگی‌اش دوست می‌داشت یا به آن‌ها ایمان داشت، به مرور زمان کشته شده بودند. پدر آرنو زمانی که آرنو یک پسربچه‌ی خردسال بود به قتل رسید و پدرخوانده‌اش نیز در سنین جوانی کشته شد. آرنو در زمان کشته شدن پدرخوانده‌اش از هویت واقعی او به عنوان یک تمپلار بی‌خبر بود و اساسا شوک سهمگینی به او وارد شده بود. مخصوصا با توجه به اینکه عده‌ی زیادی با استناد بر صحنه‌ی قتل، آرنو را قاتل پدرخوانده‌اش می‌دانستند. 

آرنو مجبور به کشتن استاد خودش شد و نهایتا معشوقه‌اش الیس (Elise) که در تمام طول داستان حامی‌اش بود و از زمان کودکی با او بزرگ شده بود نیز در مقابل چشمانش به قتل رسید. تمامی این تراژدی‌های تلخ که یکی پس از دیگری اتفاق افتادند، منجر به تبدیل شدن آرنو به یک دائم‌الخمر افسرده شدند. اما آرنو باری دیگر شرایط سخت موجود را مدیریت کرد و توانست خودش را از بند افسردگی نجات دهد و باری دیگر به زندگی بازگرداند.

آرنو دوریان نه تنها به طرز شگفت‌انگیزی یک اساسین خبره و حرفه‌ای است. بلکه احتمالا بهترین اساسینی است که سری Assassin’s Creed تا به امروز به خود دیده است. هر یک از پروتاگونیست‌های این مجموعه یک بار در طول عمر به تصویر کشیده شده‎شان در بازی به طور کامل شکست خورده و به زیر کشیده شده‌اند و مجددا از صفر رشد کرده‌اند و به اوج رسیده‌اند. آرنو تنها کاراکتری است که تنها در یک بازی بارها این چرخه‌ی شکست و پیروزی را تجربه کرده و مجددا توانسته به تنهایی خودش را به زندگی بازگرداند. با اینکه اتزیو همچنان یکی از بهترین شخصیت‌های سری بازی‌های Assassin’s Creed محسوب می‌شود و از نظر خیلی از هوادارانش حتی جزو بهترین کاراکترهای دنیای بازی‌‎ها شناخته می‌شود؛ باید اذعان داشت که آرنو دوریان به عنوان یک اساسین خبره زندگی حرفه‌ای‌تری را پشت سر گذاشته و تجربیات بیشتری دارد. همانطور که گفته شد، 

آرنو در سنین نوجوانی به مقام استادی اساسین‌ها رسید و استاد خودش را شکست داد و به توانمندترین اساسین دوران خود تبدیل شد و انتقام مرگ نزدیکانش را از تمپلارها گرفت. تمامی این اتفاقات در شرایطی رخ دادند که تراژدی‌های تلخ و غم‌انگیز یکی پس از دیگری برای آرنو رخ می‌دادند و سعی می‌کردند به هر قیمتی که شده او را متوقف کنند. اما همانطور که می‌دانید پرواضح است که در نهایت موفق به انجام این کار نشدند.

به نظر شما بهترین اساسین در سری بازی‌های Assassin’s Creed چه کسی است؟ آیا از نظر شما آرنو دوریان شایسته‌ی قرار گرفتن در مقام بهترین اساسین تاریخ این مجموعه هست یا باید این جایگاه را تنها از آن اتزیو ادیتوره دانست؟



مطالب مرتبط

دیگران نیز خوانده‌اند

نظرات

دیدگاه خود را اشتراک گذارید
اشتراک
به من اطلاع بده
guest

6 دیدگاه
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین رای
Inline Feedbacks
View all comments