شان کانری دوستداشتنی، اولین بازیگر جیمز باند و برنده جوایز سینمایی متعدد امروزه بسیار کمکار شده است اما چرا دیگر شان کانری را روی پرده سینما نمیبینیم؟
بسیار بعید است که سِر توماس شان کانری را به جا نیاورید. نام او با مأمور ۰۰۷ عجین شده و همواره از او بهعنوان یکی از بزرگترین بازیگران تاریخ یاد میشود. علاوه بر جوایز متعدد سینمایی از جمله یک اسکار و سه گلدن گلوب، افتخارات بزرگی چون انتخاب بهعنوان «مهمترین اسکاتلندی زنده» و «بزرگترین سرمایه ملی زنده اسکاتلند» در کارنامه او به چشم میخورد. مجله People در سالهای ۱۹۸۹ و ۱۹۹۹، کانری را به ترتیب «جذابترین مرد دنیا» و «جذابترین مرد قرن» اعلام کرد. ملکه الیزابت دوم در سال ۲۰۰۰، کانری را به پاس خدماتش به دنیای سینما، رسماً شوالیه نامید.
داستان پیشرفت شان کانری از یک شیر فروش در ادینبورگ به یکی از موفقترین بازیگران تاریخ، منبع الهام بزرگی برای فعالان این عرصه است. همه این افتخارات گواه آن هستند که کانری گنجینهای ارزشمند برای سینماست، اما با این وجود سالهاست که او را در فیلمها و یا آثار تلویزیونی نمیبینیم. در واقع احتمال آنکه او را در حال استراحت در سواحل باهاماس پیدا کنید، بسیار بیشتر است تا روی فرش قرمز رویدادهای سینمایی. اما سوال اینجاست: چرا دیگر شان کانری را روی پرده سینما نمیبینیم؟
کانری از سال ۲۰۰۳ به بعد در هیچ فیلمی ایفای نقش نکرده است. آخرین اثر او، «The League of Extraordinary Gentlemen» بود که تا سالها پس از آن، سخنی از علت عدم فعالیتش به میان نیاورد. با بالا گرفتن گمانهزنیها میان طرفداران، بالأخره کانری در سال ۲۰۰۶ رسماً اعلام کرد که بازنشسته شده و دیگر بازیگری نخواهد کرد. او یک سال بعد پس از دریافت جایزه یک عمر فعالیت هنری از بنیاد فیلم آمریکا، بار دیگر تأکید کرد که به پایان راه خود در سینما رسیده است. او مدتی بعد در مصاحبه با Heat Vision اذعان داشت که وسوسه شده در یک فیلم دیگر نیز بازی کند، اما در نهایت منصرف شده است.
کانری در زمان خداحافظی از سینما، به انواع و اقسام افتخارات رسیده بود و شاید دلیلی نمیدید که برای کسب درآمد بیشتر، این راه را ادامه دهد و میراث خود را خدشهدار کند. به هر حال، چه چیزی از جیمز باند و پدر ایندیانا جیمز بودن بهتر است؟!
کانری هیچگاه بهطور واضح دلیل بازنشستگی خود را اعلام نکرده، اما با دقت در اتفاقات زندگی شخصی و حرفهای این بازیگر افسانهای، میتوان دلایل موجهی برای آن یافت. فیلم The League of Extraordinary Gentlemen بهعنوان خاتمه آثاری که نام کانری را در فهرست بازیگران خود میبینند، بازخورد بسیار بدی از منتقدین دریافت کرد و در گیشه موفقیت نسبتاً کمی داشت. کانری تصمیم گرفت به جای آنکه در زنجیرهای بیهوده برای خداحافظی در اوج بیفتد، به غریزهاش اطمینان کرده و کار را رها کند.
تجربه کار با استفن نورینگتون در فیلم مذکور برای کانری بسیار تلخ بود، به حدی که در مصاحبهای اذعان داشت باید نورینگتون را به دلیل دیوانگی، محبوس کنند! او معتقد بود که تمام تلاشش را برای این فیلم به کار گرفته، اما کل فرآیند تولید بد پیش میرفته و حدس میزده که مردم و منتقدین از آن استقبال نخواهند کرد. کانری ادعا کرد که به شدت در تدوین فیلم دخیل بوده و سعی کرده نتیجه نهایی را نجات دهد، اما در نهایت این فیلم به یک شکست تبدیل شد. شان دیگر حاضر نبود چنین فشار و اضطرابی را متحمل شود و در نهایت تصمیم گرفت از هالیوود دور شود و پشت سرش را هم نگاه نکند.
همانطور که پیشتر اشاره شد، یک پیشنهاد توانست نظر کانری را پس از بازنشستگی به خود جلب کند. این پیشنهاد از جانب استیون اسپیلبرگ مطرح شد که از کانری خواسته بود بار دیگر برای ایفای نقش دکتر هنری جونز، پدر ایندیانا جونز، در فیلم «Indiana Jones and the Crystal Skull» به مجموعه بازگردد. این پیشنهاد توسط کانری رد شد چرا که علاوه بر اختلاف نظر وی با اسپیلبرگ برسر شخصیتپردازی این کاراکتر و نوع کارگردانی فیلم، او توان تحمل فشار ایفای نقش در یک فیلم دیگر را نداشت. کانری در وبسایتش در این مورد میگوید:
تنها چیزی که میتوانست مرا از بازنشستگی خارج کند، یک فیلم ایندیانا جونز بود. اما در نهایت، این بازنشستگی است که بیش از حد برایم سرگرمکننده است.
در اواخر دوره حرفهای خود، کانری به شدت از صنعت فیلمسازی ناراضی بود. او در مصاحبهای در سال ۲۰۰۵ اذعان داشت:
از این احمقها و شکاف پیشرونده میان کسانی که میدانند چگونه فیلم بسازند و مردمی که به فیلمها چراغ سبز نشان میدهند سیر شدهام.
کانری چند سال بعد در مصاحبه با Heat Vision توضیحات بیشتری درباره احساسش نسبت به هالیوود داد. به گفته او، متأسفانه این «احمقها بازار را در صنعت فیلمسازی دست گرفتهاند». کانری از کسانی چون جرج کلونی، استیون سودربرگ و شان پن یاد میکند که به جای سرمایهگذاری در بمبهای گیشه یا فیلمنامههای ضعیف، سعی داشتهاند با تلاش بیشتر، فیلمهای خلاقانه و باکیفیت بسازند. او به حدی به این موضوع معتقد است که حتی پیشنهاد بازی در نقش گاندالف در مجموعه «ارباب حلقهها» را نیز رد کرده؛ پیشنهادی که ۱۵٪ از سود فروش جهانی فیلمها را شامل میشد و میتوانست تا ۴۰۰ میلیون دلار را نصیب کانری کند. علت اصلی رد این پیشنهاد، «عدم درک فیلمنامه» توسط او بوده است.
کانری نظر خود نسبت به وضعیت هالیوود را سالها پیش بیان کرده، زمانی که که هالیوود به اندازه امروز با دنبالهها، بازسازیها و فیلمهای بلاکباستر اشباع نشده بود. بدین ترتیب به هیچ وجه نمیتوان شانسی برای بازگشت او به سینمای امروز قائل شد.
کانری یک بار اذعان داشته بود که در یک صورت ممکن است بازگشت به سینما را در نظر بگیرد: پیشنهاد دستمزدی هنگفت به حدی که «همچون رقمهای مافیایی باشد و نتوانم آن را رد کنم». اما حالا نمیتوان چندان به وقوع چنین اتفاقی خوشبین بود. مایکل کین، هنرپیشه بزرگ انگلیسی و دوست نزدیک کانری، اذعان داشته که او در را به روی تمام پیشنهادها بسته است. کین در سال ۲۰۱۱ در مصاحبه با تلگراف گفته:
او فیلم دیگری کار نخواهد کرد. من از او پرسیدم و گفت: «نه، هرگز این کار را نمیکنم».
ظاهراً حالا دیگر رقمی باورنکردنی هم نمیتواند شان کانری افسانهای را به دنیای سینما بازگرداند.
ناکامی در فیلم The League of Extraordinary Gentlemen تنها دلیل کانری برای خداحافظی نبود. او پس از این فیلم از هیچکدام از پیشنهادهایی که روی میز داشت راضی نبود. این قانونی نانوشته است که هرچقدر هم استعداد داشته باشید، با بالا رفتن سنتان، نگاه کارگردانها به شما تغییر خواهد کرد؛ این دقیقاً چیزی بود که برای شان کانری رخ داد. مایکل کین در مصاحبه مذکور جزئیات بیشتری را از علت خداحافظی دوست صمیمیاش از سینما فاش کرد:
تجارت فیلمسازی او را بازنشسته کرد زیرا او نمیخواست که نقشهای کوچک پیرمردها را بازی کند و آنها هم نقشهای اصلی جوان در فیلمهای عاشقانه را به او پیشنهاد نمیکردند.
کانری اولین و آخرین کسی نیست که با این معضل روبهرو شده است. معضلی که به گفته خودش، تنها شانس بازگشتش به سینما را منتفی کرد:
آن نقش [در فیلم Indiana Jones and the Crystal Skull] سخاوتمندانه نبود. پدر ایندی آنقدرها هم اهمیت نداشت.
متأسفانه، نقشهای قانعکننده زیادی برای بازیگران مسن در هالیوود پیدا نمیشود.
کانری از بزرگترین حامیان خودکفایی اسکاتلند است، با این حال حاضر نیست به این کشور بازگردد تا شخصاً برای جمع کردن رأی تلاش کند
کانری به اصلیت اسکاتلندی خود افتخار میکند، اما این روزها به ندرت به وطن سر میزند. این امر دلیل مشخصی دارد: شهروندان بریتانیایی که اقامت دائم در خارج کشور دارند و بیشتر سال را آنجا سپری میکنند، بنا به محل زندگی میتوانند تخفیف زیادی روی مالیات خود بگیرند. کانری و همسرش، میشلین روکبرن، در باهاماس زندگی میکنند و جهت آنکه واجد شرایط تخفیف مالیاتی شوند، تنها میتوانند ۹۰ روز از سال را در بریتانیا سپری کنند.
البته که کانری با این کار هیچ جرمی مرتکب نشده، اما عدم بازگشت او به اسکاتلند حاشیههای زیادی برایش در جریان رأیگیری برای استقلال از بریتانیا در سال ۲۰۱۴ ایجاد کرد. او از بزرگترین حامیان خودکفایی اسکاتلند است، با این حال حاضر نیست به این کشور بازگردد تا شخصاً برای جمع کردن رأی تلاش کند. طبیعتاً این موضوع برای مخالفان استقلال اسکاتلند دستمایه تمسخر و تحقیر موافقان شد.
وضعیت مالیاتی کانری تنها مسئله حقوقی او و خانوادهاش نیست. در سال ۲۰۱۰، دادگاهی در اسپانیا حکم بازرسی از او و همسرش را به اتهام تخلف در بازار املاک در منطقه ماربلا این کشور صادر کرد. این دو پس از فروختن ملک خود با نام Casa Malibu در ماربلا، با شرکتی که در ساخت و ساز ساختمانهای لوکس فعالیت داشت وارد همکاری شدند. شرکت مذکور متهم بود که ۷۰ آپارتمان را بدون کسب مجوز، در این منطقه ساخته است. انتقال سود معامله به خارج کشور جهت فرار مالیاتی نیز قضیه را پیچیدهتر کرد. کانری با اینکه ابتدا اعلام کرد مایل است با مسئولین مربوطه همکاری کند، اما بعداً تهدید به شکایت برای جبران خسارات کرد.
در سال ۲۰۱۵، پس از آنکه روکبرن رسماً به فساد مالیاتی در اسپانیا به دلیل فروش آن آپارتمانها متهم شد، بار دیگر این زوج در کانون توجهات قرار گرفتند. کانری از هر اتهامی تبرئه شد، اما رسوایی به بار آمده پس از این اتفاقات، کار را برای ریکاوری کانری پس از ماجرای استقلال اسکاتلند سختتر کرد.
کانری علاقهای به بازگشت جلوی دوربین ندارد، اما خوشبختانه در را به روی یک عرصه باز گذاشته است: صداپیشگی. او بر تصمیمش نسبت به بازنشستگی از سینما باقی ماند، اما صدای بهیادماندنی خود را در اختیار چند پروژه گذاشت، از جمله در اقتباس ویدیو گیمی از فیلم «From Russia With Love» از مجموعه جیمز باند. گلن اسکافیلد، تهیهکننده اجرایی این پروژه اذعان داشته که کانری به دو دلیل پذیرفت که در این بازی صداپیشگی کند: ۱- این فیلم نسخه موردعلاقه او از مجموعه باند است و ۲- نوههایش عاشق بازیهای ویدیویی هستند.
کانری همچنین صداپیشگی نقش اصلی انیمیشن کوتاه «Sir Billi the Vet» را نیز برعهده داشته که بعداً در سال ۲۰۱۲ تبدیل به یک فیلم کامل شد. او همچنین مسئولیت تهیهکنندگی این فیلم را هم قبول کرد.
شان کانری از جمله کسانی است که از گزند اتهامات آزار جنسی و کلامی در امان نمانده و همین موضوع به شهرت و تصویر او در میان عموم ضربه وارد کرده است. علاوه بر اظهار نظرهای جنجال برانگیز در گذشته، اتهاماتی که همسر سابقش مبنی بر آزار جنسی او وارد کرده، حاشیههای زیادی برای کانری رقم زده است.
کانری در مصاحبهای در سال ۱۹۶۵ گفته بود:
به نظرم چیز نادرستی در کتک زدن یک زن وجود ندارد، البته پیشنهاد میکنم او را مثل یک مرد کتک نزنید.
او حدود ۳۰ سال بعد سخنان مشابهی به زبان آورد و اذعان داشت که زنان هنگام بحث و جدل با مردان، «دلشان کتک میخواهد». او در پاسخ به انتقادات اظهار داشت که سخنانش دستچین شده، اما در سال ۲۰۰۶، داین کلینتو، همسر سابقش در کتاب خاطرات خود از آزار فیزیکی و روانیاش توسط کانری نوشت. ادعاهای کلینتو تماماً توسط کانری رد شد، اما کنار هم قرار گرفتن آنها در کنار اظهارات گذشته او، اوضاع را برایش وخیم کرد.
کانری حتی مجبور شد از حضور در «جشنواره سیاسی هالیوود» در سال ۲۰۰۶ صرفنظر کند تا مجبور نشود در رابطه با همسر سابقش پاسخگوی سوالات باشد. او کمی بعد اذعان داشت که به نظرش هیچ سطحی از آزار زنان تحت هیچ شرایطی قابلقبول نیست، اما هالیوود هیچگاه با عذرخواهیها میانه خوبی ندارد.
در سال ۲۰۰۴، قراردادی میان کانری و یک نویسنده ناشناس بر سر نگارش زندگینامه کامل او منعقد شد. پیشنهاد ۶ رقمی به کانری او را متقاعد کرده بود که از تصمیمش مبنی بر عدم نگارش یک زندگینامه برگردد. با این حال پس از تلاش برای همکاری با دو نویسنده ناشناس، او تصمیم گرفت که همهچیز را به هم بزند چرا که نمیخواست دوباره ماجراهایش با داین کلینتو را به میان آورد. بدین ترتیب این پروژه کنسل شد و تا سالها کسی به سراغ نگارش زندگینامه شان کانری نرفت.
کانری در زندگینامه خود اظهار داشته که گلف را استعارهای از زندگی میبیند چرا که در گلف «تنها هستید، با خودتان رقابت میکنید و همواره تلاش میکنید بهتر شوید»
۴ سال بعد، بالأخره کانری زندگینامه خود را با همکاری نویسندهای به نام موری گیگور تکمیل و روانه بازار کرد. این کتاب که «اسکاتلندی بودن» نام گرفته، ماجراهای زندگی کانری از آغاز در اسکاتلند تا ستاره شدن در هالیوود بهعلاوه دیدگاههایی نسبت به فرهنگ و تاریخ اسکاتلند را در برمیگیرد. این کتاب آن طور که ناشران میخواستند، تبدیل به اثر پرفروش و پر از جنجالی نشد، اما در عوض کانری کنترل بیشتری روی محتوای آن داشت.
همه این موارد درباره علت غیبت شان کانری در سینما را گفتیم، اما حالا بهتر است کمی به زندگی فعلی او بپردازیم. کانری اکنون زمان بسیار زیادی در اختیار دارد که صرف ورزش موردعلاقهاش، یعنی گلف کند. او اولین بار با این ورزش در سال ۱۹۶۴ هنگام فیلمبرداری فیلم «Goldfinger» آشنا شد؛ زمانی که برای سکانس رقابت جیمز باند و اوریک گلدفینگر در گلف، تمرین میکرد. او در زندگینامه خود اظهار داشته که گلف را استعارهای از زندگی میبیند چرا که در گلف «تنها هستید، با خودتان رقابت میکنید و همواره تلاش میکنید بهتر شوید».
در واقع حتی خانه کانری در باهاماس در یک زمین بزرگ گلف قرار دارد و طبق توصیفات فرزندش جیسون، او هنوز هم در این ورزش تواناست. بنابراین اگر دلتنگ حضور شان کانری روی فرش قرمز و پرده سینما شدید، قطعاً میتوانید او را در باهاماس و زمین گلفش حین بازی کردن پیدا کنید.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید