نگاهی دوباره به فیلم مردان ایکس ساخته برایان سینگر
بازنگری فیلم بعد از بیست و چهار سال
در بازنگری فیلم مردان ایکس (X-Men) همراه ما باشید. این مقاله، نگاهی دارد به اثر پرآوازه کمپانی فاکس که در سال ۲۰۰۰ میلادی به نمایش درآمد و آغازی بود بر درخشش ژانر ابرقهرمانی در هزاره جدید.
سالها قبل که خبری از فیلمهای ددپول و انتقامجویان نبود، آثار اقتباسی از کمیکهای شرکت مارول (Marvel) مثل حالا طرفدار نداشتند. اگرچه فیلمی همچون تیغه (Blade) گامهای بلندی برداشته بود، اما اقتباسهای ضعیف و نامناسب از کمیکهای مارول نیز فراوان بودند. مثلا میتوان به فیلمهای چهار شگفتانگیز، پانیشر و کاپیتان آمریکا اشاره کرد که شکست سنگینی را از لحاظ تجاری و انتقادی تجربه کردند. بنابراین ژانر ابرقهرمانی به فرشته نجاتی نیاز داشت که پاسخگوی انتظارات مخاطبان باشد. در زمانهای که اصطلاح «فیلم کمیک استریپی» عنوانی تحقیرآمیز برای توصیف فیلمهای بیارزش بود.
در نخستین گام، باید سررشته امور به کارگردان مبتکر و خلاقی سپرده میشد که به کارش مسلط باشد. ابتدا رابرت رودریگز به همکاری فراخوانده شد، اما او علاقهای به ساخت فیلمهای ابرقهرمانی نداشت. سپس قرعه به نام برایان سینگر افتاد که پیشتر با فیلم مظنونین همیشگی (The Usual Suspects) شهرتی دستوپا کرده بود و انتخاب مناسبی به نظر میرسید. در قدم بعدی، سینگر از هیو جکمن (Hugh Jackman) دعوت به همکاری کرد که هنوز بازیگر نامآشنایی نبود و فقط در نقشهای تلویزیونی ظاهر میشد. فیلم مردان ایکس از جکمن ستاره ساخت و جای پایش را در سینمای آمریکا محکم کرد.
مردان ایکس چه تفاوتی با فیلمهای همدورهاش دارد؟
پیش از آنکه پای کریستوفر نولان و سم ریمی (Sam Raimi) به ژانر ابرقهرمانی باز شود، عموما تصور میشد که این ژانری کودکانه و نوجوانپسند است. تصور اشتباهی نبود. بهجز فیلم بازگشت بتمن که فضای تلخ و تیرهای داشت، دهه ۹۰ سرشار از فیلمهای نازل و سبُکی بود که عنوان ابرقهرمانی را یدک میکشیدند. این فیلمها معمولا با درجه سنی PG ساخته میشدند، از نمایش مرگ و خشونت پرهیز میکردند و هیچ شخصیتی در آنها مرتکب قتل نمیشد. اما مردان ایکس مانند فیلمهای همدورهاش نبود و سعی داشت که فضای متفاوتی را تصویر کند. فضایی مملو از خشونت، مبارزههای تنبهتن و قتلهای هولناک.
نکته دیگری که باعث تمایز مردان ایکس از فیلمهای همدورهاش شده است، تعهد به اصل مهم واقعگرایی است. برایان سینگر در تلاش بود که طراحی دکورها، جامهپردازی شخصیتها، جلوههای ویژه فیلم و… کاملا واقعگرایانه باشند. تلاشی که مستلزم صرف هزینه بیشتری بود و سازندگان فیلم را گاهی به دردسر میانداخت. سینگر در این باره میگوید: «استودیو فاکس اصرار داشت که فیلم دقیقا طبق برنامه ساخته شود. آنها حاضر نبودند حتی یک سِنت بیشتر از بودجه تعیینشده خرج کنند. اما من سعی میکردم تا به منبع اقتباس فیلم – یعنی کمیک مردان ایکس – وفادار بمانم و باعث نارضایتی کمیکخوانها نشوم.»
مروری بر نظرات منتقدان؛ فیلمی نفسگیر یا فاقد جذابیت؟
مردان ایکس عمدتا با واکنش مثبتی از جانب منتقدان مواجه شد. کنت توران، منتقد لسآنجلس تایمز، یکی از افرادی بود که این فیلم را ستایش کردند. او اظهار داشت که مردان ایکس از «تصاویر پیچیده و افکتهای فراوانی» برخوردار است. همچنین در ادامه نوشت: «برایان سینگر و دیوید هیتر [نویسندگان فیلمنامه] ده شخصیت را به شکلی متفاوت و بدیع به نمایش درمیآورند. [علاوه بر این] فیلم آنقدر صحنههای اکشن دارد تا حضور شصت بدلکار در آن توجیهپذیر باشد… هیو جکمن ستاره فیلم است و لایهای از خشونت و هیجان را به آن میافزاید که از ضروریات فیلم به نظر میرسد. در مجموع، این فیلمی نفسگیر است که میتواند در نظر مخاطب عام بدرخشد.»
اما اندی سیلر، منتقد آمریکایی، نظر دیگری داشت و مردان ایکس را فاقد جذابیتی میدانست که خاص کمیکهای مارول است. او در روزنامه USA Today نوشت: «سازندگان فیلم در تلاش بودهاند که شخصیتها هرچه واقعیتر باشند، بنابراین از تواناییهای فوقالعاده آنان تا حدودی کاستهاند. نتیجه این است که آنچه باعث خاصبودگی و تمایز اینگونه شخصیتها میشود، از بین رفته است. ازاینرو تماشاگران نمیتوانند جذابیتی را که در کتابهای مصور یافت میشود، در فیلم مردان ایکس بیابند.» او در حالی که از بازی پاتریک استوارت و ایان مککلن تمجید کرده، بر این باور است که آنها فرصت کافی برای حضور موثر و هنرنمایی در این فیلم نداشتهاند.
جایگاه مردان ایکس در سینما و ژانر ابرقهرمانی کجاست؟
همانطور که گفتیم، مردان ایکس در زمانهای اکران شد که بیشتر آثار ابرقهرمانی به عنوان فیلمهای درجه دو شناخته میشدند. اما پس از آنکه این فیلم در ژوییه ۲۰۰۰ روی پرده رفت، استودیوها دریافتند که با اقتباس از کتابهای مصور میتوان به سود فراوانی دست یافت. در واقع، مردان ایکس بود که شرایط را برای ظهور انتقامجویان (The Avengers) و شوالیه تاریکی (The Dark Knight) فراهم کرد و زمینهساز یک دگرگونی تمامعیار شد.
اگرچه تلاشهای ریچارد دانر و تیم برتون (Tim Burton) قابل تحسین بود و قدم بلندی در جهت ارتقای ژانر به حساب میآمد، اما کافی نبود. ژانر ابرقهرمانی به تغییر بزرگی نیاز داشت که با فیلمهای بتمن و سوپرمن میسر نمیشد، زیرا این فیلمها به ایجاد فرنچایزی عظیم و پرطرفدار نینجامیدند. در مقابل، مردان ایکس توانست مقدمهای بر تولید فیلمهای عظیمتر شود و یک تحول سَبکی را در ساخت چنین فیلمهایی به وجود بیاورد. در زمانهای که آثار ابرقهرمانی مملو از دکورهای بدشکل و محیطهای تصنعی بودند، برایان سینگر تصمیم گرفت که فیلمی واقعگرایانه بسازد. تصمیمی که مسیر تولید فیلمهای ابرقهرمانی را عوض کرد.
شما درباره فیلم مردان ایکس چه فکر میکنید؟ نظرتان را برای خوانندگان سایت بنویسید.
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید