چرا سریال های مارول اغلب پایانی ضعیف و ناامیدکننده دارند؟
یکی از نویسندگان مارول سکوت خود را شکست!
بهتازگی یکی از نویسندگان مارول سکوت خود را شکسته و درباره دلیل ضعیف بودن پایان اکثر سریال های مارول صحبت کرده است.
حماسه بینهایت دنیای سینمایی مارول تماما از آثار سینمایی بلاک باستر تشکیل شده و بدون شک موفقترین دوره فرانچایز بهشمار میرود. با این حال موفقیت فرانچایز با آغاز فاز چهارم در سال ۲۰۲۱، کمی کمرنگ میشود، زیرا استودیو مارول بهمنظور پیدا کردن راه حلی برای مشکل همهگیری کووید، پا به عرصه تلویزیون میگذارد و با راهکارهای اشتباه، عملا دنیای سینمایی مارول را وارد جاده خاکی میکند.
ترجیح دادن کمیت به کیفیت و پخش نه سریال تلیویزیونی در دو سال باعث شد تا محبوبیت و موفقیتی که با ده سال داستانسرایی بدست آورده بودند زیر سوال برود. خوشبختانه طبق گزارش اخیر هالیوود ریپورتر، استودیو مارول از اشتباهات خود درس گرفته و با اخراج کردن نویسندگان سریال Daredevil: Born Again، استراتژی جدیدی اتخاذ کرده تا بتواند پروژههای باکیفیتی که مطابق یا فراتر از انتظارات مخاطب باشد را ارائه بدهد.
جدا از داستان، فیلمنامه، شخصیتپردازی یا جلوههای ویژه، چیزی که خیلی طرفداران را اذیت میکرد، ضعف سریال های مارول در پایانبندی و نتیجهگیری داستان بود. حالا در کتاب MCU: The Reign of Marvel Studios، جک شفر (Jac Schaeffer)، نویسنده ارشد سریال WandaVision، درباره این موضوع صحبت کرده است. شفر با اشاره به ناامیدی طرفداران از حضور افتخاری ایوان پیترز در نقش پیترو ماکسیموف و برخی موارد دیگر، قسمت پایانی سریال واندا ویژن را مثال زد و گفت: “هدف فینال فقط طرح کردن سوال و راه اندازی پروژههای بعدی بود، چیزی که در دنیای سینمایی مارول به یک عادت تبدیل شده است.
شفر سپس توضیح داد که چگونه گسترش سریع دنیای سینمایی مارول به سریالها آسیب وارد کرد. بهگفته او، کوین فایگی (Kevin Feige) گاهی اوقات خیلی ناگهانی با ایدههای جدید وارد اتاق نویسندگان میشد و برخی سکانسها را به کلی عوض میکرد. درنتیجه نویسندگان در تلاش برای رسیدن به یک نتیجه رضایتبخش دچار مشکل میشدند، چون مجبور بودند در پایان هر سریال، فضایی برای مانور باقی بگذارند.
قسمت پایانی واندا ویژن تنها یک هدف داشت؛ طرح سوال و راه اندازی داستانهای جدید که در دنیای سینمایی مارول به یک عادت تبدیل شده است. با بزرگتر شدن فرانچایز، فایگی گاهی اوقات خیلی ناگهانی به اتاق نویسندگان میآمد و با ایدههای جدیدش همهچیز را دستکاری میکرد. نویسندگان نیز چارهای جز وفق پیدا کردن با شرایط را نداشتند. آنها همیشه در تلاش برای رسیدن به یک نتیجه رضایتبخش دچار مشکل میشدند، چون مجبور بودند در پایان هر سریال، فضایی برای مانور باقی بگذارند. آنها میدانستند که استودیو هر لحظه ممکن است بهطور ناگهانی برنامههایی که برای یک شخصیت یا خط داستانی خاص دارند را تغییر بدهد.
خوشبختانه مارول در حال ایجاد تغییرات بزرگی در برنامههای خود است و سعی دارد نویسندگان و کارگردانان ماهر و باتجربهتری را برای پروژههای آتی فرانچایز استخدام کند. بنابراین هنوز میتوان نسبت به موفقیت دنیای سینمایی مارول و بازگشتش به دوران اوج امید داشت.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید