چرا فیلم خدای جنگ از سریال God of War بهتر خواهد بود؟
فیلم بهتر است یا سریال؟
استودیو آمازون اخیراً تایید کرده که ساخت یک سریال تلویزیونی را بر اساس سری بازی موفق God of War تولید خواهد کرد اما شاید داستان پدر و پسر شگفت انگیز جهان ویدیو گیم در قالب فیلم خدای جنگ بهتر جلوه کند.
بازی God of War که توسط استودیو سانتا مونیکا (Santa Monica) خلق شده و توسعه یافته، یکی از موفقترین و طولانیترین سری بازیهای ویدیویی شرکت Sony Entertainment Interactive است. هر بازی داستان کریتوس (Kratos)، یک جنگجوی اسپارتان قوی را دنبال میکند که پیش از اینکه راه خونین خود را برای انتقام از طریق قتل عام اساطیر مختلف آغاز کند؛ با اریس (Ares)، خدای جنگ یونان باستان، پیمان وفاداری بسته و در راه اهداف او به جنگ با خدایان دیگر میپرداخت. در حالی که سالها طرفداران کریتوس از سازندگان آثار سینما و تلویزیون تقاضا می کردند تا داستان این جنگجو محبوب به سینما بیاید خبری از ساخته شدن فیلم خدای جنگ نبود، تا اینکه اخیراً اعلام شد که شبکه آمازون یک سریال تلویزیونی از سری GoW تولید خواهد کرد و داستان خود را با چهارمین بازی از این مجموعه که در سال ۲۰۱۸ منتشر شده بود آغاز میکند.
این عنوان ریبوت شده که جایزه بهترین بازی سال را نیز از آن خود کرده بود، همچنان نام فرنچایز God of War را یدک میکشید و داستان آن سالها پس از سه گانه اصلی خدای جنگ اتفاق میافتاد؛ جایی که با یک کریتوس مسنتر که اکنون در جهان اساطیر نورس (Norse) زندگی میکند و پسری به نام آترئوس (Atreus) دارد. هنوز جزییات این که در فاصله زمانی بین بازی خدای جنگ ۳ و عنوان ریبوت شده سال ۲۰۱۸ چه بر کریتوس گذشته و او چگونه اکنون یک پسر دارد مشخص نیست (به جز داستانهای کمیک بوکی). حال با ارائه موفق بازی God of War Ragnarök به نظر میرسد که کمپانی سونی و استودیو سانتا مونیکا یک اسپینآف جذاب که پاسخگو سوالات علاقهمندان است به طرفداران این بازی بدهکار بوده و انتظار می رود که در نسخههای بعدی بازی خدای جنگ پرده از راز زندگی مشترک کریتوس و فی (Faye) مادر آترئوس برداشته شود. در حالی که سونی و آمازون سریال God of War خود را باید با حماسه نورس آغاز میکنند، انتخاب یک محتوای تلویزیونی شاید چندان مناسب نباشد و در عوض، عرضه یک فیلم از خدای جنگ گزینه مناسبتری به نظر میرسد. طوری که هم به هدف بازی اصلی نزدیکتر باشد و هم در جایگاه شروعی امیدوارکننده برای یک فرنچایز جدید قرار بگیرد.
بهتر است تنها روی یکی از ماجراجوییهای کریتوس تمرکز شود
ریبوت سال ۲۰۱۸ با سکوتی عجیب آغاز میشود؛ فضایی متفاوت و اساطیری که به عنوان یک تضاد باورنکردنی با صحنههای ابتدایی دیگر عناوین بلند و اپرایی نسخههای قبلی عمل میکند. کریتوس در مقابل درختی ایستاده و غمگین و نا امید است. او درخت را میشکند و به یک آتشک میبرد تا جسد همسرش را در آن بسوزاند. آترئوس هنوز یک کودت است و با صحبتهای پدرش آرام نمیگیرد، زیرا آن دو عملاً با یکدیگر غریبه هستند. اما پس از مرگ فی،آنها تلاش میکنند تا به بالاترین نقطه در تمام نه قلمرو جهان نورس سفر کرده و خاکستر مادر خانواده را در محل مناسبی پخش کنند و بدین ترتیب داستان قسمت اول به پایان میرسد.
در حالی که داستان پیچ و تاب پیدا میکند، کریتوس و آترئوس هرگز از هدف اصلی خود برای رسیدن به بالاترین قله دور نمی مانند. در این اثر شخصیت پردازی کریتوس تقویت شده و زمانی که پر از انتقام و خشم است، با شخصیتی نسبتا آرامتر، ساکت و عاقلتر مواجه می شویم که خشم خود را با شکست مهاجمینی که بر سر راه آنها قرار می گیرند خالی میکند. در حالی که یک بازیکن در بازی ویدئویی این توانایی را دارد تا کریتوس را به مبارزه بعدی و به قلمروی هیجانانگیزتری سوق دهد، بیننده سریال تلویزیونی تنها میتواند تماشا کند که اوضاع چگونه پیش میرود و بیمیلی کریتوس به همراه شخصیت پردازی متفاوت او این امکان را به وجود میآورد که داستان به شدت طولانی شده و بیش از حد خستهکننده شود. در حالی که این طرح اصلی داستان شخصیتهای داستان است که آنها را به جلو میراند، انتخاب ماجرای ریبوت سال ۲۰۱۸ تنها روایت یک پدر و پسر غمگین است که به علت سکوت طاقت فرسای پدر یک اثر تلویزیونی کسل کننده را ارائه میدهد و بینندگان شانس تجربه هیجان مبارزات کریتوس با دیگر خدایان را از دست خواهند داد. رابطه بین کریتوس و آترئوس قلب خدای جنگ سال ۲۰۱۸ است و یک روند پویا بوده که نشان دهنده مسیر رستگاری که کریتوس در آن قرار گرفته خواهد بود.
با این حال نکته قابل توجه اینجاست که چه جهان اساطیری نورس در نظر گرفته شده، یا اینکه روایت قدیم کریتوس برای مخاطبان در قالب لایو اکشن نمایش داده شود، در هر صورت ساخت یک سریال، نتیجهای که باید و شاید را به سازندگان و همچنین بینندگان نخواهد رساند. اینکه ببینیم کریتوس به صورت اپیزودیک با ماجراهای مختلف از جمله بزرگ کردن فرزند و همچنین نبرد با خدایان و نوچههای آنها دست و پنجه نرم میکند، خیلی داستان را آهستهتر خواهد کرد. این در حالی است که طرفداران (بخصوص قدیمی) سری، نیاز به روایتی تک و پر از صحنههای اکشن خواهند داشت. خوب میدانیم که برای پر کردن داستان، سازندگان سریالها از سکانسهایی استفاده خواهند کرد که در آن دیالوگهای طولانی و مختلف بین شخصیتها در آن ارائه میشود؛ این در حالی است که چنین چیزی با شخصیت کریتوس عملا در تضاد است! کاراکتری ساکت و معمولا خشمگین که دشمنان را با دکمه دایره (یا R3) به قسمتهای نامساوی تقسیم میکرد. تصور اینکه کریتوس در اتاقی با چند نفر بنشیند و گفتگو کند خود شخصیتپردازی آن را خراب خواهد کرد.
اشتباه نکنید، در بازی God of War Ragnarok شخصیت کریتوس تغییرات بسیاری را به خود دید که قرار نیست آنها را در داستانی که سریال خدای جنگ پوشش میدهد مشاهده کنیم. در نتیجه، یا باید در این سریال شاهد نابود شدن شخصیت کریتوس و آنچه که از خدای جنگ میدانستیم باشیم، یا اینکه شنونده دیالوگهای طولانی از دیگر کاراکترها بوده و پاسخ «همممم» را از بازیگر کریتوس دریافت کنیم. با این حساب، اگر یک فیلم با عنوان God of War ساخته شود که تنها روی یکی از ماجراجوییهای کریتوس تمرکز میکند (مثل کشتن یک ولکری)، احتمالا نتیجه کار بسیار بهتر از یک سریال خستهکننده خواهد بود.
وفاداری به طراحی و سبک سری بازیهای خدای جنگ
سری خدای جنگ نه تنها خود را با لحن جدیتر و متفکرانهتری متمایز کرد بلکه زیبایی بصری خود را در ریبوت ۲۰۱۸ دوباره ابداء میکند. استفاده از زاویه دوربین متحرک که بازیکنان میتوانند شخصیتهای بازی را در آن به هر سمت و سویی که میخواهند بکشند، در این ریبوت هم به عنوان یک انقلاب جذاب به حساب میآید. در حالی که این رویکرد تغییر زاویه حرکت دوربین در بازیهای ویدیویی جذابتر عمل میکند، این امر ممکن است در خلق یک اثر تلویزیونی با توجه به داستان و سبک بازی خدای جنگ بسیار چالش برانگیز باشد و باعث به وجود آمدن صحنههایی تکراری و به شدت طولانی شود. سام مندز (Sam Mendes) کارگردان فیلم جنگی 1917 در سبک تک برداشتی، اعتراف میکند که این اقدام بسیار چالشبرانگیز بوده و تکراری شدن سکانسها برای آنها اجتنابناپذیر خواهد بود.
آخرین تلاش شبکه آمازون برای بازسازی یک محیط فانتزی قرون وسطایی طی ساخت سریال حلقههای قدرت رخ داد، و این پروژه آمازون را به تولید گرانترین نمایش تلویزیونی تاریخ محکوم کرد. هزینهای گزاف علیرغم استفاده از مکانهایی واقعی. کریتوس و آترئوس در حالی که در قلمرو میدگارد (زمین) ماجرای خود را شروع میکنند، در نهایت در ۹ قلمرو سفر میکنند، مکانهایی که شاید خلق آنها برای ساخت یک سریال تلویزیونی با حفظ همان ظرافت، زیبایی و جزییات مانند یک آرزو به نظر برسد.
حال با در نظر گرفتن این جریان، واضح است که اگر سازندگان بخواهند با جزئیات سفر کریتوس و آترئوس همه چیز را نشان دهند، قاعدتا کار آنها بسیار سختتر خواهد بود. تصور کنید که تیم سازنده و جلوههای ویژه، تلاش کند تا هر قلمرو را خاص طراحی کرده و هربار که کریتوس بین آنها سفر میکند، مجبور باشند تا جلوهها را تغییر دهند؛ آیا واقعا بودجه و زمان کافی صرف این موضوع خواهد شد؟! بعید میدانم!
اما در سمت دیگر ماجرا، فکر کنید که تیم سازنده با جزئیات کمتر سعی کند تا داستان را در قالب یک فیلم سینمایی نشان دهد. این اقدام به مراتب هزینهها را کمتر میکند و در عین حال، کار تیم را به جای گرفتن خروجی ۸ تا ۱۵ ساعت محتوای خستهکننده از دیالوگهای تکراری (باور کنید هیچ تیمی نمیتواند با بودجه متوسط تمامی اپیزودها را با مبارزات ویژه خدای جنگ همراه کند)، به خلق یک اثر سینمایی هیجانانگیز، که داستان را مختصر و مفید توضیح میدهد، خواهد رساند.
ساخت سری فیلم خدای جنگ به جای سریال
اگر ساخت سریال God of War مد نظر باشد، قاعدتا شما نمیتوانید انتظار این را داشته باشید که هیجان بازیهای آن به همان شکل برای شما تکرار شود؛ مگر اینکه شاهد یک شروع بینظیر در قسمت اول باشید و سپس در (مثلا) اپیزود نهم، یک مبارزه هیجانانگیز را تماشا کنید. حال بین اپیزود ۱ تا ۹ صرفا توضیح داستان و نبردهای کوچکی رخ میدهد که عملا روایت سریال را با سری بازی God of War متفاوت خواهد کرد.
با این وجود، اگر به جای ساخت سریال، تصمیم بر این گرفته شود که یک سری فیلم از داستان بازیهای اخیر خدای جنگ ساخته شود، میزان اکشن، دیالوگها، لحظات حساس و حتی سکانسهای مشابه با بازی در آن بسیار بهتر و راحتتر اعمال خواهد شد. به همین دلیل بود که پیشتر توضیح دادیم چرا بهتر است به جای یک سریال که هر قسمت آن درباره یک روایت جداگانه است، شاید بهتر باشد تا تنها یکی از ماجراجوییهای بزرگ کریتوس در قالب فیلم خدای حنگ در نظر گرفته شده و سایر جزئیات از آن پاک شوند.
از نظر مقایسه جزئیات و خلق جهان بازی در قالب سریال، شاید باید گفت که هیچ راهی وجود ندارد که یک سری تلویزیونی بتواند ۹ قلمرو را با همان داستانی که در بازیها دیده بودیم به تصویر بکشد. با این حال، اگر جزئیات کمتری به کار گرفته شده و اصل مطلب در قالب فیلم نمایش داده شود، موضوع خیلی فرق خواهد کرد. همچنین اگر تنها روایت یک فیلم سازندگان را راضی نمیکند، چراکه نه، آنها میتوانند ماجراجوییهای بعدی کریتوس را در قالب سری فیلمهای God of War تبدیل کنند!
در نظر داشته باشید که ایده ساخت فیلم خدای جنگ چیزی مشابه با سایر آثار معروف در میان کارهای سینمایی، مثل هری پاتر (Harry Potter) است. تصور کنید که هری پاتر به یک سریال تبدیل شود؛ آیا واقعا یک سریال با ۸ فصل میتواند جای ۸ فیلم هری پاتر را بگیرد؟ هرگز! برخی از داستانها برای روایت به صورت داستانی کشش بهتری دارند و آنطور که به نظر میرسد، روایت زندگی جدید کریتوس در جهان اساطیری نورس هم به همین شکل است.
با این وجود، نظر شما درباره ساخت فیلم خدای جنگ به جای سریال God of War چیست؟
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید