نقد فیلم Wonka – وانکا
ویلی وانکا با چاشنی پل کینگ
فیلم Wonka جدا از وفاداری به منبع اقتباس یا تفاوت با آن، به جادویی یا خیال انگیزی اقتباسهای پیشین چارلی و کارخانه شکلات سازی نیست.
رونالد دال (Roald Dahl) بدون اغراق یکی از موفقترین نویسندگان در حوزه کودک و نوجوان بوده و آثارش نه تنها در قالب کتاب به محبوبیت بالایی رسیدند، بلکه آثار سینمایی متعددی بر اساسشان تولید شدند. نکته جالب اینجاست که دال مانند جی. آر. آر. تالکین (J.R.R. Tolkien)، نویسنده ارباب حلقهها (The Lords of the Rings) و کلایو لوئیس (Clive Lewis)، نویسنده The Chronicles of Narnia سابقه حضور در جنگ جهانی را دارد. در ضمن، از آثار مشهور دال میتوان چارلی و کارخانه شکلات سازی را نام برد.
چارلی و کارخانه شکلات سازی تاکنون دو بار روی پرده سینما آمده است: یکبار با Willy Wonka & the Chocolate Factory در سال ۱۹۷۱ میلادی و یک بار هم با Charlie and the Chocolate Factory در سال ۲۰۰۵. با گذشت نزدیک به دو دهه، وارنر اقتباس جدید را به سینماها آورده که ترکیبی از داستانی کاملاً جدید و وامگیری از اقتباس ۱۹۷۱ محسوب میشود. با نقد فیلم Wonka همراه سرگرمی باشید.
ویلی وانکای جوان که یک شکلاتساز، شعبده باز و مخترع است، سالهای اخیر عمر خود را با سفر به اقصی نقاط جهان پشت سر گذاشته و حالا به اروپا آمده تا یک فروشگاه شکلات در مهمترین بازار شکلات جهان، یعنی گالری گورمت تاسیس کند. از شانس بد، نه تنها با اعضای کارتل شکلات به مشکل برمیخورد، بلکه بخاطر نداشتن سواد مبلغ زیادی را به یک شخص سودجو بدهکار شده و چارهای جز کار کردن برای او ندارد. هر چند، ویلی با کمک دختری یتیم به نام نودل سعی دارد هر طور شده به رویایش دست یابد.
مهمترین نکتهای که قبل از تماشا باید درباره فیلم Wonka بدانید، این است که جدیدترین دستپخت پل کینگ (Paul King) بوده و شباهت غیرقابل انکاری به آثار پیشین این کارگردان، یعنی مجموعه Paddington دارد. جدا از دو بازیگر مشابه، لحن فیلمها شبیه بوده و وانکا باید را یک اثر کاملاً خانوادگی دانست که المانهای غم انگیز و اصطلاحاً دارک در آن جایی نداشته و همه چیز در جهان داستان رنگارنگ، زیبا و شادی بخش است.
همه چیز در جهان داستان رنگارنگ، زیبا و شادی بخش است
ویلی وانکا در منبع اصلی و اقتباسهای پیشین (بخصوص اقتباس سال ۲۰۰۵) شخصیتی عجیب و غریب، مبهم و حتی ترسناک است اما اینجا خبری از این ویژگیها نیست. او در کتابها از اومپا لوپاها برای بررسی محصولات جدید خود استفاده میکرد که گاهاً به مرگشان منجر میشد. حتی در فیلمها نسبت به زجر کشیدن مهمانانش بی تفاوت بود و حتی لذت میبرد!
فیلم Wonka علیرغم روایت یک داستان متفاوت، از دو جهت شدیداً به اقتباس ۱۹۷۱ میلادی شبیه است: شباهت اول، وجود المانهای موزیکال است. محصول جدید وارنر ترانههای متعددی را در خود جای داده که برخی از آنها توسط تیموتی شالامی (Timothée Chalamet) اجرا شده و برخی دیگر هم حاصل همخوانی دیگر اعضای تیم بازیگری است. حتی دو مورد از ترانهها مستقیماً از فیلم قدیمی قرض گرفته شدهاند.
ترانههایی که اینبار استفاده شده، حس خوبی را به مخاطب انتقال داده و تناسب زیادی با فضای داستان دارد اما به هیچ وچه چیزی نیستند که به یاد بمانند. مورد بعدی هم به طراحی اومپا لومپاها مربوط میشود که کاملاً از اقتباس ۱۹۷۱ میلادی الهام گرفته شده است.
پل کینگ به همراه سایمن فرنابی (Simon Farnaby) وظیفه نوشتن فیلمنامه را بر عهده داشته و داستانی را نوشتهاند که بدون شک کودکان و نوجوانان از تماشایش در قالب فیلم لذت میبرند؛ داستانی که شخصیتهایش اغراق آمیز بوده، جوکهایی غیربزرگسالانه داشته و با این حال، قادر هستند بزرگسالان را بخندانند و از همه مهمتر، در جهانی فانتزی رخ میدهد که فکر میکند هر مخاطب کم سن و سالی دوست دارد در آن قدم بگذارد. هر چند، بعنوان مخاطبی که از کودکی یا نوجوانی عبور کردهام، همچنان خیال انگیزی اقتباس ۲۰۰۵ را ترجیح میدهم. در ضمن، داستان در نیمه نخست روند آرامی داشته که ممکن است آزاردهنده باشد اما شرایط در نیمه دوم داستان مقداری بهتر میشود.
تیموتی شالامی خواه ناخواه با جین وایلدر و جانی دپ مقایسه میشود.
یکی دیگر از ضعفهای داستان، شکست در ارائه سرگذشتی فراموش نشدنی برای ویلی وانکا بود. اقتباس ۲۰۰۵ به شکلی هنرمندانه رابطه میان ویلی و پدرش را به تصویر کشید و نشان داد چرا به ساخت یک کارخانه شکلاتسازی تصمیم گرفت. اگرچه فیلم Wonka هم از انگیزه شخصیت اصلی پرده برمیدارد، به هیچ وجه به تاثیرگذاری اقتباس قبلی نیست.
تیموتی شالامی خواه ناخواه با جین وایلدر (Gene Wilder) و جانی دپ (Johnny Depp) مقایسه میشود. او عملکرد قابل قبولی در نقش ویلی وانکا داشته و چه در اجرای رقصها و چه در خواندن ترانهها بدون ایراد بود. اما این بدان معنا نیست که در حد و اندازه وایلدر کاریزماتیک یا در حد و اندازه دپ مبهم ظاهر شده و همین موضوع هم یکی از نقاط ضعفش نسبت به دو اقتباس پیشین است. البته نباید به شالامی خرده گرفت؛ زیرا فیلمنامه چالشی را جلوی پایش نگذاشته و تنها از او خواسته جوانی رویاپرداز، شاد، ساده و امیدوار را به تصویر بکشد.
هیو گرنت (Hugh Grant) در ایفای نقش اومپا لومپا عملکردی فراتر از انتظار داشته و نسخهای بامزه و دوست داشتنی را خلق کرده است. اولیویا کلمن (Olivia Colman) هم شرایط مشابهی با گرنت داشته و شخصیت شرور، حریص و در عین حال احمق خانم اسکروبیت را با ضرافت تمام جلوی دوربین به تصویر کشید تا به ما یادآوری کند چقدر عالی میتواند از پس دو نقش متفاوت بربیاید. اگر یادتان نیست، او در سریال Secret Invasion هم بوده و نقشی کاملاً جدی داشت.
اقتباس ۱۹۷۱ برای قدیمیترها و اقتباس ۲۰۰۵ هم برای ما جوانترها حس و حال نوستالژی داشته و دوست داریم حداقل یکبار هم شده که به داخل کارخانه شکلات سازی ویلی وانکا قدم گذاشته، برای مدت زیادی محو زیبایی و طراحی خیال انگیزش شده و سپس هر چقدر که میخواهیم از شکلاتهای عجیب و غریبش بخوریم. فیلم Wonka ساخته شده تا جایگاه مشابهی در میان مخاطبان نوجوان و بخصوص کودک بدست آورد و بعید میدانم مخاطبان ردههای سنی بالاتر چندان از تماشایش لذت برده و بدون شک همان نسخههای قدیمی را ترجیح میدهند.
- عملکرد عالی تمام اعضای تیم بازیگری
- طراحی صحنه چشم نواز و خیره کننده
- گریم و طراحی لباس
- داستانی که در نیمه دوم مقداری جذاب میشود
- ترانههایی که سریعاً به باد فراموشی سپرده میشوند
- داستانی سرراست و قابل پیش بینی
- شخصیت ویلی وانکا چندان عمق پیدا نمیکند
- Wonka اثری کاملاً خانوادگی بوده و جذابیت اقتباسهای پیشین را ندارد
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید